🛑 صله امام عصر علیه السلام به وسیله مال
✅ازوظايف هرشيعه صله امام زمان بوسيله مال خود است
🔺يعني هر کس در هر سال به قدرتوانايي و بضاعت خود بخشي از درآمد خودراصرف امام عصر علیه السلام نمايد.
🔶در این عمل غنی و فقیر و مرد و زن و حقیر و شریف همه یکسان هستند اما تفاوت آنها در میزان توانایی آنهاست.
♦️در این زمینه روایات متعددی ذکر شده است:
1⃣ امام صادق علیه السلام فرمودند:
هيچ چيز نزد خدا محبوبتر از اختصاص درهم به امام نيست و به درستی که خداوند درهم را برای او در بهشت همچون کوه احد قرار میدهد
2⃣امام صادق علیه السلام :
يک درهم که با آن امام صله شود از دو ميليون درهم در ساير کارهاي نيک بهتر است.
📚اصول کافی ج 2 ص 156
3⃣ امام صادق علیه السلام درباره تفسیر آیه ( من ذا الذی یقرض الله قرضا حسنا) فرمودند:
این آیه درباره صله امام نازل شده است.
🌺 امام عصر علیه السلام در یکی از توقیعات خود فرمودند:
و اموال شما را نمی پذیریم مگر برای اینکه شما پاکیزه شوید پس هر که میخواهد صله کند و هر که خواهد قطع کند که آنچه خداوند به ما عطا کرده بهتر از آن چیزی است که به شما داده است.
📚 احتجاج طبرسی
💎یا رب محمد وآل محمد، صل علی محمد وآل محمد، وعجل فرج محمد وآل محمد"💎
🌹اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌹
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
دورم کن از هرآنچه به غیر از تو در من است..🌱
#اللهمعجللوليكالفرج🌹
🌹🍃
برای کسی که
دنیا هنوز پیش چشمش وسعت دارد،
در خیمهی #مهدی عجلاللهفرجه جایی نیست...
|• استاد صفایی حائری
🌹🍃
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀
•🌸°∞°
•🌸°
✨﷽✨
#رمانانلایننَذْرِعِشْـــــقْــ♥️
✍ #ناهیدمهاجری
#قسمت395
علی آقا بدون اینکه نگاهم کنه، از پرستار تشکر کرد و نزدیک تخت اومد
- آروم بیاین پایین، احتمالا یکم سرگیجه داشته باشین حتما دستتون رو به جایی تکیه بدین که نیفتین!
به حرفش گوش دادم و چادرم رو مرتب کردم. نگاهی به کفش هام که کمی دور تر بود انداختم، هر چی تلاش کردم پام برسه بهش نشد، بیخیال از کثیف شدن جوراب هام خواستم پام رو روی زمین بذارم که علی آقا متوجه شد و سریع کفش هام رو جفت کرد و جلوی پام گذاشت. شرمنده از کاری که کرد تشکری کردم و کفش هام رو پوشیدم.
همونطور که علی آقا گفت وقتی راه میرم حس میکنم سرم سنگینی میکنه و تیر میکشه.
کاش حمید یا سحر اینجا بود تا بهم کمک میکرد. چه لحظه ی سختیه، علی آقا متوجه حالم شد، اما اونم مثل من چاره ای نداره. نه محرمه که بتونه کمک کنه، نه کاری از دستش برمیاد.
ولی با این حال تمام حواسش به منه تا یه موقع نیفتم، آروم آروم قدم برداشتم و بالاخره به خروجی بیمارستان رسیدیم.
کمی نفس تازه کردم، هوای بیرون حالم رو بهتر کرد. نفس عمیقی کشیدم هوا رو به ریه هام فرستادم. علی آقا هم کنارم ایستاد تا یکم استراحت کنم و بعد بریم
- میخواین یکم روی صندلی بشینین؟
دلم نمیخواد ببشتر از این دیرش بشه، اگه من رو برسونه سوئیت حداقل خودش میتونه بره حرم. به خاطر همین گفتم
- نه خیلی دیر شده، بریم تا شما هم زودتر به عزاداریتون برسین.
لبخندی کنج لبش نشست
- شما نگران عزاداری نباشین، خدا خودش میبینه که الان وظیفه ی من کمک کردن به شماست، وقتی از بابت شما خیالم راحت شد احیا نگه میدارم
اشاره ای به صندلی نزدیکمون کرد و گفت
- بریم یکم اونجا بشینین، تا منم برم یه ماشین بگیرم.
- نه من حالم خوبه نگران نباشین، بهتره زود بریم.
به ناچار قبول کرد و از پله ها پایین رفت.پشت سرش از پله ها پایین رفتم.
نزدیک خیایون که رسیدیم، دست بلند کرد
-دربست!
ماشین مقابلمون ایستاد و علی آقا شروع به صحبت با راننده کرد، بالاخره به توافق رسیدن. در پشت رو باز کرد و رو به من گفت
- بفرمایین بشینین
کاری رو که میخواست انجام دادم و پشت نشستم، علی آقا هم روی صندلی جلو نشست. به محض راه افتادن ماشین سرم رو به صندلی تکیه دادم و چشم هام رو بستم.
