eitaa logo
عاشقانه های من و مهربان پدرم...💌
18 دنبال‌کننده
321 عکس
413 ویدیو
2 فایل
تو که گوشه چشمت غم عالم ببرد..🦋 حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد..💌 در صورت تمایل میتونید دلنوشته هاتون به مهربان ترین پدر عالم هستی با ما به اشتراک بزارید.. جهت بارگذاری در کانال به ادمین ارسال بفرمایید 💌 ادمین👇 @Khademshohada110
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃امید عشق این روزها که خودم را مرور می‌کنم، می‌بینم بیش از همیشه به نگاهت محتاجم تا از زندگی ناامید نشوم. از خودم پرسیدم: وقتی که با دیگران نشست و برخاست می‌کنی، دغدغۀ چه چیزی را در دلشان زنده می‌کنی؟ به جوابش که فکر کردم دنبال راه فراری از خودم بودم. دیگران از من دغدغۀ هر چیزی را بگیرند، دغدغۀ تو را نمی‌گیرند و دنیا را برای دیگران دغدغه می‌کنم اما آخرت را نه. آقا! دوست دارم بشوم عاشقی که هر کسی کنارم نشست، بی آن که حتی حرفی از من بشنود، بوی عشق بگیرد و بمیرد برای تو. شبت بخیر امید عشق! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃مهربان هر چقدر سنگینی مصیبت‌های این روزهای مردم غزه را می‌بینم، به قدرت تحملشان که نگاه می‌کنم، همۀ وجودم می‌شود شگفتی. مگر می‌شود بار این همه داغ را یک جا تاب آورد؟! نکند اینهایی که می‌بینیم همه خواب باشد! کمی که بیشتر فکر می‌کنم، در میان علامت‌های سؤالی که در مقابلم صف کشیده‌اند،‌ به یک پاسخ می‌رسم: تو، فقط تو. آری، دست لطف تو روی قلب مردم غزه است که کوه مصیبت‌ها را روی دوش می‌کشند و باز هم نفس می‌کشند. جز نگاه لطف تو هیچ پاسخ دیگری برای این همه صبر ندارم. شبت بخیر مهربان! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃چاره بیچاره‌ها من عبادت می‌کردم تا بزرگ شوم، غافل از این که عبادت برای ذلیل‌تر شدنم، برای هیچ شدنم،‌ برای نابود شدن «خودم» بود. حالا تو بگو با انبوه عبادت‌هایی که رنگی از حقیقت نداشتند چه باید کرد؟ و قامتی که زیر بار این همه شرمندگی شکسته، چه چاره دارد؟ آقا! در این دنیا جز در خانۀ تو کسی به این بیچارۀ درمانده پناه می‌دهد؟ شبت بخیر چارۀ بیچاره‌ها! abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃بهانۀ بودنم! من باید تو را ببینم تا بدانم چطور می‌شود عظمتی مثل تو داشت؛ اما در برابر معبود، خود را هیچ انگاشت. آقا! تو خودت را نشانم بده و یک بار در مقابل نگاهم نماز بخوان، من قول می‌دهم پس از آن حتی برای لحظه‌ای «خود»م را نبینم و جز خدا چشمم را ببندم در برابر همه چیز. دلم هوای دیدنت را دارد و دنبال بهانه‌ای برای دیدارت. همین بهانۀ خوبی است برای دیدنت. نه؟ شبت بخیر بهانۀ بودنم! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
شب و روز تو همه هم و غم شکر است و ذکر. نعمت‌های خدا را می‌بینی و وجودت می‌شود دغدغۀ شکر، به عظمت خدا فکر می‌کنی و همۀ وجودت می‌شود دغدغۀ ذکر. شب و روز من همه همّ و غم چیست؟ هر چه باشد، هم و غم شکر و ذکر نیست. به نداشته‌هایم چشم می‌دوزم و همۀ وجودم می‌شود گلایه از خدا و غرق «خود»م می‌شود و همۀ وجودم می‌شود غفلت از او. چه نسبتی میان من و توست و من چه مأمومی هستم برای تو!؟ کاش کمی، فقط کمی شبیه تو می‌شدم! شبت بخیر بندۀ شاکر و ذاکر خدا! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃امید عشق این روزها که خودم را مرور می‌کنم، می‌بینم بیش از همیشه به نگاهت محتاجم تا از زندگی ناامید نشوم. از خودم پرسیدم: وقتی که با دیگران نشست و برخاست می‌کنی، دغدغۀ چه چیزی را در دلشان زنده می‌کنی؟ به جوابش که فکر کردم دنبال راه فراری از خودم بودم. دیگران از من دغدغۀ هر چیزی را بگیرند، دغدغۀ تو را نمی‌گیرند و دنیا را برای دیگران دغدغه می‌کنم اما آخرت را نه. آقا! دوست دارم بشوم عاشقی که هر کسی کنارم نشست، بی آن که حتی حرفی از من بشنود، بوی عشق بگیرد و بمیرد برای تو. شبت بخیر امید عشق! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃دل خوشی معصومه 🍃امشب دلم عجیب گره خورده به ضریح حرمی که حرم اهل بیت است تو دوستش داری، همان طوری که پدرانت دوستش دارند. دلم در صحن و سرای بانوی کرامت، در قم پرسه می‌زند و می‌خواهم ایدۀ نقّاشی انتظارم را از بانو بگیرم. 🍃گاهی باید بنشینی در خانه و چشم به در بدوزی تا یار بیاید و گاهی هم باید بلند شوی، بار سفر ببندی شهر به شهر و جاده به جاده راه طی کنی تا به یار برسی هر کدام از این انتظارها حال و هوای خودش را دارد. امشب می‌خواهم خواهری را به تصویر بکشم که از مدینه بار سفر بسته و مقصدش طوس است. از وقتی که حرف سفر شده آهنگ تپش قلبش فریاد انتظار را سر می‌دهد. 🍃به جاده که افتاده گویی طی کردن هر وجب از این جاده به اندازۀ فرسنگ‌ها طول می‌کشد. خاصیت انتظار این چنینی همین است: وقتی که منتظر باشی و در راه راه بیش از اندازه طولانی می‌شود. من می‌خواهم بانو را در قم بکشم، یعنی در میانه راه وقتی که بیمار است و در راه مانده ولی دلش همچنان دارد راه را طی می‌کند. فاطمه معصومه برای من نماد منتظری است که ننشست بلند شد و حرکت کرد مخاطرۀ سفر را به جان خرید و رنج راه را تاب آورد و اگر چه به یار نرسید؛ ولی تصویری از انتظار کشید که تا همیشه باقی است. 🍃ضریح و گلدستۀ بانو به من می‌گوید که منتظر نیستم هر چه قدر نگاه می‌کنم به زندگی‌ام نمی‌توانم شباهتی پیدا کنم میان خودم و بانوی منتظر. 🍃من چه قدر به خاطر تو از وطن بریدم و جادۀ خطر را برگزیدم؟ انتظاری که من دارم، انتظار بی‌دردهاست اگر انتظار تو برایم درد سری داشته باشد عطایش را به لقایش خواهم بخشید. 🍃من نمی‌دانم چرا در قم، این جمکران است که نماد انتظار توست کسی اگر در حرم بانو، حس منتظرانه نیافت باید زیارتش را از سر بگیرد کسی چه می‌داند شاید اگر تو فرمان بنای جمکران را در جایی دادی که در امتداد حرم بانوست می‌خواستی بگویی راه انتظار تو از حرم بانو می‌گذرد بانو بزرگ معلّم درس انتظار است مایی که انتظار را با نوع بی‌دردسرش دوست داریم بیشتر از نان شب محتاج درس انتظار بانو هستیم. 🍃باید یاد بگیرم به خاطر تو حرکت کردن را به خاطر بانو دلم را بزرگ کن تا یاد بگیرم این درس را. شبت بخیر دل‌خوشی معصومه @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃تجلی عظمت خدا من باید صیاد بدی هایم باشم ولی تا وقتی که این قدر بدی هایم را ریز می بینم هرگز صیاد خوبی نخواهم شد و نباید با خوبی هایم این قدر فخرفروشی کنم ولی تا وقتی که خوبی هایم را این قدر بزرگ می بینم از بند فخرفروشی رها نخواهم شد. وقتی خدا در نگاهم بزرگ نیست چگونه می توانم از قید "خود"م رها شوم؟ آقا یک چیز را خوب می دانم که اگر من روزی تو را ببینم با همهٔ وجود به عظمت خدا پی خواهم برد. مگر می شود مخلوقی چون تو را دید و پی به عظمت خالق نبرد؟ خودت را نشانم می دهی آقا شبت بخیر تجلی عظمت خدا @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
