🍃 #شربت_سکنجبین
⇦✨شربت سکنجبین( ترکیب "۲ واحدعسل + ۲واحد عرق نعنا + ۱ واحدسرکه طبیعی" یک سوم لیوان ریخته، الباقی را آب ریخته شود)، مصرفش باعث :
🔸↫ تولید خون صالح
🔸↫ کاهش صفرا وسودا بدن
🔸↫ دفع خون غلیظ و آلوده و بدنبال آن رفع انواع آلرژی بهاره میشود.
↫ مصرف سکنجبین را در فصل بهار خصوصا ایام ماه رمضان حتما حتما توصیه میشود.
🌸🍃 @Tebolathar
هدایت شده از منتظرمنجی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرنطینه رو جدی بگیریم تا شر کرونا کنده بشه بره
تا چند وقت دیگه ازاینا بخوریم😍😋
"مامان باید شاد باشه"
هدایت شده از مشق عشق 💞🌷
••🌸🌱••
مشخصات: 🤓
🌺خاطرات خانم زهرا رحیمی ، همسر جانباز
#شهید_سید_محمد_موسوی_فرگی
🌷کتاب :«در حسرت یک آغوش»🌷
🕊قسمت : چهل و نهم🕊
فصل دوم : تابستان
صحبت رفتن که میشد، دلم بیشتر برای بچهها میسوخت😔 که باز باید بیپدر و بیمادر میشدند، اما چارهای جز این نبود. وضعیتش از حاد هم حادتر بود. با آسایشگاه جانبازان تهران هماهنگ شد که به آنجا اعزام شود. خوبیاش این بود😇 که آنجا اجازه میدادند بیمار همراهی داشته باشد و من هم مثل دفعات قبل همراهش میرفتم. دو هفتهای در تهران بودم. تمام وقت در آسایشگاه و پایین تخت سید فرش کوچکی انداخته، دراز میکشیدم.
وقتی فهمیدم سید باید در تهران بماند، تصمیم گرفتم یکی دو روزی به کاشمر بروم تا بچهها را ببینم. خودم به تنهایی به ترمینال جنوب آمدم. عصر سوار اتوبوس 🚌شدم و صبح زود به کاشمر
رسیدم. دو سه روزی کاشمر ماندم و دوباره برگشتم. تهران که بودم آشنایی داشتیم به نام آقای ابراهیمی که از اقوام جاریام بود و همیشه اصرار داشت به خانهشان 🏠بروم. گاهی میرفتم و برخی از شبهای جمعه را با آنها به قم🕌 میرفتیم برای زیارت. درمان سید تقریباً شش ماه طول کشید و در این مدت سه چهار بار برای دیدن بچهها رفتم. بچهها مثل همیشه در روستا بودند، پیش پدربزرگ و مادربزرگشان.
زخمهای سید کمی بهتر شده بود. مرخص شد و برگشتیم. هنوز چند روزی بیشتر از آمدنمان نگذشته بود که دوباره زخمها عود کردند. اواسط بهار🌳 1368 بود. دوباره بچهها را به روستا بردم و بهاتفاق سید به تهران رفتیم. این دفعه قرار بود به بیمارستان نورافشان برویم. با هماهنگیای که بنیاد شهید انجام داده بود، سید در بیمارستان بستری شد. دوباره روز از نو روزی از نو. سید روی تخت و من پایین تخت.
زندگیمان شده بود همین زخمهایش وضعیت بد و نگرانکنندهای داشتند. برای خودش دلم میسوخت.😔 چیزی از نشیمنگاهش باقی نمانده بود. قسمتهای ران چسبیده به لگن هر دو پا هم پر بودند از زخم.
روند درمانی سید در تهران با جدیت بیشتری دنبال میشد. آقای ابراهیمی هر از گاهی به ما سر میزد و اگر کاری داشتیم انجام میداد.
خبر رسیده بود که امام خمینی(ره) بیمار در بیمارستان 🏩بقیهالله بستری هستند. آنقدری که محمد و سایر جانبازانی که مثل محمد بستری بودند برای شفای امام دعا میکردند🙏، برای خودشان دعا نمیکردند. حال امام برایشان مهم تر بود. سید شبانه روز دعا می کرد و هر وقت وضویش می دادم تا نماز بخواند ، می دیدم نمازش طولانی تر می شد ، می گفت برای سلامتی امام نماز می خواندم.
ادامه دارد .......
••🌸🌱••
eitaa.com/mashgheshgh313
هدایت شده از مشق عشق 💞🌷
••🌸🌱••
مشخصات: 🤓
🌺خاطرات خانم زهرا رحیمی ، همسر جانباز
#شهید_سید_محمد_موسوی_فرگی
🌷کتاب : در حسرت یک آغوش🌷
🕊قسمت : پنجاهم🕊
فصل دوم : تابستان
دهم خرداد بود که برای دیدن بچهها به کاشمر آمدم.🚎 به نبودمان عادت کرده بودند. هنوز به تهران برنگشته بودم که گفتند امام به رحمت خدا رفتند. خبر ناراحت کننده بود. مردم ایران ناراحت بودند. کسی نبود که اشک نریزد😭. امام را همه دوست داشتند. بعد از یک هفته که به تهران برگشتم مراسم تشییع جنازه و عزاداری امام 🏴در جماران انجام شد.
