◾️ چرا قدر علوم حقیقیه و قرآن و عترت را نمی دانیم!
✅حضرت آیت الله بهجت قدس سره:
📝 خدا می داند ما چقدر باید سعی کنیم تا علوم حقیقیه و معارف الهیه را از نااهلان و بداندیشان تحفظ و تستّر و کتمان نماییم. جهان خواران هرجایی را که متصرف می شوند و بر آن سلطه پیدا می کنند، ابتدا دانشمندان فنون مختلف را می دزدند. این به دلیل اهمیت علم است. چقدر ما مسلمان ها بی قابلیتیم که قدر عالمان علوم الهیه و اهل بیت علیهم السلام و قدر قرآن ـ ثروتی که فقر ندارد ـ را نمی دانیم! …
📚 در محضر بهجت، ج2، ص32
💻 مشاهده این مطلب و مطالب مشابه از طریق لینک زیر در سایت رسمی مؤسسه نشر آثار حضرت آیت الله بهجت(ره):🔻
👆 http://bahjat.ir/fa/content/9865
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیت الله بهجت قدس سره
✅ @bahjat_ir
✅حضرت آیت الله بهجت قدس سره:
📝 خدا کند در ما عشقی پیدا شود به مجموع قرآن و عترت، تا اولاً، بتوانیم یگانگی قرآن و عترت و معجون مرکب از آن دو را بیابیم و ثانیاً، در مقام پیروی و عمل، با توجه به آن دو و بر محور آن دو طواف عاشقانه بنماییم و بدانیم که آنها از هر معشوقی بیشتر شایستهی عشقورزی هستند.
📚 در محضر بهجت، ج1، ص33
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیت الله بهجت قدس سره
✅ @bahjat_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رستورانی جالب و دیدنی در هندوستان👌😍
ولی بازخوشابحال ماکه بااحترام فراوان گارسن هم ازمون پذیرایی واستقبال مجددی داره..بفرمایی ..تعارفی..😍🌹❤️
🆔 @aajibtarinhaa
🔹 منبرهای یک دقیقه ای 🔹
✅ حجت الاسلام #مومنی
✳ کسی که ضعف معرفت دارد همیشه در اضطراب است.
امام صادق(ع) در روایتی فرمود بهترین فریضهها و واجبترین آن بر انسان معرفت پروردگار و اقرار به عبودیت اوست و پس از آن معرفت رسول خدا و شهادت به نبوت ایشان و بعد معرفت آن امامی است که به او اقتدا میکند؛ هم شناخت ویژگیها و اوصاف و هم شناخت نامش.
وی افزود: عمده معضلاتی که رخ میدهد به دلیل ضعف معرفت به پروردگار است. کسی که اهل معرفت باشد، حتی در سختترین مصیبتها همواره آرامش دارد. اما کسی که ضعف معرفت دارد همیشه در اضطراب است لذا در مسیر بندگی قرار نمیگیرد. از رهگذر عبادت، خداوند قلب انسان را مسخر میکند و در این حالتی چنین شخصى باک ندارد که زندگى دنیایش به سختى گذارد یا به آسانى؛ فَهُوَ لَا یُبَالِی عَلَى مَا أَصْبَحَ مِنَ الدُّنْیَا عَلَى عُسْرٍ أَمْ عَلَى یُسْر.
📚 سخنرانی حجتالاسلام سیدحسین مؤمنی در هیئت محبان الفاطمه(س) - بهمن 97
#رسانه_باشید
#منبرهای_یک_دقیقه_ای
#وارث 🌹
〰〰〰〰〰〰
🆔 @vareth_manbar
🆔 @vareth_eitaa
🌐 vareth.ir
قسمت شصت و پنجم داستان دنباله دار بدون تو هرگز: برو دایسون
.
یکی از بچه ها موقع خوردن نهار … رسما من رو خطاب قرار داد …
– واقعا نمی فهمم چرا اینقدر برای دکتر دایسون ناز می کنی… اون یه مرد جذاب و نابغه است … و با وجود این سنی که
داره تونسته رئیس تیم جراحی بشه …
همین طور از دکتر دایسون تعریف می کرد … و من فقط نگاه می کردم … واقعا نمی دونستم چی باید بگم … یا دیگه به
چی فکر کنم … برنامه فشرده و سنگین بیمارستان … فشار دو برابر عمل های جراحی … تحمل رفتار دکتر دایسون که
واقعا نمی تونست سختی و فشار زندگی رو روی من درک کنه … حالا هم که …
چند لحظه بهش نگاه کردم … با دیدن نگاه خسته من ساکت شد …از جا بلند شدم و بدون اینکه چیزی بگم از سالن رفتم
بیرون … خسته تر از اون بودم که حتی بخوام چیزی بگم …
سرمای سختی خورده بودم … با بیمارستان تماس گرفتم و خواستم برنامه ام رو عوض کنن …
تب بالا، سر درد و سرگیجه … حالم خیلی خراب بود … توی تخت دراز کشیده بودم که گوشیم زنگ زد …
چشم هام می سوخت و به سختی باز شد … پرده اشک جلوی چشمم … نگذاشت اسم رو درست ببینم … فکر کردم شاید از
بیمارستانه … اما دایسون بود … تا گوشی رو برداشتم بدون مقدمه شروع کرد به حرف زدن …
– چه اتفاقی افتاده؟ گفتن حالتون اصلا خوب نیست …
گریه ام گرفت … حس کردم دیگه واقعا الان میمیرم … با اون حال … حالا باید …
حالم خراب تر از این بود که قدرتی برای کنترل خودم داشته باشم …
– حتی اگر در حال مرگ هم باشم … اصلا به شما مربوط نیست …
و تلفن رو قطع کردم … به زحمت صدام در می اومد … صورتم گر گرفته بود و چشمم از شدت سوزش، خیس از اشک
شده بو
قسمت شصت و ششم داستان دنباله دار بدون تو هرگز: با پدرم حرف بزن
.
