eitaa logo
؏ــــشـق بـہ مۅڵا
80 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
57 فایل
🔮نـسݪ مـا نـسݪ ظـهور اسـٺ اڱـر بـرخـیزیـمـ✌🏼❣️ ڪانال مربـوط به امـام زمـان [عج] و رهـݕـر عـزیزمـوݩ✨ لطفالفت ندید🌹..!
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ نمیدونم اسم کانالش چی بود ؟! نمیدونم ادمیناش کی بودن ؟! اما هر چه که بود دم اعضاش خیلی گرم بود تا اخرش لفت ندادند🥀🖤 🌹🍃❤️ @eshghmulaali99
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴مهمترین عامل عاقب به خیری از زبان حاج قاسم؛ والله والله والله... ؟! 🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🍃 🌱 ✨@eshghmulaali99
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خدایا وسط‌اینهمه‌بۍ‌پناهی خودت‌پناهم‌باش💔 🌱 ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ @eshghmulaali99
💝هرشب باماهمراه باشید💝 🕘ساعت 🕘 ♥️رمان های جذاب♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 📖قسمت 2️⃣3️⃣ 📚📖روز بعدتوی محوطه ی قرارگاه بودم که دیدم محمد رضا کاظمی با ماشین وارد شد و یکراست اومد طرف من.از ماشین پیاده شد و من رو صدا کرد.-گفت:بیا اینجا.جلو رفتم. ⁉️-بی مقدمه گفت:حسین تو شهید نمیشی.رنگم پرید.فهمیدم قضیه از چه قراره ولی اون از کجا می دونست مهم بود.-گفتم:چرا؟ حرفه دیگه ای نبود بزنی؟ -گفت:همین که گفتم. -گفتم:خب دلیلش چیه؟-گفت:خودت میدونی. 🔴-گفتم:نمیدونم تو بگو.-گفت:تو دیشب نگهبان میله بودی؟درسته؟-گفت:خب بله.-گفت:25 دقیقه خواب موندی واز خودت دفترچه رو نوشتی.آدمی که می خواد شهید شه باید شهامت ومردونگی داشته باشه حقش بود که بجاش توی دفتر می نوشتی خواب موندم. ❌-گفتم:کی گفته ؟ اصلا چنین خبری نیست.-گفت:دیگه صحبت نکن.حالا دروغم میگی.پس یقین داشته باش که دیگه اصلا شهید نمیشی.با ناراحتی سوار ماشین شد و رفت.آخه چطور فهمیده بود،کسی ندید تا به محمدرضا کاظمی خبر بده،اون حسین اهواز بودن.از همه مهمتر اینکه دقیقا می دونست 25دقیقه خوابم برده بود. ⁉️یه روز بازم محمدرضا کاظمی رو صدا زدم. -گفتم:چند دقیقه بیا کارت دارم.راجع به مطلب اون روز می خوام بدونم.-گفت:چی می خوای بگی؟.-گفتم:اون روز درست می گفتی من خوابم برد ولی عمدی نبود.-گفت:توکه گفتی خواب نموندی،می خواستی من رو به شک بندازی؟-گفتم:می خواستم کتمان کنم ولی وقتی دیدم با اطمینان حرف میزنی فهمیدم خبریه. ‼️-گفت:خب حالا چی می خوای بگی.-گفتم: هیچی،فقط بهم بگو از کجا فهمیدی.-گفت: کار به این کارا نداشته باش.فقط بدون شهید نمی شی.-گفتم:تورو خدا بهم بگو،چند روزه فکرم مشغوله.-گفت:قسم نده نمیشه بگم.-گفتم: حالا که قسمت دادم بگو.مکثی کرد و گفت:باشه ولی قول بده به هیچ کس نمیگی،لااقل تا وقتی ما زنده ایم. ⁉️-گفتم:هرچی تو بگی.-گفت:من و حسین یوسف اللهی توی قرارگاه شهید کازرونی اهواز داخل سنگر خواب بودیم.نصف شب حسین من رو از خواب بیدار کرد و گفت: محمدرضا! حسین الان سر پست خوابش برده و کسی نیست که جزر و مد آب رو اندازه بگیره. همین الان پاشو برو سراغش. ✨چون از گفته ی حسین مطمئن بودم بلند شدم بیام اینجا.وقتی سوار ماشین شدم دوباره اومد و گفت:محمدرضا به حسین بگو تو شهید نمیشی،چون 25دقیقه خواب موندی و بعد هم دفترچه رو از خودت پر کردی. 🌟وقتی اسم حسین یوسف اللهی رو شنیدم دیگه همه چی دستگیرم شد.اون رو خوب می شناختم.باورم شد که دیگه شهید نمیشم." ✔️خاطره ی شهید حسین بادپا به روایت از علی نجیب زاده 🔻 🌷 ... 🍃🌹🍃🌹 😷 🌱 〰️〰️〰️✨🌹✨〰️〰️〰️ @eshghmulaali99 📎 با ما همراه باشید👆
