هدایت شده از ب قاسم ی (بقا)
دیروز غروب رفتم به رسم معمول لب رودخونه .
نشستم و عریضه نوشتم .
اول سلام و صلوات به صاحب آب. اونکه مهریه ش آب جاری و پاکه .
و بعد به تمام اهلبیت علیهم السلام .
کم کم آرزوهام رو و دردهای خودم و اطرافیانم رو نوشتم .
و برای دشمنان نابودی خواستم .
آخر سر هم نامه رو با حالت ادب و غروری به آب انداختم .
دلم اون لحظه اصلا حال زیبای معنوی نداشت . اون حالتی که در مفاتیح نوشته که هنگام به آب انداختن عریضه ، انگار نامه رو بدست یاران خاص مولای غایب از نظر میدیم .
اصلا حالتی بمن دست نداد .
رفتم بطرف دوستان .
در مسیر برگشت دلم گفت : ای داد بیداد.
تو قرار بود امروز و امشب ، شب جمعه که حاجات رو به عرض مولا میرسونند برای ظهور دعا کنی .
چقدر حضرت ابوالفضل و زینب و ...رو قسم دادی برای حاجاتت.؟
یه باره خجالت کشیدم .
بعد از سالها درس و بحث و کتاب و استاد و ...هنوز اندر خم یک کوچه مانده بودم .
صاحب آب ، مادری کرد چه زود و مرا بیدار کرد .
انگار با دست به چهره ی خواب آلودم آب پاشید تا هشیار شوم .
الهی شکر .
برگشتم و دوباره نوشتم.
دختر کوچولوی فامیل که همراهم بود و میدید، گفت : دوباره مینویسی ؟
گفتم بله . آخه غلط نوشتم .
اینبار نوشتم :
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه والنصر .
اللهم ارنی الطلعه الرشیده و الغره الحمیده و الکحل ناظری بنظره منی الیه و عجل فرجه و سهل مخرجه و اوسع منهجه و ...
و تمام دعاهای حقیقی رو بیاد آوردم .
نوشتم الهی قلبهامون رو به وحدت برسون تا همه یکی بشیم و برای او دعا کنیم که از همه غریبتر و تنهاتره .
برای او که دلسوزترینه ولی ما فقط ادعای دوستیش رو داریم .
دوباره نامه م رو با دخترک بردم لب آب.
قلبم حالی داشت و احوالی .
فهمیدم این بار درست نوشتم .
وقتی نامه رو به آب میسپردم ، با حالی حقیقی و با تمام امیدواری نامه رو بوسیدم و گفتم :
ای نامه که میروی بسویش
از جانب ما ببوس رویش 😘
و بعد آروم با دخترک به طرف مادرم دویدم که داشت از صحرا و تپه بالا میرفت .
الان دلم پر از امیدواریه .
میدونم که حداقل یکبار یک نامه ی خوب نوشتم و صادقانه به آب اعتماد کردم .
آبی که مهریه ی مادر ساداته .
آبی که حضرت ابوالفضل پای اون نشست ولی ننوشید .
آبی که گاهی زهرآلود شد و جان بهترین فرزندان آدم رو گرفت .
آبی که هنوز دنبال یک دوست میدود ولی هنوز نرسیده .
سلام بر آب و صاحب آب .
سلام بر آب و صدای شرشر آب .
سلام بر آب و تمامی تشنگان حقیقت
سلام از ابتدا تا انتهای عالم بر آب آبی جاری ❤
هدایت شده از سیمرغ .
نکاتی مهم درباب استجابت دعا در شبهای قدر]
استاد فاطمی نیا:
شب قدر، ابتدا بايد از گناهانمان استغفار كنيم وتصميم بر جبران بگيريم.
بعضي از گناهان مانع اجابت دعا ميشود.
اما نكته اين است كه به هرحال خيلي از گناهان را انجام داده ایم و درحال حاضر نميتوانيم جبران كنيم!
مثل اینکه الان برويم در فلان شهرستان و دلي را كه شكسته بوديم ، بدست آوريم ، يا بخواهيم دوسه سال نماز قضاء را به جا آوريم ، یا بخواهیم حق الناس هایی که به گردن داریم جبران کنیم. اینها را که فی المجلس نمیتوانیم انجام دهیم.
پس چه بايد كرد؟!
در اين شرايط ميگويم به خدا عرض كنيد :
"خدايا من با تو عهد ميبندم كه از اين مجلس كه بيرون رفتم در اولين فرصت ممكن اين قدم ها را بردارم و جبران گذشته كنم و تو هم به لطف و كرم بي انتهايت لطفي كن تا اين گناهان مانع اجابت دعاي من نشود."
يقين بدانيد اين كار موثر است، خدا از دلها آگاه است ، خدا كريمتر از آن است كه بخواهد اينجا با من تسويه حساب كند! وقتي ميبيند بنده اش واقعا پشيمان است و الان دستش به جايي نميرسد، حتما مهلت جبران ميدهد.
اصلا اگر همچون حالي داشته باشد و با تمام وجود از گذشته اش ناراحت باشد ،قطعا خداوند كريم او را میبخشد.
#شب_قدر
#استجابت_دعا
@fateminiya_ir
جزء بیست و یکم.mp3
4.09M
#تندخوانی_قرآن_کریم
#جزء بیست و یکم
#استاد_معتز_آقایی
@ostad_shojae