eitaa logo
اصرار
401 دنبال‌کننده
831 عکس
918 ویدیو
4 فایل
به چه زنده ایم؟ آدم ها، جا و زمان ها دگرگون می شوند. خبر آنکه چیزی شروع و چیزی تمام شد. چه باید کرد؟ تن دهیم یا اصرار کنیم؟ چاره چیست؟ مگر آنکه اصرار 📍اصرار در ایتا و تلگرام Esrar3@ 📍اینستاگرام Esrar3.insta@ ✅ برای ارتباط با ما @Esrar_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
«در مسیر قدس» این‌ نام نمایشگاه برپا شده در مترو است که تصاویر اربعین را به نمایش گذاشته‌اند.‌ نام مجموعه تصاویر قابل توجه است؛ «در مسیر قدس». @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان این آوارگی‌ها با امثال این کاغذی که در درست کودکان می‌بینید شروع می‌شود. آنها هشدارهایی را به مردم می‌دهند که قرار است فلان منطقه را بمباران کنیم و شما باید به فلان منطقه کوچ کنید. همین می‌شود شروع آوارگی. رژیم اشغالگر در این یازده ماه جنگ، بارها و بارها از این قسم هشدارها به مردم داده است.‌ اینجا خانواده‌ای را تماشا می‌کنید که تنورشان را با همین هشدارنامه‌ها روشن نگاه داشتند. کار از استهزاء و بگو بخند به تهدیدها گذشته. هیچ چیز دیگر آنقدر جدی نیست وقتی غزه از هشدار مرگ هم غذا می‌پزد. در جهان دیگر چه چیز می تواند جدی باشد؟ جز مقاومت؟ @Esrar3
♦️تصاویر از آماده‌سازی شهرهای مختلف یمن برای جشن میلاد حضرت محمد (ص) @Esrar3
📜کتاب مقاومت به درستی که إعانة می‌شود آنکس که نیاز دارند بشنود استعینوا بالصبر و الصلاة را پس به تعقیب می‌خواند هرجا که باشد آیه آیه‌ی نجات را استعینوا بالصبر و الصلاة را @Esrar3
من اونقدرها که فکر می‌کنی قوی نیستم. سخته که بخوام خودم رو سرزنش نکنم. برای زنده بودن. برای جون سالم به در بردن.‌ 🎬حلقه های قدرت_آمریکا_۲۰۲۴ @Esrar3
نام کتاب «گزیده‌ی احادیث امالی الصدوق به انتخاب و شرح آیت الله خامنه‌ای» است. عنوان «حدیث زندگی» ورق به ورق در بالای صفحات به چشم می‌خورد. در بخشی از مقدمه در باب چرایی بخشیدن عنوانِ زندگی در شرح احادیث گفته شده: انتشارات انقلاب اسلامی با هدف اشاعه‌ی معارف اخلاقی اسلام و کلام معصومین علیهم‌السلام و با شرح و بیان حضرت آیت الله خامنه‌ای مد ظله درصدد است مجموعه‌ی این احادیث را در سلسله کتاب‌هایی با عنوان «حدیث زندگی» در معرض استفاده‌ی عموم مردم مومن و خصوصا جوانان پاک‌دل و بصیر جامعه‌ی اسلامی قرار دهد؛ ان شاءالله. ✔️بنا داریم ان شاءالله بسته به شرایط هراز گاهی یکی از این احادیث را وسط بگذاریم و حاشیه‌هایی که در گوشه‌ی کتاب نوشته‌ایم را به اشتراک در آوریم.‌ حالا که قرار است با مجموعه‌ای از کتاب‌های «حدیث زندگی» روبرو شویم بد نیست دست بگذاریم بر حدیثی که اتفاقا رهبر انقلاب در شرحش چندباری از زندگی گفت، یعنی حدیث شماره ۶۸ ، مراقبت بر همنشینی با ثروتمندان. @Esrar3
📝متن و ترجمه حدیث شماره ۶۸ ✅«مراقبت بر همنشینی با ثروتمندان» عن أبي جعفرٍ الباقر أنه قال لرجلٍ: يا فُلان! لا تُجالِسِ الأَغنِیاءَ فَإِنَّ العَبدَ یجالِسُهُم وهُوَ یرى أنَّ للّه عَلَیهِ نِعمَةً، فَما یقومُ حَتّى یرى أن لَیسَ للّه عَلَیهِ نِعمَةٌ . امام باقر(ع ) به شخصی فرمود فلانی! با ثروتمندان نشست و برخاست نکن، زیرا فرد با آنها می‌نشیند در حالیکه احساس می‌کند خدا به او نعمت داده و برنمی‌خیزد مگر اینکه احساس می‌کند که خدا به او چیزی نداده و آنچه خدا به او داده نعمت نیست. امالی الصدوق _ مجلس چهل و چهارم @Esrar3
