eitaa logo
کانال عشق
315 دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
10.6هزار ویدیو
95 فایل
الله کانالی عمومی بافرهنگ معنوی خاصان ان شاالله اللهم عجل لولیک الفرج ❤️🍎عشق یعنی : به ؛ خدای حسین رسیدن خدای حسین راداشتن خدای حسین راچشیدن خدای حسین رابه ادراک نشستن و... ♥️ارتباط با ادمین خادم عزیزان دل @eshgh_14
مشاهده در ایتا
دانلود
👶 ❣ خداوند خواست تا انسان، برترین باشد... «بشین، پاشو، دست نزن، بخور، نخور، وقت خوابه و...» چه خبره؟ چند لحظه کنیم! هیچ می‌دونیم با این‌ محدودی که برای بچه هامون می‌ذاریم، چقدر شور و بچگی رو ازشون می‌گیریم؟ بچه‌ها چند سال اول زندگی فقط نشاط و می‌خوان؛ نه قوانینی که به اجبار پدر و مادر انجامش بدن. پس کمی بیشتر بهشون فضا بدیم و راحتشون بذاریم. 📱@Lotffiazar 🌐 http://hamgaman-institute.ir
👶 ❣ خداوند خواست تا انسان، برترین باشد... به خانۀ جدید کرده بودیم. یک خانۀ قشنگ دوخوابه بود؛ اما کمی نیاز به بازسازی داشت. اول از همه تصمیم گرفتیم کاغذدیواری‌ها را عوض کنیم. برای سالن، کاغذدیواری سفید خریدیم و برای اتاق خواب خودمان یاسی. اما برای رنگ اتاق بچه‌ها، با مغازه‌دار مشورت کردیم. او هم که انگار سابقۀ زیادی در این کار داشت، پیشنهاد داد رنگ‌های مثل سبز، زرد و قرمز را انتخاب کنیم تا بچه‌ها احساس شادی و بکنند. او می‌گفت: گاه مشتریانی مراجعه می‌کنند که اتاق خواب جدا برای بچه‌ها ندارند؛ ولی برای قسمتی از خانه که مخصوص بچه‌هاست، کاغذ دیواری شاد سفارش می‌دهند. ما هم از پیشنهادش استقبال کردیم و رنگ زرد با گل‌های قرمز را انتخاب کردیم. 📱@Lotffiazar 🌐 http://hamgaman-institute.ir
👶 ❣ خداوند خواست تا انسان، برترین باشد... «بشین، پاشو، دست نزن، بخور، نخور، وقت خوابه و...» چه خبره؟ چند لحظه کنیم! هیچ می‌دونیم با این‌ محدودی که برای بچه هامون می‌ذاریم، چقدر شور و بچگی رو ازشون می‌گیریم؟ بچه‌ها چند سال اول زندگی فقط نشاط و می‌خوان؛ نه قوانینی که به اجبار پدر و مادر انجامش بدن. پس کمی بیشتر بهشون فضا بدیم و راحتشون بذاریم. 📱@Lotffiazar 🌐 http://hamgaman-institute.ir
👶 ❣ خداوند خواست تا انسان، برترین باشد... دختر سه‌ساله‌اش مدام می‌خواست کارهای بزرگانه انجام دهد؛ مثلاً ظرف بشوید یا خانه را جارو کند. آن هم نه با ، بلکه واقعی! مادر هم دوست نداشت فرزندش تمام روز بخوابد و فعالیت خاصی نداشته باشد. پس فکری کرد. ظرفی را پر از آب کرد و به دخترش اجازه داد وسایل بازی‌اش را در آن بشوید. دخترش هم با کلی ذوق، مشغول شد. او تمام لباس‌هایش را خیس کرده بود. کار هم زیاد شده بود. ولی   ارزشش را داشت. او تا به حال این‌قدر کودکش را و ندیده بود. والدین گرامی، بیایید با فراهم کردن شرایط متناسب با سن کودک، فرصت تجربه‌های متنوع را به فرزندانمان بدهیم تا هم با لذت بردن از تلاش خویش، اعتماد به نفس پیدا کنند و هم شب‌ها با خستگی از تکاپوی روزانه، خواب آرامی را تجربه نمایند. 📱@Lotffiazar 🌐 http://hamgaman-institute.ir
👶 ❣ خداوند خواست تا انسان، برترین باشد... خواهرم مهمان ما بود و با هم مشغول صحبت بودیم. دختر و پسرم هم طبق معمول با هم بازی می‌کردند که ناگهان دعوایشان شد و صدای داد و بیدادشان به هوا رفت. من هم انگارنه‌انگار که آن‌ها را می‌بینم، صحبت‌هایم را با خواهرم ادامه دادم. اما او با تعجب گفت: «چرا سراغ بچه‌ها نمی‌روی و دعوایشان را حل نمی‌کنی؟» گفتم: «مخصوصاً دخالت نمی‌کنم. مگر وقتی ما بودیم و می‌کردیم، موقع دعوا بزرگترها دخالت می‌کردند؟! این هم یک مرحله از بچه‌هاست که یاد بگیرند خودشان از پس مشکلاتشان برآیند. من نیز وقتی آرام شدند، راجع به فکر و احساسشان در این‌باره با آن‌ها صحبت می‌کنم و می‌کوشم آن‌ها را به جهت درست بکشانم. تازه گاهی برای اینکه صحیح را یاد بگیرند، بینشان مسابقه هم می‌گذارم.» خواهرم با لبخندی نگاهشان کرد و به صحبت‌هایمان ادامه دادیم. 📱@Lotffiazar 🌐 http://hamgaman-institute.ir
👶 ❣ خداوند خواست تا انسان، برترین باشد... سؤال پشت سؤال! مدام می‌پرسید: «خدا کیه؟ کجاست؟ چرا من نمی‌بینمش؟ چرا باهام حرف نمی‌زنه؟...» یک روز که خیلی در حال جواب دادن بودم، همسرم صدایم کرد و به بهانه‌های مرا از اتاق بیرون آورد. خیلی آرام گفت: «این جواب‌ها برای شش‌ساله مناسب نیست. باید متناسب با سنّ خودش جواب بدی؛ وگرنه بیشتر سردرگم می‌شه و سؤال‌های بیشتری براش پیش می‌آد» درست می‌گفت. البته خیلی سخت بود که تمام جواب‌های فلسفی و خود را کنار بگذارم و در حد کودکم سخن بگویم؛ ولی باید تمام تلاشم را می‌کردم تا کمکش کنم خود را با زبان کودکانه بشناسد. 📱@Lotffiazar 🌐 http://hamgaman-institute.ir
👶 ❣ خداوند خواست تا انسان، برترین باشد... بچه‌ها عاشق بازی و هستند. ما هم برای اینکه دختر کوچکمان آتنا در محیط شادی رشد و بازی کند، او را در نزدیک منزلمان ثبت‌نام کردیم. روزی دختر بزرگم که هشت سالش است، به عنوان مهمان با آتنا به مهدکودک رفت. وقتی برگشت، گفت: «مامان، خیلی دلم برای آتنا و دوستاش سوخت؛ چون وقتی داشتن با هم حسابی می‌کردن، خانم اومد و مجبورشون کرد او ساعت بخوابن!» به یاد کودکی خودمان افتادم که با دوستانم یا با خواهر و برادرنم آن‌قدر بازی می‌کردیم و سر و کله می‌زدیم تا از خستگی خوابمان می‌برد، بدون اینکه کسی مجبورمان کند. حالا می‌بینم کودکی ما خیلی شیرین‌تر و مفیدتر از برخی روش‌های امروز بود. باید فکری به حال آتنا و مهد رفتنش بکنم. 📱@Lotffiazar 🌐 http://hamgaman-institute.ir
👶 ❣ خداوند خواست تا انسان، برترین باشد... خیلی خوشم می‌آمد وقتی کسی به دخترم نگاه می‌کرد و می‌گفت: «وای چه بچۀ باادبی!» برای همین از دو سه‌سالگی آداب سلام کردن، درست غذا خوردن و... را با جدّیت به او یاد می دادم. مثلاً سر سفره حتما باید مؤدب می‌نشست و با قاشق، غذا می‌خورد. مدام هم مواظب بودم و تذکر می‌دادم که غذا را روی لباسش نریزد یا اطراف بشقابش را کثیف نکند. یک بار فیلمی دیدم از یک بچۀ کوچک که با دست، غذا می‌خورد و با لذت و اشتیاق، ماکارونی‌ها را به سر و صورتش می مالید. او بااشتها می‌خورد، مادرش هم از خنده و شادی او لذت می‌برد. دخترم هم که چشمش به تلویزیون افتاد، هوس کرد. گفت: «مامان، می‌شه ما هم از این بازی‌ها بکنیم؟» دلم برایش سوخت! دیدم این‌طور غذا خوردن، مقتضی سن اوست؛ درحالی‌که من آن را کثیف‌کاری می‌شمردم و دور از ادب می‌دانستم. پس دست‌به‌کار شدم. قدری ماکارونی آماده کردم. سفره انداختم. چند کاسه و بشقاب رنگی هم آوردم و جلوی دخترم گذاشتم. او هم شروع کرد به خوردن و ریختن؛ و حسابی از این غذا لذت برد. 📱@Lotffiazar 🌐 http://hamgaman-institute.ir
👶دردانه ❣خداوند خواست تا انسان، برترین باشد... مادرم همیشه مرا می‌ترساند و سرزنش می‌کرد تا خطا نکنم. کمتر بوسم می‌کرد تا لوس نشوم. مدام در حال نصیحت و یادآوری موفقیت‌های دیگران بود تا بگیرم و... . امروز دیگر از او ترسی ندارم. اما درست برخلاف آنچه می‌خواست، شده‌ام! هم لوس هستم، هم زیاد شکست می‌خورم؛ در پیشامدها هم خودرأی عمل می‌کنم. من بیشتر شبیه رفتار مادرم شده‌ام، تا آرزوهایش! اما به خودم قول داده‌ام خودم در مسیر درست تربیت قرار گیرم؛ چون فرزندان من هم قطعاً شبیه روحیه و اعمالم خواهند شد، نه و تربیت‌های سنتی و ناآگاهانه‌ام. 📱@Lotffiazar 🌐 http://hamgaman-institute.ir
👶 ❣ خداوند خواست تا انسان، برترین باشد... مشغول آشپزی بودم و داشت ماجرایی را با آب و تاب برایم تعریف می‌کرد. همان موقع دستم به ظرف زردچوبه خورد؛ افتاد و فرش آشپزخانه را کثیف کرد. من از این خرابکاری به‌شدت کلافه شدم و نگران بودم که نکند رنگ زرد از روی فرش پاک نشود. سر پسرم داد زدم که: «اَه، همش تقصیر توئه که حواسمو پرت می‌کنی!» او هم هاج و واج نگاهم می‌کرد و نمی‌دانست دقیقاً اشتباهش چه بوده است. بعدها که با ذهنی دربارۀ آن اتفاق فکر کردم، دیدم پسرم واقعاً گناهی نداشت؛ من باید بیشتر مراقب می‌بودم، نه اینکه دنبال مقصری جز خودم بگردم تا کمی آرام شوم! یادم افتاد که نیز همین کار را با من می‌کرد. وقتی مرتکب اشتباهی می‌شد، تقصیر را گردن من می‌انداخت که حواسش را پرت کرده‌ام؛ و من از این کارش به‌شدت ناراحت می‌شدم. حالا خودم دقیقاً همین کار را با پسرم کرده بودم! دیگر کجا رفتاری با فرزندم داشته‌ام که مادرم قبلاً با من داشته و نه‌تنها مطلوبم نبوده، بلکه از آن ضربه هم خورده بودم؟ 📱@Lotffiazar 🌐 http://hamgaman-institute.ir
👶 ❣خداوند خواست تا انسان، برترین باشد... «دخترم، نماز یادت نره.» «دخترم، روسری‌تو بده جلو.» «دخترم، جلوی نامحرم بلند نخند.» این‌ها و ده‌ها تذکر دیگر، حرف‌هایی است که مدام به من می‌گوید. اما من این سخت‌گیری را نمی‌خواهم! چرا این‌قدر به انجام ، مجبورم می‌کنند؟! ... قطعاً هیچ‌یک از ما دوست نداریم این حرف‌ها را از زبان دخترمان بشنویم. پس به جای اینکه چیزی را به آن‌ها تحمیل کنیم، اول معرفتش را به آن‌ها بدهیم و از زیبایی‌های وجودشان بگوییم تا هم خود و هم دینشان را درست بشناسند؛ مطمئن باشیم خودشان با رغبت به روی می‌آورند، دین‌زده و خانواده‌گریز هم نمی‌شوند. 📱@Lotffiazar 🌐 http://hamgaman-institute.ir
👶 ❣خداوند خواست تا انسان، برترین باشد... باید مشق‌هایت را تا از مدرسه می‌رسی، بنویسی؛ وقتی به اتاقت می‌آیم، حتماً مرتب باشد؛ لباس سبز نپوش، قرمز بپوش؛ فردا جمعه است، حمام برو؛ با برادرت بازی کن؛ ...و بعد از همۀ این «بکن، نکن»ها، یک «وگرنه» با طعم تهدید! برایتان آشنا نیست؟ حسابی بازار این جملات را گرم کرده‌ایم و اسمش را گذاشته‌ایم ! اما آیا بچه‌هایی که کارهایشان را به زور انجام می‌دهند، مهارتی هم برای آینده کسب می‌کنند؟ آیا توانایی مسائل، و فکر کردن برای انتخاب درست را می‌آموزند؟ با همیشه چشمشان به دهان دیگری است تا به آن‌ها بگوید چه کنند؟ خیلی مهم است که به کودکان خود یاد بدهیم. مثلاً کمدها را گاهی با هم تمیز کنیم، در خرید بگذاریم کودکمان حساب کند، از او بخواهیم یک بازی طراحی کند که برادر یا خواهرش جذب شود، بگوییم برای خودش بنویسد و اگر یک هفته به آن عمل کرد، به او جایزه دهیم، سلیقه‌اش را قبول کنیم، اگر جایی که حقّش بود، «نه» گفت، به او انگ بی‌ادب نزنیم و... . درست است که به کودکان، زمان‌بر و سخت‌تر از امر و نهی است؛ اما اثر بلندمدت آن هر پدر و مادری را مجاب می‌کند که این روش‌ها را در تربیت فرزندش به کار گیرد. 📱@Lotffiazar 🌐 http://hamgaman-institute.ir