فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهید_باقری
«بیتعارف بگویم نیرویی که نمازش اول وقت نباشد خوب هم نمیتواند بجنگد!»
@Drtavakoly
هدایت شده از علیرضا پناهیان
26.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 چرا اولین فرمانده ارتش توسط فرزندان مهندس بازرگان ترور شد؟
⚠️ سخنان تکاندهندهی قهرمانی که ایران را از تجزیه نجات داد، و با وجود مخالفت امام، توسط بازرگان برکنار و سپس توسط فرزندان عزیز او ترور شد...
#ویژه #تصویری
@Panahian_ir
بسم الله الرحمن الرحیم
عزیز برادرم حسین، پس از سی سال خصوصا در این بیست سال که نفس تو پیوسته تنفسم بود، اولین سفر را بدون تو درحال انجام هستم. در طول سفر بارها بر حسب عادت صدایت کردم. همه تعجب کردند، در هواپیما، ماشین و... بارها نگاه کردم، جایت خالی بود، معلوم شد خیلی دوستت داشتهام.
حسین عزیز تو نسبتی با من داشتی که حتما فرزندانت با شما و شما با فرزندانت نداشته ای و فرزندانم هم با من نداشته اند. همیشه نه تنها از جسمم مراقبت می کردی، بلکه مراقب روحم هم بودی. اصرار به استراحت، اصرار به خوردن، خوابیدن و . . . بیش از احساس یک فرزند به پدرش بود. بیست سال اخیر پیوسته مراقبت کردی که تمام وقت من صرف اسلام و جهاد شود و اجازه ندادی وقت من بیهوده هدر رود.
حسین عزیز! خوشحالم از من جدا شدی، خیلی خوشحالم. اگر چه مدتی از لحاظ روحی گمشده ای دارم، اما از جدا شدن تو خوشحالم، چون طاقت نداشتم تو را از دست بدهم. من همه عزیزانم را از دست داده ام و عزادار ابدی آنها هستم، لحظه ای نمی توانم بدون آنها شاد باشم. هر وقت خواستم زندگی کنم و آرامش داشته باشم، یک صف طولانی از دوستان شهیدم که همراهم بودند، مثل پروانه دورم می چرخیدند و جلو چشمم هستند.
حسین! بارها که با هم به خطوط مقدم می رفتیم، من سعی می کردم تو با من نیایی و تو را عقب نگهدارم. اگر چه هرگز بر زبان جاری نکردم و می نویسم برای آینده پس از خودم، که خدا می داند با هریک از آنها که از دست داده ام چه بر من گذشت و حتی بادپا، جمالی، علی دادی را از دست دادم و نگران بودم که تو را هم از دست بدهم. همیشه جلو که می رفتم نگران پشت سرم بودم که نکند گلوله ای بخورد و تو شهید شوی. به این دلیل خوشحال هستم که از من جدا شدی، حداقل من دیگر داغدار تو نمی شوم و تو زنده از من جدا شدی که خداوند را سپاسگزارم.
حسین جان! شهادت می دهم که سی سال با اخلاص و پاکی و سلامت و صداقت زندگیت را فدای اسلام کردی. تو بی نظیری در وفا، صداقت، اخلاص و کتمان سر.
حسین! پسرم، عزیزم، برادرم، دوستم، از خداوند می خواهم عمری با برکت داشته باشی و حسین پورجعفری را همانگونه که بود، با همان خصوصیت تا آخر حفط کنی.
حسینی که برای هر مجاهدی اعم از عراقی، سوری، لبنانی، افغانی و یمنی، آشنا بود. او نشانه و نشانی من بود. چه زیبا بود در این چند روز سراغت را از من می گرفتند و کسی باور نمی کرد همراهم نباشی.
حسین عزیز! فقط قیامت است که حقیقت ارزش اعمال معلوم می شود و چه زیباست آنوقتی که همه حیران و متحیرند و تو خوشحال و خندانی.
اجر این خستگی ها را آنوقت دریافت خواهی کرد، آنوقت که خانواده و وابستگان به تو نیازمندند و به تو توسل می جویند، خداوند اجر جهاد تو برادر خوبم را اجر شهید قرار دهد. به تو قول می دهم که اگر رفتم و آبرو داشتم، بدون تو وارد بهشت نشوم.
حسین عزیزم! سعی کن پیوسته تر و تازه بودن جهادی را در هر حالتی در خودت حفظ کنی، اجازه نده روزمرگی روزانه و دنیا یاد دوستان شهیدت را از یادت ببرد. یاد حسین اسدی، یاد حسین نصرالهی، یاد احمد سلیمانی، یاد حسین بادپا، یاد که را بگویم و چند نفر را بجویم؟ چرا که فراموشی آنها حتما فراموشی خداوند سبحان، است
حسین جان! عمر انسان در دنیا به سرعت سپری می شود، ما همه به سرعت از هم پراکنده می شویم و بین ما و عزیزانمان فاصله می افتد. ما را غریبانه در گودال و حفره وحشت که می گذارند،در این حالت هیچ فریادرسی جز اعمال انسان نیست. چون فقط چراغ اعمال مقبول است که امکان روشنایی در آن خاموشی و ظلمت مطلق را دارد .
حسین عزیز! اجازه نده در هر شرایطی هیچ محبتی بر محبت خداوند سبحان و هیچ رضایتی بر رضایت خداوند سبحان غلبه کند.
برادر خوبم! اگر می خواهی دردمند نشوی، دردمند شو! دردی که خنکای وجودت را در گرمای سوزنده غیر طاقت است.
دردی که گرمای وجودت در سرمای جانکاه باشد، عزیز برادرم همه دردها، درد نیستند و همه بلاها، بلا نمی باشند. چه بسیار دردهایی که دوای دردند و چه بسیار بلاهایی که در حقیقت خودت را به او بسپار و رضایتش را عین نعمت و لطف و محبت بدان.
حسین! می دانی چه وضعی دارم و آگاهی بر غم و اندوه درونم. می دانی چقدر به دعایت نیازمندم. خوب می دانی چقدر هراسناکم و ترس همه وجودم را فراگرفته است و لحظه ای رهایم نمی کند. اما نه ترس از دشمن و نه ترس از نداشتن، نه ترس از از مقام و مکان. تو می دانی! چون پاره ای از وجودم بودی، ترس من از چگونه رفتن است، تو آگاهی به همه اسرارم! دعایم کن و در دعایت رهایم نکن.
انشالله تو و خانواده مجاهد و صبورت همیشه موفق و موید باشید. خداحافظ برادر خوب و عزیزم، دوست و یار باوفاو مهربان و صادق سی ساله ام.
خداحافظ، برادرت قاسم سلیمانی
۱۰ / ۸ / ۱۳۹۵ سفر حلب
پی نوشت:
نامه حاج قاسم سلیمانی به حاج حسین پور جعفری (دو رفیق شهید) خواندنی است... هر جمله اش درسی برای معرفت و مودت و اطاعت است و ولایت یعنی همین!
🔴شیر را در قفس نتوان انداخت
عاشورای حسینی؛ نهضت خمینی /16
«ساواك درباره چگونگى آمدن امام به مدرسۀ فيضيه و نطق تاريخى عصر عاشورا، اينگونه گزارش داده است:
«چند نفر از اشخاص فهميده كه قم بوده و مراجعت كردهاند، اظهار مىداشتند: روز عاشورا عصر، خمينى به مدرسۀ فيضيه قم آمد. جمعيت تمام صحن مدرسه فيضيه، صحن بزرگ حضرت، ميدان جلو صحن و صحن مسجد اعظم را گرفته بود. تمام پشتبامها پر از جمعيت بود، كه غالباً از شهرستانها آمده بودند. تعداد جمعيت را در حدود دويست هزار نفر مىگفتند و اظهار مىداشتند: در تاريخ قم چنين جمعيتى ديده نشده است. دوازده بلندگو در مسجد اعظم به مدرسۀ فيضيه، صحن بزرگ، جلو ميدان نصب كرده بودند و براى اينكه دولت، برق را خاموش كرده بود، يك موتور آورده بودند و با استفاده از برق، آن بلندگوها كار مىكرد. خمينى را مثل امام وارد كردند و تمام جمعيت آنچنان صلوات
مىفرستادند كه تا دو كيلومتر صداى آن مىرفت. خمينى منبر رفت و بلافاصله گفت: بسماللّه الرحمن الرحيم و شروع كرد به صحبت و بدگويى شديد و اظهار داشت: به ما مىگويند «مفتخور». ما و يك مشت طلبه فقير مفتخور هستيم يا آنها كه مملكت را غارت كرده و پولها را در بانكهاى خارج گذاردهاند. شاه! كارى نكن كه مثل پدرت كه قشون اجنبى از هر طرف به مملكت آمده و او را بيرون كردند، همه مردم خوشحال شدند، من نمىخواهم تو از بين بروى ولى عقل پيدا كن. اين كارها چيست كه مىكنى؟ هر كار مىشود، هر جنايتى مىشود، مىگويند شاه كرده (است) و بعد مرتب تكرار مىكرد: بدبخت بيچاره، بدبخت بيچاره، كارى نكن كه بعد هم تو را بيرون كنند. و مرتب به شاه نصيحت مىكرد و مىگفت: بيچاره چرا اين كارها را مىكنى؟ سر عقل بيا؛ و مرتب كلمه بيچاره بيچاره را با لحن دلسوزى تكرار مىكرد. يك ساعت صحبت كرد و از منبر پايين آمده است. از نطق او هم نوار تهيه كردهاند و به تهران آوردهاند».