✳️شرح حدیث شماره ۶۸ توسط آیت الله خامنه‌ای «قال لرجلٍ: يا فُلان! لا تُجالِسِ الأَغنیاء»خب، به قرینه اینکه امام باقر علیه السلام می‌فرمایند که «قال لرجلٍ»_ به کس خاصی گفتند_ میشود استنباط کرد که این کلیت ندارد؛ یک حکم کلی نیست؛ این شخص مثل خیلی از اشخاص دیگر، مثل خیلی از ماها، خصوصیتی دارد که حالا در این روایت آن خصوصیت مشخص میشود و به خاطر آن خصوصیت، حضرت این دستور را به او می‌دهند. می‌فرمایند که با ثروتمندان نشست و برخاست نکن؛ که بروید خانه‌شان، بیایید. چرا؟ «فَإِنَّ العَبدَ یجالِسُهُم وهُوَ یرى أنَّ للّه عَلَیهِ نِعمَةً» تفصیل این روایت این است: شما دارید زندگی میکنید و یک حدی از زندگی، یک حدی از معیشت دارید؛ فرضا خانه‌ای دارید، زندگی‌ای دارید، عبایی دوش میکنید، لباسی میپوشید، می‌آیید، می‌روید، یک وسیله نقلیه‌ای دارید؛ خب خدا را شاکرید که میبینید خدا به شما نعمت داده، خانه داده، وسیله نقلیه داده، معیشتی به قدر کفاف به شما داده؛ پس وقتی شما داری می‌روی سراغ این آقا، حالتت اینجوری است که احساس می‌کنی خدای متعال به تو نعمتی داده؛ همین نعمت‌هایی که الان دارید، همین زندگی که دارید می‌کنید، نعمت خدا است دیگر؛ خود را در این وضع میبینی. این مال وقتی است که داری میروی منزل این آقا. «فَما یقومُ حَتّى یرى أن لَیسَ للّه علیه نِعمَة»؛ بعد که رفتیم منزل این آقا و وارد این تشکیلات مفصل شدی، وقتی این قصر، این زندگی مجلل، این ماشین کذایی، این خانه‌ی ویلایی چنین و چنان را که می‌بینی، به خودت می‌گویی که عجب! پس آنچه ما داریم چیزی نیست؛ نعمت این است؛ آنچه من دارم در مقابل این هیچ است، صفر است؛ نتیجه چه میشود؟ نتیجه این میشود که میگوید خدا که به ما چیزی نداده؛ ما که چیزی نداریم؛ نعمت یعنی این؛ خانه یعنی این؛ ماشین یعنی این؛ آنچه ما داریم که نعمت نیست؛ نتیجه این می‌شود. نتیجه مجالست با کسانی که در دنیا از لحاظ امور دنیوی بر شما ترجیح دارند، این است که آن نعمتی را که در اختیار خود شما است تحقیر میکنید، چون آنچه در زندگی او نعمت او میبینید، چشم شما را میگیرد، مجذوب میکند، می‌بینید نعمت این است. لذا به آن چیزی که خدای متعال در اختیار شما گذاشته بی‌اعتنا میشوید؛ میگویید اینکه چیزی نیست، خدا به ما چیزی نداده، ما که نصیبی از دنیا نداریم؛ به قول آن شاعر: «چه داده‌اند به ما تا دوباره بستانند»؛ ما که هیچ چیز نداریم؛ مثلاً فرض کنید یک خانه صد متری داریم؛ بگوییم خانه این است! نعمت الهی این است! عرض کردم که این کلیت ندارد، چون در متن روایت هم روشن است؛ اما همه اینجور نیستند؛ بعضی‌ها هستند وقتی وفور نعمت را در اختیار این و آن، در اختیار ثروتمندان میبینند، در دل خود خدا را شکر میکنند که دچار این ابتلای دنیوی نشده‌اند، یا در دل خود محاسبه می‌کنند که این آدم با وجود این تمتعات ظاهری زندگی که به چشم می‌آید که دارا است، گرفتاری‌های بزرگی هم دارد؛ کما اینکه همینجور هم هست. ما ظواهر