.
▪️خواب دیدم 👇
یک نفر در #مشک_دریا میفروخت
✍ نغمه مستشارنظامي
خواب دیدم یک نفر در #مشک_دریا میفروخت
بالها را میخرید و دستها را میفروخت
خواب دیدم آب بیتاب نگاهش مانده بود
او نگاهش را به یک فردای زیبا میفروخت
مثل باران در صدایش مهربانی غرق بود
اشکهایش را به یک لبخند صحرا میفروخت
او علم بر دوش با خورشید پیمان بسته بود
ماه زیبا را به تاریکی شبها میفروخت
گریه میکردند آن شب نخلهای نینوا
در کنار کودکی تنها که خرما میفروخت
خواب دیدم مشک را بر شانهاش آتش زدند
دستهایش در میان رود دریا میفروخت
#محرم
#حضرت عباس
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
😍به ما #بپیوندید 👇👇
┈┉┅━❀🔸❀━┅┉┈┄
@esrae313 👈 لینک کانال ما
.
🏖 #داستان_آموزنده👇
روزی #حضرت _ابراهيم علیهااسلام در نزديكي بيت المقدس پيرمردی را ديد.حضرت با #پیرمرد مشغول صحبت شدند و پرسیدند منزلت كجاست؟
پاسخ داد كه منزلم پای آن كوه است؛حضرت ابراهيم فرمودند مهمان هم ميپذيری؟
پيرمرد تاملی كرد و گفت عيبی ندارد ولی مانعی در مسير هست كه آبی است كه عبور از آن مشكل است و قایق هم نداریم!
حضرت پرسيدند خودت چطور عبور ميكنی؟
پيرمرد که حضرت ابراهيم را نميشناخت ، جواب داد از روی آب رد ميشوم!
حضرت فرمودند شايد ما هم رد شديم!
به همراه هم به سمت آنجا رفتند تا به آب رسیدند.
پيرمرد عابد از روی آب رد شد ، ناگهان ديد كه آن مهمان هم از روی آب عبور كرد!
پیرمرد تعجب کرد ومهمان را احترام کرد و به منزلش برد.
صبح روزبعد حضرت به عابد فرمودند دعايی كن كه من آمين بگويم.
پيرمرد درد دلش باز شد و خطاب به حضرت گفت:چه دعايی بكنم!؟ دعای من مستجاب نميشود! سیوپنج سال است حاجتی دارم اما مستجاب نمیشود!
حضرت پرسیدند حاجتت چیست؟
عابد پاسخ داد سی وپنج سال است از خدا ديدار ابراهيم خليل را ميخواهم اما مستجاب نميشود!
حضرت فرمودند ابراهيم خليل من هستم!
🍀گاهی در #مستجاب_نشدن_حاجات اسراری است…
۳۵ سال آه ونالههای عابد باعث شده بود
چنان مقامی پیدا کند که از #روی_آب رد شود!
تا میتوانیم به درگاه خدا دعا کنیم و نتیجه
را به او واگذاریم…
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
😉به ما #بپیوندید 👇👇
┈┉┅━❀🔸❀━┅┉┈┄
@esrae313 👈 لینک کانال ما
.
#حضرت آیتاللهخامنهای:
توصیهی موکّد اینجانب،
اوّلاً #اقامهینماز در اوّل وقت است،
و ثانیاً سعی در حفظ توجّه و #حضورقلب.
┈┉┅━❀🔸❀━┅┉┈┄
@esrae313 👈 لینک کانال ما😉