اصولاً شاه به دنبال شكستى كه در توطئۀ يورش به فيضيه خورد، به خوبى دريافت كه امام تا قلم در دست دارد و مىتواند با تودهها سخن بگويد، سركوبى اين نهضت امكانپذير نمىباشد. شاه مىديد طرف او در اين نبرد كسى است كه با تهديد و تطميع از ميدان بيرون نمىرود و چارهاى جز دستگيرى او نمانده است. از طرفى مىدانست كه اسائۀ ادب به مقام مرجعى كه بر قلبها حكومت مىكند ارزان تمام نخواهد شد. از اين رو، بر سر دوراهى قرار گرفته بود: يا بايد در برابر توفان سهمگين و كاخ براندازى كه امام پديد آورده بود، تسليم مىشد و تخت و تاج خود را بر باد مىداد و در چنگال انتقام تودههاى رنجديده و بهپاخاسته گرفتار مىآمد و يا اينكه به زنجير امپرياليسم وابستهتر مىشد و براى هميشه به قرآن و ملت اسلام پشت مىكرد و مقام مرجعيت و امامت را مورد تجاوز قرار مىداد. او راه دوم را برگزيد؛ زيرا راه بازگشت و آشتى با ملت بر روى او بسته بود و وابستگى و سرسپردگى به بيگانگان نيز، او را به بنبست كشانيده بود. ملت اسلام او را نمىپذيرفت و قرآن نيز، با صداى بلند بر سر او فرياد مىزد كه: و لا يزيد الظالمين الا خسارا.» (نهضت امام خمینی ج1 ص503-499)
رژیم شاه تلاش داشت با تهدید و ارعاب؛ روح الله الموسوی الخمینی را در بند خود بکشد و عاشورا را از عاشورا تهی کند و سیاست ننگین اموی را به محرم و هیئات حسینی تحمیل کند. اما ... حاشا و دریغ که فرزند زهرا سلام الله علیها در بند تهدیدها و زندگی ننگین دنیایی گرفتار شود.
امام خمینی اعلی الله مقامه الشریف در سال 1342 ه.ش. عاشورا را احیا کرد و حسین علیهالسلام را در کارزار مبارزه با یزدی نشان داد و خود به ندای جدش اباعبدالله الحسین لبیک گفت اما در این زمان؛ مردم دیگر مردمِ کوفه نبودند و چون کوهی استوار پشتیبانی امامشان بودند بنابراین دستگاه یزیدی زمان نتوانست توطئه قتل امام را رقم بزند ولی او را پس از این سخنرانی عاشورایی دستگیر نمود. دستگیری که با فشار همه جانبه مردم طولی نکشید و نردههای آهنین با اراده مردم از بین رفت و امام اعلی الله مقامه الشریف آزاد شد. آزادی که 15 سال بعد مرگ 2500 سال دیکتاتوری سلطنتی را به همراه داشت.
✳️ پایان
@Bonyadtarikh
بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
هدایت شده از رحا مدیا
🔘 جمعه سیاه
✅ دعوت کنندهٔ اصلی راهپیمایی روز #هفده_شهریور یک روحانی ای به نام یحیی نوری بود. این فرد از مبارزین بر ضد نظام شاهنشاهی و ساکن اطراف #میدان_ژاله بود. از نخستین ساعات صبح روز جمعه، مردم برای شرکت در راهپیمایی راهی میدان ژاله شدند. غافل از آنکه از ساعت ۶ صبح، حکومت نظامی توسط فرماندار تهران ارتشبد غلامعلی اویسی اعلام و در حال اجرا و اجتماع بیش از سه نفر ممنوع بود. اعلام دیرهنگام حکومت نظامی از دلایل شلوغی این تظاهرات بود که به خاطر شهید شدن بسیاری از افراد به #جمعه_سیاه معروف شد.
✅ تریبون داران حوزوی باید حوادث #جمعۀ_سیاه و ریشه های آن را به مردم به ویژه نسل جوان و نوجوان یادآوری نمایند تا شاهد جمعه های سیاه دیگری نباشیم و جلوه های استقامت مردان و زنان این مرز و بوم به فراموشی سپرده نشود.
✅ آشنایی آحاد ملت با اندیشۀ مقاومت و استقامت عاشورایی، از طرفی می تواند سد محکمی در مقابل دشمنان #انقلاب_اسلامی باشد و از طرف دیگر موجبات قدردانی از نظام اسلامی را فراهم می آورد.
✅ و ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللهِ إِنَّ في ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ
🖋 #حسین_حیدری
#رحا
#رسالت_حوزه_انقلابی
#حوزه_انقلابی
https://eitaa.com/resalathozehenghelabi
هدایت شده از بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
سخنرانی مقام معظم رهبری سالگرد هفدهم شهریور.mp3
19.07M
🔴عاشورای 17 شهریور
⚫️سالگرد عاشورای هفدهم شهریور؛ مقارن با ایام محرم الحرام 1399
🎧بشنوید: سخنرانی مقام معظم رهبری- هفدهم شهریور1359- سالگرد فاجعه خونین هفدهم شهریور
📽ببینید:
🔹🔸https://b2n.ir/78700
@Bonyadtarikh
بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
♨️ مقام معظم رهبری در پیامی، اهانت اخیر یک نشریه فرانسوی به ساحت نورانی پیامبر اعظم صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم را محکوم کردند.
📝 متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به شرح زیر است:
بسمهتعالی
❇️ گناه بزرگ و نابخشودنی یک نشریّهی فرانسوی در اهانت به چهرهی نورانی و قدسی حضرت رسول اعظم (صلّی الله علیه و آله) بار دیگر عناد و کینهی شرارتبار دستگاههای سیاسی و فرهنگی دنیای غرب با اسلام و جامعهی مسلمانان را آشکار ساخت.
❇️ بهانهی آزادی بیان برای محکوم نکردن این جرم بزرگ که از سوی برخی سیاستمداران فرانسوی گفته شده کاملاً مردود و غلط و عوامفریبانه است. سیاستهای عمیقاً ضدّ اسلامی صهیونیستها و دولتهای استکباری عامل اینگونه حرکتهای دشمنانه است که هر چند یکبار بُروز مییابد.
❇️ این حرکت در این برههی زمانی میتواند، نیز به انگیزهی منصرف کردن ذهن ملّتها و دولتهای غرب آسیا از نقشههای شومی باشد که آمریکا و رژیم صهیونیستی برای این منطقه در سر دارند. ملّتهای مسلمان بویژه کشورهای غرب آسیا، ضمن حفظ هوشیاری در مسائل این منطقهی حسّاس، باید هرگز دشمنیهای سیاستمداران و سردمداران غربی نسبت به اسلام و مسلمین را فراموش نکنند.
والله غالب علی امره
🖋سیّدعلی خامنهای؛ ۹۹/۶/۱۸
#رحا
#رسالت_حوزه_انقلابی
#حوزه_انقلابی
https://eitaa.com/resalathozehenghelabi
🔰 خاطرهی رهبر انقلاب از روز هفدهم شهریور پنجاه و هفت
📌 طرفداران امام را افراطی میخواندند
از روز هفدهم شهریور سال ۱۳۵۷ خاطرهای در ذهن دارم. قبل از آنکه این حادثهی خونبار در تهران اتّفاق بیفتد، سیاست رژیم ستمشاهی بهدنبال این بود که مبارزان و به تبع آن ملّت ایران را، به تندرو و کندرو، افراطی و معتدل تقسیم کند. این، نکتهی خیلی قابل توجّهی است که امروز مثل آیینهای، همهی عبرتها را به ما درس میدهد.
