" از مافیا تا انسان گرگ نما "
گاهی بازی مافیا را انسان گرگنما مینامند.
البته که دلیل خوبی نیز برای این نامگذاری وجود دارد؛ چون اعضای مافیا در روز خود را در نقش شهروندانی آرام نشان میدهند؛ اما در شب از این لباس خارج شده و روی دیگر خود را نشان میدهند.
آنها باید برای برنده شدن، دروغ بگویند و هرچه دروغگوی ماهرتری باشند، شانس برنده شدنشان بیشتر میشود.
موضوعی که یکی از آسیبهای مهم و غیر قابل انکار این بازی است، ریخته شدن قُبحِ دروغگویی، ترویج دورویی و تقویت شک و تردید، آسیبهای دیگری است که نمیتوان آنها را نادیده گرفت.
به همه شک داشته باش، حتی بغلدستی!
شک، حالت پسندیدهای نیست.
آدمها، روابطشان را بر مبنای اعتماد میسازند؛ بارها در روایتهای مختلف، انسانها، به خوشبینی و خوشگمانی تشویق شدهاند؛ اما مافیا، در بَدو ورود به مسابقه، شک و اتهام را در آستین خود دارد.
بازیکنان مجبورند به همه بدبین باشند، ظَن بزنند و حرف هیچکس را باور نکنند.
هرچند انجام این بازی میتواند به ما کمک کند تا هر حرفی را به آسانی نپذیریم و در پی شواهد تأیید کننده برای ادعاها باشیم،
اما توجه داشته باشید، انجام این بازی به مدت طولانی، میتواند در برخی افراد شک و بدبینیِ بی جا در خصوص دیگران ایجاد کند. صَرف نظر از نتیجه بازی، اگر این خصلت در آدمی نهادینه یا حداقل قوی شود، زندگی به شدت سخت خواهد شد.
دروغگویی استراتژیک
در مافیا، شما عمداً دروغ میگویید؛ دروغهایی از پیش تعیینشده و از روی فکر؛ دروغ، شاهکلید شما برای پیروزی است.
هر چه دروغگوی قهارتری باشید، موفقتر خواهید بود.
مهمترین هشدار در خصوص بازی مافیا، بحث دروغگویی و کسب مهارت در آن است. توجه داشته باشید که صرف زمان زیاد برای این بازی، میتواند به نتیجه ناخوشایندِ تَبَحُّر در دروغگویی منجر شود.
باور این مسئله که دروغ میتواند راه شما را برای سعادت باز کند، آسیبی است که با بازی افراطی مافیا در کمین شما خواهد بود.
خودخواهی
در شهر مافیایی، افراد فقط به خودشان فکر میکنند. همه با گفتن «ما میخوایم شهر رو نجات بدیم»، دیگران را فریب میدهند تا در حصار این فریب، خودشان در امنیت باشند.
خودخواهی، در هیچ کجای دنیا مورد تأیید نیست.
اگر شهر، قرار است نمادی از شهر واقعی باشد، باید نمودی از روابط انسانی در آن دیده شود.
تصمیمگیری بر اساس ظن
شب، نقاب مافیا کنار میرود، سپس تکتیرانداز بازی میتواند بیدار شود و بر اساس ظن و گمان به یک نفر شلیک کند.
یک نفری که شاید شهروند بیگناه بازی باشد. این در حالی است که در واقعیت، ما بر اساس واقعیت و یقین پیش میرویم و بیشتر مواقع از تصمیمهای هیجانی بر اساس گمان و ظن آسیب میبینیم.
مردم در مورد بازی مافیا چطور فکر میکنند؟
زهرا، یک مادر چهل و چندساله است؛
او در کنار خانه داری، خیاطی هم آموزش میدهد و یک پسر نوجوان دارد.
وقتی نظر او را میپرسیم، میگوید: «پسر من خیلی دقیق، هر شب این بازی رو تماشا میکنه و با دوستانش هم خیلی بازی میکنه، راستش من خودم این بازی رو دوست ندارم؛ چون کامل متوجهش نمیشم؛ یعنی نمیدونم فایده اینکه یه تعدادی از افراد دور هم جمع بشن و مدام به همدیگه دروغ بگن و گاهی با عصبانیت داد بزنن تا حرفشون به کرسی بشینه چیه!
وقتی به پسرم میگم جای این مسابقه چیز دیگری تماشا کن، قبول نمیکنه.
من حسِ خوبی به مسابقه ندارم، ولی نمیتونم این حس رو به طور عقلانی ثابت کنم».
#استاد_هادی_نادری
🔸👉 @ostadhadinaderi