eitaa logo
اصرار
453 دنبال‌کننده
883 عکس
988 ویدیو
4 فایل
به چه زنده ایم؟ آدم ها، جا و زمان ها دگرگون می شوند. خبر آنکه چیزی شروع و چیزی تمام شد. چه باید کرد؟ تن دهیم یا اصرار کنیم؟ چاره چیست؟ مگر آنکه اصرار 📍اصرار در ایتا و تلگرام Esrar3@ 📍اینستاگرام Esrar3.insta@ ✅ برای ارتباط با ما @Esrar_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی مخملباف می‌خواست با نارنجک مهرجویی را بخاطر «اجاره نشین‌ها» منفجر کند! / بخشی از مستند «مهرجویی کارنامه چهل ساله» مانی حقیقی «سینمادیلی» @Esrar3
6.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سینمایی‌ها هم در فصل بودجه دورهم جمع شدند 🔸این روزها که همه‌جا حرف از بودجه است سازمان سینمایی هم هنرمندان را به سازمان برنامه‌وبودجه برده تا در آنجا درمورد بودجۀ سینما صحبت شود. بخشی از صحبت‌های سینمایی‌ها را در این ویدیو ببینید: 🔹بهرام رادان: یک میلیارد مسلمان در دنیا داریم و با تولیدات سینمایی برای آن‌ها می‌توانیم برای کشور ارزآوری داشته باشیم. 🔹محمدحسین لطیفی: همه جا صحبت از جنگ نرم است و ما هم درحال دفاعیم. 🔹جابر قاسمعلی: سینمای ایران تصویر ایران و نظام پس از انقلاب را در سطح جهان تعدیل کرد و این سینما به گردن این نظام بسیار حق دارد. 🔹حامد بهداد: کار ما تولید امید برای جوانان و نوجوانان کشور است و ما باید امید داشته باشیم. چشم مردم به هنرمند و ورزشکار است و اگر او ناامید باشد این موضوع در مردم منعکس می‌شود. _____________ 🧷بعد از اتفاقات سال گذشته و انعکاس مستقیم آن در حوزه‌ی سینما، حضور افرادی مثل آقایان رادان و بهداد با این صحبت ها قابل توجه است. @Esrar3
جان کیوزاک بازیگر آمریکایی می‌گوید هر روز خودش را ملزم کرده به دیدن تصاویر کشته شدگان تا خشمش را زنده نگه دارد و در جستجوی عدالت بماند. @Esrar3
هرچه بیشتر می‌شنوم، صدای عباس کیارستمی در گوشم بیشتر می‌پیچد؛ آن روزها که برای محمود احمدی نژاد نامه‌ای نوشته بود، قبل از انتخابات ۸۴. نامه‌ای که شرح یک انتخاب سخت بود. وقتی در یک تصمیم دشوار باید انتخاب کنی بیسکویتت را به کسی بدهی که کمتر دوستش داری.‌ آنچه عباس کیارستمی برای محمود احمدی نژاد نوشته بود: پسرم وقتی ۵ساله بود روزی مشغول خوردن بیسکویت بود، دوستی از او بیسکویت خواست و من هم از او خواستم که بیسکویتی به من بدهد. اما بهمن یک بیسکویت بیش‌تر نداشت. بلاتکلیف به هر دوی ما نگاه کرد که تنها بیسکویتش را به کدام یک از ما دهد. دوست من مشکل را ساده کرد و به او گفت: "بیسکویت را به کسی بده که بیش‌تر دوستش داری." بهمن نگاهی به هر دوی ما انداخت و به من گفت: " بابا من تو را بیش‌تر دوست دارم اما دلم می‌خواهد بیسکویتم را به او بدهم." هنوز نمی‌دانم آن روز، آن بیست چند سال پیش در ذهن پسر ۵ساله‌ام چه گذشت که بیسکویتش را به آن دیگری داد، که کم‌تر از من دوستش می‌داشت. ولی من دلیلی دارم که چرا رأی‌ام را به دیگری خواهم داد. آقای احمدی‌نژاد، برای من دلایل بسیار ساده‌ای وجود دارد که تو را بیش‌تر از او دوست دارم. تو