کسی که روزنامههای آنوقت و اظهارات مسئولان رژیم ستمشاهی را مطالعه میکرد، میفهمید که اینها میخواهند کسانی را که در مقابل آنها هستند و مبارزه میکنند، از هم جدا کنند. عدّهای را که طرفداران و علاقهمندان مخلص امام بودند و راه امام را علناً اظهار میکردند، بهعنوان تندرو و افراطی و متعصّب معرفی میکردند. در مقابل اینها هم، بعضی از کسانی را که علاقهمند به مبارزه بودند، ولی خیلی جدّی در آن راه نبودند، یا جدّی بودند، ولی دستگاه آنطور خیال میکرد اینها جدّیّتی ندارند، بهعنوان افرادی که معتدلند و با اینها میشود مذاکره و صحبت کرد، معرّفی میکردند. من در آن روز این احساس خطر را کردم. آن زمان من در جیرفت تبعید بودم. شاید روز چهاردهم یا پانزدهم شهریور بود. به یکی از آقایان معروف که در قم بود، نامهای نوشتم و این سیاست رژیم را برای آن آقا تشریح کردم و گفتم اینها با این تدبیرِ خباثتآمیز میخواهند بهانهای برای سختگیری بر مخلصان و عشّاق امام بزرگوار به دست آورند و شما را بدون اینکه خودتان بخواهید، در مقابل آنها قرار دهند. این نامه را نوشته بودم؛ امّا هنوز نفرستاده بودم. روز شنبه هجدهم شهریور بود که رادیو و روزنامهها، خبر کشتار هفدهم شهریور را پخش کردند. فردای آن روز، ما در جیرفت از این قضیّه مطّلع شدیم. من برداشتم در حاشیهی آن نامه برای آن آقا نوشتم که: «باش تا صبح دولتش بدمد، کاین هنوز از نتایج سحر است». آن نامه را بهوسیلهی مسافر، برای آن آقای محترم فرستادم. آنها شروع کردند سختگیریها را علیه مبارزان و انقلابیّون حقیقی راه انداختن که نمونهاش کشتار هفدهم شهریور بود.
بیانات در دیدار جمعی از پرستاران ۱۳۷۶/۰۶/۱
🆔 https://eitaa.com/eslamesyasi
هدایت شده از عبدالحسین خسروپناه
جنگ شناختی۱محرم۹۹ثارالله بوشهر.mp3
20.04M
#بشنوید
🎙سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین دکتر خسروپناه با عنوان: جنگ شناختی
📍شب اول محرم۹۹
حسینیه ثارالله بوشهر
🆔 @khosropanah_ir
Gharbzadegi_Alahmad_(www.IraniData.com).pdf
5.75M
📖 نسخه PDF کتاب "غرب زدگی"
✅ اثر ماندگار و افشاگرانه نویسنده مردمی و متعهد، مرحوم سید جلال آل احمد
✳️ https://eitaa.com/eslamesyasi
1_209961472.pdf
15.06M
📖 نسخه PDF کتاب "در خدمت و خیانت روشنفکران"
✅ اثر ماندگار و افشاگرانه نویسنده مردمی و متعهد، مرحوم سید جلال آل احمد
✳️ https://eitaa.com/eslamesyasi
گفتگو با فرهیختگان.pdf
1.09M
⭕️ تقبیح مناسک یک جنگ شناختی است
استاد عبدالحسین خسروپناه در گفتکوی فرهیختگان
🆔 @khosropanah_ir
هدایت شده از خبرگزاری فارس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 موشنگرافیک| سختترین امتحان شهیدی که رتبه یک کنکور تجربی سال ۶۴ بود
@Farsna
nashriye_khane_bidari.pdf
2.07M
┈┅ ❁❁ ┅┈
🔺دانلود ویژهنامه| پایداری تا پای دار
🔰 درباره شهید عاشورا نوای شیعه، آیت الله حاج شیخ فضل الله نوری (ره)
حاوی مطالب گوناگون همچون:
▪️با انحراف مشروطه، مشروعه بر دار رفت؛
▪️نظرات بزرگان درباره شیخ شهید؛
▪️عوامل اختلاف سیاسی علما درباره مشروطیت؛
▪️بررسی آثار استاد ابوالحسنی (منذر) درباره مشروطه؛
▪️بررسی تطبیقی مشروطه تهران، نجف و اصفهان با مکتب مشروعه خواهی شیخ شهید
📖 با آثاری از دکتر موسی نجفی، دکتر جوادزاده، دکتر نعیمیان و...
کاری از: خانه بیداری اسلامی
🆔 اندیشکده استاد منذر (ره)
🌐 eitaa.com/monzer_ir
🌸🌸🌸
🆔 https://eitaa.com/eslamesyasi
📚 با كتابهای دفاع مقدّس بیشتر آشنا شویم:
🔷مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس بر آن شده است تا فایل پی.دی.اف (PDF) 130 عنوان از کتابهای خود را بهصورت رایگان در اختیار مردم بزرگوار کشور قرار دهد.
🔶این کتابها شامل کتابهای پژوهشی هستند که در حوزههای تاریخ شفاهی فرماندهان در دوران دفاع مقدس، روزشمارها، اطلسها، کتب نبردی، مطالعات اجتماعی و آثار ترجمهای میباشند.
✔️علاقهمندان میتوانند برای دریافت این آثار به تارنمای مرکز به آدرس
http://www.defamoghaddas.ir/portal/page/54
مراجعه نمایند.
https://eitaa.com/eslamesyasi
هدایت شده از ابوالفضل ساجدی
📚 #نشريات، #كتابها، #پايان_نامه ها، #سايتهاي_مهم و #بانكهاي_اطلاعاتي براي پژوهشگران
🔸در شرایط کرونایی، پویشی شکل گرفته برای پژوهشگران و کسانی که مشغول نوشتن پژوهش و یا پایاننامه هستند.
اما ظاهراً محدودیت زمانی هم دارد.
