هدایت شده از کانال عشق
#ملاط_برادری_انصاف_است
🍃دیدهاید دو تا آجر را که با سیمان به هم چسبیدهاند، نمیتوان از هم جدا کرد؟ آجرها تکهتکه میشوند اما از هم کنده نمیشوند. ملاط برادری، انصاف است. انصاف، مثل بتون آرمه، دو تا آجر را به هم چفت میکند. اگر بین انسانها ملاط انصاف نباشد، مثل آجر از روی هم میلغزند و پایین میافتند. ارتباطی که دین بین دو انسان درست میکند، بیشتر از ارتباطی است که بین انسان و بدن انسان برقرار است. گاهی دستها از پیکر جدا میشوند، اما دو نفر از هم جدا نمیشوند. شهدای کربلا بدنهایشان قطعه قطعه شد، اما ارتباطشان قطع نشد. دست عباس بنعلی(ع) را از پیکر بریدند اما نتوانستند دل او را از امام حسین(ع) بکنند.
«آیت الله حائری شیرازی حفظه الله»
#کانال_عارفین
@Arefin
هدایت شده از عارفین
#دقت_در_کیفیت_اعمال
🍃در مستحبات هیچوقت چیزی را به خود تحمیل نکنید. هر کاری را که حال و نشاط دارید انجام دهید. کیفیت مهم است نه کمیت.. آیت الله بهاء الدینی با یک بار " یا مولاتی یا فاطمة اغیثینی " کوه را از جایش تکان میداد. مهم اخلاص و معنویت واقعی و توجه به کیفیت است. «استاد فاطمی نیا»
#کانال_عارفین
@Arefin
#مقام_سکوت
🍃زمانى كه فرزندان آدم و فرزندان فرزندانش زياد شدند در كنار او با هم سخن مى گفتند ولى آدم ساكت بود، به او گفتند؛ پدر چرا سخن نمى گويى، پاسخ داد: فرزندانم زمانى كه خداوند بزرگ مرا از جوار رحمتش اخراج كرد با من قرارداد بست در زندگى دنيا سخن كم بگو تا به جوارم بازگردى .
برگرفته از:
کتاب عرفان اسلامى، ج 13
#کرامت
🍃بهترین فرصتی كه برای ما از نظر كرامت وجود دارد این است كه حداقل برای خودمان یك چشمه باشیم، اگر نتوانیم یك جامعهای را سیراب بكنیم لااقل خودمان تشنه نمانیم. و راههای عملی اش این است که وجود مبارك امام رضا(ع) فرمود ساكت بودن، حرف های زاید و بیخود نزدن، این بابی از ابواب حكمت است! آدم كه مرتب دهن باز نمی كند هر حرفی بزند یا چشم باز نمی كند هر جایی را ببیند، چون همه اینها یك سلسله اموری است كه وارد حوزه بدن و جان ما میشود و هنگام مرگ برای ما مشكلات ایجاد میكند.
#کانال_عارفین
@Arefin
6.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#بهترین_خریدار
🍃سخنان استاد انصاریان
#کانال_عارفین
@Arefin
هدایت شده از ریحانه
🌱 رویشها چند برابر ریزشهاست؛ این معجزه انقلاب است
🔻 رهبر انقلاب، صبح امروز در دیدار جمعی از خانوادههای معظم شهدای دفاع مقدس و مدافع حرم:
🔹 این روحیه و اعتقادات #جوان_مؤمن_انقلابی است که ما را مثل کوه درمقابل حوادث نگه میدارد.
🔹 برخی عناصر انقلابی از راه برگشتند و انقلاب ریزشهایی داشته؛ در صدر اسلام هم همینطور بوده است.
اما در کنار این #ریزش، چند برابر #رویش داریم.
🔹 معجزهی انقلاب این است. امروز میبینید که بعد از #۴۰سال، جوان مؤمن مسلمان که امام و دفاع مقدس را ندیده، مثل جوان اول انقلاب، با روحیهی انقلابی، با علاقه و شجاعت، مثل همت و خرازی، وسط میدان میرود. این معجزهی انقلاب و نظام است که میتواند همان روحیهی #قوی و #پرتلاش را بازآفرینی کند.
⚡️ این جوانها مایهی افتخار و ستونهای این انقلاب و کشورند.۹۷/۹/۲۱
💐 @Khamenei_Reyhaneh
هدایت شده از ریحانه
🌷 خانهات، شهیدآباد است!
📝 روایت دیدار امروز خانواده شهدا با رهبر انقلاب (بخش اول)
🕰 سین اول
ساعت هنوز چند دقیقهای به ۹ مانده است؛ مهمانها پیش از ورود به حسینیه پذیرایی میشوند؛ خیلی ساده: یک شیرینی گلمحمدی و یک لیوان شیرکاکائو. اصراری هم نیست که حتماً هر نفر یک شیرینی بخورد! برای همین، آنهایی که از راه دور آمدهاند، چندنفر چندنفر نشستهاند و دارند به اسم صبحانه از خودشان حسابی پذیرایی میکنند! کمی جلوتر، خادمهای حسینیه (اصرار دارم بگویم خادم، چون اینجا حسینیه است و هرکس خدمت میکند خادم) با ادب مهمانها را راهنمایی میکنند.
