eitaa logo
کانال عشق
317 دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
10.8هزار ویدیو
95 فایل
الله کانالی عمومی بافرهنگ معنوی خاصان ان شاالله اللهم عجل لولیک الفرج ❤️🍎عشق یعنی : به ؛ خدای حسین رسیدن خدای حسین راداشتن خدای حسین راچشیدن خدای حسین رابه ادراک نشستن و... ♥️ارتباط با ادمین خادم عزیزان دل @eshgh_14
مشاهده در ایتا
دانلود
‎🔹زیتون مسهل ضعیف و نرم ‌كننده مسیر گوارشی است و برای یبوست مفید است، ضد چسبندگی پلاكت ‌ها و محافظ قلب است. ‎🔸زیتون ضد امراض قلبی، كاهش دهنده كلسترول بد و افزایش دهنده كلسترول خوب است، ضد باكتری ‌های گرم منفی است. ‎🔹همچنین زیتون برای افرادی كه دارای سنگ مثانه و سنگ صفرا هستند مضر است. 🌸🍃 @Tebolathar
سر خــــمّ مِی سلامت شکنـــد اگر سبویی ! @ostad_shojae
🌹تصویری زیبا از حال و هوای مزار شهید
5.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥فیلم منتشر نشده از سفر حاج قاسم به خوزستان مردم خوزستان فراموش نخواهند کرد ؛ در اوج مظلومیت و سختی شان ، در ایامی که خانه هایشان غرق در آب بود ؛ این تو بودی که از خاکریزهای عراق و سوریه آمدی تا در کنارشان در مقابل سیل خاکریز برپا کنی
4_5854711641937021290.mp3
1.33M
🔊 قرائت بخش پنجم 🚩 ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @shahidtoraji213 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
4_5854711641937021291.mp3
2.61M
🔊 قرائت بخش ششم 🚩 ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @shahidtoraji213 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
💰🎁🛍💰🎁📚🎁📗📒📕🎁📦 بخش هدایای شماعزیزان به کانال خودتان🌹👇
هدایت شده از منتظرمنجی
🌙 شیربرنج وكتك خوردن عمر و پیشگویی امام علی ع !! 🤔🤔🤔🤔🤔🤔🤔🤔🤔🤔🤔 💢 این روایت شیرین را آنهایی بخوانند که میگویند دشمنان دستشان به روایات معصومین درباره آخرالزمان و ظهور رسیده و روالش را به هم میریزند ! ⚔ میثم تمار وقتی شنید قرار است بر همان نخلی که امیرالمومنین وعده داده بود به دار آویخته شود فریاد شادی سر داد که والله این را مولایم به من وعده داده بود . ابن زیاد عصبانی شد و دستور داد از قتل میثم امتناع کنند و بعدها به نحوی دیگر به شهادت برسانند تا وعده ی حضرت علی (ع) محقق نشود . نتیجه آن شد که همه درسریال مختارنامه هم دیدیم ، میثم بر همان نخلی که از آن ارتزاق میکرد طبق وعده حضرت امیر(ع) به شهادت رسید و به بهشت جاودان سفر کرد. ☀️ و باز هم تقلای دیگران را بخوانید برای محقق نشدن وعده ی امیرالمومنین و سر انجام آن: ☄ ﺭﻭﺯﯼ ﻋﻤﺮ به حضرت علی ع گفت: یا ﻋﻠﯽ ﺍﮔﺮ ﺣﻖ ﻣﯿﮕﻮﯾﯽ بگو من امروزﻧﻬﺎﺭ ﭼﻪ ﻣﯿﺨﻮﺭﻡ .. ﺍﻣﺎﻡ فرمود: ﺷﯿﺮ ﺑﺮﻧﺞ! ﻋﻤﺮ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺷﯿﺮﺑﺮﻧﺞ ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﺧﻮﺭﺩ. ♻️ ﻋﻤﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﻓﺖ. ﺩﯾﺪ ﻧﻬﺎﺭ ﺷﯿﺮ ﺑﺮﻧﺞ ﺍﺳﺖ، ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﻓﺖ ﺩﯾﺪ ﻧﻬﺎﺭ ﺷﯿﺮﺑﺮﻧﺞ ﺍﺳﺖ ، ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺻﺤﺮﺍ ﺑﺮﻭﺩ ﮐﻪ ﺩﯾﺪ ﮐﺎﺭﻭﺍﻧﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ، ﺭﻓﺖ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺁﻥ ﮐﺎﺭﻭﺍﻥ ﻏﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺍﮔﺮ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﻧﻬﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺑﺎﺷﯽ ﺑﻪ ﻣﻄﺒﺦ ﮐﻤﮏ ﮐﻦ، ﻋﻤﺮ ﻭﻗﺖ ﻧﻬﺎﺭ ﻓﻬﻤﯿﺪ ﮐﻪ ﻏﺬﺍ ﺷﯿﺮﺑﺮﻧﺞ ﺍﺳﺖ،ﺗﺎ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﻭﺩ ﮐﺎﺭﻭﺍﻧﯿﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺷﮏ ﺑﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﻏﺬﺍﯾﺸﺎﻥ ﺳﻢ ﻧﺮﯾﺨﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻭﮔﻔﺘﻨﺪ ﺍﻭﻝ ﺗﻮ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻏﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭﯼ ﻋﻤﺮ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮﯼ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﯾﮏ ﮐﺘﮏ ﺣﺴﺎﺑﯽ ﺧﻮﺭﺩ،ﻭ ﺷﯿﺮ ﺑﺮﻧﺞ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺧﻮﺭﺩ.... 💫ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ... ﺍﻣﺎﻡ ﺑﻪ ﻭﯼ ﮔﻔﺖ: بلاخره برای ناهار ﭼﻪ ﺧﻮﺭﺩی؟ ﻋﻤﺮ ﮔﻔﺖ: ﻫﺮﭼﻪ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺑﺎﺷﻢ ﺷﯿﺮ ﺑﺮﻧﺞ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﺍﻡ.... ☀️ ﺍﻣﺎﻡ ﮔﻔﺖ:ﭼﺮﺍ هم ﺷﯿﺮ ﺑﺮﻧﺞ ﺧﻮﺭﺩﯼ ﻭ ﻫﻢ ﮐﺘﮏ. ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﻦ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﯽ. ﮐﺘﮏ ﺭﺍ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻧﻬﺎﺭ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺭﺩی . 📚مستدرک الوسائل ج1 ص 159 و ص 162 ✔️ لذا وعده های امیرالمومنین اینگونه است و هر که تقلا کند تا مانعش شود تقلایی بس درد آور و بی حاصل خواهد بود و اگر سعی کنند روایات را شبیه سازی کنند ناخودآگاه در پازل خود روایات بازی خواهند کرد . برای همین بود که فرمودند « سلونی قبل ان تفقدونی » ؛ از من سوال کنید قبل از آن که من از میان شما بروم. 💫http://eitaa.com/joinchat/150208543Cc4000bbcce💫
هدایت شده از منتظرمنجی
توی یک روز سرد زمستانی در روستایی از توابع فدیشه نیشابور که در محاصره برف‌ بوده‌، یک خانم باردار موقع وضع حمل دچار مشکل میشه، و اگر زود رسیدگی نمی شد، هم مادر و هم بچه از دست می رفتن، وقتی که این خبر رو به فرمانداری میدن، اون‌ها هم جلسه تشکیل میدن، ولی نه می شد ماشین فرستاد به روستا و نه هلی‌کوپتر و... اما یک نفر مستقیماً دستور میده که فوراً دو تا تانک با تجهیزات کامل به روستا اعزام بشه، این کار باعث شد که مادر و بچه که اسمش رو فاطمه زهرا گذاشتن، زنده بمونن... واین شخص کسی نبود جز: 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
فوق العاده های کانال❤️👇 ❤️ 🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎❤️
فصل 12 كتاب نور مهتاب مدّتى مى گذرد، ديگر وقت آن است كه فاطمه (س) به دنيا بيايد. خديجه نياز به كمك دارد. او كسى را به سراغ زنان قابله مى فرستد تا به كمك او بيايند; امّا آنها به يارى او نمى آيند. آنها براى خديجه چنين پيغام مى فرستند: "خديجه! چرا با محمّد ازدواج كردى؟ چرا از او حمايت نمودى؟ چرا به دين او ايمان آوردى؟ ما به كسى كه بت هاى ما را قبول ندارد كمك نمى كنيم". خدايا! خديجه چه كند؟! شب فرا مى رسد و تاريكى، همه جا را فرا مى گيرد. خديجه در خانه اش، تنهاىِ تنهاست، او ماجراى زنان مكّه را به پيامبر نمى گويد. او نمى خواهد پيامبر غصّه بخورد. اكنون خديجه دست به دعا برمى دارد: بار خدايا! فقط از تو كمك و يارى مى خواهم! * * * صدايى به گوش خديجه مى رسد: سلام بر تو اى بانو! خديجه تعجّب مى كند، در اين تاريكى شب چه كسانى به ديدار او آمده اند؟ او خوب نگاه مى كند، چهار زن را مى بيند كه در مقابل او ايستاده اند. آنها چقدر نورانى هستند! آنها از كجا آمده اند؟ آيا اهل مكّه هستند؟ يكى از آنها رو به خديجه مى كند و مى گويد: ــ ديگر غصّه نخور! خدا ما را براى يارى تو فرستاده است. ــ شما كيستيد؟ ــ ساره (همسر ابراهيم (ع))، آسيه (همسر فرعون)، مريم (مادر عيسى (ع)) و كُلثوم (خواهر موسى (ع)). ــ شما همان چهار زن بهشتى هستيد؟ ــ آرى. ما امشب مهمان تو و كنار تو هستيم.22 * * * ساعتى مى گذرد، نورى همه آسمان را روشن مى كند، بوى بهشت، فضا را پر مى كند. فاطمه (س) به دنيا آمده است. ساره فاطمه (س) را روى دست مى گيرد و خديجه را صدا مى زند: بانوى من! اين فاطمه است، آيا نمى خواهى او را ببينى؟ خديجه چشمان خود را باز مى كند، فاطمه (س) را مى بيند كه به روى او لبخند مى زند. فاطمه (س) در آغوش مادر است. مادر او را مى بويد و مى بوسد. چهار زن بهشتى با خديجه خداحافظى مى كنند و به آسمان مى روند.23 پيامبر وارد اتاق مى شود، به ياد شب معراج مى افتد، خاطره آن شب برايش زنده مى شود: شب معراج و مهمانى خدا. ماجراى سيب سرخ خدا! اكنون، پيامبر فاطمه اش را در آغوش مى گيرد، فاطمه (س) بوىِ بهشت مى دهد. صدايى به گوش مى رسد: (إِنَّـآ أَعْطَيْنَـكَ الْكَوْثَرَ... ). "ما كوثر را به تو عطا كرديم". * * * سال ها قبل از تولد فاطمه (س)، خدا به پيامبر پسرى داد. پيامبر نام او را عبدالله گذاشت. عبدالله پس از شش ماه بيمار شد و پس از چند روز از دنيا رفت. مرگ او براى پيامبر خيلى سخت بود، ولى او صبر پيشه كرد. خبر مرگ عبدالله باعث خوشحالى دشمنان پيامبر شد، آنها با خود مى گفتند: "محمّد پسر ندارد و بعد از مرگ او، نام و يادش فراموش مى شود". پيامبر وقتى اين سخنان را شنيد، چيزى نگفت، پيامبر هيچ پسرى داشت. "عاص" كه يكى از بت پرستان بود، به پيامبر گفت: "خوشحالم كه تو اَبْتَر هستى". اَبْتَر به كسى مى گفتند كه هيچ فرزند پسرى ندارد تا نام و ياد او را زنده نگاه دارد. مدّتى گذشت، خدا سوره كوثر را نازل كرد: (إِنَّـآ أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ... ). اى محمّد! ما به تو كوثر عطا مى كنيم... * * * معناى "كوثر" چيست؟ خير زياد. بركت فراوان. كوثرى كه خدا به پيامبر مى دهد، چيست؟ فاطمه (س) همان كوثر پيامبر مى باشد. نسل پيامبر از فاطمه (س)زياد مى شود، نسلى كه نه تنها از جهت تعداد همواره در حال زياد شدن هستند، بلكه از اين نسل، امامان معصوم به دنيا آمدند و دين اسلام را حفظ نمودند. دشمنان، تعداد زيادى از نسل پيامبر را به شهادت رساندند، امّا تعداد آنان در همه جهان اسلام زياد است، اين همان بركت فراوان است كه خدا به پيامبر داده است. از طرف ديگر، نسل دشمنان پيامبر، قطع شد و از آنان، هيچ نامى باقى نماند. اين همان وعده خدا بود.24 ـــــــــــــــــــــــــ شما فصل 12 كتاب نور مهتاب، نوشته دكتر مهدى خداميان را مطالعه كرديد. مطالعه كتب نويسنده در سايت www.nabnak.ir ارسال شده ازبرنامه کتب خدامیان https://play.google.com/store/apps/details?id=ir.aminb.drmkhodamian