📌#سایتهای مهم و ضروری برای دانشجویان و #پژوهشگران:👇
1. ieeexplore.ieee.org
2. acm.org
3. link.springer.com
4. wiley.com
5. sciencedirect.com
6. acs.org
7. aiaa.org
8. aip.org
9. ajpe.org
10. aps.org
11. ascelibrary.org
12. asm.org
13. asme.org
14. bioone.org
15. birpublications.org
16. bmj.com
18. emeraldinsight.com
19. geoscienceworld.org
20. icevirtuallibrary.com
21. informahealthcare.com
22. informs.org
23. ingentaconnect.com
24. iop.org
25. jamanetwork.com
26. joponline.org
27. jstor.org
28. mitpressjournals.org
29. nature.com
30. nrcresearchpress.com
31. oxfordjournals.org
32. royalsocietypublishing.org
33. rsc.org
34. rubberchemtechnol.org
35. sagepub.com
36. scientific.net
37. spiedigitallibrary.org
38. springermaterials.com
39. tandfonline.com
40. theiet.org
💠سایتهایی جهت دانلود رایگان کتاب
🔺www.ketabnak.com
🔺www.urbanity.ir
🔺www.98ia.com
🔺www.takbook.com
🔺www.irpdf.com
🔺www.parsbook.org
🔺www.irebooks.com
🔺www.farsibooks.ir
🔺www.ketabesabz.com
🔺www.readbook.ir
💠سایتهای مهم علمی-پژوهشی
🔺www.digitallibraryplus.com
🔺www.daneshyar.net
💠بانکهای اطلاعاتی
🔺www.umi.com/pqdauto
🔺www.search.ebscohost.com
🔺www.sciencedirect.com
🔺www.emeraldinsight.com
🔺www.online.sagepub.com
🔺www.springerlink.com
🔺www.scopus.com
🔺http://apps.isiknowledge.com
🔺www.anjoman.urbanity.ir
💠پایاننامههای داخلی و خارجی
🔺www.irandoc.ac.ir
🔺www.urbanity.ir
🔺www.umi.com/pgdauto
🔺www.mhrn.net
🔺www.theses.org
💠مقالات فارسی
🔺www.urbanity.ir
🔺www.shahrsaz.ir
🔺www.magiran.com
🔺www.civilica.com
🔺www.sid.ir
💠کتابخانه ملی ایران، آمریکا و انگلیس
🔺www.nlai.ir
🔺www.loc.gov
🔺www.bl.uk
💠دسترسی آزاد روانشناسی و آموزش و پرورش:
🔺http://eric.ed.gov
💠اطلاعات عمومی کشورها:
🔺www.worldatlas.com
💠مقالات رایگان کتابداری و اطلاع رسانی:
🔺www.infolibrarian.com
💠آرشیو مقالات از سال ۱۹۹۸
🔺www.findarticles.com
💠کتابخانه الکترونیک
🔺www.digital.library.upenn.edu/books
💠رایانه و بانکهای اطلاعاتی فارسی:
🔺www.srco.ir
💠دانشنامه آزاد اینترنتی:
🔺www.wikipedia.org
💠دسترسي به متن
کامل پاياننامههای 435 دانشگاه از 24 کشور اروپايي:
🔻http://www.dart-europe.eu/basic-search.php
💠دسترسي رايگان به بانک مقالات دانشگاه کاليفرنيا:
🔺http://escholarship.org/
💠دسترسي رايگان به بانک مقالات
دانشگاه TENNESSEE:
🔺http://www.lib.utk.edu:90/cgi-perl/dbBro...i?help=148
💠دسترسي رايگان به 1,550,632 مقاله دانشگاهي:
🔺http://www.oalib.com/
💠دسترسي به پاياننامههای الکترونيکي دانشگاه ناتينگهام:
🔺http://etheses.nottingham.ac.uk/
💠دسترسي رايگان به کتاب ها و ژورنال
هاي سايت In Tech:
🔺http://www.intechopen.com/
💠دسترسي رايگان به مقالات علمي، دانشگاه McGill:
🔺http://digitool.library.mcgill.ca/R
💠دسترسي رايگان به مقالات علمي، مقالات 1753 ژورنال- دانشگاه استنفورد:
🔺http://highwire.stanford.edu/
💠دسترسي به مقالات و متون علمي
پايگاه Proceeding of the National Academy of Sciences ايالت متحده آمريکا:
🔺http://www.pnas.org
کانال ابوالفضل ساجدی
🆔 @sajedi_ir
🔸ارتباط با ادمین کانال👇
@mohamad_admin
✅ سردار کوثری:بعضی خودفروختهها مثل اکبرگنجی دنبال تخریب سپاه بودند
〽️ سردار کوثری اکبر گنجی را فردی خودفروخته توصیف کرد و گفت: وی یک روز هم توی جنگ نیامد و فقط دو به هم زنی می کرد. سال 65 از وزارت ارشاد نامه ماموریت گرفت بعد هم به عنوان رایزن فرهنگی از طرف ارشاد به ترکیه رفت و آنجا هم به دلایل کارهایی که کرد دستگیر و زندانی شد بعد هم که در سالهای بعد به آمریکا پناهنده شد.
💢 به گزارش خبرگزاری فارس و به نقل از قدس آنلاین، انتشار یک فایل صوتی توسط بی بی سی درباره یک جلسه تقریبا محرمانه از فرماندهان سپاه در دوران دفاع مقدس، اگرچه در ابتدا برخی توجهات را به خود معطوف داشت و عده ای را به این شک انداخت که فرماندهان سپاه در آن زمان دچار اختلافات جدی بودهاند اما طولی نکشید که با روشن شدن ابعاد این موضوع، دریچه جدیدی به دوران دفاع مقدس کشوده شد که خود زاویهای جدید را برای دیدن فرهنگ دفاع مقدس پدید آورد.
بی بی سی این فایل را به نام کودتای خزنده در سپاه منتشر کرد اما اکنون فرماندهان سپاه می گویند نه تنها هیچ کودتایی درکار نبود بلکه اینگونه جلسات یک رسم معمول بین رده های فرماندهی و حتی مراتب پایین تر بود که در آن به صورت اقناعی با رده ها برخورد می شد تا در هنگام جنگ با شک و تردید به جبهه ایجاد شده نگاه نکرده و با اطمینان از زوایای طرح ها و حرکت ها مطلع باشند.
محمد اسماعیل کوثری که خود از فرماندهان وقت سپاه بوده و به گفته خودش در تمام این جلسات حضور داشته معقتد است: انتشار این فایل نشان می دهد سپاه تا چه اندازه با حریت و آزادگی با نیروهایش برخورد می کرد و تمام توان خود را به کار می بست که با شیوه اقناع و گفت و گو، ردههای مختلف فرماندهی و نیروها را توجیه و آماده نبرد کند. این شیوه اکنون و هم کم و بیش ادامه دارد و شیوه مدیریت در سپاه با ارتش های دیگر نقاط جهان متفاوت است و همین باعث شده است که این نهاد مقدس تا این حد به موفقیت های گوناگون دست پیدا کرده و پیروزی های بزرگ به دست آورد.
آنچه در ادامه می خوانید حاصل گفت و گوی قدس آنلاین با این فرمانده دوران دفاع مقدس درباره اتفاقات آن روزها و ادعای بی بی سی است.
اقای کوثری، هر سال در آستانه هفته دفاع مقدس، رسانه های غربی و به خصوص بی بی سی با برنامه ریزی که از قبل انجام می دهند می کوشند با ساخت برنامه های تلویزیونی و ایجاد شبهات مختلف، نگاه مردم کشورمان را به دوران دفاع مقدس تغییر دهند و جالب است که این کارها اکثرا در این ایام که توجهات بیشتری به این سمت وجود دارد تولید و پخش می شوند. شما هم احتمالا برنامه مورد اشاره را دیده اید یا این که درباره آن شنیده اید. نظرتان در این خصوص چیست؟ آیا واقعا بین فرماندهان سپاه اختلافات جدی وجود داشت و انتقاداتی که مطرح می شود درست است؟
آنچه بی بی سی پخش کرد چیز عجیبی نبود چرا که روند ماموریت های سپاه اقناعی بود و لذا فرماندهان در همه جا با بچه ها چنین برخوردهایی داشتند و پاسخگو بودند. سپاه مثل برخی تشکیلات دیگر نبود که فرمانده بگوید بدون چون و چرا باید به دستور عمل کنید و اقدام کنید.
لذا این نوار هم که منتشر شده اینگونه نبود که خیلی اتفاق خاصی باشد. شاید هم این نوار توسط اکبر گنجی در اختیار بی بی سی قرار گرفته که خودش خودفروخته بود و الان هم آمریکاست.
شما ببینید در این نوار فرمانده کل چگونه به سوالات بچه ها پاسخ می دهد و خیلی هم راحت با آنها برخورد می کند و بعد از این هم که حضرت امام توسط نماینده خودشان شهید محلاتی در پادگان ولی عصر آن پیام را دادند خیلی از بچه ها رفتند در عملیات بدر شرکت کردند و شهید و زخمی هم شدند. حالا بی بی سی فکر می کند بعد از 37 سال یک چیز خیلی برجسته ای پیدا کرده است درصورتی که این مساله در همان موقع هم یک مساله داخلی بین فرماندهی و نیروها بود.
سوالات هم مختلف بود، بعضی ها می گفتند چرا همیشه از جنوب عملیات می کنید چرا از غرب حمله نمی کنیم؟ فرمانده هم توضیح می داد که درست است از غرب به بغداد نزدیک تریم ولی توان عملیاتی ما در جنوب بیشتر است و در غرب در آن مقطع زمانی توان و تجهیزات کافی وجود نداشت.
جالب اینکه برخی از رزمنده ها که در این جلسه اعتراض داشتند بعد از آن صحبتها، به عملیات های مختلف اعزام شدند و شهدایی مثل بهمنی رستگار را داشتیم. اینها اگر ولایت و نظام را قبول نداشتند حتما حرف گوش نمی کردند و اصلا به خط اعزام نمی شدند. اینها مشکل اساسی نداشتند بلکه سوالات تاکتیکی داشند که طرح می کردند و پاسخ هم می گرفتند.
اما بعضیهاشون هم مثل اکبر گنجی اصلا خودفروخته بودند، یک روز هم توی جنگ نیامدند و فقط دو به هم زنی می کردند. همین اکبر گنجی سال 65 از وزارت ارشاد نامه ماموریت گرفت بعد هم به عنوان رایزن فرهنگی از طرف ارشاد به ترکیه رفت و آنجا هم به دلایل کارهایی که کرد دستگیر و زندانی شد بعد هم که در سالهای بعد به آمریکا پناهنده شد.
