سلام بر مردی
که خورشید و ماه
برای بوسیدن جای قدمهای او
از مشرق و مغرب طلوع میکنند...🌱
|• السلامعلیکیابقیّةاللّهفیارضه
🌹🍃
افسوس میخورم که غایبم از انتظار تو..💔
#اللهمعجللوليكالفرج
🌼🌿
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀
•🌸°∞°
•🌸°
✨﷽✨
#رمانانلایننَذْرِعِشْـــــقْــ♥️
✍ #ناهیدمهاجری
#قسمت328
❌دوست عزیز کپی و ارسال رمان به کانالها و گروها و پیویتون حرااامه❌
- زهرا اذیتش نکن دیگه. حداقل برو حرفاش رو گوش کن. ببین با چه امیدی نوشته، دلت میاد ناراحتش کنی.
نگاهی به جواب پیام کردم
- زینب زهرا الان پیشتِ؟ خودش گفت؟
سرم رو به علامت تأسف تکون دادم و گفتم
- همش تقصیر خودته، خراب کردی حالا درستش کن
- مرغ تو یه پا داره، عروس به این لجبازی ندیدم والا
خندید و بعداز کمی فکر کردن، شروع به تایپ کرد
- ببخش داداشی، اشتباهی فرستادم. داشتم شوخی می کردم
دکمه ی ارسال رو زد، نفس راحتی کشیدم و رو به گنبد خیره شدم
- خدا کنه ازم دلخور نشه
همونطور که چشمم به گنبد بود، صدای پیامک گوشیش بلند شد. این بار من بیشتر از زینب استرس دارم. لب پایینم رو با دندونام فشار دادم و به زینب نگاه کردم. زینب پیام رو خوند و شروع به تایپ کرد، دلم طاقت نیاورد و گفتم
- چی گفتن؟
- دلم براش سوخت. از دستم دلخور شد باید از دلش دربیارم
کلافه گفتم
- مگه چی گفتن؟
پیامش رو نشونم داد که نوشته بود
- خیلی بی مزه ای! خوبه که میدونی چقدر روش حساسم و اونوقت اینجوری سر به سرم میذاری!!
بعدش چندتا استیکر ناراحت فرستاد
سرم رو تکون دادم و گفتم
- ببین چیکار کردی ناراحت شد
با شیطنت گفت
- نگرانش شدی؟ نترس، قلقش دستمه میدونم چجوری از دلش دربیارم
- اونوقت چجوری میخوای از دلشون دربیاری؟
- کاری نداره، بهش میگم که دست تو خورد و فرستادی!
با حرص مشتی به بازوش زدم
- زینب!!!!!! کم منو حرص بده
زد زیر خنده، به سحر که با دولیوان آب نزدیکمون می شد نگاه کردم که گفت
- چیه شما دوتا مثل موش و گربه میفتین به جون هم، حالا خوبه هنوز عروس و خواهر شوهر نشدین!!
آب رو به سمتم گرفت، از دستش گرفتم و کمی ازش خوردم و تشکر کردم.
نزدیکمون نشست، زینب هنوز مشغول پیام بازی بود و داشت خرابکاریش رو درست می کرد.
نگاه ازش گرفتم و شروع به خوندن زیارتنامه کردم، گوشی سحر زنگ خورد
- اقا حمیده، حتما میگه میخوایم بریم
تماس رو وصل کرد، تا اون صحبت کنه شروع به خوندن زیارتنامه کردم. سحر تماس رو قطع کرد و گفت
- زهراجان زود بخون، اقا حمید گفت داریم میایم اونجا که باهم بریم
- باشه گلم دوصفحه ش مونده.
استرس به خاطر پیامی که زینب فرستاده تمام وجودم رو گرفته، با این حال مضامین دعا رو یکی یکی خوندم تموم شد. کتاب دعا رو بوسیدم و روی کیفم گذاشتم، نگاهی به زینب که هنوز مشغول پیام بازی بود کردم و با خنده گفتم
- ببین تو چه دردسری خودت رو انداختی، حالا منت کشی کن
چشم از گوشی برداشت و گفت
- تقصیر اون انگشت توعه، نه من. حالا یه ساعته دارم منت کشی میکنم
کنترل شده خندیدم و گفتم
- حقته، حالا پاشو وسایل هات رو جمع کن که دارن میان
گوشی رو خاموش کرد وگفت
- خدا بخیر کنه!
