✅#تمرین_قصه_نویسی
🌸#قصه: مهربونی یاسین
🌸#نویسنده و قصه گو:
💢 یاسین رئیسی
🌸#کلاس اول _ ساله
🌸استان یزد _ مدرسه ۱۲بهمن
584K
💢مهربونی یاسین
پیشول و میشول گرسنه شون بود
من که خییلی دوست داشتم بهشون کمک کنم از مامانم پرسیدم : مامان جون گربه های کوچولو چی میخورن؟؟ مامان خندید و گفت :بچه گربه ها شیر میخورن ...
سری تکان دادم و گفتم : اِ ... چه جالب مثل محمد پسر همسایه روبرویی مون
مامان با مهربانی گفت: آره مامان ... بچه کوچولوها باید شیر بخورن تا بزرگ بشن ؛ تو هم وقتی کوچولو بودی من همین طوری بزرگت کردم☺️
یه فکری بسرم زد ....
مامان میشه یکم شیر گرم کنی تا بهشون بدم؟؟؟
مامان گفت : بله عزیزم .. حتما
کمک کردن به دیگران مخصوصا حیوانات کار بسیار خوبیه؛
آفرین به تو پسر خوبم که اینقدر مهربونی ... 😊
039-DokhtareDerakhteNareng-www.MaryamNashiba.Com.mp3
1.71M
✅#قصه_امشب:
💢دختر درخت نارنج
💢اجرا : بانو مریم نشیبا
✅#قصه_برای_فسقل_فندقی_ها
http://eitaa.com/eslahisaeedeh
Lalaei chera (320).mp3
5.9M
💢#لالایی
💢لالایی گل لالا
💢مهتاب اومده بالا
💢موقع خوابه حالا...
✅#قصه_برای_فسقل_فندقی_ها
http://eitaa.com/eslahisaeedeh
فرشته ای مثل تو
چشم کسی ندیده
کوچولوی ناز مامان
وقت لالا رسیده
✅#شب_بخیر عزیزدلم😘
✍#سعیده_اصلاحی
بخند گل قشنگم
تا دنیا زیبا بشه
چشمای مهربونت
مثل گلا وابشه
✅#سلام_روزبخیر عزیز دلم
✍سعیده_اصلاحی
✅#تمرین_قصه_خوانی
💢هنرمند مهربون
💢#نویسنده : #سعیده_اصلاحی
💢#اجرا: نگار موسوی
💢مدرسه پروین اعتصامی_استان لرستان
💢 کلاس دوم_۸ساله
💢تیر ۱۴۰۲
295.5K
ابر سیاه اخم کرد و داد زد:
برید کنار من میخوام ببارم
اگر به حرف من گوش ندید از بارون خبری نیست
ابر سفید با لبخند گفت:...
✅#قصه_برای_فسقل_فندقی_ها
http://eitaa.com/eslahisaeedeh
381.6K
پیشول و میشول گرسنه شون بود من که خیلی دوس داشتم بهشون کمک کنم از مامانم پرسیدم :مامانی جون گربه های کو چولو چی می خورن .
ندا گفت: مامان اجازه می دید من برم پیش خانم با جی تا کمی شیر گرم بگیرم .
مامان گفت:می تونی بری دخترم .
ندا رفت پیش خانم با جی وگفت: سلام خانم باجی ، یکم شیر دارید که به من بدید.
خانم باجی گفت: سلام عزیزم، یکم شیر از صبح دوشیده بودم . اونا برات می یارم ، یک لحظه صبر کن .
ندا از خانم باجی شیر را گرفت،از او تشکر کرد و به خانه آمد .
کمی از شیر را در ظرفی ریخت و برای پیشول و میشول برد.
بچه گربه ها شیر را خوردن ومیو میو کردن .
ندا کوچولو به کمک مامانش تا وقتی که بچه گربه ها بزرگ شدن هر روز براشون شیر می گذاشت .
✅#قصه_برای_فسقل_فندقی_ها
http://eitaa.com/eslahisaeedeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅#نقاشی
💢 بکش با شوق و ذوق و شور ☝️☝️
💢 صورتک های جورواجور😄😄
💢برای نقاشیت با برگ و گل
مو بکار عزیز دلم ❤️
✅#قصه_برای_فسقل_فندقی_ها
http://eitaa.com/eslahisaeedeh