اشخاص را میبینیم، از داخل زندگی اینها، از داخل اعصاب اینها، روحیات اینها، گرفتاری‌های ذهنی اینها که خبر نداریم. مثلا شما میبینید یک نفری به حسب ظاهر خیلی هم آدم خوشبختی است، اما وقتی داخل زندگی‌اش میروید میبینید به ده جور گرفتاری مبتلا است؛ از ناحیه همسر، از ناحیه فرزند، از ناحیه مزاج، از ناحیه مرض قند؛ از ناحیه‌های گوناگون گرفتاری دارند. این را انسان هوشمند میفهمد. به مجرد اینکه چشمش به این وضعیت افتاد، یا خدا را شکر میکند چون میداند که هرچه نعمت‌های الهی انبوه‌تر شد، محاسبه‌ی آن سخت‌تر است و مشکل‌تر است؛ یا خدا را شکر میکند از این جهت که می‌داند هرچه تمتعات زندگی بیشتر شد، میل و رغبت به عبادت کمتر است. آدم عاقل اینجور است دیگر؛ تا دید که این زندگی، زندگی مجللی است، میفهمد که تمتع زندگی، تمتع مادی در اغلب مردم_ حالا نمیگوییم در همه_ برابر است و مصادف است با کم میلی و کم رغبتی نسبت به عبادت، توجه و تضرع. لذا یکی از توصیه‌های بزرگان اخلاق و اهل سلوک این است که خودتان را به حال گرسنگی_گاهی میگویند فقر، گاهی میگویند چیزهای اینجوری_ نگه دارید. نمیخواهیم بگوییم که برخوردار بودن از زندگی بد است؛ نه. حالا بعضی‌ها تا کسی از این حرف‌ها می‌زند، میگویند آقا! شماها بر خلاف قرآن حرف میزنید؛ قرآن گفته است: «کُلوا و تَمتَّعوا»؛ خدا برای شما آفریده. ما نمیگوییم متمطع نباشند، هر التذاذی که انسان از دنیا و از امور مادی میبرد، اگر با یاد خدا و با شکر خدا همراه نباشد، به طور طبیعی اثر میگذارد، میل او را به آخرت، میل او را به تضرع و خشوع کم میکند.‌ @Esrar3
اصرار
✳️شرح حدیث شماره ۶۸ توسط آیت الله خامنه‌ای «قال لرجلٍ: يا فُلان! لا تُجالِسِ الأَغنیاء»خب، به قرینه
آدم هوشمند وقتی وارد خانه شد، این دستگاه با عظمت را وقتی که مشاهده کرد، به این فکرها می‌افتد. پس بنابراین، این مال همه نیست اما خیلی از ماها هستیم که اینجور هستیم که اگر چنانچه ارتباط با ثروتمندان و اغنیا و اهل دنیا و پول و سرمایه و بگیر و بستان و مانند این‌ها پیدا کردیم و با این‌ها معاشر شدیم، دلباخته میشویم؛ خیلی‌هایمان اینجور هستیم که دلباخته میشویم، خوشمان می‌آید، حسرت میخوریم، دنبال آن حرکت راه می‌افتیم و آنچه از نعم بزرگ الهی در پیش خودمان هست، تحقیر میکنیم. @Esrar3
🧷حاشیه‌ای بر شرح 1⃣ با توجه به اینکه در شرح حدیث گفته شد «کلیت ندارد و یک حکم کلی نیست»، باید گفت این حکم شخصی به امام برمیگردد. ما با امام نه تنها حکم داریم، که حکم شخصی داریم. اصلا با امام خودِ خودمان هستیم، شخصیم و در غیاب امام، کل. با امام چیزی به شما می‌رسد که مختص شماست، شخص شما. و بی امام در محرومیت از او سرگردان برهوت کلیات. با انسان‌هایی شبیه به هم که تلاش می‌شود همه را در قشر و طبقه جای دهد. ما بی‌امام شخص نیستیم، قشر و طبقه‌ایم. (هرجا از‌ لفظ «بی‌امام» و «باامام» سخن گفتیم، امامِ تن‌دار مد نظرمان بوده است نه یک روح سیال پر معنای بی‌تن که بود و نبودش مطلقا بسته‌ی تن نیست و می‌توان جای خالی‌اش را با واژه و حدیث و روایت و معنا و سخن و ایده پر کرد). 