هدایت شده از 'شهید ࢪضو؎'
••:
✨⚡️دیدی یه وقتایی خطر⚠️‼️ از بیخ گوشت میگذره🙂⁉️
💥دیدی یه وقتایی فقط یه ذره مونده تا آبروت بریزه🙃⁉️
🔱دیدی یه وقتایی یه وجب تا مرگ فاصله داری اما خون از دماغت نمیاد⁉️
👌🏻دیدی یه وقتایی توو کارات اشتباه میکنی اما بر حسب اتفاق همه چی درست پیش میره😇⁉️
✨🍁همین موقع ها که این خطرها از سرت میگذره بگو خدایا شکرت🤲🏼✨ که #نفس_میکشم،خدایا شکرت🤲🏻🍃 که هوامو داری،😍خدایا ممنون که تنهام نمیذاری،از داده ها و نداده هات شکر،🤩🍃
✨🔥اما #افسوس ما بجای این همه لطف ورحمت الله متعال 💔فقط یه کلمه میگیم
« #شانس آوردم»😱🙂
✔️چیزی بنام شانس نداریم❌
بیاییم کلمه ی شانس را جایگزین حکمت و #آزمایش_الهی یا رحمت و لطف و کرم الهی بدانیم🙂☝️🏻
انتشار دهید تا دیگران اشتباه نکنند💥
#انتشار_این_پست_ثواب_جاریه_در_پی_دارد.✅🌟🌈✨✨✨✨
هدایت شده از 'شهید ࢪضو؎'
\"فقط مونده همین روسری!\"
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﺸﺎﻭﺭﯾﻦ ﻭ ﺟﺎﺳﻮﺳﺎﻥ ﮐﺎﺥ ﺳﻔﯿﺪ ﺩﺭ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﺧﻮﺩ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ:
ﻣﺎ ﻣﻮﻓﻖ ﺷﺪﯾﻢ ﭼﺎﺩﺭ ﻣﺸﮑﯽ ﺯﻥ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﺎﺩﺭ ﺗﻮﺭﯼ ﻭ ﮔﻠﺪﺍﺭ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﮐﻨﯿﻢ.
ﭼﺎﺩﺭ ﺗﻮﺭﯼ ﻭ ﮔﻠﺪﺍﺭ ﺯﻧﺎﻥ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺎﻧﺘﻮ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﮐﻨﯿﻢ!
ﻣﺎﻧﺘﻮ ﻫﺎﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺎﻧﺘﻮﻫﺎﯼ ﺭﻧﮕﯿﻦ، ﺗﻨﮓ ﻭ ﺧﯿﻠﯽ ﮐﻮﺗﺎﻩ.
ﻭ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺍﺯ ﺣﺠﺎﺏ ﯾﮏ ﺯﻥ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﺭﻭﺳﺮﯼ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
که آن هم به لطف روسری های لیز به راحتی سر میخورد و مدام از سر آنها میُفتد
ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎ ﻧﺎﻣﺤﺮﻣﺎﻥ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ.
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﺤﯿﻄﯽ ﻧﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﺎ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﮐﻨﻨﺪ.
ﺍﮔﺮ ﻣﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﯿﻢ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺳﺮﯼ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻢ ﻫﺎﯼ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ
ﻭ ﺯﻧﺎﻥ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺭﺍ بیشتر ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﻬﺎ ﺑﮑﺸﺎﻧﯿﻢ
ﺩﺭ ﻧﻬﺎﯾﺖ ﺯﻧﺎﻥ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﻓﺮﺻﺘﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺸﺎﻥ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ!!!!
ﺁﻧﻮﻗﺖ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺍﺳﻼﻡ ﻭ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﺎﻗﯽ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﻣﺎﻧﺪ!!
میبینی بانوی مسلمان ایرانی؟؟؟
میبینی چه خوابها برایمان دیده اند و به راحتی دارند خوابهایشان را تعبیر میکنند...؟!
*اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج*
یادت نرود بانو!