کفش هامون رو پوشیدیم، چند دقیقه ای از تماس حمید نگذشته بود که به جمعمون اضافه شدن، سعی کردم جلوی دید علی آقا نباشم. خداروشکر زودتر راه افتادن و ماهم پشت سرشون رفتیم.
بالاخره به خونه رسیدیم و هر کس به اتاق خودش رفت، طولی نکشید گوشی حمید زنگ خورد و بیرون رفت. خانم جون به خاطر خستگیش زودتر خوابید، با سحر به دیوار تکیه دادیم و توگوشی سحر با بچه های گروهمون، که خیلی وقته خبری ازشون نداشتم شروع به چت کردیم.
نگاهی به ساعت کردم، تقریبا نیم ساعتی از رفتن حمید گذشته. چند تقه به در خورد و زینب در رو باز کرد دستپاچه گفت
- بچه ها بیاین پایین ببینین چه خبره.....
🔴رمان تو وی ای پی کامله با1566 پارت #هیجانی و #عاشقانه💞
اگه میخوای همه رو یکجا بخونی و زودتر از بقیه تموم کنی با پرداخت 40هزار عضو vip شو😍😍
بزنید روی شماره کارت ذخیره میشه👇👇
6037701403767483بانک کشاورزی مهاجری @Ad_nazreshg ✅ بعد از خرید: 🔸این رمان نزدتون امانته و با واریز هزینه مالک اون نمیشیدو نمیتونید تو کانال شخصیتون یا جاهای دیگه بارگذاری کنید فقط با شرایط ویژه تو کانال خصوصی نویسنده میخونید. ❌ رمان رو کپی نکنید و برای کسی نفرستید، تحت هیچ شرایطی راضی نیستم ❌ ♥️پارتاولرمان #نذرعشـــــــق💕👇 https://eitaa.com/eshgheasemani/74667 #ادامہدارد.... #کپےوفورواردحــــــراموپیگردالهےوقانونےدارد🚫 •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••• ┄•●❥ @eshgheasemani •🌸° •🌸°∞ •🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞
❤️✨❤️
✍ قالیچه سوخته چقدر بها دارد؟
مردی ﺑﺪﻫﮑﺎﺭ ﺷده بود،
يك ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ توی خونه ﺩﺍﺷﺖ،
ﮔﻮﺷﻪ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ.
مجبور بود، همون رو برداشت برد
بازار برای فروش.
ﻫﺮ ﻣﻐﺎﺯﻩﺍﯼ كه ﻣﯿﺮﻓﺖ، ﻣﯿﮕﻔﺘﻦ:
ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺍﮔﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮد ۵۰۰ تومن
ﻣﯽﺍﺭﺯﯾﺪ، ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ ما ۱۰۰ ﯾﺎ
۱۵۰ تومن ﺑﯿﺸﺘﺮ نمیخریم.
ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺑﻮﺩ و به ﺍﻣﯿﺪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺨﺮﻥ
ﺍﺯ اﯾﻦ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﻐﺎﺯﻩ میرفت.
داخل ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﻫﺎ، حاج جواد فرش
چی ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺩﺍﺭ، از منصف های بازار و از
ارادتمندان اهل بیت(ع) پرﺳﯿﺪ:
قالی خوبیه،
چرا ﻗﺎﻟﯽ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺑﯽ ﺭﻭ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﻧﮑﺮﺩﯾﺪ؟
ﮔﻔﺖ: ﻣﻨﺰﻟﻤﻮﻥ ﺭﻭﺿﻪ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ،
ﻣﻨﻘﻞ ﭼﺎﯾﯽ ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯽ ﺑﻮﺩ، زﻏﺎلها
ﺭﯾﺨﺖ و ﻗﺎﻟﯽ ﺳﻮﺧﺖ.
حاج جواد یک تکونی به خودش داد:
گفتی ﺗﻮ ﺭﻭﺿﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ؟
گفت: بله.
گفت: ﺍﯾﻦ ﺍﮔﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮد ۵۰۰ تومن ﻣﯽﺍﺭﺯﯾﺪ
ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺑﺮﺍی اﺭﺑﺎﺏ ﻣﻦ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﻣﻦ
١ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺍﺯﺕ ﻣﯿﺨﺮﻡ.
قالیچه رو خرید و روی میزش پهن کرد و
تا آخر عمرش روی قسمت سوخته قالیچه
که به اندازه کف دست بود گل محمدی پرپر
میکرد و دوستان صمیمی و همکارانش
همه به نیت تبرک یک پر از گل را برداشته
تو چاییشون میریختند.