اختلاف نظر اما بود به هر حال خیلی چیزها درباره سپاه هنوز هم درست پرداخت نشده است.مثلا کل سپاه تا 11 سال بیمه نبود و حقوق آنچنانی نداشت. اما اینها نمی دانند و فکر می کنند با انتشار چنین فایل صوتی می توانند بین بچه ها اختلاف ایجاد کرده یا فرماندهی جنگ در آن مقطع را تضعیف کرده و زیر سوال ببرند
من یادم هست در برخی عملیات ها، بچه ها به فرمانده می گفتند ما این روش را قبول نداریم و بهتر است به فلان روش عمل شود و نظرشان را آزادانه و با حریت می گفتند. فرمانده هم می شنید و نظرات بررسی می شد و تصمیم نهایی با اقناع و همراهی گرفته میشد.
گویا حرف مهدی هاشمی و بیت آقای منتظری هم در آن مقطع مطرح بود؟
بله برخی اتفاقات دست مهدی هاشمی و هادی و نفوذی های دیگر بود. شاید هم همینها این فایل ها را منتقل کرده اند یا امثال اکبرگنجی که خودفروخته هستند ولی درکل خیلی چیز عجیبی کشف نکرده اند. الان هم فرمانده نیروهایش را جمع می کند و با توجیه و توضیح و اقناع کار را پیش می برد و همین مساله باعث می شود بچه ها با دل و جان حرکت کنند و ماموریت را انجام دهند.
شما در آن جلسه ای که نوارش منتشر شد یا جلسات مشابه حضور نداشتید؟
من در همه جلسات بودم. در تمام آنها بودم چون آن زمان من در سپاه تهران بودم
روح جلسات بیشتر تخریب و دلخوری بود یا پیشنهاد و انتقاد؟
برخی ها مثل اکبر گنجی و چند نفر محدود دیگر که با سازمان مجاهدین و بیت آقای منتظری ارتباط داشتند، حالت تخریب داشتند اما اکثر قریب به اتفاق حاضرین در جلسه صحبتهای اصلاحی داشتند و فرماندهی هم آمد حرفشان را گوش داد و صحبت کردند و ماجرا تمام شد.
صحبت فرماندهی مهدی هاشمی هم بود؟ آیا این دلیل آن تخریب ها نبود؟
خود مهدی هاشمی مسئول نهضت های سپاه بود اما به دلیل تخلفات متعددی که داشت اخراج شد خب اینها بر علیه سپاه کار می کردند و از همان موقع دست به اقداماتی می زدند و کسانی را تحریک می کردند که اقداماتی را انجام دهند ولی وقتی پیام حضرت امام منتشر شد دیگر موضوع خاتمه یافت
گویا این فایل قبلا هم منتشر شده بود و مورد عجیبی نبود؟
اصلش این بود که فرماندهی تاکید کرده بود که فایل بیرون نرود اما آنقدر هم ماجرا محرمانه نبود که از اسناد خاص محسوب بشود. به هرحال ممکن بود ضبط شود. کسی را هم نمی گشتند که ضبط نکند لذا امکان انتشار آن وجود داشت
بحث جابه جایی سپاه به غرب هم توسط برخی مطرح شد و گفتند بدون اجازه سپاه ماموریت های خود را به غرب منتقل کرده است. آیا از این مباحث هم مطلع هستید؟
ببینید بدون مجوز که نمی شود آن همه نیرو را جابه جا کرد. مگر بدون اجازه آقای هاشمی که نماینده امام راحل در جنگ بود میشد سپاه را جابه جا کرد؟ سپاه یا ارتش پیشنهاد خود را به ستاد عالی جنگ می دادند و بعد از تصویب ابلاغ می شده و در نهایت آنها اجرا می کردند
این که دقیقا در آستانه هفته دفاع مقدس این فضاسازی ها انجام می شود به چه دلیل است؟
عظمت کار در دفاع مقدس که زده همه دشمنان را که علیه ما اتحاد کرده بودند شکست داده باعث شده که بی بی سی و مثل اینها به دست و پا بیافتند تا بلکه موضوع کم اهمیت یا مساله دار شود که به نسل های بعدی درست منتقل نشده و الگو نشود در حالی که همین کارشان باعث شفاف سازی و گرامیداشت بیشتر یاد شهدا و دفاع مقدس می شود
در زمان در هیچ کشوری شما نمی توانید پیدا کنید که نیروهای مسلحش در این سطح انتقادات را طرح کرده و باهم به گفت و گو بپردازند. این نشان دهنده عظمت و منش اسلامی و پیش رونده سپاه است. اتفاقا با انتشار این فایل مردم متوجه شدند که سپاه چطور توام با یک رفتار منظم و نظامی رفتار اقناعی و توجیهی هم داشت و فرماندهانش با دل و جان ماموریت ها را انجام می دادند و چقدر دلسوزی در سپاه وجود داشت. فرمانده کل سپاه با آغوش باز از منتقدان پذیرایی کرد و جلسات اقناعی دیگری با برخی از این بچه ها جداگانه هم برگزار شد و بچه ها در سپاه تهران هم مطلع بودند و چیز پنهانی و تهدید و تخریبی نبود.
http://fna.ir/f01olm
🆔 https://eitaa.com/eslamesyasi
آن شهر حلبچه بود، حلبچه را هم عراق خودش بمباران و ویران کرد که بگوید از این خبرها نیست و باید با همین شرایط پای قطعنامه بیایید. ما به محض اینکه قطعنامه را پذیرفتیم، عراق شروع کرد به پیشروی در داخل کشور ما.عقلانیت نظامی به صدام هم حکم میکرد که برای مذاکرات آتی، به یک اهرم فشار احتیاج دارد. او دوباره میخواست خرمشهر را بگیرد که نتوانست و به ناچار پشت مرزهای بینالمللی متوقف شدیم. البته دوهزار کیلومتر هم دست عراق بود که دیگر آنها با مذاکره سیاسی آزاد میشد.
آنها هم آزاد شد؟
بله. صدام قبل از اینکه به کویت حمله کند همه اراضی ما را پس داد، آنها همه اسرا را پس دادند و همه اراضی اشغال شده را آزاد کرده و معاهده الجزایر را پذیرفتند، درنهایت بین ما و صدام هرچه اتفاق افتاد، اصلا ربطی به قطعنامه نداشت.
صمدی، پژوهشگر حوزه دفاع مقدس:
عملیات بیتالمقدس برای بازپسگیری خرمشهر طراحی شد نه اتمام جنگ
عملیات بیتالمقدس برای بازپسگیری یکی از شهرهای اشغالی طراحی شد نه برای اتمام جنگ و از اول بنا و قرار این نبود که جنگ پس از خرمشهر خاتمه یابد که برخی مطالبه کنند که چرا جنگ ادامه پیدا کرده است.
به گزارش «فرهیختگان»، محمدعلی صمدی، پژوهشگر حوزه دفاع مقدس در گفتوگو با «فرهیختگان» به تشریح راهبرد عقلانی جنگ پس از فتح خرمشهر و پذیرش قطعنامه پرداخت که مشروح این گفتوگو در ادامه آمده است.
رهبر انقلاب در بحث عقلانیت هشتسال دفاع مقدس نکاتی را مطرح کردند، با توجه به اینکه ما دو نقطهعطف در جنگ داریم که یکی از آنها ادامه جنگ بعد از شکستن حصر خرمشهر و دیگری پذیرش قطعنامه بود، در این موارد تحلیل شما از موضوع عقلانیت چیست؟
درباره چرایی جنگ پس از فتح خرمشهر، یک سوال غلط و انحرافی مطرح شده است که چرا بعد از فتح خرمشهر ما جنگ را ادامه دادیم؟ اصل ماجرا این است که چه کسی گفته و براساس کدام عقلانیت ما بعد از فتح خرمشهر باید جنگ را متوقف میکردیم؟
آیا ما جایی این نکته را تعهد داده بودیم؟ یا کسی مثلا قبل از عملیات بیتالمقدس ادعا کرده بود که این آخرین عملیات ماست؟ هیچکجا چنین چیزی مطرح نشده بود. بحث همیشه بیرون راندن و تنبیه متجاوز بود. لذا این سوال به غلط با اغراض سیاسی مطرح شده است.
عملیات بیتالمقدس برای بازپسگیری خرمشهر طراحی شد نه اتمام جنگ
درباره طراحی و چرایی عملیات بیتالمقدس که به فتح خرمشهر منجر شد، توضیح دهید.