سید میگفت چند ساعت بعد از فوت امام برای همۀ جانبازان لباس مشکی آوردند، تنشان کردند و آنها را نیز برای تشییع جنازه و مراسم عزاداری بردند. من که به تهران آمدم، هر روز مراسم بود. به خانۀ امام در جماران رفتم. همسر امام روی ایوان خانه، روی صندلی نشسته بود و دخترانش در اطراف و بقیه داخل حیاط و اتاقها. همه گریه 😭میکردند. خانه و وسایل سادۀ زندگیشان بیشتر از همه چیز اشکم را درمیآورد. آن قدر همهچیز ساده بود و ساده برگزار میشد که اگر کسی نمیدانست اینجا خانۀ امام بوده، اصلاً به مخیلهاش خطور نمیکرد که خانۀ رهبر ایران و اسلام اینچنین است.
سید حدود شش ماه در بیمارستان 🏨 نورافشان بستری بود. هر شب جمعه با آقای ابراهیمی و خانوادهاش بر سر مزار امام میرفتیم. قبر امام هم مثل خانهشان ساده بود. تازه داشتند چیزهایی میساختند. ماشینهای لودر و بولدوزر مشغول کار بودند.
حضور طولانی در بیمارستان، روحیۀ سید و مرا بهشدت خراب کرده بود. بیشتر از من، سید حالش گرفته بود. راه دیگری هم جز ماندن و درمان نبود. گاهی درد و سوزش معده هم حالش را بدتر میکرد. زخمهایش که کمی بهتر شد، مرخصش کردند. چند ماهی از آمدنمان به کاشمر میگذشت که سپاه یک زمین در بلوار بسیج کاشمر به ما داد و قرار شد پولش هر ماه از حقوقش کسر شود، با وامی که برای که برای ساخت خانه🏠 گرفته بودیم، شروع کردیم به ساخت.
ادامه دارد ........
••🌸🌱••
eitaa.com/mashgheshgh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این روزا اگه قصد دارید دیوارهای خونه رو رنگ کنید حتماً این ترفندها رو ببینید 😍👌
به سادگی میتونید مثل یه رنگ کار حرفه ای، این طرح های فوق العـاده رو روی دیوار اتاقتون درست کنید (☝️)
#فروارد کن به دوستات 😊
@bebinobebaf
ـــــــــــــــــــ🍃🌺🍃ــــــــــــــــــــــــ
کانال دوم ما #بافتنی_ماندالا_فرشینه 🏃🏃
آموزش انواع #بافتهای شیک وخاص
#دومیل و #قلاب 👏👏👏👏
❥♥ @mandala ❥♥
❥♥ @mandala ❥♥
ایده زیبا با چوب🌹
#فروارد کن به دوستات 😊
@bebinobebaf
ـــــــــــــــــــ🍃🌺🍃ــــــــــــــــــــــــ
کانال دوم ما #بافتنی_ماندالا_فرشینه 🏃🏃
آموزش انواع #بافتهای شیک وخاص
#دومیل و #قلاب 👏👏👏👏
❥♥ @mandala ❥♥
❥♥ @mandala ❥♥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#آموزش دوخت کیف بچه گانه🌹
پارت۱
#فروارد کن به دوستات 😊
@bebinobebaf
ـــــــــــــــــــ🍃🌺🍃ــــــــــــــــــــــــ
کانال دوم ما #بافتنی_ماندالا_فرشینه 🏃🏃
آموزش انواع #بافتهای شیک وخاص
#دومیل و #قلاب 👏👏👏👏
❥♥ @mandala ❥♥
❥♥ @mandala ❥♥
هدایت شده از مشق عشق 💞🌷
••🌸🌱••
مشخصات: 🤓
🌺خاطرات خانم زهرا رحیمی ، همسر جانباز
#شهید_سید_محمد_موسوی_فرگی
کتاب : «در حسرت یک آغوش»💞
🕊قسمت : پنجاه و یکم 🕊
فصل دوم : تابستان
مدتی بود که خبردار شده بودیم قرار است چندین نفر از جانبازان قطع نخاعی را برای مداوا از ایران به آلمان 🇩🇪بفرستند. پروندۀ پزشکی سید هم در کمیسیون مطرح شده بود و منتظر خبر بودیم.
