eitaa logo
عشقـہ♡ چهارحرفہ
800 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
58 فایل
⊰•✉🔗͜͡•آبۍ‌تَراَزآنیم‌ڪِہ‌بۍرَنگ‌بِمیریم، 💙!! اَزشیشِہ‌نَبۅدیم‌ڪِہ‌بـٰا‌سَنگ‌بِمیریمシ! . . حا سین یا نون:حسین(ع) پ لام یا سین:پلیس سازمان‌اطلاعاتموڹ⇦|‌ @shorot4 فرمانده‌مون ツ @HEYDARYAMM تولد: ۵/۱۱/۹۹ انتقادتون بفرمایید بعد ترک کنید :(!
مشاهده در ایتا
دانلود
مرا به قصد شهادت دعا کنید!! 🍃 @eshghe4harfe
آخرین قلم امشب 🖊 🥀 ممنون از صبوریتون 🌻🌿 ان الله یحب الصابرین ✨ نماز شب، اعمال قبل از خواب و محاسبه ی نفس فراموش نشه 📿 التماس دعای مخصوص و فرج❤️ 💚 دعا کنید بیاید مسافری که نیامد 🤲😔 بیاد امام زمان باش تا بیادت باشه🍥 التماس دعای ظهور 🤲 شبتون امام زمانی 🌜 تقدیر و تشکر از همراهی تان🌷 🌸🌷🌸🌷🌸🌷 يـــــــــا حـــــــــــــــــق✋🏻
🔴تحرکات مشکوک در روزهای پایانی دولت/ خروج اسناد خاص و بازنشستگی در وقت اضافه! 🔹با نزدیک شدن به پایان دولت حسن روحانی و فرا رسیدن زمان خداحافظی کابینه دوازدهم، جابجایی‌ها و نقل و انتقالات مدیران دولتی سرعت و شتاب بیشتری به خود گرفته است. 🔹طی روزهای اخیر مقامات متعددی با جابجایی محل ماموریت خود سعی دارند تا جایگاه خود را در دولت بعدی هرچند در سطوح میانی و پستوهای مدیریتی حفظ کنند اما در دولت روحانی اتفاق جدیدی در حال وقوع است. 🔹خبرهای روزهای اخیر حاکی است که بخشی از اسناد خاص درون نهاد ریاست جمهوری و برخی بخش‌های دیگر دولت، به طرز نامعلومی در حال نقل و انتقال به مکان‌هایی نامشخص است. 🔹این اتفاق که بسیار بعید است بدون اطلاع مسئولین دولتی در حال انجام باشد، در حالی صورت می‌گیرد که مقامات مرتبط که طبعا پس از افشای چنین خطای بزرگی باید پاسخگو باشند، یک به یک در حال بازنشستگی و جدا شدن از بدنه دولت در روزهای پایانی هستند. 🔹برخی از این افراد که سابقه طولانی در همراهی با بخش امنیتی دولت دارند، سابقه دستگیری بستگان درجه یک خود در خصوص مفاسد اقتصادی را نیز در کارنامه دارند! 🔹به نظر می‌رسد نهادهای نظارتی باید با دقت بیشتری روزهای پایانی دولت و خداحافظی‌های مشکوک یاران قدیمی دولت را زیر نظر داشته باشند تا ماجرای پاک شدن رد برخی مفاسد امنیتی و اقتصادی که تجربیات قبلی آن وجود دارد، مجددا تکرار نشود./ @eshghe4harfe
▪️ 🔻 ۶ تیر= ترور آیت‌الله‌خامنه‌ای 🔻 ۷ تیر= ترور شهید بهشتی و ۷۲ یار انقلاب 🔻 ۷ تیر= بمباران شیمیایی سردشت 🔻 ۱۱ تیر= ترور آیت‌الله‌صدوقی 🔻 ۱۲ تیر= حمله ناو آمریکا به هواپیمای مسافربری @eshghe4harfe