روبهروی جایگاه، طبق معمول شلوغتر است. بین رفتوآمدها و تلاش مهمانها برای پیدا کردن بهترین جا، اولین چیزی که خیلی به چشم میآید «سادگی حسینیه» است. من فکر میکردم اینجا فقط زمینش ساده است (داستان همان زیلوهای معروف آبی رنگ که همیشه همهجا با آقا هستند)، ولی اینجا آسمانش هم همین شکلی است؛ خبری از لوسترهای آنچنانی و گچبریهای خاص نیست. لامپهای مهتابی قدیمی با ترتیبی از نظم و بینظمیِ کنار هم، آسمان اینجا را روشن کردهاند. آری، اینجا «حسینیهی امام خمینی» است؛ به همین سادگی، که گاهی اوقات ساده بودن قشنگ است!
🌸 سین دوم
ستون به ستون، جمعیت، آهستهآهسته صحن حسینیه را پُر میکند. پدران و مادران شهدا روی صندلیهای دُورتادُور حسینیه، درست زیر پرچمهای متبرک به نام ائمه نشستهاند. کنار من پدربزرگی همراه با نوهی کوچکش ایستاده است. حدس زدم آن پدر باید پدر شهید باشد و آن پسر باید پسر شهید باشد. نوه اصرار داشت که جلوتر برود؛ همینطور هم شد و دست در دست پدربزرگ، از بین جمعیت، چند ستون جلوتر رفت؛ ولی آنقدر ازدحام بود که مجبور شدند چند قدمی برگردند و کمی جلوتر از ما بنشینند.
بین همهمهی جمعیت، هرکس با لهجه و البته شیوهی خاص خودش، صلوات چاق میکند. با هر صلوات، جمعیت نیمخیز میشود ولی فعلاً خبری نیست. پسری که لباس رزم پدر شهیدش را پوشیده، همردیف محافظها، همسایهی جایگاه اصلی ایستاده است و سعی میکند بیحرکت، چشم در چشم ما، ادای محافظها را دربیاورد!
⁉️ سین سوم
سؤال پشت سؤال؛ پُرتکرارترین سؤال این لحظهها پرسش از ساعت است. وسط جمعیت هر چند دقیقه یک نفر بلند میشود و پاهایش را ماساژ میدهد. کاش یک نفر بود که میرفت پشت تریبون و شروع میکرد به نرمش دادن؛ مثل حیاط صحن باصفای دوکوهه، کنار حسینیهی حاج همت، و اسم شهدا را میخواند: یک دو سه، و همه با هم میگفتند شهید!
بچهها جلوتر از همه، حوصلهشان سر رفته است و مدام بین پدرها و مادرها، بین پدربزرگها و مادربزرگها دست به دست میشوند. همهمهها خیلی بیشتر شده است. صندلی و میز معروف آقا را که میآورند، انگار همهچیز جدی میشود و این میشود همهی دکور؛ به همین سادگی!
🌺 سین چهارم
ساعت ۱۰ پرده کنار رفت؛ نه یک دقیقه زودتر نه یک دقیقه دیرتر! آرامِ دل خانوادههای شهدا قدم به حسینیه گذاشت، همانجا بود که همهچیز به هم خورد؛ حتی آن پسری هم که میخواست ادای محافظها را دربیاورد، بیخیال شده بود و حالا رفته بود بالای نردهها. جملهی سردر جایگاه بهصورت عملی تفسیر شد: «فَضّلَ اللهُ المُجاهدین عَلَی القاعِدین اَجراً عظیماً»
ما جلو رفتیم؛ یعنی خودمان که جلو نرفتیم، جمعیت ما را با خودش جلو برد. انگار ذات با امام بودن همین است که همه با هم رشد میکنند و جلو میروند! حتی همان پسر و پدربزرگ هم جلو آمدند. وقتی شنیدم پسر شهید به پدربزرگش گفت: «بابا اومد» یکهو دلم لرزید. آنجا بود که فهمیدم آقا چقدر دختر و پسر دارد و چقدر فرزندان شهدا دلشان برای پدرشان تنگ شده است!
💐 @Khamenei_Reyhaneh
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
کارگاه عزت نفس_۲۸.mp3
11.6M
#کارگاه_عزت_نفس ۲۸
🌟محبوبِ اهلِ آسمان خواهی شد اگر؛
در مشکلات و مصائب، از دو سلاح #شکر و #صبر جدا نشده، و به #ناشکری و #ناامیدی ، تن ندهی!
@Ostad_Shojae