هربار که از خانه پا به بیرون میگذاری
گوشه ی چادرت را در دست بگیر و
آرام زیر لب بگو؛
\"هذه امانتک یا فاطمة الزهراء
#حجاب
#یادگار_مادرم_زهرا_س
@shahid_Lakcheri
مهدۍجان
مااشتباهڪردیمڪہبہانتظارنشستہایم
بایدبہانتظاربایستیم
#مهدوی
#دختر_مشڪے_پوش_حسےـن
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
اۍڪسانےڪه«یابنالحسن»و«یابن الزهرا»مےگوییدوعاشقمهدۍهستید! مهدۍ(عج)دربیابانهاۍخونرنگخوزستان ڪهدرهروجبشگلےپرپرشدهمهدۍ(عج) درمیانچادرهاۍرزمندگاناستمهدۍ
(عج)پیشسربازانشاست...
شهید مجید محمدزاده
#شهیدانہ
#مهدوی
#دختر_مشڪے_پوش_حسےـن
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلهاهمہتنگتوستآقابرگرد....
#ادیت
#مهدوی
#دختر_مشڪے_پوش_حسےـن
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
عشقـہ♡ چهارحرفہ
روزی کمی با قرآن🌱✨ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ وَلَا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إ
روزی کمی با قرآن🌱✨
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ ۚ أُحِلَّتْ لَكُمْ بَهِيمَةُ الْأَنْعَامِ إِلَّا مَا يُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ غَيْرَ مُحِلِّي الصَّيْدِ وَأَنْتُمْ حُرُمٌ ۗ إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ مَا يُرِيدُ ﴿١﴾
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْيَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَرِضْوَانًا ۚ وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا ۚ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا ۘ وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَىٰ ۖ وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۖ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿٢﴾
حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلَامِ ۚ ذَٰلِكُمْ فِسْقٌ ۗ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ ۚ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا ۚ فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ ۙ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٣﴾
يَسْأَلُونَكَ مَاذَا أُحِلَّ لَهُمْ ۖ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ ۙ وَمَا عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوَارِحِ مُكَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَكُمُ اللَّهُ ۖ فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ وَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهِ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ ﴿٤﴾
الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ ۖ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ ۖ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ ۗ وَمَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٥﴾
#روزی_کمی_با_قرآن
خوشبحال شهدا.mp3
7M
خوشبحالشونڪهازدنیابریدن😭💔
#مداحے
#مداحآسدرضا
#دختر_مشڪے_پوش_حسےـن
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
اَوّݪٔضَمیٖرِمُفرَدِغٰایبڪُجٰایی!؟
#مهدوی
#دختر_مشڪے_پوش_حسےـن
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
عشقـہ♡ چهارحرفہ
✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️ ❤️ #پارت_نود_و_سوم #خانومہ_شیطونہ_من من:چیزی شده باران تا اومد
✨❤️✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️
✨❤️✨❤️
❤️✨❤️
✨❤️
❤️
#پارت_نود_و_چهارم
#خانومہ_شیطونہ_من
وقتی رسیدیم ماشین و بردم داخل و باهم پیاده شدیم و دوشادوش هم راه افتادیم سمت خونه وقتی وارد شدیم چشما منو باران از دیدن این همه آدم گرد شد یا خدااااا .... مامان نگفته بود عموها و عمه ها و خاله ها و دایی ها هم هستن😐 همه مشغول کاری بودن و حواسشون به منو باران نبود دست باران و گرفتم و فشوردم با صدای بلندی سلام کردم که همه برگشتن و زل زدن بهمون بعد من باران سلام کرد بعد سلام و احوال پرسی مامان اومد خریدامون و گرفت و رفت به خانومای جمع نشون بده پووووف
خستگی از سر و روی منو باران میبارید بلند شدم و باران و هم که کنارم نشسته بودبلند کردم سوالی نگاهم کرد که لب زدم : خیلی خسته ایم بریم یکم استراحت کنیم