2⃣ معمولا لفظ زندگی در تقسیم بندی نادیدنیِ از پیش پذیرفته شده به «زندگی دنیوی» و «معنوی» تقسیم می‌شود و به همین جهت در این حدیث، «زندگی» در «زندگیِ دنیوی» و «بی نصیب بودن-نبودن از دنیا» شرح داده شد. اما ما در خبر به دنبال نشان دادنِ زندگیِ نداشته هستیم.‌ همان چیزی که آیت الله خامنه‌ای می‌گویند «شما دارید زندگی می‌کنید و یک حدی از زندگی دارید».‌ این حد از زندگی نامش چیست؟ چگونه وصف می‌شود؟ ما می‌خواهیم نشان دهیم همین حد از زندگی هم از دست رفته است. اخیرا این جمله که «ما زندگی نمی‌کنیم» جمله‌ای است که کم و بیش شنیده می‌شود، اگرچه گاهی ممکن است آغشته به اغراض سیاسی شده باشد و اجازه ندهد این قضیه زلال و شفاف خودش را نشان دهد اما به نظر مقصود از «زندگی» مقصود والا و پیچیده‌ای نباشد، همین زندگی روزمره حتی مد نظر است. یعنی اینطور نیست که گفته شود ما هم در بی‌معنایی دچار روزمرگی هستیم. نه! مسئله زندگی روزمره نیست، مسئله وضعی است که حتی همان زندگی روزمره هم که ممکن است وجه فرودستانه‌ی ماجرا باشد، همان هم دیگر نیست. زندگی روزمره و جاری هم از دست رفته است و شخص برای ساده‌ترین مسائل در رنج است. و به قول رهبر انقلاب همین «حدی از زندگی» که اغلب پیش‌فرضی ثابت و همیشگی بوده هم چنان از دست رفته است که کار به تقسیم‌بندی زندگی دنیوی و معنوی نمی‌رسد. ما زندگی نمی‌کنیم و در خبر دنبال اثری از آثار زندگی هستیم. 3⃣ واژه‌‌های به کار گرفته شده در شرح ایشان، واژه‌های ساده، راحت و دم دست‌تری هستند که معمولا در جلسات رسمی کمتر به کار برده می‌شوند (اعصاب، مرض قند، از ناحیه‌ی مزاج و...). همچنین جملاتی بیان شد که نسبت به جلسات رسمی ملاحظات و احتیاط کمتری در آن‌ها لحاظ شده. بنظر متن جلسات این چنینیِ ایشان برای امثال ما نزدیک‌تر و دستگیرتر است و شاید به همین خاطر باشد که آن را «حدیث زندگی» نامیدند. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زمانی متوجه ابعاد حوادث می‌شویم که جزئیات قابل توجهی در میان باشد، مثل یک شهر که بدانید یا ندانید هر گوشه‌اش اتفاقی در حال رقم خوردن است. این روزها قرآن و تلاوت قرآن در غزه یکی از این جزئیات است، یکی از جزئیات تعیین کننده‌‌ی طوفان الاقصی. مثل همین پسر و تلاوت خاص او، مصعب پسری‌ست که اخیرا قرآن خواندن هایش مورد توجه قرار گفته. تلاوتی که در طوفان الاقصی خوش‌تر و آشناتر به گوش مردمش نشسته است. تلاوتی که طنینش روضه‌خوان است و بشارت دهنده‌‌ی خستگان. تصور کنید جنگی پیش بیاید که پژواکش تا تلاوت قرآن هم برود و دل‌های شکسته و زخم خورده‌ی مردم را با تلاوت های تازه‌ای از قرآن مرهم شود. تصور کنید حادثه‌ای حتی به تلاوت های قرآن رنگ دیگری بدهد. شما کی و کجا می‌توانید سفارش تلاوت دیگری از قرآن بدهید؟ کجا می‌توانید درخواست کنید که دل‌تان جور دیگری از تلاوت می‌خواهد و این تلاوت‌ها از شما نمی‌گوید؟ تلاوتی که حزن‌تان را بخواند و قلب‌تان را سکنی دهد؟ اما در طوفان الاقصی می‌بینید که؛ شد... طوفان الاقصی جزئیاتش را این گونه آرام و بی‌صدا، پیش می‌برد. مثل مصعب که در شهر، کنار آوارها، موقع پخت نان برای خودش و مردم قرآن می‌خواند، قرآن می‌گرید... @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑تصاویر کودکانی که دوستشان را تشییع می‌کنند 📌اینجا غزه است. 