عملیات بیتالمقدس برای بازپسگیری یکی از شهرهای اشغالی طراحی شد نه برای اتمام جنگ و از اول بنا و قرار این نبود که جنگ پس از خرمشهر خاتمه یابد که برخی مطالبه کنند که چرا جنگ ادامه پیدا کرده است؟ ماشین نظامی کشور سلسله عملیاتهایی را با دو هدف طراحی کرده و به تصویب شورای عالی دفاع رسانده بود: اول آزادسازی مناطق اشغالی و عقبراندن دشمن به مرزهای بینالمللی و دوم به دست آوردن اهرم فشار جهت مذاکرات بعد از جنگ. این دقیقا یک هدفگذاری مبتنیبر رفتار عقلانی و اصول پذیرفتهشده نظامی و سیاسی است و هیچ عقل سالمی نمیتواند به آن ایرادی بگیرد. اساسا باید پرسید این سوال سربرآورده که خرمشهر ما را به این دو اصل رسانده است؟ خرمشهر که آزاد شد نه ما به مرزهای بینالمللی رسیده بودیم، نه جایی برای اعمال فشار بر عراق داشتیم و طبیعتا جنگ باید ادامه پیدا میکرد. این حکم عقل بود.
این شبهه را اولینبار در زمان جنگ چه کسی مطرح کرد؟
اولین بار نهضت آزادی در همان زمان جنگ مطرح کرد، کسی هم خیلی وارد مناقشه با آنها نشد چون استدلال درستی نداشتند. روی چه حسابی باید به دشمن اعلام میکردیم که خیالت راحت. ما شهرمان را گرفتیم و دیگر کاری با تو نداریم؟ کدام عقل سالمی این را میپذیرد؟ بعد از عملیات فتح خرمشهر، فاصله ما با ارتش دشمن حداکثر یککیلومتر بود.
تمام شهرهای مرزی ما در برد توپخانه معمولی عراق بود درحالی که نزدیکترین شهر عراقی با ما 17کیلومتر فاصله داشت. دیگر اینکه ارتش عراق آسیب جدی ندیده بود، بعثیها سه سپاه داشتند و صرفا یکی از آن سه سپاه آسیبهای جدی دیده بود و دو سپاهش دستنخورده بودند. بازسازی این خسارت برای عراق کاری نداشت. بعدها هم قدرت بازسازی عراق را به چشم دیدیم. اینها در ابتدای جنگ با سه سپاه جنگ را آغاز کرد اما در آخر جنگ نزدیک به 10سپاه داشت. یعنی بهراحتی توانایی بازسازی داشت. اما بازهم از همه مهمتر توجه به این نکته است که عملیات بیتالمقدس یک عملیات ناقص بود و این مسائل در مباحث نظامی طبیعی است. عملیات کامل به عملیاتی میگویند که شما بتوانید به یک خط پدافندی قابل دفاع برسید. در بیتالمقدس اصلا به چنین نقطهای نرسیده بودیم. اولین حد قابل دفاع ما، ساحل شطالعرب بود. بین خط اول ما و ساحل شطالعرب، یک فضای خالی غیرقابل دفاع وجود داشت که تهدیدی جدی بود.
طبق طرح اولیه عملیات بیتالمقدس، ما فکر میکردیم خرمشهر را فتح کنیم
اصلا بگذارید بگویم که طبق طرح نهایی عملیات بیتالمقدس، ما فکر نمیکردیم خرمشهر را بشود مستقیما آزاد کرد و از همین بابت قرار بود خرمشهر را دور بزنیم و بصره را بگیریم، یعنی خودمان را به حاشیه شطالعرب برسانیم که در این صورت بصره سقوط میکرد و وقتی بصره را میگرفتیم خرمشهر خودبهخود آزاد میشد، اما عراق فهمید قضیه چیست و خرمشهر را یک مقدار سست گرفت، البته بنای پس دادن نداشت فقط یک مقدار سست گرفت که بتواند بصره را محکم نگه دارد. به این ترتیب خرمشهر آزاد شد و بصره ماند. بعد ما سر صبر ایستادیم و خستگیهایمان را بیرون کردیم و جشن پیروزی گرفتیم و هلهله و شادی و تبریک و سپس بهسراغ ادامه عملیات رفتیم. شاید همین جشنهای پرسر و صدا بود که این توهم را دامن زد که لابد جنگ تمام شده است.
عملیات رمضان در واقعیت ادامه عملیات بیتالمقدس بود اما نتیجه نگرفتیم. چون دیگر عراق دیگر حواسش را جمع کرده و زمینهای اطراف بصره را به مسلحترین اراضی دنیا تبدیل کرده بود. از این به بعد ما هر عملیاتی کردیم، برای تکمیل بیتالمقدس بود، والفجر مقدماتی، خیبر و بدر و... همه برای رسیدن به هدفی بود که در عملیات بیتالمقدس ناقص مانده بود.
ما بنا نداشتیم جنگ هشتسال طول بکشد، هر سال میگفتیم این عملیات آخر است. هر سال تاکتیک جدیدی را امتحان میکردیم که به همان دو اصلی که اول صحبتها گفتم برسیم.
عراق در اواخر جنگ به یک هیولای نظامی تبدیل شده بود
پس این عملیاتها تا قطعنامه سال 67 ادامه داشت، در آن زمان چگونه به این قطعیت برای پذیرش رسیدیم؟
بله، دیگر در آن مقطع همه دنیا به حمایت صدام آمدند و ارتش بعث به یک هیولای نظامی تبدیل شد. متحدان صدام هم از شکست قطعی ایران ناامید شده بودند و هم از تغذیه این غول بیشاخ و دم خسته. رسما میخواستند یکجوری کار تمام شود که آبرویشان نرود.
دنیا در مقابل اخبار جنگ بیحس شده و صدام محبوبیت پیدا کرده بود
لذا سال 67 دیگر زمان ادامه جنگ نبود، مخصوصا پس از هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری که همه دنیا درمقابل این اتفاق سکوت کرد، قوه عاقله نظام به این نتیجه رسید که دنیا کاملا درمقابل اخبار جنگ بیحس شده و از طرف دیگر صدام هم محبوبیت پیدا کرده است.
صدام سال 67 تبدیل به چهره سلبریتی سیاسی خاورمیانه در رسانههای غربی شده بود
ظریف یکجا در مجامع غربی گفته بود صدام زمانی شخصیت خوب شما بود، این را درست میگویند و مبالغه نکرده است، صدام در سال 67 در رسانههای غربی تبدیل به چهره سلبریتی سیاسی خاورمیانه شده بود، یعنی هرچه میگفت باور میکردند و هرکسی هم مقابلش قرار داشت باورش نمیکردند.
ما هروقت عملیات میکردیم، بعد میرفتیم ببینیم حالا چه کسی پای میز مذاکره میآید درحالی که سال 67 دیدیم که دیگر این خبرها نیست و کسی پایکار نمیآید. اگر ضعف نشان بدهیم، همه به حساب قدرت صدام خواهند گذاشت و فشارها بیشتر خواهد شد. از طرفی میدیدیم تلاش ما هم نادیده گرفته میشود. شرایط اقتصادی هم بد بود ولی علت اصلی بهنظر من تنگنای اقتصادی نبود. فهمیدیم تلاشها در جبهه، قابل تکمیل در عرصه جهانی نیست.
کشورها با طمع و ولع برای عراق دلالی اسلحه میکردند
صدام با مجموعهای قدرتمند از شبکههای اقتصادی کار خود را پیش میبرد، قیمت نفت در همه دنیا به پایینترین حدش رسیده بود. همه تشنه دلار بودند. از آن طرف هم کویت و عربستان تولید نفتشان را بالا برده بودند و بیحساب در جیب عراق دلار میریختند. به این ترتیب بازار اسلحه داغ شده بود و همه گرگهای گرسنه دلار، با دیدن جیبهای پرپول عراق که برای اسلحه هر مبلغی را میپرداخت، آب از لب و لوچهشان سرازیر شده بود. معاملههای کلان بهصورت میلیاردی صورت میگرفت و برای کشورهای درمانده از پایین آمدن درآمد نفت، واقعا نقطه امید بود. بنابراین ما دیدیم که دیگر ادامه دادن جنگ در این فضا فایدهای ندارد و عملیاتها، اگرهم توان انجامش را داشته باشیم، قابل پیگیری نیست.
