* #سلوک #استاد #رزق
🔻گاهى اوقات خود انسان باعث مى شود رزقش از دستش برود. زياد تجربه مى شود که انسانی دارد راه خودش را مى رود؛ به دلیل اینکه طلب و درخواست بوده است خداوند متعال هم اسبابى را در طول مسير برايش فراهم کرده و اين شخص شروع به رفتن مى كند اما وقتى يک کم رفت متوقف مى شود و ديگر ظرفیتش نمى كشد.
🔸اما به خودش نمى گويد كه من نمى كشم بلکه مى گويد آقاى زيد به درد نمى خورد؛ در حالی که رزقش بسته شده است. لذا ظرفيت يكى از شرائط اين مسير است.https://eitaa.com/eslam20
* #سلوک #استاد
🔻بعضى از بزرگان نقل مى كردند ما استادى داشتيم که فوت كرد و كار ما نيمه تمام ماند.
بعد مى فرمود اگر به من می گفتند باید خاک قبر او را کم کم در چشمت بكنى تا به تتمه آن معنا برسى، من این کار را مى كردم؛ ولى آن وقت که فرصت بود نشد.
🔸لذا براى كسانى كه راهى باز مى شود باید قدر این فرصت را بدانند که همیشگی نیست.
https://eitaa.com/eslam20
◈
✍️ #سخــــن_بــــزرگان
🌷عـلامه حـسن زاده آملی(ره):
انسان #اســـــتاد میخواهد و به
معلم و مربی احتیاج دارد تنها به
ڪتاب مشڪل حـــل نمیشـــود.
آهـن باید به ڪورهی آتـــش برود
و استاد و چڪش و سندان ببیند
تا #شمــشیر بُرنده شود. https://eitaa.com/eslam20
💢 خدایا، جدی نبودها!
🔸 لطیف بود و مهربان.
🔹 اهل تشر و دعوا نبود.
🔻 گاهی هم اگر لازم میشد بهخاطر شیطنت بچهها یک دعوای کوچکی بکند، ظاهرسازی میکرد؛
نه اینکه واقعا به خشم آمده باشد.
یکبار بچهها دیده بودند که پدر بعد از دعوا به خلوتی رفته و دارد آهسته میگوید: «خدایا، من اگر یک دادی زدم، جدی نبودها!»
📚 برگرفته از کتاب #استاد
صد روایت از زندگی #آیت_الله_قاضی_طباطبایی ص۷۳
https://eitaa.com/eslam20