اوﻥ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ تو روضه سوخته ﺑﻮﺩ
قیمت گرفت،
کاش دلمون تو روضهها بسوزه.
یا امام حسین(ع) دل سوخته رو چند
میخری؟!
ﺁﻧﺎﻥ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ
ﺣﺮﻡ ﺩﻭﺳﺖ ﺭﻭﺍﻧﻨـﺪ
ﭘﯿﻐﺎﻡ ﺩﻝ
ﺧﺴﺘﻪ ﯼ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺳﺎﻧﻨﺪ
ﺭﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺳﻼﻣﺖ ﺑﺮﺳﻨﺪ،
ﺁﻩ ﭼﻪ ﻣﯽﺷﺪ
ﻣﺎ ﺭﺍ ﻋﻘﺐ
ﻗﺎﻓﻠﻪ ﯼ ﺧﻮﺩ ﺑﮑﺸﺎﻧﻨﺪ
#السلامعلیکیااباعبدالله❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یامهدی💚
💎ياد امام زمان عج الله تعالي فرجه الشريف ياد خدااست
استادحسين يوسفي
💎یا رب محمد وآل محمد، صل علی محمد وآل محمد، وعجل فرج محمد وآل محمد"💎
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهیدتا افراد بیشتری به یاد حضرت باشن✨
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
ماه رجب و امام زمان علیهالسّلام!
در ماه رجب، دستمان را در دست #ولیّخدا بگذاریم!
🌹🍃در ماه رجب، ارتباط با ولیّ خدا بهترین راه ارتباط با ذات باری تعالی است؛ چرا که در روایات آمده است:
امام، "خلیفة الله"، "باب الله"، "وجه الله" و "صراط الله" است
🔹 لذا اگر در ماه رجب با خدا کار داریم و میخواهیم به او نزدیک شویم، باید از راه آن، یعنی ارتباط با امام عصر علیهالسّلام عمل کنیم؛ چنان که در دعای شریف ندبه می خوانیم:
"اَيْنَ وَجْهُ اللهِ الَّذى اِلَيْهِ يَتَوَجَّهُ الاَْوْلِياءُ"
🔸 این یعنی برای رسیدن به مقام قُرب و ارتباط با خدا، باید دستمان را در دست ولیّ خدا بگذاریم🌼🍃
💎یا رب محمد وآل محمد، صل علی محمد وآل محمد، وعجل فرج محمد وآل محمد"💎
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهیدتا افراد بیشتری به یاد حضرت باشن✨
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
🌸🍃فرا رسیدن سالروز ولادت باسعادت مظهر جود وسخا،ابنالرّضا، #حضرتجوادالائمّه صلواتاللهعلیهما و همچنین ولادت بابالحوائج #حضرتعلیاصغر،ابنالحسین علیهماالسلام، به محضرمقدّس آخرین امیدجهان،قطب عالم امکان، #حضرتصاحبالزّمان عجّل الله فرجه الشریف و همهی شیعیان وارادتمندان اهلبیت علیهمالسلام تبریک وتهنیت باد
✨ حضرت #امامجوادعلیه السلام در پاسخ نامهی یکی ازشیعیان،این گونه مرقوم فرمودند:
💎 «اما از اين دنيا، فقط غرفهای(قبر) نصیبمان میشود ولیکن هر كه علاقه و خواستِ دل او، هماهنگ با خواست و علاقهی امامش باشد و متديّن به دين و آئین او گردد، هر جا كه باشد با اوست؛ وجهان آخرت، سراى قرار و آرامش است.»
«كَتَبَ علیهالسلام إِلى بَعْضِ أَوْلِيائِهِ: أَمّا هذِهِ الدُّنْيا فَإِنّا فيها مُغْتَرَفُونَ وَ لكِنْ مَنْ كانَ هَواهُ هَوى صاحِبِهِ وَ دانَ بِدينِهِ فَهُوَ مَعَهُ حَيْثُ كانَ وَ الاْخِرَةُ هِىَ دارُ الْقَرارِ.»
تحف العقول، ص ۴۵۶
بحار الانوار، ج ۷۵، ص ۳۵۸
🌹🍃 حدیث زیبایی است و قراری بر دل بیقرار منتظران و التیامی بر خاطر آزردهی دوستان مهجور حضرت صاحب الزّمان ارواحنا له الفداء...🍃🌹
💎یا رب محمد وآل محمد، صل علی محمد وآل محمد، وعجل فرج محمد وآل محمد"💎
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهیدتا افراد بیشتری به یاد حضرت باشن✨
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