ما هیچوقت قصد نداشتیم قطعنامه سازمانملل را نپذیریم
یعنی پذیرش قطعنامه نیز در بستر عقلانیت رخ داد؟
اینهم یک فرض و گفته غلطی است که ما قطعنامه را نپذیرفتیم. اصلا شدنی نبود. ما هیچوقت قصد نداشتیم قطعنامه سازمانملل را نپذیریم، اصلا این امکان وجود ندارد؛ شما حداکثر میتوانید به آن بیتوجهی کنید و ملتزم نباشید، وقتی قطعنامه صادر میشود یعنی تمام کشورها طرف آن هستند و فقط شما نیستید، مگر اینکه وتو شود. سه حالت دارد؛ یا مثل دهها قطعنامه که درمورد رژیم صهیونیستی دادند و وتو شد، باطل شود، یا مثل رژیم صهیونیستی که به تمام قطعنامههای وتو نشده بیتوجهی میکند. این رژیم الان چهار یا پنج قطعنامه وتونشده سنگین در کارنامهاش دارد، ولی یک بندش را اجرا نمیکند، حالت سوم هم که پذیرش قطعنامه و التزام به آن است. اصلا بنا نیست شما بپذیرید یا نپذیرید چراکه این قطعنامه برای تمام دنیاست. جایی هم ثبت نشده که ما قطعنامه را قبول نکردیم، ما فقط اعلام کردیم باید اولویت بندهایش عوض شود که کسی زیر بار نرفت. از زمان تصویب قطعنامه که تیرماه سال 66 بود تا قبول و امضای قطعنامه یکسال طول کشید. قطعنامه که اعلام شد صدام فردای آن روز اعلام کرد من ملتزم به قطعنامه هستم ولی یکطرفه نمیشد و ما هم باید اعلام میکردیم که ملتزم به قطعنامه هستیم. ما گفتیم باید جای این بندها عوض شود تا ما ملتزم به قطعنامه شویم که انجام نشد. این یعنی دستمان برای مذاکرات به هیچکجا بند نبود. دوباره حساب کردیم میرویم یک شهرشان را میگیریم، اهرم فشار میشود که شرایط ما را لحاظ کنند.
کدام شهر بود؟
💢مسعود رضایی تشریح کرد
5 دلیل برای تداوم جنگ پس از فتح خرمشهر
کارشناس تاریخ معاصر با اشاره به عملیات بیتالمقدس در خرداد 61 گفت: «پس از این عملیات تحلیل و جمعبندی کشور این بود که اینجا به هیچعنوان نقطه پایانی جنگ نیست و اگر در این نقطه جنگ را متوقف کنیم، به احتمال فراوان مساله پایان نخواهد یافت.»
به گزارش «فرهیختگان»، مسعود رضایی، کارشناس تاریخ معاصر در گفتوگو با «فرهیختگان» چرایی ادامه جنگ پس از بازپسگیری خرمشهر را بررسی کرد. وی در ابتدای این گفتوگو با اشاره به عملیات بیتالمقدس در خرداد 61 گفت: «پس از این عملیات تحلیل و جمعبندی کشور این بود که اینجا به هیچعنوان نقطه پایانی جنگ نیست و اگر در این نقطه جنگ را متوقف کنیم، به احتمال فراوان مساله پایان نخواهد یافت.»
وی با برشمردن دلایل مسئولان وقت کشور برای این استدلال گفت: «اولین دلیل این بود که پس از فتح خرمشهر ارتش بعثی هنوز از همان امکانات اولیه جنگ برخوردار بود و اینطور نبود که ما با عملیات بیتالمقدس توانسته باشیم سیستم و ساختار ارتش عراق را از بین ببریم یا آن را تضعیف جدی کنیم. یعنی تحلیلها از توانمندی آنها حکایت داشت، هرچند در یک جبهه ضربه سختی خورده و عقب نشسته بودند. نکته دوم این بود که این ارتش همچنان از حمایت کامل غربیها و شرقیها برخوردار بود. قدرتهای سلطهگر غربی و شرقی هر دو در حمایت از عراق درحال تلاش و فعالیت بودند، یعنی برخلاف اینکه این دو مجموعه کشور در زمینههای مختلف با هم اختلاف داشتند، در یک نقطه که مخالفت با انقلاب اسلامی بود به توافق رسیده بودند. فرانسه بهصورت عمده و بعد آلمان و انگلیس بهاضافه کشورهای مرتجع عربی همگی عراق را حمایت میکردند.»
رضایی سومین علت را روحیه صدام دانست و گفت: «نکته مهم در این زمینه این بود که فردی بهنام صدامحسین در عراق حاکم است که همچنان انگیزه تهاجم دارد و ممکن است پس از این شکست با انگیزه بیشتر دوباره به ایران یورش ببرد. باید به این دقت کرد که یکبار او حمله کرده و سپس عقب نشسته بود و قاعدتا باید برای مدیریت افکار عمومی پاسخی برای مردم خودش میداشت، بنابراین انگیزه حمله مجدد در او قوی بود و احتمال فراوان میدادیم با تجربه گرفتن از شکستهای قبلی و با فراهم آوردن امکانات و تجهیزات بیشتر مجددا به ما حمله کند. از اینرو مشخص بود که این صلح برفرض اینکه به نتیجه هم برسد، یک صلح پایدار نیست و درواقع یک صلح مسلح است؛ یعنی ما درمقابل خودمان همچنان ارتشی را داشتیم که با امکانات گسترده خود و با پشتیبانیهایی که میشد، هرلحظه امکان داشت دوباره به خاک ما حمله کند.»
این پژوهشگر تاریخ معاصر چهارمین علت تداوم جنگ پس از فتح خرمشهر را تلاش برای آزادسازی دیگر مناطق اشغالی توصیف کرد و گفت: «پس از عملیات بیتالمقدس مناطقی در جبهههای میانی ازجمله نفتشهر و قصرشیرین و... همچنان در اختیار عراق بود و تضمینی هم برای تخلیه این مناطق ازسوی عراق وجود نداشت. ما نمیتوانستیم ببینیم یک وجب از خاک ما در اختیار عراق است و از طرف دیگر هیچ تضمین و امکانی هم برای اعتماد به تخلیه مناطق وجود نداشت.»
رضایی افزود: «علاوهبر همه اینها ما به این نقطه رسیده بودیم که چنین ضربه بزرگی را به دشمن وارد کنیم. هر عقل سلیمی این تجویز را داشت که برای آزادسازی بقیه کشور و عقب راندن همیشگی دشمن باید تلاش بیشتری کرد و ضربه بعدی را به او وارد آورد.»
وی پنجمین دلیل را فقدان یک موضع بینالمللی ازجمله قطعنامههای سازمان ملل دانست و گفت: «علاوهبر همه اینها ما در سال 61 هنوز هیچ قطعنامه قابلقبول یا حتی نسبتا قابلقبول درباره جنگ با عراق در سازمان ملل نداشتیم. هیچچیز قابلاتکایی در فضای بینالمللی در سال 61 وجود نداشت. ما درطول این سالها جنگیدیم، عملیاتهای مختلفی انجام دادیم، فاو را گرفتیم، کربلای5 را در سال 65 انجام دادیم و ضربات زیادی به ارتش بعث عراق وارد کردیم و کار را به آنجایی رساندیم که شورای امنیت سازمان ملل بهسراغ تدوین قطعنامه598 در تیرماه سال66 رفت. این قطعنامه بهلحاظ محتوایی متفاوت از پیشنهادهای قبلی بود و باوجود اینکه همه آنچیزی که ما میخواستیم را در خود نداشت، اما بالاخره چیزی بود که میشد به آن اتکا کرد.»
رضایی در جمعبندی این بخش از سخنان خود گفت: «در سال 61 ما در شرایطی قرار داشتیم که باید این اطمینان را حاصل میکردیم که عراق دیگر بنایی برای تجاوز به ایران ندارد یا اینکه این رژیم و این ارتش آنقدر ضعیف شده که دیگر توانی برای حمله ندارد. مخصوصا اینکه این دشمن به هیچ قاعده، قانون، عرف و اخلاق دینی یا بینالمللی پایبند نیست و هرچه از دستش بربیاید، انجام میدهد. علاوهبر این اگر ما در آن موقع که در روند پیروزی و حملات قدرتمندانه بودیم، فریب این ندای صلحطلبی صدام را میخوردیم و بعد مانند آنچه در حمله به ما و سپس درخصوص کویت انجام داد، اتفاق میافتاد و ما بخشهایی از کشور را از دست میدادیم، آیا نسلهای بعدی یا حتی همان کسانی که مدافع پذیرش صلح بودند ما را موردمواخذه قرار نمیدادند و نمیگفتند چرا شما سادهلوحی کردید و به او فرصت تجدیدقوا و حملهمجدد به خودتان را دادید؟»
این پژوهشگر تاریخ معاصر در ادامه این گفتوگو و در پاسخ به این سوال که چرا در سال 67 باوجود اینکه عراق هم تجهیزات داشت و هم از حمایت خارجی برخوردار بود و هم صدام همچنان همان روحیه تجاوزگری خود را حفظ کرده بود، ما قطعنامه 598 را پذیرفتیم، گفت: «در سال 66 توان نظامی ما از آنچه در انتهای عملیات کربلای5 بود چیزی اضافه نشده بود، ولی درطول سال 66 همان کشورهایی که از آن یاد کردم، ارتش عراق را بهشدت تجهیز و تقویت کردند که شاید بشود گفت اواخر سال 66 ارتش آنها نهتنها همه خسارات را جبرانشده میدید که تجهیزاتی فراتر از قبل هم در اختیار داشت.»
