📖 #پاسخ_لقمان_حکیم
لقمان حکیم در کنار مسیری ایستاده بود ، رهگذری سوال کرد فلان قصبه از اینجا می رود؟ لقمان گفت آری. عابر سوال کرد چه اندازه راه است؟ لقمان گفت تا ظهر میرسی.
عابر سوال کرد: شنیدم به کسی که قبل از من این سوال را از شما کرد گفتی که تا غروب میرسی! بالاخره کدام حرف تو را باور کنم؟
لقمان گفت من راه رفتن شما را می بینم و زمان را می گویم. هر کس را با متر خودش باید متر کرد.
شخصی وارد بر شهر غریبی شد. از دیگری پرسید مردم این شهر چطور هستند؟ آیا خوبند؟ از او سوال کرد شما چه؟ شما انسان خوبی هستی؟ گفت بلهمن انسان خونسردی هستم. گفت: مردم این شهر هم خونسردند.
شخص دیگری از راه رسید، او گفت مردم این شهر چطور هستند؟
گفت تو خودت چطوری؟ گفت: من اعصاب درستی ندارم.. گفت مردم این شهر هم اعصاب درستی ندارند پس خود هرگونه باشیم مردم شهر هم همان گونه با ما خواهند بود
┈┈┈┈┈┈┈┈┈
@eslam20