eitaa logo
استکبار ستیزان
210 دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
15 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
نقل است در عصـر سليمان نبی پرنده اى براى نوشيدن آب به سمت بركه‌اى پرواز كرد ، اما چنـد كودک را بر سـر بركه ديد، پس آنقـدر انتظار كشيد تا كـودكان از آن بركه متفرق شـدند. همين كه قصـد فرود بسوى را كرد ، اين بار مـردى را با محاسن و آراسته ديد كـه بـراى نوشيدن آب به آن بركه مراجعه نمود. پرنده با خود انديشيد كه اين ‌مرد باوقار و نيكـوسـت و از ســوى او آزارى بـه مـن مُتصور نيست. پس نزديـک شد ، ولی آن مرد سنگى به سويش پرتاب كرد و چشم پرنده معيوب و شد پرنده شكايت نـزد سليمان برد. پیامبر آن مرد را احضار کرد، محاكمه و به قصاص محكوم کرد ودستـور به كور کردن چشم داد . پرنده به حكم صـادره اعتراض كرد و گفت چشـم اين مـرد هيچ آزارى به من نرساند. بلكه ريش او بود كه مرا داد و گمـان بـردم كـه از ســوى او ايمنـم پس به عـدالت نزديكتـر اســت مـحاسـن او را بتراشيـد تا ديگـران مثل مـن فريب ريش او را نخورند. 📚 نکته های ناب کـوتاه @makughalanews