eitaa logo
کانال عشق
311 دنبال‌کننده
14هزار عکس
10.9هزار ویدیو
95 فایل
الله کانالی عمومی بافرهنگ معنوی خاصان ان شاالله اللهم عجل لولیک الفرج ❤️🍎عشق یعنی : به ؛ خدای حسین رسیدن خدای حسین راداشتن خدای حسین راچشیدن خدای حسین رابه ادراک نشستن و... ♥️ارتباط با ادمین خادم عزیزان دل @eshgh_14
مشاهده در ایتا
دانلود
🚨🚨🚨 "شهید چمران"؛ امام حسین به یارانش فرمود: هر کسی از شما حق الناسی به گردن دارد، برود. او به جهانیان فهماند که حتی کشته شدن در کربلا هم از بین برنده حق الناس نیست. در عجبم از کسانی که هزاران گناه می کنند و معتقدند یک قطره اشک بر حسین، ضامن بهشت آنهاست. 💫💫💫 https://eitaa.com/eshgh14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سالروز شهادت مهدی عراقی (فعال و مبارز سیاسی ایرانی، عضو گروه فدائیان اسلام) مهدی عراقی پس از استقرار حکومت جمهوری اسلامی اولین مسئول زندان قصر تهران بود که خود به تازگی از آن آزاد شده بود. وی سپس به ریاست شورای مرکزی بنیاد مستضعفان درآمد و در همین سمت بود که مدتی سرپرستی امور مالی روزنامه کیهان را بر عهده گرفت. مهدی عراقی مدیر مالی مؤسسه و حسین مهدیان مدیر کل آن بود. گروه فرقان در همان سال اول حکومت جمهوری اسلامی، در ۴ شهریور ۱۳۵۸، مهدی عراقی و پسرش حسام عراقی را ترور کرد. این اقدام در ساعت ۷ صبح، در خیابان زمرد که خانه حسین مهدیان در آنجا قرار داشت و در زمانی که آن‌ها عازم محل کار خود در مؤسسه کیهان بودند، صورت گرفت. گلوله‌ای که به گردن مهدی عراقی اصابت کرد موجب مرگ سریع وی شد ولی مردم دو مجروح دیگر را به بیمارستان ایران‌مهر قلهک انتقال دادند. حسام عراقی فرزند مهدی عراقی در بین راه شهید شد ولی حسین مهدیان که هدف اصلی ترور بود تحت عمل جراحی قرار گرفت و زنده ماند. جسد مهدی عراقی و پسرش حسام به حسینیه ارشاد و سپس به دستور امام خمینی به قم منتقل شد. امام خمینی نیز از میدان سعیدی تا نزدیک صحن فاطمه معصومه در تشییع شرکت کرد. ┄┅┅┅┅❀ 💠💠 ❀┅┅┅┅┄ 📌https://eitaa.com/eshgh14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟦🟧 مقارنه بدیع دولت عزیز با صدارت 📌ثمره کارهای ایشان را کشور خواهد دید. https://eitaa.com/eshgh14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نفرین حاکم 💎 دهقانی از مأمور مالیات به حاکم شکایت برد. حاکم، مأمور را نفرین می‌ گفت. دهقان به خشم آمد و نومید راه بازگشت گرفت. حاکم گفت کجا می‌ روی؟ گفت نزد مادرم، زیرا او بهتر از تو نفرین می‌ کند. منبع: امثال و حکم، علی اکبر دهخدا https://eitaa.com/eshgh14
"داستان واقعی جوان فقیر کارگر و گوهرشاد خاتون" "گوهر شاد" یکی از زنان باحجاب بوده همیشه نقاب به صورت داشته و خیلی هم مذهبی بود. "او می خواست در کنار "حرم امام رضا (ع)" مسجدى بنا کند." به همه کارگران و معماران اعلام کرد؛ دستمزد شما را دو برابر مى دهم ولى "شرطش" این است که؛ فقط با "وضو" کار کنید و در حال کار با یکدیگر "مجادله و بد زبانى" نکنید و با "احترام" رفتار کنید. "اخلاق اسلامى" را رعایت و "خدا" را یاد کنید. او به کسانى که به وسیله حیوانات مصالح و بار به محل مسجد می‌آوردند، علاوه بر دستور قبلى گفت؛ سر راه حیوانات "آب و علوفه" قرار دهید و این زبان بسته ها را نزنید و بگذارید هرجا که "تشنه و گرسنه" بودند آب و علف بخورند. بر آنها "بار سنگین" نزنید