تیکه پاره ای از
از رمان یگانه
_اتفاق های بد زندگی هر کس متناسب با شرایط خودش طراحی شدن. برای بزرگ کردنش. با رنج هایی که توی زندگی پیش میاد باید قشنگ برخورد کنیم . اون وقت برامون راحت میشه.
در واقع خدا برای ما رنج میفرسته تا بتونیم زیبایی های درونی خودمون رو به موجودات عالم نشون بدیم.
_اینجوری رگباری!
_همیشه رنج های زندگی به صورت رگباری به سرمون فرود نمیاد. گاهی این بین فرصت های شیرین زیادی توسط خدا به بنده داده میشه. اما اگر هم سختی ها پست سر هم برای بنده بیاد نباید آه و ناله کنه و غمگین بشه. باید با توکل به خدا و مدیرت صحیح مشکلاتش بهترین استفاده رو از امتحانی که توشه داشته باشی.
#تیکه_رمان
#شهید_گمنامـــ
#عشقـ_چهار_حرفه
@eshghe4harfe
تیکه پاره ای از
🌸💜 #درحوالـےعطــرِیــاس💜🌸
اشک تو چشمام جمع شد، سرمو از سجده بلند کردم،
گفتم:
خداجون خودت تنها یار و یاورمی، میدونم که تا نخوای برگی از درخت نمی افته، میخام به این جمله ایمان بیارم طوری با من عجین بشه که جلوی حکمتات قد علم نکنم و غر نزنم، مددی یا الله مددی ...
#تیکه_رمان
#شهید_گمنامـــ
#عشقـ_چهار_حرفه
@eshghe4harfe
تیکه پاره ای از🌺رمان بهشت من...🌺
#پارت_۱۰۰
روی خاک های مقدس شلمچه نشسته بودیم و به سخنرانی پر سوز مرد بسیجی که از جانبازان دوران جنگ بود گوش میکردیم..دیدن او در این حال قلبم را به درد می آورد اما خود من هم حال خوبی نداشتم و بغض سنگینی گلویم را میفشرد و داشت اذیتم میکرد.محدثه اما برخلاف من همیشه راحت تر ابراز احساسات میکرد و صدای فین فین هایش نشان میداد گریه کرده است.
-جوونا اینایی که یک روز تو این خاک جونشون رو دادن مثل خودتون پر از آرزو بودن.نگید جوونیم باید جوونی کنیما.اینا هم میتونستن قید همه چی رو بزنن و جوونی کنن.اما چیکار کردن؟ از خودشون و خانوادشون گذشتن به خاطر دین و کشورشون.اگه الان خیلی راحت دارید زندگی میکنید و بدون نگرانی برای آینده تون برنامه میریزید به خاطر فداکاری شهدا بوده.....
او میگفت و بغض درون گلویِ من بزرگ تر میشد. بغضی به پهنای تمام اشتباهاتم در زندگی.او درست میگفت.همیشه معتقد بودم جوان هستم و باید جوانی کنم.حالا این جوانی کردن به هر قیمتی که میخواست تمام شود.مهم این است که من از زندگی آن طور که میخواهم و نفسم را ارضا میکند لذت ببرم.اما امروز فهمیدم کسانی بودند که لذت را در تسلیم شدن میدیدن.در جلوی نفس ایستادن میدیدن.واقعا درک آنها برای منِ همیشه آزاد سخت بود.گمان میکردم باید سالها بگذرد تا شاید روزی من هم بتوانم کمی آنها را درک کنم و مثل آنها شوم.اما نمیدانستم این سفر مقدمه ای شد تا خیلی زود مسیر بندگی را طی کنم.بعد از شلمچه قرار شد به مکان اسکانی در خرمشهر برویم و بازدید از مناطق دیگر را به فردا موکول کنیم.
#تیکه_رمان
#شهید_گمنامـــ
@eshghe4harfe
تیکه پاره ای از رمان آدم و حوا2🍂
ما آدما هر روز نماز می خونیم.غم که میاد نمازمون طولانی و با تمرکز بیشتر میشه
دعا بهش اضافه میشه . غم که میره دوباره نمازمون کوتاه میشه و دعا هامون محدود
قرار نیست فقط وقت نماز و اذان به یادش باشیم هروقت چیزی دیدی که جلوه ذات خدا داشت بگو سبحان الله. اگر یک نسیمی اومده روحت تازه شد زیر لب هم شده اسمش رو ببر.اگر از بوی گل و سبز و درخت لذت بردی اسمش ببر.اگربرگ ریزون دیدی یادشکن.
اگر رحمتشمثل بارونرو سرت نازلشد شکرش بگو.اگرتوسختیها تونستیصبرکنیازش
تشکرکن.هرکاریبا اسم خودش شروع کن حتی اگر میدونی کارت بهخوشی و خوبی تموم میشه.میدونم سخته ولی یواش با وجودت عجین میشهیهبار امتحان کن ببینچه حسیخوبی از این کار میگری!
#شایدتلنگر
#تیکه_رمان
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
قسمتی از رمان رهایی از شب🌒
مثال میزنم. دنیا رو مدرسه فرض کن خدا رو معلم.. اسلام رو کلاس درس، انبیا وامامان نخبه های کلاس و قرآن هم کتاب درس!
میتونی بگی من خدارو قبول دارم بعنوان معلم ولی درسشو نمیخونم چون چند نفررو تو کلاسش دیدم که نمره شون کم شده یا با تقلب درس جواب میدن؟ اگه پای این کلاسی باید به قواعد و قوانین این کلاس هم پایبند باشی وگرنه باید بری بیرون از کلاس!! تو که نمیخوای اخراج شی از این مدرسه درسته؟ پس باید به استادت درس پس بدی.!
نگو چون فلانی شاگرد این کلاسه و درسو خوب یاد نگرفته پس منم تکالیفمو انجام نمیدم.شما اگه در خودت میبینی که از اون شاگردای دیگه بهتری پس بسم الله ..تکالیفتو انجام بده.قانون کلاس ورعایت کن.غر نزن..بد قلقی نکن..و به اونایی که ضعیفترن تو یادگیری کمک کن..
امام حسین نماز میخوند، عمرسعد و یزید هم نماز میخوندند..نماز امام بهشون عزت داد چون از روی عشق و اخلاص خونده میشد نماز یزیدیها هم خوارشون کرد چون از روی ریا و اجبار بود..مثل حال و روز خیلی از ماها..
#تیکه_رمان
#شهید_گمنامــ
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•