سرشو به نشونه مثبت تکون داد و بعد گفتن به مامان اینا رفتیم اتاق من که با دیدن جایی که مامان برامون انداخته بود خندم گرفت باران سرخ شده بود و همین باعث شد خندم بلندتر بشه اومد یه مشت بزنه توی صورتم که مشتش و گرفتم و کشیدمش تو بغلم روی موهاش وبوسیدم و رهاش کردم
من: خانوم شیطون منننننن ... دلت میاد مشت بزنی تو صورت خوشگل من؟
پشت چشمی برام نازک کرد و با پرویی تمام گفت: اره چرا دلم نیاد
من: پرویی دیگه چیکارت کنم
=============
|@eshghe4harfe|
=============
❤️
✨❤️
❤️✨❤️
✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️
✨❤️✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️✨❤️
عشقـہ♡ چهارحرفہ
✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️ ❤️ #پارت_نود_و_چهارم #خانومہ_شیطونہ_من وقتی رسیدیم ماشین و بردم
✨❤️✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️
✨❤️✨❤️
❤️✨❤️
✨❤️
❤️
#پارت_نود_و_پنجم
#خانومہ_شیطونہ_من
روی تشک دراز کشیدم و دستمو دراز کردم و به باران اشاره کردم بیا
بعد در اوردن چادرش اومد و کنارم دراز کشید و سرشو گذاشت روی بازوم و بی مقدمه گفت: من جشن نمیخوام
من:چییی
[باران]
وقتی گفتم من جشن نمیخوام چشماش گرد شد خیلی قیافش بانمک شده بود خندم و خوردم و گفتم: چون دوست ندارم ولی به جاش باید بریم کربلا
یکم زل زد تو چشمام و بعد گفت: باش بعد اینکه عقد کردیم یه راست میریم پابوس ارباب
لبخند عمیقی روی لبم نشست و لب زدم: ممنون و دیگه منتظر جواب محمدرضا نموندم و چشمام و بستم که از خستگی خوابم برد
وقتی از خواب بیدار شدم هنوز سرم روی بازوی محمدرضا بود نمیدونم چرا ازش خجالت نمیکشیدم بعد اینکه اون صیغه بینمون خونده شد باهاش حساس راحتی میکردم
یه نگاه به ساعت کردم که دیدم اوه ساعت یازده شده اروم تکونش دادم که یکم غر زد و دوباره خوابید نه انگار باید به روش بارانے بیدارش کنم .... خودت خواستی اقا محمدرضا
بلند شدم و بعد مرتب کردن لباسام و روسریم کلتش و که توی جیب لباس فرمش بود و برداشتم و گذاشتم روی پیشونیش و با صدای کلفتی گفتم: هیییی آقا با زندگیت خدافظی کن
با تموم شدن حرفم یهو همونجور چشم بسته سرجاش نشست و دستاش و برد پشت سرش و با لحن بانمکی گفت: تسلیم
اخ پوکیده بودم از خنده یهو در باز شد و امیرسام اومد داخل تا مارو تو اون وضعیت دید جیغ کشید که باعث شد.....
ناشناس رمان👇
https://harfeto.timefriend.net/16488059897414
=============
|@eshghe4harfe|
=============
❤️
✨❤️
❤️✨❤️
✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️
✨❤️✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️✨❤️
عشقـہ♡ چهارحرفہ
روزی کمی با قرآن🌱✨ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا
روزی کمی با قرآن🌱✨
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ ۚ وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا ۚ وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَىٰ أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ مِنْهُ ۚ مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَٰكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿٦﴾
وَاذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمِيثَاقَهُ الَّذِي وَاثَقَكُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿٧﴾
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ ۖ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰ أَلَّا تَعْدِلُوا ۚ اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿٨﴾
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ ۙ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ ﴿٩﴾
وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ ﴿١٠﴾
#روزی_کمی_با_قرآن
بعضےروزاهستݧڪہبدونتوآقابراۍما
فرقۍباروزهایدگرندارد...
#مهدوی
#دختر_مشڪے_پوش_حسےـن
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
#تلنگرانہ
دنیابرادیدنشدنواسھخلقنیسٺ
برادیدنشدنواسھخالقھخلقہ!
#چیریکے
#شهید_گمنامــ
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
••🌼••
#مناجات_طورے 🌱
وقتاییکهیهدنیاحرفیوقفسهسینت
ازحجمِکلماتوغم،دردگرفتنبگو :
یامَنْیَعْلَمُضَمیرَالصامِتین!...
ایکسیکهازحالِدلِمنِساکتخبرداری!...
#شهید_گمنامــ
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
آهاےشهدا
مےشودتفحصمڪنید....؟
غرقشدهامدرمیداݧمیݧدنیا...