پشت سر هم زنگ می زد … توان جواب دادن نداشتم … اونقدر حالم بد بود که اصلا مغزم کار نمی کرد که می تونستم
خیلی راحت صدای گوشی رو ببندم یا خاموشش کنم … توی حال خودم نبودم … دایسون هم پشت سر هم زنگ می زد …
– چرا دست از سرم برنمی داری؟ … برو پی کارت …
– در رو باز کن زینب … من پشت در خونه ات هستم … تو تنهایی و یک نفر باید توی این شرایط ازت مراقبت کنه …
– دارو خوردم … اگر به مراقبت نیاز پیدا کنم میرم بیمارستان …
یهو گریه ام گرفت … لحظاتی بود که با تمام وجود به مادرم احتیاج داشتم … حتی بدون اینکه کاری بکنه … وجودش برام
آرامش بخش بود … تب، تنهایی، غربت … دیگه نمی تونستم بغضم رو کنترل کنم …
– دست از سرم بردار … چرا دست از سرم برنمی داری؟ … اصلا کی بهت اجازه داده، من رو با اسم کوچیک صدا
کنی؟ …
اشک می ریختم و سرش داد می زدم …
– واقعا … داری گریه می کنی؟ … من واقعا بهت علاقه دارم… توی این شرایط هم دست از سرسختی برنمی داری؟ …
پریدم توی حرفش …
– باشه … واقعا بهم علاقه داری؟ … با پدرم حرف بزن … این رسم ماست … رضایت پدرم رو بگیری قبولت می کنم
…
چند لحظه ساکت شد … حسابی جا خورده بود …
– توی این شرایط هم باید از پدرت اجازه بگیرم؟ …
آخرین ذره های انرژیم رو هم از دست داده بودم … دیگه توان حرف زدن نداشتم …
– باشه … شماره پدرت رو بده … پدرت می تونه انگلیسی صحبت کنه؟ … من فارسی بلد نیستم …
– پدرم شهید شده … تو هم که به خدا … و این چیزها اعتقاد نداری … به زحمت، دوباره تمام قدرتم رو جمع کردم … از
اینجا برو … برو …
و دیگه نفهمیدم چی شد … از حال رفتم
هدایت شده از کانال عشق
🔴 #روانشناسی_مرد
💠مردها غالبا غم و غصههای خود را پنهان و عصبانیت خود را #آشکار میسازند.
💠چشمهایتان را به روی غمهای پنهان شوهرتان باز کنید و به روی #عصبانیت آشکار او ببندید.
💠 اگر مرد احساس کند که در این زمینه درک میشود، #محبوب او خواهید شد.
🍃❤️ @zanashooi_amoozesh
هدایت شده از کانال عشق
🔴 #ایده_معنوی
💠 گاهی به همراه همسرتان به #زیارتگاه و یا #گلزار شهدا رفته و در مکانهای معنوی با همسرتان حرفهای #معنوی و عرفانی بزنید.
💠 اینگونه کارها و سخنان، بسیاری از #دلخوریها و کینهها را شسته و حتی #سختیها و گرفتاریهای زندگی را #آسان میکند.
💠 و مدتها به زندگیتان #آرامش میبخشد.
🍃❤️ @zanashooi_amoozesh
کانال عشق
✅ امام رضا علیهالسلام فرمود: عبادت نماز و روزه زیاد نیست، بلکه عبادت تفکر نمودن در کار خدای عزوجل
🌿🌸🌿🌸
🌸🌿
🌿
🌺#سوال_شماره166
ــــــــــــــــــــــــــــ
سلام.امروز بعد از وضو متوجه شدم به ناخنم از داخل یه ذره چیزی چسبیده،ناخنم زیاد هم بلند نیست،الان وضوم چی میشه؟باید دوباره بگیرم؟ حضرت آقا
✳️ #پاسخ
ــــــــــــــــ
سلام علیکم
اگر اندازه ناخن کوتاه باشد وضو صحیح است
ـــــــــــــــــــــــــــ
#احکام_وضو
🌼
🍀🌼
🌼🍀🌼🍀