eitaa logo
الإسراء ۳۱۳
1.8هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
5.4هزار ویدیو
3 فایل
لینک دعوت به کانال 👇 @esrae313 ارتباط با خادم کانال 👇 @shahidebrahimehemmat السلام علیک یا اباصالح المهدی، ادرکنی مولا #اللّٰھـُــم_عجِّل_لِوَلیڪَ_الفَرَجْ #کپی حلال💐
مشاهده در ایتا
دانلود
. 😉 عزیزدقت فرمایید...👇 🏖 به دیدار رفت و به او گفت: 👇 دعایی بنویس که مرا دوست داشته باشد، هر چه باشد می‌دهم!😜 : 👇 من نیستم! زن اصرار کرد! شیخ که از اصرار زن به ستوه آمده بود، گفت: 🤨 من در صورتی می توانم دعایی که می خواهی بنویسم که چند مو از یال شیری برای من بیاوری! 🌺 زن رفت، مدّت‌ها گذشت تا این که بعد از چند ماه، آن زن دوباره به نزد آن شیخ بازگشت و با خوشحالی گفت: موهایی را که برای دعا نوشتن نیاز داشتی، آوردم! الوعده وفا این موها را بگیر و دعایی را که خواستم بنویس! شیخ با تعجب پرسید،😳 اینها را از کجا آوردی؟!👇 : در نزدیکی ما جنگلی است، به آنجا رفتم، از مردم سراغ شیر را گرفتم و بالاخره او را پیدا کردم! هر روز مقداری آشغال گوشت با خود می‌بردم و آنرا آنجا پرتاب کرده و فرار می‌کردم! تا این که کم کم شیر با من انس گرفت، روزی که توانستم یال او را نوازش کنم، دسته‌ای از آنها را چیدم و برای شما آوردم! شیخ که با تعجّب به حکایت آن زن گوش می‌داد، 😡ناگهان با عصبانیت فریاد زد خاااااانم آن چیزی که با صبر و حوصله و محبت رامش کردی یک حیوان درنده است! همسر شما انسان است، عقل و شعور دارد، خب به او هم محبت کنی جذب تو می‌شود! دعای محبت شوهرت دست خودت است، من چه دعایی می توانم برای تو بنویسم؟! =صَــــدَقِہ جاریِہ 😉به ما 👇👇 ┈┉┅━❀🔸❀━┅┉┈‌┄ @esrae313 👈 لینک کانال ما
. 🍀گویند ، روزی در کوچه دید دو کودک بر سر یک با هم دعوا می‌کنند. 🔸به خاطر یک گردو، یکی زد چشم دیگری را با چوب کور کرد.😳 یکی را درد چشم گرفت و دیگری را درآوردن، گردو را روی زمین رها کردند و از محل دور شدند. 🔹ملا رفت را برداشت و شکست و دید، گردو از مغز تهی است. گریه کرد. پرسیدند تو چرا گریه می‌کنی؟ 🔸گفت: از نادانی و حس کودکانه، سر گردویی دعوا می‌کردند که پوچ بود و مغزی هم نداشت. 🔹دنیا نیز چنین است، مانند گردویی‌ است که بر سر آن می‌جنگیم و وقتی خسته شدیم و آسیب به خود رساندیم و یا پیر شدیم، چنین رها کرده و برای همیشه می‌رویم. =صَــــدَقِہ جاریِہ 😉به ما 👇👇 ┈┉┅━❀🔸❀━┅┉┈‌┄ @esrae313 👈 لینک کانال ما