#شهیدانہ
#دختر_مشڪے_پوش_حسےـن
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
عشقـہ♡ چهارحرفہ
✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️ ❤️ #پارت_نود_و_پنجم #خانومہ_شیطونہ_من روی تشک دراز کشیدم و دست
✨❤️✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️
✨❤️✨❤️
❤️✨❤️
✨❤️
❤️
#پارت_نود_و_ششم
#خانومہ_شیطونہ_من
محمدرضا خیز برداره سمتش و دستشو بزاره روی دهنش تا دیگه جیغ نکشه
نفس راحتی کشیدم که با حرف امیرسام آب دهنم پرید گلوم و باعث شد به سرفه بیوفتم
امیرسام: دایی ... زندایی میخواست تورو بکشه ؟
محمدرضا تا اومد حرف بزنه امیرسام باذوق اومد سمت منو دستمو گرفت و کشید و گفت: زندایی جونم بیا ... بیا دوتایی دایی و بکشیم
من از خنده ترکیده بودم و محمدرضا هم وایستاده بود و پوکرفیس به امیرسام نگاه میکرد😐 با دیدن قیافش خندم بیشتر شد... سام دستی پشت گردنش کشید و با گیجی گفت: چیز خنده داری گفتم؟
من: نه عزیزم خیلی هم حرف خوبی زدی
با این حرفم طوری ذوق کرد که گفتم الان پس میوفته از خوشحالی
محمدرضا سری با تاسف تکون داد وبا شوخی گفت گفت: بیا این از زنم اینم از خواهر زادم که میخوان بکشنم هیییی زورگار
و از اتاق رفت بیرون منم بعد پوشیدن چادرم دست سام و گرفتم و پشت سر محمدرضا رفتم بیرون من: سام کاری داشتی که اومدی تو اتاق؟
سام بامزه یکی زد روی پیشونیش و با لحن بانمکی گفت: مگه شما میزارید اخه ... یادم رفت برای چی اومده بودم مامان جون گفت بیام برای شام بیدارتون کنم
من: اهان
=============
|@eshghe4harfe|
=============
❤️
✨❤️
❤️✨❤️
✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️
✨❤️✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️✨❤️
عشقـہ♡ چهارحرفہ
✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️ ❤️ #پارت_نود_و_ششم #خانومہ_شیطونہ_من محمدرضا خیز برداره سمتش و
✨❤️✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️
✨❤️✨❤️
❤️✨❤️
✨❤️
❤️
#پارت_نود_و_هفتم
#خانومہ_شیطونہ_من
باهم رفتیم تو آشپز خونه که دیدم همه سر میز نشستن و منتظر ما هستن بعد نشستن همه شروع کردن وقتی شام همه تموم شد موندم و تو جمع کردن میز کمک کردم خواستم ظرفا و بشورم که مامان نزاشت و منو نشوند کنار محمد و رفت
در گوش محمدرضا زمزمه کردم : من خوابم میاد میشه منو برسونی ؟
محمدرضا هم مثل خودم گفت: نوچ امشب همینجا میخوابی
ابروهام پرید بالا
من: ولی مامانم اینا....
نزاشت ادمه بدم و پرید وسط حرفمو گفت: به مامان اینا خبر دادم نگران نباش
پوفی کشیدم و مشغول حرف زدن با الناز و چنتا دختر دیگه شدم فکر کنم دختر خاله و دختر دایی های محمدرضا بودن نمیدونم چقدر گذشت که عمو عمه های محمدرضا رفتن فقط خاله و دایی هاش موند بودن انگار با خاله و دایی هاش راحت تر بود شونه ای بالا انداختم و به حرفای الناز اینا گوش کردم و گاهی هم یه چیزی میگفتم که حس کردم یه چیزی روی پامه با تعجب نگاه کردم که دیدم محمدرضا روی مبل دراز کشیده و سرشو گذاشته روی پام و داره با پسرا حرف میزنه یکم نگاهش کردم دیدم نه بابا پرو تر از این حرفاست بیخیالش شدم
ناشناس رمان👇
https://harfeto.timefriend.net/16488059897414
=============
|@eshghe4harfe|
=============
❤️
✨❤️
❤️✨❤️
✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️
✨❤️✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️✨❤️