‌‌ 📚 📖قسمت 3️⃣3️⃣ 📖با حسین یوسف اللهی در راه منطقه همسفر بودیم.می رفتیم خسرو آباد.منطقه جنگی بود و نخلستان های اطراف جاده سوخته. 🌴شهید یوسف اللهی رو به من کرد و گفت: حسین نگاه کن به این نخلها.نگاه کردم ، بیشترشون بر اثر اصابت گلوله های دشمن سوخته و یا شکسته بودن. 🔥-گفتم:بله همه سوختن.-گفت:به این کاری ندارم تو خود نخل ها رو درست ببین.دوباره نگاهی انداختم و گفتم:خب همه خشک شدن. ‼️-گفت:نه این منظورم نیست.-گفتم:راستش نمی فهمم منظورت چیه؟ خب واضح تر صحبت کن. 🌴-گفت:ببین!همه ی نخل ها ایستاده می میرن. تازه فهمیدم که چی می خواد بگه.دوباره نگاهی به اطراف انداختم.درست بود.همه‌ی نخل های اطراف جاده،سوخته و خشکیده،هنوز پابرجا بودن. 💠اون روز بازم به طور دقیق عمق مطلب رو درک نکردم اما بعد از شهادت آقا حسین وقتی خوب نشستم و آخرین لحظاتش رو مرور کردم،دیدم واقعا خود اوهم شبیه یه نخل تا آخر ایستاد و سوخت. ✔️به روایت از حسین متصدی 🔻 🌷 ... 🌱 🍃🌹🍃🌹 @eshghmulaali99
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨بسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحيمِ ✨ ✨دعای هفتم صحیفه سجادیه ✨ يَا مَن تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ ، وَيَا مَن يُفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدائِدِ ، وَ يَا مَنْ يُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ اِلى رَوحِ الْفَرَجِ ، ذَلَّتْ لِقُدرَتِكَ الصِّعابُ ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطفِكَ الأَسبَابُ ، وَجَرى بِقُدْرَتِكَ الْقَضَاءُ ، وَ مَضَتْ عَلى اِرَادَتِكَ الأَشيَاءُ ، فَهِىَ بِمَشِيَّتِكَ دُونَ قَولِكَ مُؤْتَمِرَةٌ وَبِاِرادَتِكَ دُونَ نَهيِكَ مُنزَجِرَةٌ ، اَنتَ المَدعُوُّ لِلمُهِمَّاتِ وَاَنتَ الْمَفْزَعُ فِى الْمُلِمَّاتِ ، لايَندَفِعُ مِنهَا اِلَّا مَادَفَعتَ ، وَلايَنكَشِفُ مِنهَا اِلَّا مَا كَشَفتَ ، وَ قَد نَزَلَ بى يَا رَبِّ مَا قَد تَكَاَّدَنى ثِقلُهُ ، وَ اَلَمَّ بى مَا قَد بَهَظَنى حَملُهُ ، وَ بِقُدرَتِكَ اَورَدتَهُ عَلَىَّ ، وَ بِسُلطانِكَ وَجَّهتَهُ اِلَىَّ ، فَلامُصدِرَلِمَا اَورَدتَ ، وَ لاصَارِفَ لِما وَجَّهتَ ، وَلا فَاتِحَ لِما اَغلَقتَ ، وَلا مُغلِقَ لِمافَتَحتَ وَلا مُيَسِّرَ لِماعَسَّرتَ ، وَلانَاصِرَ لِمَن خَذَلتَ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ ، وَافتَح لى يَا رَبِّبَابَ الفَرَجِ بِطَولِكَ ، وَاكسِر عَنّى سُلطانَ الهَمِّ بِحَولِكَ ، وَاَنِلنى حُسنَ النَّظَرَ فيما شَكَوتُ ، وَ اَذِقنى حَلاوَةَ الصُّنعِ فيما سَاَلتُ ، وَ هَب لى مِن لَدُنكَ رَحمَةً وَ فَرَجاً هَنيئاً وَاجعَل لى مِن عِندِكَ مَخرَجاً وَحِيّاً ، وَلاتَشغَلنى بِالأِهتِمامِ عَن تَعاهُدِ فُرُوضِكَ ، وَ استِعمالِ سُنَّتِكَ ، فَقَد ضِقتُ لِما نَزَلَ بى يا رَبِّ ذَرعاً ، وَامتَلَاتُ بِحَملِ ما حَدَثَ عَلَىَّ هَمّاً ، وَ اَنتَ القَادِرُ عَلى كَشفِ مَا مُنيتُ بِهِ ، وَ دَفعِ مَا وَقَعتٌ فيهِ ، فَافعَل بى ذلِكَ وَ اِن لَم اَستَوجِبهُ مِنكَ ، يا ذَالعَرشِ العَظيمِ ، وَ ذَاالمَنِّ الكَريمِ ، فَاَنتَ قادِرٌ يا أَرحَمَ الرَّاحِمينَ ، امينَ رَبَّ العالَمینَ