🧷با گذشت زمان غزه و مردمانش بیشتر مسأله‌ می‌شوند. اگر که این اندازه از غزه می‌گوییم، قصدمان تحریک عواطف و احساسات نیست. طوفان الاقصی حادثه ایست که هرچه زمان بگذرد، همچون تحفه‌ای ارج و بهایش افزون می‌گردد. غزه، آدم‌های غزه، همه چیزشان در صبغه‌ی زمان مسأله‌تر است. یازده ماه مقاومت و نوید آینده‌ای بی‌همتا همه و همه ما را به اینجا سوق می‌دهد که از خودمان بپرسیم؛ «چرا غزه؟» یا «چه شد که غزه؟» شما خبرها را احتمالا خوب می‌شنوید. خوب می‌دانید صبح کجا را می‌زنند و لبنان کجا را هدف قرار داده یا فلان فرمانده درباره‌ی خونخواهی شهید هنیه چه گفته، اما کمتر می‌شنویم این روزها به این مردمان چه می‌گذرد، قبل از هفت اکتبر چه گذشته، در مکالمات روزمره شان چه می‌گویند، چه طور می‌گذرانند، کودکانشان به چه مشغولند، حال شان چگونه است، خواب و رویایشان چیست، غذایشان، آینده‌شان... ما غزه و سرنوشت غزه را دنبال می‌کنیم و به آن ناچاریم چرا که در خودمان به خوبی می‌دانیم زین پس بخت و اقبال و آینده‌ی یک یک‌مان در گروی مقاومت همین باریکه‌ی رویایی‌ست، باریکه‌ای به نام «غزه». @Esrar3
💢در پیام رهبر انقلاب به دولت و ملت عراق... ✅ایشان از جهان ناامن گفت.‌ ✅از پذیرایی بی‌نظیر مردم عراق در این زمان تا بی‌نظیر بودن اربعین در تاریخ هم گفت. ✅از عراق تا غزه و جوامع غیر مسلمان، همه را کنار هم گفت و گفت که همه در نقطه‌ی محبت، محبت به حسین بن علی مستقر شده‌اند و پیشانی و اقبال این محبت در آینده هم بلند است. خلاصه که در آینده بخت یار محبت و اهل محبت است. 🔰متن پیام رهبر انقلاب برای ملت و دولت عراق که توسط آقای پزشکیان رییس جمهور منتخب به محمد شیاع سودانی نخست وزیر عراق تحویل داده شد، بدین شرح است: بسم الله الرحمن الرحیم اولین کلمه تشکر است؛ از صمیم قلب، از طرف خودم و از طرف ملّت بزرگ ایران تشکر میکنم: هم از شما موکب‌داران که در ایّام اربعین، کرامت را و رحمت و مودّت را به منتهیٰ‌درجه رسانده‌اید؛ هم از همه‌ی ملّت بزرگ عراق و هم از مسئولین در دولت عراق که امنیّت را و فضا را و زمینه را فراهم کرده‌اند؛ هم بخصوص از علمای بزرگوار و مراجع عظام عراق که فضای زیارت را، فضای برادری بین آحاد مردم و بین دو ملّت را فراهم کرده‌اند؛ حقیقتاً جای تشکّر دارد. آنچه شما -ای برادران عزیز عراقی- در موکب های مستقر در راهها و رفتارهای کریمانه خود با زائران امام حسین (ع) انجام دادید، در جهان امروز بی نظیر است همچنانکه زیارت اربعین به خودی خود در تاریخ نظیری ندارد. بنابر این فراهم کردن امنیت برای ده‌ها میلیون از مردم و تامین سلامت آنها مأموریت بزرگ و بی‌نظیری در جهان ناامن امروز به شمار می‌رود. شما ای اصحاب و همراهان موکب‌ها، ‌ای کسانی که والاترین درجات کرامت، رحمت و محبت را متجلی ساختید. به تمامی ملت بزرگ عراق و مقامات دولت این کشور که امنیت و فضا و شرایط مناسبی را برای زیارت اربعین فراهم ساختند و به ویژه از علمای بزرگوار و مراجع عظام عراق که فضا را آماده کردند، قدردانی می کنم چرا که جاری کردن احساسات برادرانه بین مردم و بین دو ملت، حقیقتاً جای تشکر دارد. شما با رفتار و عمل خویش، کرامت اسلامی