و آنها را "اذیت" نکنید. من "مزد شما را دو برابر مى دهم." گوهرشاد هر روز به سرکشی کارگران به "مسجد" میرفت. روزى طبق معمول براى سرکشى کارها به محل مسجد رفت بود، در اثر باد مقنعه و حجاب او کمى کنار رفت و یک کارگر جوانى "چهره" او را دید. جوان بیچاره دل از کف داد و "عشق گوهرشاد" صبر و طاقت از او ربود تا آنجا که بیمار شد و بیمارى او را به "مرگ" نزدیک کرد. چند روزی بود که به سر کار نمی رفت و گوهر شاد حال او را "جویا شد." به او خبر دادند جوان بیمار شده لذا به "عیادت" او رفت. چند روز گذشت و روز به روز حال جوان بدتر میشد. مادرش که احتمال از دست رفتن فرزند را جدى دید "تصمیم گرفت" جریان را به گوش "ملکه گوهرشاد" برساند و گفت؛ اگر جان خودم را هم از دست بدهم مهم نیست. او موضوع را به گوهرشاد گفت و منتظر "عکس العمل" گوهرشاد بود. ملکه بعد از شنیدن این حرف با "خوشرویى" گفت: این که مهم نیست چرا زودتر به من نگفتید تا از "ناراحتى یک بنده خدا" "جلوگیرى" کنیم؟ و به مادرش گفت؛ برو به پسرت بگو من براى "ازدواج" با تو آماده هستم ولى قبل از آن باید دو کار صورت بگیرد. یکى اینکه "مهر" من "چهل روز اعتکاف" توست در این مسجد تازه ساز. اگر "قبول" دارى به مسجد برو و تا چهل روز فقط "نماز و عبادت خدا" را به جاى آور. و "شرط دیگر" این است که بعد از آماده شدن تو من باید از شوهرم "طلاق بگیرم." "حال اگر تو شرط را مى پذیرى کار خود را شروع کن." جوان عاشق وقتى پیغام گوهر شاد را شنید از این "مژده" درمان شد و گفت؛ چهل روز که چیزى نیست اگر "چهل سال" هم بگویى حاضرم. جوان رفت و مشغول نماز در مسجد شد به "امید" اینکه پاداش نماز هایش ازدواج و "وصال همسری زیبا بنام گوهرشاد" باشد. "روز چهلم" گوهر شاد "قاصدى" فرستاد تا از حال جوان خبر بگیرد تا اگر آماده است او هم آماده طلاق باشد. قاصد به جوان گفت؛ فردا چهل روز تو تمام مى شود و ملکه "منتظر" است تا اگر تو آماده هستى او هم شرط خود را انجام دهد. جوان عاشق که ابتدا با عشق گوهرشاد به "نماز" پرداخته و حالا پس از چهل روز "حلاوت" نماز کام او را شیرین کرده بود جواب داد: به گوهر شاد خانم بگویید؛ "اولا "از شما ممنونم و "دوم" اینکه من دیگر نیازى به ازدواج با شما ندارم. قاصد گفت؛ منظورت چیست؟! "مگر تو عاشق گوهرشاد نبودى؟!" جوان گفت؛ آنوقت که "عشق گوهرشاد" من را "بیمار و بى تاب" کرد هنوز با "معشوق حقیقى" آشنا نشده بودم، ولى اکنون "دلم به "عشق خدا" مى طپد "و جز او" معشوقى" نمى خواهم. من با خدا "مانوس" شدم و فقط با او "آرام" میگیرم. اما از گوهر شاد هم ممنون هستم که مرا با خداوند "آشنا" کرد و او باعت شد تا معشوق حقیقى را پیدا کنم. و آن جوان شد "اولین پیش نماز" "مسجد گوهر شاد" و کم کم مطالعات و درسش را ادامه داد و شد یک "فقیه کامل" و او کسی نیست جز؛ "آیت اله شیخ محمد صادق همدانی." گوهرشاد خانم(همسر شاهرخ میرزا و عروس امیر تیمور گورکانی) سازنده ی مسجد معروف گوهرشاد "مشهد" است. https://eitaa.com/eshgh14
بارها شنیدیم و خواندیم ولی هر بار شیرین تر است.
5.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به مناسبت ایام سالگرد شهادت شهید حججی به مردم عکس شهید محسن حججی در کنار جلاد داعش رو نشون میدن مردم فکر میکنن پوستر فیلمه .... https://eitaa.com/eshgh14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا