eitaa logo
❤️کانال عشق
318 دنبال‌کننده
15.6هزار عکس
12.7هزار ویدیو
99 فایل
الله کانالی عمومی بافرهنگ معنوی خاصان ان شاالله اللهم عجل لولیک الفرج ❤️🍎عشق یعنی : به ؛ خدای حسین رسیدن خدای حسین راداشتن خدای حسین راچشیدن خدای حسین رابه ادراک نشستن و... ♥️ارتباط با ادمین خادم عزیزان دل @eshgh_14
مشاهده در ایتا
دانلود
فقط زندگی در جهانی را تصور کن که در آن آیینه نباشد، تو درباره صورتت خیال‌بافی می‌کنی و تصورت این است که صورتت بازتاب آن چیزی است که در درون تو است، و بعد وقتی چهل ساله شدی، کسی برای اولین بار آیینه‌ای در برابرت می‌گیرد، وحشت خودت را مجسم کن! تو صورت یک بیگانه را خواهی دید و به روشنی به چیزی پی خواهی برد که قادر به پذیرفتنش نیستی: صورتِ تو، خودِ تو نیست. ( پس بنگرچه صورتی برای برزخ خوداینجامیسازی؟!!!) 📚 از جاودانگی، نوشته‌ی میلان کوندرا 😊 @de_bekhand ☺️
هدایت شده از دبخند
من فکر می‌کنم آن چه موجب رنجش آدم‌ها از یکدیگر می‌شود، این است که: غالبا ما آدم‌ها توقع داریم طرف مقابلمان، به تمام وقایع دنیا از زاویه‌ی دید ما نگاه کند! طبل حلبی گونتر گراس 😊 @de_bekhand ☺️
کتاب خوب بخوانید، تا مغزتان بهتر کار کند. دانشمندان می گویند: پس از خواندن یک کتاب، عملکرد مغز به مدت حداقل پنج روز افزایش می یابد. #کتاب #یک_حرف_خوب #فرهنگسازی 😊 @de_bekhand ☺️
📚رهبر انقلاب: آنچه که همیشه برای انسان میماند، #کتابخوانی در سنین پائین است. جوانانِ شما، کودکانِ شما هرچه میتوانند، #کتاب بخوانند؛ در فنون مختلف، در راههای مختلف، مطلبی یاد بگیرند. البته از هرزه‌گردی در محیط کتاب هم باید پرهیز کرد، منتها این مسئله‌ی بعدی است؛ مسئله‌ی اول این است که یاد بگیرند، عادت کنند به این که اصلاً به کتاب مراجعه کنند، کتاب نگاه کنند. ۹۱/۷/۲۰ ❣️ @Khamenei_Reyhaneh
🔴 #اطلاعیه_مهم 🔴 با استقبال زیاد شما عزیزان، #کتاب "بیانیه نامه" به #چاپ_دوم رسید! 📙 با این کتاب #تسلّط آسان و #سریع به بیانیه‌ی رهبر انقلاب پیرامون #گام_دوم انقلاب پیدا کنید! 💠 با مجوّز دفتر #رهبری ✅ کتابی کاربردی شامل:👇 🔻متن‌بیانیه #رهبری درصفحات زوج 🔻 #نمودار مطالب در صفحات فرد 🔻 فهرست بزرگ #الفبایی 🔻 شامل ۲۰۰۰ موضوع الفبایی 🔻 مناسب #تدریس 📖 ۱۶۸ صفحه قطع #رقعی 👈 ارسال #رایگان به سراسر کشور 🔴 #قیمت پشت جلد ۲۸ هزار تومان 💰 #تخفیف ۵۰ درصدی برای خریدِ بالای ۱۰ عدد (هر عدد ۱۴ هزار تومان) ☎️ تلفن تماس ۰۹۱۹۶۶۶۳۶۷۸ 🎥 #فیلم معرفی کتاب👇 http://eitaa.com/joinchat/3844341782C1d3396f3c3
✨❤️🍃✨❤️🍃✨❤️🍃✨ 🍃 ❤️ 🕊بسم الله الرحمن الرحیم 🕊 ✨ 🍃 ❤️ ✨ 🍃 ❤️ 💥 💫 : عصمت 💫💥 ⭐️🌺نویسنده :سیده رقیه آذرنگ🌺⭐️ ☄💫بر اساس زندگی : «شهیده عصمت پورانوری »💫☄ 💥✨ پیشگفتااااااار نویسنده✨💥 نزدیکای غروب 🌄بود نوزدهم ماه رمضان سال 92، شب قبل، مراسم احیا دعوت بودم شهر سیاهپوش 🏴بود دلم روضهٔ حضرت زهرا(س) می‌خواست. بی‌اختیار به سمت پل قدیم رفتم به یک‌باره خودم را جلوی یک خانه دیدم که با پارچه‌های سیاه و پرچم‌های یا حسین(ع) آذین شده بود.🏴 صدای روضه و عزاداری جمعیت می‌آمد همگی خانم بودند به این طرف و آن طرف نگاهی انداختم و زیر لب گفتم: «مجلس عزایی که حضرت زهرا(س) صاحبش باشه کارت دعوت نمی‌خواد.»🌷 به همراه چند نفر از مستمعان وارد مجلس شدم با نگاهم دنبال جای خالی در بین جمعیت بودم؛ اما آن‌قدر شلوغ بود که جایی برای من پیدا نشد. همان‌طور سرپا ایستادم و خیره شدم به عظمت این روضهٔ باشکوه.❗️ بانویی مسن را دیدم که در وسط جمعیت بر روی صندلی نشسته بود و روضه‌ می‌خواند. چهرهٔ نورانی و برق اشکی که صورتش را خیس کرده بود، توجه مرا جلب کرد. تا چشمش به من افتاد با صدای بلند گفت: «بفرمایید جلوتر! چرا دم در ایستادید؟»⁉️ با دستش اشاره کرد به جایی خالی که در کنارش بود. آرام آرام از بین جمعیت خودم را به او رساندم. گفت: «خیلی وقت است منتظرت بودم بیا اینجا کنار من بنشین.» حرف‌های او گیجم کرده بود؛ مفهومش را نمی‌دانستم. فقط از قاب عکسی با تصویر دو شهید در دستان سالخورده‌اش، فهمیدم که باید مادر دو شهید🌷 باشد! با صدای یا زهرا، یا زهرای جمعیت هم‌نوا شده بودم. در همین حال و احوال بودم که از جایش بلند شد، کنارم ایستاد و یک فانوس روشن به من داد. خیلی محکم آن را در دستم گرفته بودم و محو روضه‌خوانی‌اش شدم. همان‌طور که نام حضرت زهرا(س) 🌹را زیر لب تکرار می‌کردم، از خانه بیرون آمدم وبه راه افتادم شب شده بود و همه جا تاریک، رفتم شهید آباد، به قطعه‌ای رسیدم که پر از مزار شهید🌷 بود. با نور فانوسی که در دستم بود ردیف به ردیف قدم برمی‌داشتم، اراده‌ای در این رفتن نداشتم. انگار دنبال جایی یا گمشده‌ای بودم. کم‌کم به ردیفی رسیدم که تنها دو مزار به فاصلهٔ چند قدم از هم بودند. درخشش نور✨ یکی از آنها و بوی عطر و گلابش چشمانم را خیره کرد و مرا به سمت خود کشاند جلوتر رفتم. نام «شهید حاج مصطفی احمدی روشن» را بر روی آن مزار نورانی دیدم. به آن یکی نگاه کردم، خاک آلود بود به نحوی که نامش خوانا نبود. با دستم خاک‌ها را کنار زدم باز هم خوانا نبود. رفتم و یک سطل آب آوردم و روی آن مزار ریختم. فانوس را بالاتر گرفتم، «شهیده عصمت پورانوری»🕊 ، مزارش تمیز و نورانی شده بود دیگر از گرد و غبارها خبری نبود، آبی که روی سنگ مزار ریخته بودم مثل چشمه می‌جوشید. انگار یک نفر در گوشم می‌گفت: «وقت نماز است.» با همان آب وضو گرفتم و در ذهن به این زیارت زیبا فکر می‌کردم. پرسش‌هایی همراه با آشفتگی و بُهت در ذهنم می‌جوشید: احمدی روشن، شهید هسته‌ای است!🌷 از تهران است. جزء شهدای اخیر است. اینجا چه می‌کند؟ در دزفول! در شهیدآباد! کنار شهدای🕊 دوران دفاع مقدس شهرم! ناگهان صدای مؤذن مرا به خودم آورد به یک‌باره از خواب بیدار شدم چه خواب شگفتی! هنوز گرمای فانوس را حس می‌کردم. هنوز چشمانم پر از نور بود. بلند شدم و وضو گرفتم نماز صبح را خواندم.🌸 با اینکه چند باری نام شهیده عصمت پورانوری🕊 را شنیده بودم؛ اما نشانی مزارش را نمی‌دانستم. جستجوی تک تک مزارهای دو گلزار شهر، کار ساده‌ای نبود. خوابی که دیده بودم چند روزی ذهنم را مشغول کرده بود. دائم از خودم می‌پرسیدم: «من و مادر دو شهید؟!»💕 «من و مزارهایی که نامشان آشناست اما یک بار هم سعادت زیارتشان را نداشته‌ام؟!» «این خواب چه تعبیری دارد؟!»💚💚💚💚💚 🕊ادامه پیشگفتار در قسمت بعد ....🕊 eitaa.com/mashgheshgh313 🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃
🚨 در منزل من، همه افراد، هرشب در حال خوابشان مى‌برد. ⚠️ همه هاى ايرانى بايد اين‌گونه باشند. 📝 رهبرمعظّم‌انقلاب(مدّظلّه‌العالی): من اين را مى‌خواهم عرض كنم كه در منزل خودِ من، همه افراد، بدون استثنا، هرشب در حال خوابشان مى‌برد. خود من هم همين‌طورم. نه اين‌كه حالا وسط خوابم ببرد. مى‌كنم؛ تا خوابم مى‌آيد، را مى‌گذارم و مى‌خوابم. همه افراد خانه ما، وقتى مى‌خواهند بخوابند حتماً يك كنار دستشان است. من فكر مى‌كنم كه همه خانواده‌هاى ايرانى بايد اين‌گونه باشند. توقّع من، اين است. 📚بايد پدرها و مادرها، بچه‌ها را از اوّل با محشور و مأنوس كنند. حتّى بچه‌هاى كوچك بايد با اُنس پيدا كنند. 📚بايد خريدِ كتاب، يكى از مخارج اصلى خانواده محسوب شود. مردم بايد بيش از خريدن بعضى از وسايل تزييناتى و تجمّلاتى - مثل اين لوسترها، ميزهاى گوناگون، مبلهاى مختلف و پرده و... -، به اهميّت بدهند. 📚اوّل را مثل نان و خوراكى و وسايل معيشتى لازم بخرند؛ بعد كه اين تأمين شد به زوايد بپردازند. ۱۳۷۴/۰۲/۲۶ 📖 💻 @Khamenei_ir 😊 @de_bekhand ☺️
📗 هنر مدیریت ذهن 🔹قطع: رقعی 🔸تعداد صفحات: ۱۶۷ صفحه 🔹متن دو رنگ 🔸رده سنی: ۱۲ سال به بالا ✍️نویسنده: سید محمدباقر حسینی ❇️ روش های کنترل افکار و رسیدن به موفقیت واقعی یعنی تقرب به پروردگار🙏🌹 🌟قیمت: 80,000 تومان 🌹 این کتاب رو میتونید از فروشگاه تنهامسیرآرامش دریافت کنید:👇🏼👇🏼 https://eitaa.com/joinchat/5439648Cf8fc8d3bcb https://eitaa.com/eshgh14
22.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔅⚜ ⚜ کلیدها همیشه آهنی یا ترکیبی از آلیاژ نیستند... ━═━⊰❀⊰𑁍⊱🌺⊰𑁍⊱❀⊱━═━ 📱@Hamgaman_manshur 🌐 hamgaman-institute.irhttps://eitaa.com/eshgh14 🔅⚜
حکایت و از او [ابوبکر واسطی] می‌ آید که یک روز در بیمارستانی شد. دیوانه‌ ای دید، های‌ و هو می‌ کرد و نعره می‌ زد. گفت: "آخر چنین بندی گران بر پای تو نهاده‌اند، چه جای نشاط است و های‌ و هو؟" گفت: "ای غافل! بند بر پای من است نه بر دل من." 📚 https://eitaa.com/eshgh14
عالمی را پرسیدند: خوب بودن را کدام روز بهتر است؟ عالم فرمود: یک روز قبل از مرگ. دیگران حیران شدند و گفتند: ولی زمان مرگ را هیچ کس نمی داند. عالم فرمود: پس هر روز زندگی را روز آخر فکر کن، خوب باش و عشق بورز، شاید فردایی نباشد. 📚 https://eitaa.com/eshgh14