برای من یادآور سال ۵۷ هستی. در آن زمان اخلاق، آرمان و از خودگذشتگی برای تغییر زندگی مردم مفاهیمی انتزاعی نبودند؛ چیزهای طبیعی و جزییاتی زنده از روحیه و عملکرد میلیون‌ها جوان معتقد و سالم و راستگویی بودند که می‌خواستند از انقلاب فرصتی فراهم آورند تا طبقه‌ی محروم جامعه شرایط بهتری برای زندگی داشته باشند. بعد از بیست و چند سال نگاه که می‌کنم به وضوح آن اعتراض را همراه با افسردگی درونی تو را درک می‌کنم. تو هم‌چنان بی‌دروغ «ما»ی سال ۵۷ را زنده می‌کنی. من تو را دوست دارم چون نمی‌توانم به خودم راست نگویم که می‌دانم آن‌چه می‌گویی راست می‌گویی. این واقعیت است که در جهان کنونی قله‌های ثروت با دست‌اندازی به پله‌های قدرت جایی برای رشد مردم باقی نمی‌گذارند. در این میان، آقای احمدی‌نژاد اما چیزی وجود دارد که تو را در دنیای ۲۰۰۵ ما وصله‌ی ناجور می‌کند. پس اکنون با کمال تأسف تو تنها به درد آن می‌خوری که از دنیایی چنین آرمان‌باخته و بازیگر، افسرده شوی. دنیایی که در ۲۷ سال ساخته شده است و ما هم جزیی از این دنیا هستیم. دنیا شرایط دشواری برای برای بازی راستگویان آفریده است اما هم‌جنسان قادرند دست یکدیگر را بخوانند و... دوست عزیز، به‌سادگی بگویم ما نمی‌توانیم خود را در سال ۵۷ متوقف کنیم. دیگر آن باورها از زندگی واقعی رخت بربسته است و در معادلات سخت کنونی، ما تنها تصمیم‌گیرندگان بازی کنونی نیستیم.  تو درست‌تر از آن و اصولگراتر از آن هستی که بتوانی در بازی پیچیده‌ی سیاستگذاران آلوده به قدرت بازی کنی، پس به قول مدرس " اکنون کسی لازم است که قاعده‌های بازی این جهان را آموخته باشد." برای همین من رأی‌ام را به کسی می‌دهم که او را کم‌تر از تو دوست دارم اما کسی توانمندتر از تو در درک واقعیت‌های امروز زندگی است. همه‌ی امیدم آن است که او لااقل این‌بار با عطف به آرای تو بداند هنوز مردم محروم ما چشم به راه‌اند.  پس گوشه‌چشمی به طبقه‌ی محروم داشته باشد و به سلامت اداره‌ی جامعه بها دهد. دوست عزیز من، تا کنون دو بار رأی داده‌ام و هر دو بار پشیمان. این بار با آمادگی بیش‌تر بار دیگر پای صندوق رأی خواهم رفت و اما رأی‌ام را به دیگری خواهم داد که او را به اندازه‌ی تو دوست نمی‌دارم. روزگار غریبی است برادر. @Esrar3
سید ضیا هاشمی رییس جامعه صنفی تهیه کنندگان: ۳۴ فیلم بدون حجاب و بدون مجوز ساخته شده که به جشنواره‌های برلین و کن رفته‌اند. یعنی الان دیگر فیلمسازی قابل کنترل نیست، می‌شود فیلم ساخت و کسی متوجه‌اش نباشد. @Esrar3
مریم مقدم و بهتاش صناعی‌ها کارگردان‌های فیلم «کیک محبوب من» با این نوشته فیلم‌شان را راهی برلین کرده‌اند. در این یادداشت دو واژه به طور ویژه مورد توجه است؛ زن و زندگی. در مورد بخش زن فعلا صحبتی ندارم اما در مورد «زندگی»، اینطور که بویش می‌آید داستان‌های این واژه شروع شده. دعوا بر سر «زندگی» شروع شده. یک روز در زن زندگی آزادی یک روز در غزه و اگر ندانیم زندگی واقعا چه بود یا چه چیز را زندگی می‌نامیم، خیال برمان می‌دارد، و می‌رویم... به سادگی از دست می‌رویم. @Esrar3