اواخر شب بود که پسرم تازه به خواب رفته بود و من هم فرصت را غنیمت شمردم و تعدادی از برگه‌های امتحانات میان‌ترم دانشجوهایم را تصحیح کردم. از بس با پسرم کلنجار رفته بودم و بازی کرده بودم خسته شده بودم، به رختخواب رفتم  و زود خوابم برد، در خواب شهید همت را دیدم. با موتور تریل آمد ، چشمان درشت و زیبایش را به من دوخت و با لبخند گفت: بپر بالا! محو تماشای چشمان او بودم و بی اختیار سوار موتور تمیز و نوی او شدم. از کوچه ها و خیابان ها که گذشتیم، به در یک خانه رسیدیم.  ناگهان از خواب پریدم، سابقه نداشت که نیمه‌های شب بدون دلیل از خواب بیدار شوم. چهره‌ی نورانی و چشمان مشکی شهید همت در خاطرم تازه بود و به خوبی همه جزییات خوابم را می‌دانستم. به امید دوباره‌ی دیدن چشمهایش به خواب رفتم ، صبح زود بیدار شدم اما بدون دیدن دوباره‌ی چشمهایش! خوابی که دیدم بودم آنچنان شفاف و روشن بود که آدرس خانه‌ای که با شهید همت رفته بودم به خوبی در ذهنم مانده بود ، به دانشگاه که رسیدم در جمع دوستانم این خواب را تعریف کردم و گفتم:  به نظر شما تفسیر این خواب چیست؟ هر کس اظهار نظری می‌کرد ، بعد از دقایقی همه با هم گفتند: آدرس خانه را بلدی؟  گفتم: بله. گفتند: خوب معلوم است، حاج ابراهیم بهت گفته  باید آنجا بروی!  دل تو دلم نبود کلاس درس که تمام شد بلافاصله خودم را به در آن خانه رساندم. همه شواهد و جزییات مو به مو در خاطرم بود و این خانه دقیقا همان خانه بود، با آشوبی در دل و دستی لرزان زنگ خانه را زدم. پسر جوانی دم در آمد، با ابروهایی برداشته و موهایی ژولیده  گفت: بله کاری دارید؟! با عجله گفتم: شما با حاج ابراهیم همت کاری داشتی؟ نام حاج ابراهیم را که شنید ناگهان رنگش عوض شد و بدون مقدمه  شروع به گریه کرد. شانه‌های نحیف و استخوانی‌اش می‌لرزید و گلوله گلوله اشک بر محاسن نداشته‌اش می‌لغزید. حال او را که دیدم بی اختیار اشکم روان شد و دست او را گرفتم و یک یا الله گفتم و داخل خانه شدم. در میان اشک و هق هق گریه گفت: چند وقت هست می خواهم خودکشی کنم. دیشب آخرای شب داشتم تو خیابون راه می رفتم و فکر می کردم، که یک دفعه چشمم افتاد به تابلو اتوبان شهید همت. گفتم: می گن شماها زنده اید، اگر درسته یک نفر رو بفرست سراغم که من رو از خودکشی منصرف کنه.  الآن هم که شما اومدید اینجا و می گید از طرف شهید همت اومدید. او را در بغل گرفتم، تنها بود تنهای تنها! شانه‌های او می‌لرزید و قلب مرا هم می‌لرزاند. ذراتی از اشک که از حدقه چشمم جوشیده بود بر روی عینکم ریخت و دیدم را کم می‌کرد اما دید باطنی‌ام را زیاد.  تا دیشب معنای آیه قرآن را که می‌فرماید: شهیدان زنده‌ هستند و عند ربّهم یرزقون‌اند را نمی‌فهمیدم اما حالا ...واقعا شهیدان زنده‌اند[1]! چقدر دلتنگ شما و مردانگی هاتون هستیم. ابر مردای اسمونی دوستتون داریم🌹🌹🌹🌹🌹 ۱- برداشتی از خاطره ۴۰ کتاب شهیدان زنده‌اند 😭😭😭 🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷... ••√↓ •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
••√↓ •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
کہ ندیده دلتنڳٺ مے شوݥ¿؟ ••√↓ •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•