و مهمان نوازی خوب عربی را نشان دادید. همه این‌ها نشان از محبت سید الشهدا (سلام الله علیه) است. همانا محبت حسین بن علی (ع) در نوع خود بی‌نظیر است و هیچ شبیهی برای آن در طول زمان و مکان وجود ندارد. از خداوند متعال می‌خواهم قلب‌های ما و شما را به این محبت بیش از پیش زنده و آباد گرداند. همانا با حمد و سپاس خدا دایره جذب و گرویدن به سمت و سوی این محبت روبه گسترش است از رویارویی حماسی در غزه گرفته تا بسیاری از جوامع غیر مسلمان. @Esrar3
شبیه به یک جور خطای دیداری‌ست، خطای ادراکی. مکث می‌طلبد. از همان‌هایی که وقت می‌خواهی جواب بدهی و بپرسی «چی شد؟». در توضیح عکس نوشته‌اند در غزه به رغم همه چیز این گونه است... این گونه بودنش یحتمل برای ما جور دیگریست؛ مثل آنکه دختر، دستِ پسر باشد و پسر، ساز دختر. اینکه این‌ها یک نفرند یا دو نفر؟ مگر می‌شود نوازنده‌‌ دو نفر باشد؟ ساز چرا با آدم‌ها یکی شده؟ کدام دست، دست کیست؟ این تصویر تمام نظم چشم و انگاشت را بهم می‌ریزد. دو، سه نفری (با سازشان) چنان بهم آمیخته‌اند که به قداست یگانگی‌ها نائل آمده‌اند. غزه نه تنها نظم این جهان نابسامان را که نظم تمام چارچوب‌ها را در هم می‌ریزد. اصلا شما بگویید قهرمان کیست؟ قهرمان تر از آنکه ویران می‌کند آنچه را برای او می‌توانست امن‌ترین نقطه‌ی وقت خریدن برای تمدید جهان فعلی باشد (تصاویر زندگی آن‌ها قبل از هفت اکتبر را ببینید). و ما چه بی‌اندازه سرشاریم از این ویرانی‌ها. که ویران‌مان کنید و از نو بسازید نه تنها غزه را که اصل و بنیان یک جهان دیگر را. @Esrar3
اسماء مادر است، مادر دو کودک شهید که می‌گوید: صبح نه‌بخیر! جهت یادآوری، این جهان بسیار بسیار ستمگر و بسیار بسیار دروغگو و بسیار بسیار کور و دورو و تبهکار است. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
می‌گوید خسته شدم از جنگ و مرگ و کشتار.‌ تشک به بغل به دریا می‌زند تا حال و هوایی عوض کند. 🧷معمولا تکلف را قرین واژه تجملات می‌گیرند.‌ می‌شود قراین دیگری هم به آن افزود. می‌شود تکلف نداشتن را حتی برای یک شهر آورد. مثل اینکه شهر هم با تکلف و بی تکلف دارد. شهر بی تکلف شهری‌ست که خبری از پیچیدگی‌ها در آن نیست. روان است. ساده است. غزه ساده است. پیچیده نیست. اهالی شهر دیپلمات نیستند که باید در اصول خط مشی شده‌ی شهروندی حرکت کنند. بی‌تکلف بودنِ شهر، فراهم بودن شهر است و این با رفاه و امکانات یک شهر متفاوت است. غزه‌ی جنگ‌زده با وجود آنکه امکاناتش را از دست داده اما هنوز هم شهر راحت و فراهمی‌ست. و‌ شهر آنقدر ساده و بی تکلف است که کوچک و بزرگ دریا را به سادگی خانه‌شان می‌خواهند.‌ (با این وصف سرچشمه‌ی این راحتی و فراهم بودن‌ها نباید از مالکیت آن‌ها باشد). با غزه انتظارها، درک و حس آدم‌ها از شهر و وطن چند درجه‌‌ای ارتقا یافت. این روزها جای این راحتی در خانه‌ها هم رو به تنگی رفته، در شهر که، بماند... @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اسپانیا_ نمایش تصاویری از غزه در دستان تماشاگران حاضر در استادیوم‌ @Esrar3
ساعتی بدون قتل عام نمی‌گذرد. وقت در غزه از خون است و کسی آن را حس نمی‌کند مگر آنکه خون داشته باشد. @Esrar3