#محبَّتِ_امیرالمومنین
از جابربن عبدالله روایت شده که پیامبر اکرم صلَّی الله علیه و آله فرمودند: جاءَنی جبرئیلُ مِن عِندِاللهِ عَزَّوَجَلَّ بِوَرَقَهِ آس خَضراءَ مَکتوب فیها بِبَیاض: اِنِّی اِفتَرَضتُ مُحَبَّهَ عَلِیِّ بنِ ابی طالب عَلَی خَلقِی فَبَلِّغهُم ذالِکَ عَنِّی. جبرئیل از جانبِ خداوندِ متعال با برگی از مُوردِ سبز بر من نازل شد که در آن برگ با خطِّ سفید رنگی نوشته شده بود: من محبَّت علی بن ابی طالب را بر مخلوقاتم واجب گردانیده ام، این را به ایشان از جانبِ من ابلاغ کن. کشف الغمه فی معرفه الائمه ؛ ج ۱ ؛ صفحه ۹۹. بحارالانوار؛ ج ۳۹ ؛ ص ۲۷۵. رسول خدا صل الله علیه و آله فرمود: ای علی اگر کسی خدا را به اندازه نوح عبادت کند و همسنگ کوه احد در راه خدا طلا انفاق کند و ان مقدار عمر کند که هزار بار با پای پیاده حج به جای آورد و سپس در میان صفا و مروه مظلومانه کشته شد اگر ولایت تو را نپذیرد بوی بهشت به مشامش نمی رسد و داخل بهشت نمی شود. مناقب خوارزمی صفحه ۶۸https://eitaa.com/eslam20
📖 #محبت_امیرالمومنین
صاحب دررالمطالب نقل می نویسد: امیرالمومنین علیه السلام در بین راه متوجه زن فقیری شد که بچه های او از گرسنگی گریه می کردند و او آنها را به وسائلی مشغول میکرد و از گریه بازمیداشت. برای آسوده کردن آنها دیگی که جز آب چیز دیگری نداشت بر پایه گذاشته بود و در زیر آن آتش می افروخت تا آنها خیال کنند برایشان غذا تهیه می کند. و به این وسیله بچه ها را خوابانید.
امیرالمومنین علیه السلام با مشاهده این جریان با شتاب به همراهی قنبر به منزل رفتند. ظرف خرمائی با آرد و مقداری روغن و برنج برداشتند بر شانه خویش گذاشت و راه افتاد به سمت منزل همان زن. قنبر تقاضا کرد حضرت اجازه دهد که او نیز کمک کند ولی امیرالمومنین راضی نشدند.
وقتی که به خانه زن رسیدند اجازه ورود خواست و داخل شد ، مقداری از برنج ها را با روغن در دیگ ریخت و غذایی تهیه کرد آنوقت بچه ها را بیدار نمود و با دست خود به آنها غذا داد تا خوب سیر شدند. و مدتی با آن کودکان بازی کردند. تا شاد شدند
سفینه البحار ، جلد ۱ صفحه ۶۶
┈┈┈┈┈┈┈┈┈
@eslam20