اصرار
ثابت قدمیم. به خدا بیرون نمیریم مگر اینکه بمیریم. _______ 🧷صحبت ها از ترک نکردن غزه یک طرف، این ص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به وائل دحدوح میگه «غزه بدون تو اصلا قشنگ نیست». این جمله رو یه پیرزن به خبرنگار شهرشون میگه.
جمله خیلی سادهست اما چرا باور کردنی نیست؟
بیشتر شبیه خیال پردازی آدم بزرگاست وقتی می خوان از آرمان شهرهاشون حرف بزنن. جایی که شهر با تک تک آدم هاش شهره.
هرچی بیشتر می بینمش، عجیب غریب تر به نظر می رسه.
#شهر
#قرابت
#خبرنگار
#فلسطین
@Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اصرار
شهید سلیمانی: ذکاوت این است که بین دو مرگ اختیاری و اجباری انسان بتواند خودش داوطلبانه آن مرگ اختیار
°
کاش از من با خبر بودی.
کاش با من حرف می زدی.
کاش مرگ داوطلبانه ی من را به من، به زن نشان می دادی.
داوطلبانه برای ما می شود خودکشی و برای شما می شود شهادت؟
بعد اعتماد تیتر می زند «مرگ خودخواسته» و فریادها به آسمان می رود که خودکشی را بزک کرده اند سیاس ها.
ببینم!
نکند من فرق خودخواسته و داوطلبانه را خوب نفهمیده ام؟!
نکند از قبل لشکر بازنده و برده ها معلومند؟!
تو را به خدا اگر از قبل برنده و بازنده ی ما معلوم است بگو به این دل زبان نفهم حالی کنم با باختش خو بگیرد.
آخ بی وفا!
کاش اینقدر خودخواه نبودی.
نمیشد به زمان معکوسی بنگری که ابدیتش از قضا صاف افتاده در همین دنیا؟
نمی شد در ماندن شهید شوی؟
نمی شد اینقدر خودخواه نباشی؟
در این احاطه ی به به ها اگر از آن پشت مشت ها ناله ای شنیدی یقین که منم.
این رسم جوانمردی نبود.
من با تو کار داشتم.
بی وفا!
نامرد!
خودخواه!
تقسیم تو برای من یکی عادلانه نبود.
من می خواستم با تو از راز وجودم، از عمق زخمم بگویم اما تو ... تو رفتی!
رفتی و برای من داغ دوباره دیر رسیدن و تنهاتر شدن و برای خودت عمری صفا کنار گذاشتی.
تقسیم تو برای من یکی عادلانه نبود.
من باخته ام. هیچ ملتفتی؟
باور نمی کنم بی من لقمهی صفا از گلویت پایین برود!
قرار نانوشته و ناگفته ی دل ها این نبود.
لابد حالا باید خبر داشته باشی چشم به کجا دوخته ام.
گله هایم را از تو پیش که ببرم؟
بگو ما کجا کنار هم هستیم؟
کاش کنارم بودی برای گریستن،
من که حتی به دو چشم برای گریستن هم محتاجم.
کاش...
#خبر
#زمان
#اصرار
#شخص
#خودکشی
@Esrar3
روایت نصر.pdf
42.08M
روایت نصر، روایت فتح بوکمال، ویژهنامهی روزنامهی جام جم است که آقای مهدی عرفاتی و گروهش زحمت آن را در دی ماه ۹۹ کشیدند.
اگر حال و حوصله یا وقت خواندن تمام آن را نداشتید شده ولو آن حاشیههای کوتاه سبز رنگ را بخوانید.
@Esrar3
الجزیره به نقل از خبرگزاری فارس نوشته بود که تعداد کشته شدگان به ۵۳ نفر و زخمی ها به ۷۱ نفر افزایش یافت.
کامنت ها پر بود از تذکر به الجزیره که این ها کشته
شده نیستند، شهیدند. #ما_در_جهان @Esrar3
سید حسن نصرالله: نمی توانند متوجه شوند کاری که مقاومت می کند بسته به تصمیم های خودشان است که برخاسته از باورهایشان، ایمان شان، اخلاص شان و صدق شان است. آنها در مقاومت ابزار نیستند. و امروز این نمونه و مثال در محور مقاومت و در منطقهی ما نمونه ای منحصر به فرد نه فقط در قرن فعلی بلکه نمونه ای منحصر به فرد در تاریخ بشریت است. به همین خاطر امید های بسیاری بسته به آن است.
#زمان
#مقاومت
@Esrar3
محمد مهدی سیار:
خوب است که نامش ممنوع است همه مجبورند دنبال استعارهای بگردند
همه مجبورند شاعر شوند
________
شعر، کوتاه آمدن از اسم است؟
یا استعاره، جایگزین اسم؟
استعاره ها اصلا اسم می شوند؟
تو بگو؛ ما با استعاره صدا می زنیم؟
می ترسم،
از شعر و استعاره اش،
که در تسلیم جبر می خواهد پای استعاره را به جای اسم این وسط بیاورد.
همین به اصطلاح جبری که سالهاست،
اسمی را به گوشهی نخواستن و نبودن و ندیدنش گذاشته،
راستی...
کجاست؟
اسمش چه بود؟
#شعر
#اسم
#اصرار
#شخص
@Esrar3