این که دیگران درباره‌ام چه می‌گویند چه اهمیتی دارد؟ با تعریف‌هایشان خوب نمی‌شوم و بدگویی‌هایشان چیزی از من کم نمی‌کند. اما می‌ترسم نظر تو را در بارۀ خودم بپرسم. راستی تو پیش این و آن از من تعریف می‌کنی یا پیش خدا از من گلایه می‌کنی؟ تعریف کردن تو یعنی همۀ بهشت و گلایه کردنت یعنی همۀ جهنم. کاش چیزی برای تعریف کردن داشتم و ای کاش این همه بدی برای گلایه نبود. می‌خواهم خوب شوم اما نمی‌توانم. کمک می‌کنی آقا!؟ شبت بخیر امام دلسوزم! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃مهربان دوست دارم جمعه‌ای برسد که وقتی آفتاب طلوع کرد، نگاه منتظرم چنان فرشته‌ها را به وجد بیاورد که چشمانم را به یکدیگر نشان بدهند. دوست دارم در غروب آن جمعه وقتی تو نیامدی، صدای ضجه‌ام دل فرشته‌ها را به درد بیاورد و برای دلداری‌ام دنبال راهی بگردند. دوست دارم وقتی که آن جمعه تمام شد تا صبح شنبه مثل ابر بهار اشک بریزم و فرشته‌ها با بالشان گونه‌ام را پاک کنند. می‌دانم آن جمعه خواهد رسید؛ چون تو خیلی مهربانی و نمی‌گذاری که من این قدر در منجلاب عاشق نبودنم بمانم! شبت بخیر مهربان! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃مهربان دوست دارم جمعه‌ای برسد که وقتی آفتاب طلوع کرد، نگاه منتظرم چنان فرشته‌ها را به وجد بیاورد که چشمانم را به یکدیگر نشان بدهند. دوست دارم در غروب آن جمعه وقتی تو نیامدی، صدای ضجه‌ام دل فرشته‌ها را به درد بیاورد و برای دلداری‌ام دنبال راهی بگردند. دوست دارم وقتی که آن جمعه تمام شد تا صبح شنبه مثل ابر بهار اشک بریزم و فرشته‌ها با بالشان گونه‌ام را پاک کنند. می‌دانم آن جمعه خواهد رسید؛ چون تو خیلی مهربانی و نمی‌گذاری که من این قدر در منجلاب عاشق نبودنم بمانم! شبت بخیر مهربان! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃گل همیشه بهارم فصل پاییز آمده و آرام آرام برگ‌های زرد روی زمین می‌ریزند و موسیقی برگ‌های خشک مهمان کوچه‌هایمان می‌شود. اما من خانۀ تو را در خیالم همیشه‌بهار تصور کرده‌ام. مگر می‌شود پاییز قدرت زرد کردن درخت‌های خانه و محله‌تان را داشته باشد؟! تو با هر بار نگاهی که به درخت‌های خانه‌ات می‌کنی، هزاران بهار را در شاخ و برگ درخت‌ها می‌دمی و هر بار نفس کشیدن در محله‌تان، یک روزگار زندگی می‌بخشد به درخت‌ها. اصلاً پاییز به محلۀ شما که می‌رسد، رنگ بهار می‌گیرد. زرد شده‌ام و از نا افتاده‌ام، خشک شده‌ام و در حال شکستنم. آقا! برای یک نفس هم که شده، می‌شود به من اجازۀ‌ قدم زدن در کوچه‌تان را بدهی؟! شبت بخیر گل همیشه بهارم! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃بهار من من خودم را خیلی شبیه پاییز می‌بینم و از پاییز بودنم، خسته‌ام. پاییز نماد احتضار است و من در همۀ سال‌هایی که در حیرت عاشق نبودن عمر تلف کرده‌ام، احساس احتضار می‌کنم. من به بهار عاشق بودن محتاجم و تنها به امید تمام شدن پاییز عمرم، دنیا را تحمل می‌کنم. می‌شود بگویی چقدر تا بهار عاشق شدن فاصله دارم؟ اصلا احتضار عاشق نبودنم به مرگ منتهی می‌شود یا این که به زندگی برمی‌گردم؟ شبت بخیر بهار من! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃حضرت محبوب دلم برای پاییز می‌سوزد، رنگش شبیه رنگ آتش است. انگار پاییز فصل سوختن است. پاییز را از این زاویه که نگاه می‌کنم برایم فصل عاشق‌های ناکام می‌شود. برای همین هم دلم برای پاییز می‌سوزد. اما عاشق باشی و ناکام، دنیا برابت تحمل‌پذیرتر است تا وقتی که عاشق نباشی و اسیر چنگال دنیا باشی. مرا از چنگال دنیا نجات بده حتی اگر عاشق ناکامم کنی. شبت بخیر حضرت محبوب! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃حضرت مؤمن کسی گفت که از دور و بری‌هایم بپرسم چه رفتاری از من، آنها را آزار می‌دهد. او می‌گفت: آزردن مؤمن به آزردن خدا می‌رسد و کسی که خدا را آزار دهد در کتاب‌های آسمانی لعنت شده است. آقا! مؤمن‌تر از تو که کسی روی زمین هست؟ و گناهی بالاتر از آزردن تو وجود دارد؟ می‌شود بگویی کدام یک از رفتارهایم تو را آزرده خاطر می‌کند؟ غفلتم از تو؟ منتظر نبودنم؟ دل به همه دادن و دل به تو ندادنم؟ گناه‌های پی در پی‌ام؟ و شاید همۀ اینها و کوهی از آزردنی‌های دیگر؟ حالا چه کار باید کرد برای در امان بودن از لعن آزردن تو؟ التماس می‌کنم دلت را از غصه‌های من خالی کن، من هم خودم را می‌کُشم تا دیگر تو را نیازارم. شبت بخیر حضرت مؤمن! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃امید بیچاره ها هر چقدر به سنگینی گناهِ آزردن مؤمن فکر می‌کنم، بیشتر از تو شرم می‌کنم. چقدر تو را آزردم و بی‌خیال و آسوده سر به بالین گذاشتم! چقدر دلت را خون کردم و دلشاد مشغول لذت بردن از دنیا شدم! راستش اگر به فریادم نرسی، الساعه است که زهر یأس، همۀ انگیزه‌ام را برای تغییر به کام مرگ بکشاند. آقا! آزارهایم را ببخش! از دستم غمگین نباش! هر چه آزار دیدی از من، فراموش کن! می‌خواهم نقطه‌ای بگذارم و از سر خط شروع کنم. چیزی بگو! خیالم را آسوده کن! توانی بده تا سایۀ یأس را از سر دلم دور کنم. شبت بخیر امید بیچاره‌ها! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃امام غریب کسی از من پرسید: اگر امنیت باشد و نعمت فراوان و ارزان، اگر بیماری نباشد و همه سالم باشند و سر حال، اگر ظلم نباشد و عدالت سایه افکنده باشد بر جهان، دیگر چه نیازی که خدا را بخوانیم تا امام غایب را برساند؟ می‌خواستم بگویم فرضَت اشتباه است، تا امام نیاید این اگرها محقق نخواهد شد؛ اما سکوت کردم؛ چون دلم برایت سوخت. آخر چرا نبودنت بزرگ‌ترین مشکل عالم به حساب نمی‌آید که مجبور شویم برای آمدنت به دنبال دلیل بگردیم؟! یعنی نبودن تو، بدتر از نبودن امنیت و نعمت،‌ سلامت و عدالت نیست؟ ما را ببخش که قدر تو را نمی‌دانیم. شبت بخیر امام غریب! @abbasivaladi
🍃 بانی عشق همه من از این که خدا روزی رهایم کند،‌ وحشت دارم. می‌خواهم بنشیم در خانه‌ات؛ شب و روز زار بزنم و التماس کنم عاشقم کنی. خدا عاشقان تو را هیچ گاه رها نمی‌کند. شکر خدا که تو از من خسته نمی‌شوی. شبت بخیر بانی عشق همه! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃چشمه امید چرا هر چقدر از دشمنی نفس می‌خوانم، آسودگی خیالم از نفس به وحشت بدل نمی‌شود؟ و هر چه قدر از عظمت و رأفت تو می‌شنوم، اعتمادم به تو افزون نمی‌شود؟ وای که اگر دلم خانۀ وحشت از نفس نشود و وجودم لبریز از شوق تو نشود، در مرداب نفس خویش غرق خواهم شد، بی آن که درکی از غرق شدن داشته باشم. چه مرگ وحشتناکی! شبت بخیر چشمۀ امید! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃فرمانده من ضعیف‌تر از آنم که سرباز تو باشم. سرباز تو باید قوی باشد و در برابر همۀ ناملایمات روزگار مثل کوه بایستد. باد و طوفان حریفش نباشند و جز از اخم تو از چیزی نترسد و جز از آه تو زیر بار هیچ مشکل دیگری خم نشود. من این طور نیستم و تو هم سرباز ضعیف نمی‌خواهی. اگر بنا نباشد که نام من در دفتر سربازان تو نوشته شود، زندگی را می‌خواهم برای چه؟ پس یک راه بیشتر ندارم، باید قوی شوم. تو اگر عاشقم کنی، هر چه از قدرت که لازم باشد، به دست خواهم آورد. یک روز عاشقت می‌شوم می‌دانم. شبت بخیر فرمانده! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍁وای جمعه بود امروز و باز هم من به یاد تو نبودم و انتظارت را نکشیدم. 🍁وای بر من که یک جمعۀ دیگر گذشت و چشمم برای نیامدنت تر نشد. 🍁یعنی این بار هم شرمندگی مرا می‌پذیری؟ کاش می‌دانستم جمعه‌ای که می‌آید و من سراپا می‌شوم انتظار آمدنت، کی می‌رسد؟ @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃مهربان من من می‌دانم که اگر با این همه میلی که به دنیا دارم، هنوز هم در دلم ردپای محبت تو دیده می‌شود،‌ جز لطف و عنایت تو دلیل دیگری ندارد. لحظه‌ای اگر نگاهت را از من بگردانی، همۀ وجودم می‌شود محبت دنیا و می‌دانم حتی ذره‌ای از محبت تو در دلم نخواهد ماند. من شدت مهربانی تو را از همین ردپای محبتی که در دلم داری می‌فهمم. آقا! ممنونم که هستی و ممنونم که این قدر مهربانی! شبت بخیر مهربان من! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃وارث علی به دنیا آمدی تا دنیا بهانه‌ای داشته باشد برای امتداد. به دنیا آمدی تا بر هر چه تاریکی است غالب شوی حتی اگر چونان خورشید پشت ابر باشی. به دنیا آمدی تا نور فراموش نشود و انسان با تاریکی انس نگیرد. به دنیا آمدی و ریاضت غیبت را بر جان خریدی تا که همیشه امید زنده بماند. من مهربانی تو را و رحمت خدایت را از غیبت طولانی‌ات فهمیدم. بگذار جماعت، هر چه می‌خواهند بگویند تو غیبت کردی تا دنیا زود تمام نشود. خدا اگر می‌خواست دفتر دنیا را ببندد تو را همین سوی پرده نگه می‌داشت تا چونان پدرانت انسان‌ها قَدرت را نشاسند و به ضربۀ شمشیر یا جام زهر، شهد شهادت بنوشی و پس از تو دنیا تمام شود. شهادت برای تو چونان شهادت برای علی است خاندان شما با شهادت مانند کودک به مادر انس دارند چه قدر خوبی که ریاضت غیبت را قبول کردی تا ما آدم شویم برای آمدنت و خدای تو چه قدر خوب است که هزار و صد و اندی سال است که فرصت آدم شدن را از ما نگرفته. خدا در همۀ این سا‌ل‌ها منتظر آدم شدن ماست خدای تو چه قدر صبور است آقا! کاش هدیۀ تولد تو از سوی ما آدم‌شدنمان باشد! اگر چه هر سال عهدمان را می‌شکنیم ولی خودت می‌دانی قصدمان شکستن عهد نیست پس باز هم با تو عهد می‌بندیم که هر چه زودتر آدم شویم! شبت بخیر وارث علی! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃 جان و جهان ما هر چه داریم را باید فدا کنیم تا نام تو بالا بماند و یادت در دل‌ها زنده. همۀ ما باید بمیریم برای این که حتی لکه‌ای کوچک و کم رنگ بر قامت تو نیفتد. وای به حال کسانی که ادعای شیعه بودن دارند و لکه ننگی می‌شوند برای تو؛ آن هم لکه‌ای که از دور دست‌ها هم پیداست. کاش ما از این لکه‌ها نباشیم و یک روز به ما بگویی: شما تکۀ جان منید! شبت بخیر جان و جهان ما! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
کار اربعین از دنیا کندن میزبان و میهمان است. میزبان از هر چه دارد می‌گذرد تا به مهمان سخت نگذرد و میهمان از راحتی‌هایش می‌گذرد و رنج سفر را بر خویش هموار می‌کند تا از زیارت جا نماند. از دنیا کنده شدن تا وقتی تجربه نشده، مایۀ حسرت نیست؛ ولی وقتی چشیده می‌شود،‌ بانی دنیایی از حسرت می‌شود: کاش همیشه از دنیا دل کنده باشیم! آقا! می‌شود خودت بند دل ما را از دنیا بکَنی و برای عمری خیالمان را از هر چه محبت دنیاست آسوده کنی؟! آخرش ما را به قعر می‌برد حب دنیایی که سرسلسلۀ همۀ خطاهاست! ما را از حب دنیا نجات بده. شبت بخیر حضرت منجی! @abbasivaladi