هنوز روزهای اول شروع ساخت خانه 🏠بود که از بنیاد شهید اطلاع دادند محمد هم یکی از اعضای تیم اعزامی به آلمان است. بلاتکلیف بودم که باید خوشحال باشم ☺️یا ناراحت. گاهی خوشحال میشدم و میگفتم شاید سید برود و آنجا بتوانند گلولهای را که شش سال زیر نخاع گردنش جا خوش کرده، درآورند و از این شرایط خلاص شود، گاهی هم ناراحت 😔میشدم به خاطر دوریاش. خیلی این حس دوگانهام را با او در میان نمیگذاشتم، اما خودش بیشتر موافق رفتن بود. پیشنهاد رفتن به آلمان امیدی دوباره را در دلم ایجاد کرده بود. امیدی که چند ماهی میشد به دلم رخنه نکرده بود. سید مهیای رفتن شد. گفتند خیلی طول نمیکشد، نهایتاً یک ماه. باید تنها میرفت تصمیم این بود. گفتند: «نمیشه برای هر نفر یک همراهی ببریم. خودمون باهاشون همراه میفرستیم.» سید رفت.✈️ بیشتر از من برای بچهها سخت 😔بود. چند سالی بود که سید تماموقت کنار بچهها بود. از شروع کلاس اولِ 🎒سمیه سه ماه میگذشت. مجبور بودم بیشتر روزهای هفته را بهخاطر مدرسۀ سمیه در کاشمر بمانم. هر چند روز یکبار به بنیاد جانبازان میرفتم تا خبر از سید بگیرم. میگفتند رسیده و حالش خوب است و قرار است اقدامات درمانی آغاز شود.
رفتن سید از مرز یک ماه گذشته بود، اما خبری از برگشتش نبود. علت را که پرسیدم گفتند درمانش طول کشیده است. دلم میخواست با او صحبت کنم تا لااقل خیالم راحت شود که خوب است. شمارهای به من دادند. به مخابرات رفتم. شماره را برایم گرفتند و بعد از چندین تماس به سید وصل شد. از شرایط و حالش تعریف میکرد؛ اما تنهایی کمی آزرده خاطرش کرده بود. میگفت یک ماه است که تک و تنها داخل یک اتاق است و با هیچ کس صحبت نکرده، جز یکی دوباری که مترجم به سراغش آمده و دربارۀ شرایط و وضعیتش سؤال کرده، چرا که سید آلمانی نمیدانست.
اسکلت خانهای که داشتیم میساختیم، ساخته شده و تقریباً فقط نازک کاریهایش مانده بود. برادرشوهرهایم استاد بناها را هماهنگ میکردند. آنها بیشتر ناظر کار بودند .
ادامه دارد ........
••🌸🌱••
eitaa.com/mashgheshgh313
خبری از یک شهروند
سلام دوستان وقت بخیر
یه اطلاع رسانی می خواستم بکنم که بقیه دوستان با مشکل من مواجه نشوند دیروز صفحه ال سی دی موبایل من از بدنه جدا شد و کارت بانکم هم از کار افتاد، به مرکز تعمیر موبایل که مراجعه کردم خیلی شلوغ بود اکثرا همین مشکل رو داشتند از تعمیرکار علت رو که پرسیدم گفت مواد ضد عفونی کننده چسب ال سی دی رو حل می کنه و برای جلوگیری باید ضد عفونی کننده را بر روی پنبه ریخته بصورتی که خیس نشود و بعدبا پنبه ضد عفونی کنید کارت های بانکی هم همینطور و اگر بصورت مستقیم اسپری کنیم قسمت مغناطیس کارت ها از بین می رود.
*چگونه گوشیهای اندرویدی و آیفون را ضدعفونی کنیم؟*
🟡اپل به کاربران دستور داده است ابتدا همه کابلها و اتصالات آیفون را قطع کنید و بعد بدنه و صفحهنمایش گوشی را با یک پارچه میکروفیبر و آب صابون گرم مالش دهید.
*🟡گوگل توصیه میکند همه قسمتهای گوشیهای پیکسل از جمله صفحهنمایش و بدنه پشتی را با دستمال مرطوب و صابونهای خانگی تمیز کنید. میتوانید به پارچه نرم کمی آب و صابون بپاشید و بعد روی سطح گوشی بکشید. همینطور، میتوانید درصد کمی از مایعهای لباسشویی رایج استفاده کنید.*
🟡متخصصان میگویند حدودا ۱۰ برابر باکتری بیشتری نسبت به صندلیهای توالت روی گوشی ها جمع میشود و *ویروس کرونا میتواند تا ۹۶ ساعت روی صفحهنمایش اسمارتفونها زنده بماند.*
*🟡گزارشهای سازمان بهداشت جهانی میگویند تمیز و ضدعفونی کردن گوشیهای تلفن همراه اهمیت بیشتری نسبت به زدن ماسک دارند....سازمان WHO میگوید گوشی شما بهترین ظرف برای انتقال ویروس کرونا است.*
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
به کانال خبر بازنشستگان نفت بپیوندید
https://t.me/bazneshasteganenaft