زندگی رو باید از زودپز آموخت...
با اینکه داره همه جاش میسوزه، بیخیال نشسته سوت میزنه !! 😁
روزگارتون زودپزی 😂
😂 @de_bekhand 😜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حسیـــن جان...💚
☀️هر روز،صبح زود، زیارٺ ڪنم تو را
تا روبروے گنبدتان مےدهم سلام
💚هرجاڪه صحبٺ ازتو شدوذڪرخیرتو
🙏دستم بہ سینہ،عرض ادب ڪردم،احترام
❤️السَّلاَمُ عَلَى الْحُسَيْنِ
💚وَ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
❤️وَ عَلَى أَوْلاَدِ الْحُسَيْنِ
💚وَ عَلَى أَصْحَابِ الْحُسَيْن
#صبحتون_حسینی❤️
Join 🔜 @secretcam 🏃♀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روشی بسیار جالب برای پوست کندن پرتقال 😍
#بانوی_مدرن💝
@Banooye_modern1
فصل 45 كتاب صبح ساحل
ما به هر كس كه "حكمت" داده ايم، خير فراوانى عطا كرده ايم.
اين سخن خدا در آيه 269 سوره بقره مى باشد.210
به راستى اين حكمت چيست كه خدا آن را اين قدر ارزشمند مى داند؟
من شنيده ام كه اين حكمت، همان فلسفه يونان است، امّا من مى دانم كه ده ها سال بعد از وفات پيامبر، مسلمانان با فلسفه يونان آشنا شدند.
پيامبر و مسلمانان صدر اسلام از فلسفه هيچ حرفى نزده اند، اگر حكمت همان فلسفه يونان است، پس همه آنان از حكمت بى بهره بوده اند.
من بايد نزد امام بروم و تفسير اين آيه را سؤال كنم، وقتى سؤال خود را مى پرسم چنين مى شنوم: "حكمت، اطاعت خدا و شناخت امام است".
آرى! اگر من از خدا اطاعت كنم و امام خود را بشناسم، به خير فراوانى رسيده ام، پيروى از امام است كه مرا به سوى همه خوبى ها دعوت مى كند و عشق به همه زيبايى ها را در دل من مى آفريند.211
* * *
امروز امام براى ما از حضرت ابراهيم(ع) سخن مى گويد، همان پيامبرى كه خدا به او مقام امامت را هم عنايت كرد، من اكنون آنچه را از سخن امام فهميده ام برايت مى گويم:
خدا ابراهيم(ع) را در معرض امتحان هاى سخت قرار داد و او در همه امتحان ها موفّق و سربلند بيرون آمد. آنوقت بود كه خدا او را امام قرار داد.
به راستى امتحان ابراهيم(ع) چه بود؟
او در مقابل بت پرستى قيام كرد، به بتكده شهر بابل رفت و همه بت ها را نابود كرد و حاضر شد در آتش انداخته شود، امّا دست از يكتاپرستى برندارد. خدا از او خواست تا زن و فرزندش را در سرزمين خشك و بى آب مكّه ساكن كند و او نيز چنين كرد. خدا از او خواست تا فرزندش اسماعيل را قربانى كند و او فرزندش را به قربانگاه برد و آماده شد تا او را براى خدا فدا كند.
ابراهيم(ع) در انجام دستورات خدا، هيچ كوتاهى نكرد، خدا گوسفندى برايش فرستاد تا آن گوسفند را به جاى فرزندش قربانى كند. بعد از آن بود كه خدا مقام امامت را به ابراهيم عنايت كرد، مقام امامت والاتر از مقام پيامبرى است، مقام امامت آخرين سير تكاملى ابراهيم(ع) بود.
امام انسان كاملى است كه اسوه همه ارزش ها است و هركس كه بخواهد به سعادت و رستگارى برسد بايد از او پيروى كند، امام مانند خورشيدى است كه با نور خود مايه هدايت همگان مى شود.212
وقتى خدا مقام امامت را به ابراهيم(ع) داد، ابراهيم(ع) خيلى خوشحال شد و از خدا خواست تا مقام امامت را به فرزندانش هم عنايت كند، اينجا بود كه خدا به ابراهيم(ع) گفت كه امامت، عهد و پيمان آسمانى است، اين عهد و پيمان هرگز به ستمكاران، نخواهد رسيد.
آرى! خدا مى خواست به ابراهيم(ع) بفهماند كه هركس سابقه ظلم و ستم دارد، هرگز به امامت نخواهد رسيد. فقط كسى كه معصوم و بى گناه است، شايستگى اين مقام را دارد.
اكنون من مى فهمم كه اگر كسى مدّتى از زندگى خود را مشغول بت پرستى باشد، به خود ظلم كرده است و او ستمگر است و هرگز شايستگى مقام امامت را ندارد.