تقریبا چند دقیقه ای تو راه بودیم که ماشین نگه داشت، با فکر اینکه رسیدیم چشم باز کردم و در کمال تعجب دیدم روبروی یه رستوران نگه داشته، به عقب برگشت و گفت
- لطفا پیاده شین بریم عذا بخوریم
نمیخوام بیشتر ازاین مزاحمش بشم، خجالت زده گفتم
- نه ممنون، من اصلا اشتها ندارم بریم خونه!
نگاهی به صورتم که احتمالا رنگش پریده کرد و بعداز چند ثانیه روبه راننده گفت
- داداش بی زحمت همین جا نگه دار پیاده میشیم.
خواستم مانعش بشم، به خاطر همین گفتم
- علی آقا لطفا بریم خونه، من حالم خوبه. یکم از غذای افطار مونده از همون میخورم
- شما حالتون خوب نیست، اون غذا هم برای معده تون سنگینه!
راننده رو به علی آقا گفت
- داداش چیکار کنم برم یا منتظر بمونم؟
علی آقا نگاهی به من کرد و بی توجه به حرفام گفت
- ممنون همین جا پیاده میشیم!
زودتر پیاده شد ودر پشت رو باز کرد، به ناچار پیاده شدم، بعداز رفتن ماشین با دست اشاره به جلو کرد که بریم.
این بار به جای اینکه جلوتر از من بره، با فاصله هم قدم با من شد که مبادا حالم بد شه!
تا حالا اینجوری گیر نیفتاده بودم. وارد رستوران سنتی خیلی شیک شدم، بوی غذا تو کل فضای رستوران پیچیده. نگاهی به تابلوهای شعری که به دیوار های رستوران نصب شده کردم. علی آقا گفت
- زهرا خانم لطفا اونجا بشینین تا من سوپ سفارش بدم براتون!
کاری رو که میخواست انجام دادم و به سمت میزی که کمی دورتر از درب ورودی بود رفتم و روی صندلی نشستم.
به خاطر شب احیا خیلی خلوته، از تلویزیونی که به دیوار نصب شده مراسم احیای حرم امام رضا علیه السلام پخش میشه!
بغضم گرفت، یعنی الان سحر و بقیه چیکار میکنن، آهی کشیدم و تا علی آقا بیاد سرم رو روی میز گذاشتم.
🔴 اگه میخوای کل رمان رو یکجا بخونی و زودتر از بقیه تموم کنی با پرداخت 40هزار عضو vip شو😍😍
بزنید روی شماره کارت ذخیره میشه👇👇
6037701403767483بانک کشاورزی مهاجری @Ad_nazreshg ✅ بعد از خرید: 🔸این رمان نزدتون امانته و با واریز هزینه مالک اون نمیشیدو نمیتونید تو کانال شخصیتون یا جاهای دیگه بارگذاری کنید فقط با شرایط ویژه تو کانال خصوصی نویسنده میخونید. ❌ رمان رو کپی نکنید و برای کسی نفرستید، تحت هیچ شرایطی راضی نیستم ❌ ♥️پارتاولرمان #نذرعشـــــــق💕👇 https://eitaa.com/eshgheasemani/74667 #ادامہدارد.... #کپےوفورواردحــــــراموپیگردالهےوقانونےدارد🚫 •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••• ┄•●❥ @eshgheasemani •🌸° •🌸°∞ •🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞
فرموده بودید:
«غیبت کبریٰ به قدری طول میکشد
که بیشتر کسانی که به غیبت
او ایمان داشتند،
از اعتقاد خود بر میگردند.
فقط کسانی بر اعتقاد
خود استوار میمانند،
که یقین محکم و
شناخت صحیح داشته باشند».
ای سَیدُالسّاجِدین؛
بیا و بشارت بده
این عبدفقیر را به
•یقینی محکم•
که زمینهساز ظهور باشد!
به خدا قسم این زندگانی
را نمیخواهم اگر قرار باشد
لحظهای از “مسیرِ منتهی به ظهور”
خارج شَوَم!
🌸🌹
🌹☘
🟢 این استغفار امیرالمؤمنین علیه السلام هست که 70 بند میباشد و مولا آن را هر سحر بعد از نماز صبح میخواندند:
✅هر شب یک بند از استغفار هفتاد بندی امیرالمؤمنین علیه السلام در کانال گذاشته میشه
💠فراز 16 استغفار امیرالمؤمنین 🌸🌿
16- اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ عَيَّرْتُ بِهِ أَحَداً مِنْ خَلْقِكَ أَوْ قَبَّحْتُهُ مِنْ فِعْلِ أَحَدٍ مِنْ بَرِيَّتِكَ ثُمَّ تَقَحَّمْتُ عَلَيْهِ وَ انْتَهَكْتُهُ جُرْأَةً مِنِّي عَلَى مَعْصِيَتِكَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِي يَا خَيْرَ الْغَافِرِينَ.
بند 16: بار خدایا ، از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که کسی از بندگانت را به آن سرزنش کردم؛ یا در فعل کسی از مخلوقاتت آن گناه را تقبیح کردم، اما پس از آن خودم وارد آن گناه شدم و مرتکب گشتم به خاطر جرأتی که از من بر عصیانت سر زد؛ پس بر محمد و آل محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بر بیامرز ای بهترین آمرزندگان!
💎خدایا به حق حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها فرج مولامون تعجیل بفرما و مارو از خدمتگزاران وفادار مولا قرار بده 🤲
💎یا رب محمد وآل محمد، صل علی محمد وآل محمد، وعجل فرج محمد وآل محمد"💎
🌹اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌹
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