eitaa logo
کانال امیرحسین حاجی نصیری
2.9هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
3.2هزار ویدیو
27 فایل
🔰لینک کانال ایتا مجموعه خاطرات و روایت (هوای این روزهای من) https://eitaa.com/Esmaeilhalab64R_K 🔰لینک کانال بله ،روبیکا https://ble.ir/esamaeil_halab313 https://rubika.ir/esmaeilhalab64 ارتباط با ادمین: @ar_rhm
مشاهده در ایتا
دانلود
﴾﷽﴿ . اگر دنبال مطالعه یک کتاب داستانی با موضوع واقعی هستید ما به شما کتاب را پیشنهاد می‌کنیم. رمانی که خط به خط آن حقیقی است و اتفاق افتاده... حتما این کتاب با موضوعی جذاب را مطالعه کنید و نظر خود را با ما در میان بگذارید... قیمت کتاب شهید: 65 هزارتومان 🌱 ثبت سفارش در دایرکت💫 @deltang_nabash_shap @esmaeilhalab64
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 شبی در خواب زیبا و خوشرویی را دیدم که لحظات گرمیِ نگاهش و طراوت و شادابیِ سیمایش من را خودش کرد . من به او گفتم شما چه کسی هستی گفت : اسمم است. در فاصله ی چند متری دیدم که فرشی با گلهای رنگارنگ پهن است و آکنده از شمیم عطری دل انگیز است و تعدادی از روی فرش ایستاده اند . به من گفت : به بگویید زیاد نگران من نباشد جای من بسیار خوب است ،من پروانه وار و پر کشیده ام . به نیت من به مدت دو سال قضای احتیاطی بخوانید ، من نیاز به نماز دارم . از خاله ام خانم عبدوس که معلم روخوانی و روانخوانی قرآن شماست تشکر کنید که به زیاد قرآن می خواند . صبح از بیدار شدم وقتی به کلاس قرآن رفتم برای خانم عبدوس تعریف کردم . اشک در چشمانش حلقه زد و گریست گفت را مثل دوست می داشتم . وقتی خبر را شنیدم در تمام مجالسی که شرکت می کنم به او قرآن می خوانم و می فرستم . شادی روح و @ESMAEILHALAB https://rubika.ir/esmaeilharam لینک کانال بله ،روبیکا https://ble.ir/esamaeil_halab313 https://rubika.ir/esmaeilharam https://rubika.ir/esmaeilhalab64
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊 ﷽سبک بالان عاشق﷽ بچه‌ی مشهد ... فرزند دوم خانواده بود ، متولد شهریور ٦۳ شوخ و مهربان و ... در نانوایی پدرش کار می‌کرد دوستانش می‌گفتند: حدود چند ماه تلاش کرده بود تا مسئولان لشکر فاطمیون قبول کنند و اعزامش کنند ... همان روزهای اول ، او را مسئول تک تیراندازها کردند شهید صدرزاده (دوستش) می‌گفت: خیلی برای بچه هایش کار می‌کرد ، مثل مـادر بود برایشان ، صبح تا شب خدمت می‌کرد به بچه‌ها فروردین ۹۳ اعزام شد به سوریه (حلب) و ۲۲ روز بعد هم ... داوطلب شدند ساختمان۳ را که سقوط کرده بود، پاکسازی و آزاد کنند حسن و مصطفی (شهید صدرزاده) و ٦ نیروی داوطلب ... شدند ۸ نفر ... حسن گفت : ۸ نفریم ، اسم عملیات هم باشد امام‌رضا (؏) همه با فریاد یاعلی‌بن‌موسی‌الرضا (؏) ریختند داخل ساختمان و پاکسازی را شروع کردند دشمن با زبان عربی می‌پرسید شما که هستید؟ حسن فریاد می‌زد : نحن شیعه علی بن‌ابیطالب (؏) نحن ابناء فاطمه‌الزهراء (س) خیلی شجاعانه جنگید و ... وقتی رفت تا نارنجکها را بیندازد سمتِ دشمن ، تیر خورد ... فردایش هم در بیمارستان پر کشید ... 🔻لینک کانال رسمی جانباز مدافع حرم امیر حسین حاجی نصیری ( اسماعیل حلب ) 🔰لینک کانال ایتا https://eitaa.com/esmaeilhalab64 🔰لینک کانال ایتا مجموعه خاطرات و روایت https://eitaa.com/Esmaeilhalab64R_K