سال ها از آن زمان گذشت و محمّد(صلى الله عليه وآله) به پيامبرى مبعوث شد، پيامبر به مسلمانان خبر داد كه پس از من، دوازده امام خواهند آمد، او على(ع) را به عنوان جانشين و اوّلين امام معرّفى كرد، على(ع) حتّى براى يك لحظه هم بت نپرستيد، او همواره يكتاپرست بود.
اكنون مى دانم اگر با يكى از اهل سنّت روبرو شوم چه بگويم. حتماً اين سخن آنان را شنيده اى: "هر كس امامت ابوبكر و عُمَر را انكار كند، كافر است".213
اكنون من با كسى كه امامت ابوبكر و عمر را قبول دارد چنين سخن مى گويم:
ــ مگر قرآن نمى گويد كه امامت، عهد خداست و هرگز به ظالمان نمى رسد؟
ــ آرى! اين سخن خداست.
ــ شما چگونه مى گوييد اين دو نفر به مقام امامت رسيدند؟
ــ مسلمانان با آنان بيعت كردند و آنان امام شدند.
ــ آيا قبول داريد كه اين سه نفر قبل از ظهور اسلام، بت پرست بودند؟
ــ آرى! آن ها مثل بقيّه مردم بودند. آن زمان همه بت پرست بودند.
ــ هركس بت پرست باشد، ستمكار است و به خودش ظلم كرده است و نمى تواند به امامت برسد. اين مولاى من، على(ع) است كه هرگز بت نپرستيد و شايسته اين مقام است.214
* * *
امروز امام در سخنان خود به ماجراى سليمان(ع) و جانشين او اشاره مى كند، آيا تو هم دوست دارى اين ماجرا را بشنوى؟
روزى سليمان(ع) بر تخت خود نشسته بود، امّا از هدهد (پرنده اى كه آن را شانه به سر مى گويند) خبرى نبود، سليمان(ع) سراغ او را گرفت، بعد از مدّتى هدهد آمد و به او خبر داد كه در كشور "سبا" مردم همه خورشيد را پرستش مى كنند، ملكه آنجا نامش بلقيس است، او هم خورشيد را مى پرستد. هدهد به او خبر داد كه آن ملكه، تختى باشكوه دارد كه بر روى آن جلوس مى كند.
اينجا بود كه سليمان(ع) تصميم گرفت تا زمينه هدايت ملكه و مردم آن كشور را فراهم سازد، ابتدا نامه اى به ملكه نوشت و او را به خداپرستى دعوت كرد، در نامه از ملكه خواست تا نزد او بيايد. سرانجام ملكه تصميم گرفت تا نزد سليمان(ع)برود.
به سليمان(ع) خبر دادند كه ملكه
در نزديكى فلسطين است. اينجا بود كه سليمان(ع) به اطرافيان خود رو كرد و گفت: چه كسى مى تواند تخت ملكه سبا را برايم حاضر كند؟
بين فلسطين (كه سليمان(ع) در آنجا حكومت مى كرد) و كشور سبا (كه در يمن واقع شده بود)، صدها كيلومتر فاصله است، اكنون سليمان(ع) مى خواهد كسى تخت ملكه سبا را براى او حاضر كند.
آصف بن برخيا (كه جانشين سليمان(ع) بود) به سليمان(ع) گفت: من در كمتر از يك چشم بر هم زدن، آن تخت را براى تو حاضر مى كنم.
و اين گونه بود كه سليمان(ع) نگاه كرد، ديد كه تخت ملكه در كمتر از يك لحظه در جلوى او قرار گرفته است.
همه از كارى كه آصف بن برخيا كرد، تعجّب كردند، آخر او چگونه توانست اين كار را بنمايد.
قرآن در سوره نمل از راز قدرت آصف بن برخيا پرده برمى دارد، قرآن مى گويد: "او قسمتى از علم كتاب را داشت"، علم كتاب همان علم غيبى است كه خدا به بعضى از بندگان خوب خود مى دهد.
اكنون امام صادق(ع) به ما رو مى كند و مى گويد: "آصف بن برخيا فقط قسمتى از آن علم نزد او بود و قادر به انجام چنان كار بزرگى شد و همه را به تعجّب واداشت. خدا به او قسمتى از آن علم را عنايت كرده است، امّا خدا به ما همه آن علم را داده است. همه علم كتاب نزد ماست".215
آرى! اهل بيت(ع) كسانى هستند كه خدا به آنان اين مقام بزرگ را داده است و آنان را بر ديگر بندگان خود برترى داده است.
ـــــــــــــــــــــــــ
شما فصل 44 كتاب صبح ساحل، نوشته دكتر مهدى خداميان را مطالعه كرديد.
مطالعه كتب نويسنده در سايت www.nabnak.ir
ارسال شده ازبرنامه کتب خدامیان
https://play.google.com/store/apps/details?id=ir.aminb.drmkhodamian