وی اضافه کرد: «در سال 67 با چنین شرایطی که عرض کردم، حملات عراق با شدت بسیار زیاد به مواضع ما صورت گرفت؛ مواضعی که هیچ امکانی برای تقویت آنها نداشتیم. بهعلاوه اینکه بعثیها چراغسبز را از تمامی کشورهای قدرتمند جهانی برای استفاده از سلاحهای شیمیایی گرفته بودند که بهوفور از آنها در این عملیاتها استفاده کردند. برای مثال پیش از آغاز عملیات زمینی عراقیها در فاو، بهصورت خیلی وحشتناکی از تسلیحات شیمیایی در منطقه استفاده کردند و هیچکس هم در دنیا آنها را محکوم نکرد و خیالشان از این بابت راحت بود.»
رضایی با اشاره به اینکه قطعنامه 598 چند ویژگی مهم داشت که امکان پذیرش آن را برای ایران فراهم میآورد، گفت: «در این قطعنامه تاکید شده بود قوای دو طرف باید به مرزهای بینالمللی برگردند و این متفاوت از آن چیزی بود که در قطعنامهها یا پیشنهادات صلح قبلی ذکر شده بود، چراکه در آنها عمدتا آمده بود که آتشبس صورت گیرد و بعدا مذاکره برای بازگشت نیروها و... انجام شود. ایران همیشه و درطول این سالها میگفت چون ارتش عراق در خاک من است، نمیتوانم پیشنهاد آتشبس را بپذیرم و اگر این پیشنهادات را بپذیرم، ارتش بعث در کشور ما تثبیت خواهد شد. در قطعنامه آمده بود که بعد از بازگشت نیروها آتشبس برقرار شود و مرزها از جانب نیروهای حافظ صلح کنترل و حمایت شود. در یکی دیگر از بندهای این قطعنامه آمده بود هیاتی باید برای تشخیص متجاوز شکل بگیرد و پس از مشخص شدن، ازسوی متجاوز غرامت پرداخت شود.»
〽️〽️محمد اسماعیل کوثری در گفتوگو با «فرهیختگان»:
اگر 4 شرط ایران را میپذیرفتند بعد از فتح خرمشهر جنگ تمام میشد
فرمانده دوران دفاع مقدس متذکر شد: برخی میگویند چرا پس از فتح خرمشهر جنگ به پایان نرسید، درحالیکه در آن زمان کسی خواستههای ایران را موردتوجه قرار نداد و ازجمله خواستههای ایران این بود که تجاوزگر و آغازکننده جنگ معرفی شود.
به گزارش «فرهیختگان»، سردار محمداسماعیل کوثری، از فرماندهان دوران دفاع مقدس و مشاور فرماندهکل سپاه در گفتوگو با «فرهیختگان» به تشریح نقاطعطف دفاع مقدس ازجمله ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر و پذیرش قطعنامه ۵۹۸ در بستر عقلانیت پرداخت.
کوثری با اشاره به بحث جنگ تحمیلی و تبدیل کردن آن به دفاع مقدس از سوی رزمندگان اظهار داشت: «افرادی در نیروهای مسلح، ارتش، سپاه و بسیج بودند که جز در قالب منطق و عقلانیت عمل نمیکردند.»
مشاور فرماندهکل سپاه با بیان اینکه اکثر فرماندهان جنگ دانشگاه رفته و دانشجو بودند، افزود: «بسیاری از آنها در دانشگاههای شاخص کشور درس خوانده بودند؛ ازجمله شهید وزوایی در دانشگاه شریف، آقای رحیم صفوی در دانشگاه تبریز و شهید صیاد و شهید بابایی در آمریکا و همچنین شهید چمران در ناسای آمریکا بود.»
وی با بیان اینکه برخی شایعه میکنند که رزمندگان بهصورت گرتهای و سردستی عمل میکردند، تصریح کرد: «این حرف دروغ است، چراکه برای یک عملیات حتی کوچک ساعتها وقت گذاشته و بحث میشد، از اینرو رهبر انقلاب بر این اساس و چون اطلاع داشتند، موضوع عقلانیت در دفاع مقدس را مطرح کردند.»
کوثری با تاکید بر اینکه کارهای بزرگ و مهم نمیتواند بدون فکر و تدبیر انجام شود، خاطرنشان کرد: «در زمان جنگ چندصد نفر کاری را انجام میدادند و اگر قرار بود روی اقدام و نقشه راه آنها تدبیر و دقت نشود، مشخص بود که به نتیجه نمیرسید.»
این فرمانده دوران دفاع مقدس متذکر شد: «نکته بعدی این است که برخی میگویند چرا پس از فتح خرمشهر جنگ به پایان نرسید، درحالیکه در آن زمان کسی خواستههای ایران را موردتوجه قرار نداد و ازجمله خواستههای ایران این بود که تجاوزگر و آغازکننده جنگ معرفی شود.»
وی با اشاره به عدم پذیرش سازمان ملل برای معرفی کشور آغازکننده جنگ تا سال ۶۷ گفت: «نکته دیگر این بود که دشمن باید تعهد میداد پس از آتشبس حمله نکند، درحالیکه پس از پذیرش قطعنامه استکبار جهانی، رژیم بعث و منافقین را هم برای حمله به کشورمان مورد حمایت قرار داد.»
کوثری به درخواست سوم ایران در زمان جنگ اشاره کرد و گفت: «کشور متجاوزکننده باید خسارت میپرداخت، درحالیکه این کار را قبول نمیکردند.»
این فرمانده دوران دفاع مقدس خواسته دیگر ایران پس از فتح خرمشهر را بیرون رفتن عراق از محدوده مرزی ایران برشمرد و تصریح کرد: «این موارد پس از خرمشهر پذیرفته نشد تا اینکه در زمان قطعنامه ۵۹۸ برخی از آنها با موافقت مواجه شد. هرچند از ابتدا هم همه آنها را نیاوردند. ما گفتیم اگر میخواهید آتشبس شود، باید این موارد را بپذیرید که این اتفاق صورت گرفت و درنهایت حضرت امام نیز قطعنامه را پذیرفتند. وقتی حضرت امام متوجه شدند که برخی مسئولان معتقدند ازلحاظ اقتصادی نمیتوانیم به جنگ ادامه دهیم و همزمان جبهه و کشور را اداره کنیم، با پذیرش قطعنامه موافقت کردند.»
بهگفته وی، در آن زمان نیز میشد اینها را اداره کرد، اما بااین وجود حضرت امام(ره) بهصورت منطقی قطعنامه را پذیرفتند.
کوثری همچنین اظهار داشت: «برخی به دروغ میگفتند حضرت امام جنگطلب است، درحالیکه ایشان قطعنامه را پذیرفت، اما منافقین که مورد حمایت آمریکا و رژیم بعث بودند، دوباره به ایران حمله کردند.»
مشاور فرماندهکل سپاه با بیان اینکه به هیچ عنوان بحث آتشبس یا قطعنامه مطرح نبوده است، گفت: «آنها تصور میکردند اگر امام قطعنامه را بپذیرد، دیگر کسی از ایشان حمایت نمیکند و ایران ضعیف شده و کسی هم به میدان نمیآید، لذا گستردهتر از روزهای ابتدای جنگ تا گیلانغرب و سرپل ذهاب پیش آمدند.»
وی وارونه جلوه دادن مسائل جنگ را تحریف عنوان کرد که مورد اشاره رهبر انقلاب نیز قرار گرفته و برهمین اساس خاطرنشان کرد: «رهبر معظم انقلاب از چندین سال قبل متذکر شدهاند کسانی که در صحنه بودند، باید بهصورت کتبی یا شفاهی به ثبت خاطرات و مسائل جنگ بپردازند و اجازه ندهند دیگران به شکل دیگری این حقیقت را روایت کنند.»