eitaa logo
استکبار ستیزان
195 دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
15 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
با وضعیت بسیار عجیب روبه‌رو هستیم که برای نگارنده این عبارات به هیچ عنوان قابل درک نیست؛ چرا که از یک سو در تریبون‌ها مسئولان گوناگون دولت، مجلس و همچنین بسیاری از چهره‌های سیاسی و رسانه‌ای مدام از وجود جنگ اقتصادی دشمن، تحریم‌های ظالمانه آمریکا و فشار خارجی سخن گفته و به مردم می‌گویند باید با تمام قوا در مقابل اقدامات و توطئه‌های دشمن بایستیم و از سوی دیگر بسیاری از مدیران و مسئولان دولتی و همچنین چهره‌های نزدیک به دولت و مجلس و حامیان انتخاباتی منتخب انتخابات ۹۲ و ۹۴ از ضرورت تشریح وضعیت برای مردم و در جریان قرار دادن جامعه سخن می‌گویند؛ اما در همین دوران جنگ اقتصادی دولت اعتدال پس از استیضاح وزیر اقتصادش هنوز مهم‌ترین وزارتخانه این روزهای کشور را با سرپرست اداره می‌کند و در حالی که همه از لزوم حرف زدن مسئولان و دولتمردان با مردم سخن به میان می‌آورند و تأکید می‌کنند دولتمردان و دیگر صاحب‌منصبان باید درباره وضعیت کشور به افکار عمومی توضیح دهند، پس از استعفای محمدباقر نوبخت از سخنگویی دولت، هفته‌هاست دولت دوازدهم سخنگو ندارد و مشخص نیست پرسش‌های رسانه‌ها درباره عملکرد دولت را چه کسی باید پاسخ دهد و چه کسی باید نظر دولت، اقدامات و خدمات دولت را به اطلاع عموم برساند تا در وضعیت بسیار تعجب‌برانگیز و غیر قابل فهم، درستی و اهمیت سخنان رهبر معظم انقلاب درباره ریشه مشکلات جاری کشور بیش از پیش آشکار ‌شود! آنگاه که فرمودند ریشه بیشتر مشکلات امروز در داخل و ناشی از سوء مدیریت‌هاست؛ واضح است وقتی دولت حتی در انتخاب سخنگو که به تأکید مرجع دیگری یا عبور از فیلتر شورای نگهبان نیاز ندارد، دچار تنبلی و اختلاف است، به طریق اولی در فائق آمدن بر مشکلات با موانع و سختی‌های بیشتری روبه‌رو خواهد شد.
عاشورا يک روز و کربلا يك سرزمين نيست. عاشورا رمز است و کربلا تاريخ. رمز و راز جاودانگی عاشورا در گستره تاريخ بشريت، الهی بودن آن است. هر چند در تاريخ پس از عاشورا با نگرشهای متفاوت و از جنبههای گوناگون درباره ابعاد و عظمت اين حماسه بزرگ سخن گفته شده است. عاشورا اوج حماسه است؛ از آن رو که امام حسين(ع) يک تنه و بي سلاح، روياروي حکومتي سفاک ايستاد. حرکت امام(ع) که به حادثه عاشورا منجر شد، چيزي جز يک انقلاب اسلامي و تلاش در راستاي اصلاح جامعه اسلامي نبود. انقلاب امام حسين(ع) به منزله مهم‌ترين عامل برقراري اسلام راستين و کوبنده تحريفات ديني، همواره در طول تاريخ مورد بغض دشمنان اسلام و ديانت بوده است. با اين حال، فرهنگ عاشورا در طول تاريخ همواره براي جامعه اسلامي و مؤمنان الهام‌بخش بوده و حرارتي در دل‌هاي مؤمنان ايجاد كرده كه هرگز به سردي نمي‌گرايد. امام خمینی(ره) نیز چهل سال پیش با شناخت و آگاهي از سياستهای استکبار جهانی در تحميل و حمايت رژيم پهلوی در ايران، با الهام از فرهنگ احياگر عاشورا و بهره گيری از دو مؤلفه «امر به معروف و نهی از منکر» و «تکليف الهی» که شالوده و اساس شکل گيری حماسه عاشورای حسينی بود، رژيم ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی را برانداخت و مکتب انسانساز اسلام را حيات مجدد بخشيد و غبار تحريف و بدعت را از چهره دين زدود. از مهمترين دلايل موفقيت امام(ره) در پيروزی انقلاب و تشکيل حکومت جمهوری اسلامی احيای نگرش سياسی ايشان به آموزه های دينی و آميختگی دين با سياست بود. نگاه امام به حادثه عظيم عاشورا به منزله يک ضايعه تاريخی نبود، بلکه ایشان در يک افق برتر و بالاتر قيام امام حسين(ع) را يک حرکت هدفمند و برنامه ريزی شده در جهت احيای اسلام و فرهنگ عاشورا را گنجينه عظيم دينی و سياسی و پشتوانه فرهنگ غنی و انسان ساز تشيع میدانستند و از اين رو بود كه حماسه حسينی را اساس قيام و مبارزه و تحول و بيداری قرار دادند. فرهنگ متعالي عاشورا در طول تاريخ و گذشته و حتي آينده عامل هويت‌بخشي و مقاومت‌پذيري جامعه ما است. پس نياز داريم همواره شرایط را رصد كنيم و با شناخت از روندهاي موجود، كاستي‌ها و فرايندهاي شكل‌گيري، پردازش و نمودهاي عملي رفتاري، زمينه حرکت در مسیر فرهنگ عاشورایی را فراهم آوریم.
مذاکره با دولت های آمریکا و اروپایی : اردیبهشت سال جاری حوالی روزهای ۱۵ تا ۲۲ عطالله مهاجرانی ، اردشیر امیر ارجمند به همراه فرخ نگهدار در شهر وین دیداری چند ساعته با جان کری داشته اند .این جلسه حول محور این بوده که این افراد مدعی بودند تنها آلترناتیو جمهوری اسلامی که پتانسیل داخلی و خارجی دارد اصلاح طلبان هستند .آنها مدعی بودند سرنگونی جمهوری اسلامی حتمی است و هیچ نیروی داخلی و خارجی توان برابری با اصلاح طلبان ندارد و عملا «جمهوری ایران» در دست اصلاح طلبان خواهد بود. آنها عقبه خود را بالای ۳۰ میلیون دانسته و خواستار حمایت علنی دموکراتها از اصلاح طلبان شدند . جان کری از نمایندگان اصلاح طلب خواستار نشان دادن سیگنال عملی در میدان شده و آنها را به صبر تا رسیدن نمایندگان دموکرات در مجلس آینده آمریکا دعوت کرده .جان کری از نمایندگان اصلاح طلب سئوال کرده وقوع سرنگونی و میدان داری شما در چه زمانی خواهد بود ؟ بعد از فوت رهبر معظم انقلاب آن فعلی ویا زودتر ؟ اردشیر امیر ارجمند گفته است منتظر فوت رهبر نخواهیم ماند و جامعه به زودی دستخوش شورش های پی در پی و غافلگیر کننده خواهد بود . جان کری به آنها پیشنهاد داده تا حمایت ملموس اروپا را در پشت ایده خود داشته باشند چراکه آمریکا به تنهایی با وجود اسرائیل شاید نتواند حمایت همه جانبه از آلترناتیوی از درون جمهوری اسلامی داشته باشد . یکماه بعد در روزهای آخر خرداد ماه سالجاری عطالله مهاجرانی ، رجبعلی مزروعی ، اردشیر امیر ارجمند و دو اصلاح طلب شاخص از داخل کشور در سفارت آمریکا در بروکسل دیداری با سه کارشناس سازمان امنیت بلژیک و وزارت امورخارجه بلژیک داشته اند . محور اصلی دیدار اصلاح طلبان با این مقامات حمایت اروپا از اصلاح طلبان در بعد از سرنگونی نظام جمهوری اسلامی بوده این بار اما بر سر محوریت این جریان بحث شده و از آنها مدل حکومت و افراد پیشنهادی لیدر اعتراضات پرسیده شده و اینکه چه افرادی مد نظرشان برای رهبری اعتراضات و پس از آن ریاست جمهوری و یا نخست وزیری پرسیده می شود ؟ منابع موثق از دیدارهای مشابه همین نمایندگان اصلاح طلب با چند مقام امنیتی و سیاسی کشورهای هلند و فرانسه هم خبر داده اند .اردشیر امیر ارجمند همچنین در این راستا با ابوالحسن بنی صدر هم دیدار داشته و از وی تقاضا کرده در صورت بروز شورش و براندازی جمهوری اسلامی از آلترناتیو شدن اصلاح طلبان حمایت کرده ، ظاهرا بنی صدر پیشنهاد آنها را منوط به عدم حضور افرادی همچون خاتمی دانسته و اعلام کرده اصلاح طلبان در به آشوب کشیدن کشور و یا حتی سرنگونی جمهوری اسلامی می توانند موفق بشوند اما بعید به نظر می رسد بتوانند نقشی در پسا جمهوری اسلامی داشته باشند . محمد جهرمی وزیر فعلی ارتباطات کابینه روحانی ، حشمت الله طبرزدی ،عطالله مهاجرانی ، میرحسین موسوی و غلامحسین کرباسچی از دیگر گزینه های اصلاح طلبان برای دولت موقتشان در دوران گذار پس از جمهوری اسلامی است . شبكهءتحليلى/سياسى
در برابراعترافات رئیس ‌FATF وقتی رئیس‌FATF همزمان دستیار بخش تامین مالی تروریسم وزارت خزانه‌داری آمریکا هم هست،تصویب لوایح مربوط به FATF را باید چه نامید؟همین شخص صراحتا اعتراف کرد که برای مقابله با ایران همکاری نزدیکی با اسرائیل و عربستان داریم. علاوه‌بر این، خوان زاراته، معاون سابق مدیریت مبارزه با تروریسم و جرائم مالی در وزارت خزانه‌داری آمریکا گفته بود: برای قراردادن ایران در تنگنا و سخت‌تر کردن شرایط برای این کشور، به حضور کامل FATF نیاز است. مدعیان اصلاحات و حامیان دولت از جمله ارگان دولت سرشان را در برف کرده‌اند و به اینها که می‌رسد، گویی قلم‌هایشان دیگر جوهر برای نوشتن ندارد.ارگان دولت نوشت: «رفتار مخالفان در مجلس که به‌جای اظهارنظر منطقی، همواره با فریاد و بهم زدن جلسه سعی در پیشبرد اهداف خود داشتند، نشانه دیگری از سقوط آزاد این جماعت بود. مجلسی که بیش از ۲۷۰ نفر در آن حاضر بودند و از رادیو نیز مذاکرات آن پخش می‌شود و همه ملت آن را می‌شنوند، چه جای فریاد زدن و جار و جنجال است؟ اگر حرفی دارید منطقی بیان کنید، مردم متوجه حقیقت ماجرا خواهند شد. اینکه می‌گویند بی‌مایه فطیر است مصداق روشن این وضع مخالفان است.»در بخش دیگری از این مطلب آمده است: «فضای رعب و وحشت ایجاد کردن موجب شد که نمایندگان از ترس تبعات آرای خود، رأی‌گیری را مخفی اعلام کنند و این هم از عجایب سیاست در ایران است که برای رأی‌گیری نسبت به لایحه پیوستن ایران به شفافیت مالی، نمایندگانش به‌صورت غیرشفاف رأی می‌دهند!!چرا چنین شد؟! برای خنثی کردن فضای تهدیدآمیز و ارعاب مخالفان لایحه.» عجب! اگر رأی گیری مخفی به دلیل به اصطلاح فضای تهدیدآمیز مخالفان CFTبود، پس چطور نمایندگان طیف موسوم به اصلاح‌طلب و حامی دولت در روزنامه‌ها علیه طرح شفافیت آراء نمایندگان قلمفرسایی کردند؟چرا دروغ پردازی می‌کنید؟ آنها از اساس با شفافیت آراء مخالف‌اند و می‌ترسند که این موضوع باب شود.شفافیت خوب است اما برای دشمنان!روزنامه ایران دیروز با اشاره به تصویب لایحه الحاق ایران به CFT تتیر یک خود را به عبارت «رأی به شفافیت مالی» اختصاص داد. شفافیت برای چه کسی؟! دولت و حامیانش در مقابل مطالبه عمومی بر قطع یارانه ثروتمندان و جلوگیری از فرار مالیاتی و شفاف سازی معاملات و حقوق‌ها می‌گویند به حساب مردم سرک نمی‌کشیم! آن وقت حاضرند تراکنش‌ها و جزییات معاملات را برای دشمنان تابلودار ایران شفاف کنند! دولت اگر در پی شفافیت است، چرا برنامه عملیاتی FATF را مخفیانه امضا کرد و دوسال آن هم به صورت مخفیانه ۳۷ توصیه آن را اجرا کرد و به صرافی‌ها ارز نداد که موجب بحران ارزی در کشور شد؟ شبكهءتحليلى/سياسى
🔴رأی در تاریکی و دروغ شاخدار شفافیت! وزیر خارجه دولت تدبیر و امید و همچنین موافقان پیوستن ایران به کنوانسیون استعماری CFT بارها تاکید کردند که هیچ تضمینی دست‌کم برای رفع مشکلات بانکی نیست، فلاحت‌پیشه، رئیس‌کمیسیون امنیت ملی مجلس هم بارها در جمع خبرنگاران گفته است که به‌دنبال تصویب این لایحه منفعت تضمین شده‌ای برای ایران وجود ندارد و هدف دفع ضرر است اما به‌رغم این اظهارات صریح زنجیره‌ای‌ها که مهر بزک کردن برجام بر پیشانی آنها خورده دست به کار بزک کردن تبعات الحاق ایران به CFT هستند. روز گذشته روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «اگرCFT به تصویب مجلس نمی‌رسید، قطعا نه تنها با اروپا نمی‌توانستیم کار کنیم بلکه با کشورهای دوستمان هم نمی‌توانستیم به‌راحتی ارتباطات مالی برقرار کنیم. مجلس مسئولانه در قبال ملت و کشور عمل کرد. اکنون می‌توانیم با تصویب CFT، شرایط بهتری را برای ارتباطات مالی داشته باشیم و در غیر این‌صورت گرفتار خودتحریمی می‌شدیم». این روزنامه زنجیره‌ای در ادامه نوشت: «مصوبه دیروز مجلس می‌تواند ما را به یک شرایط عادی در ارتباط با مراودات مالی برساند و از اینکه در لیست کشورهای سیاه قرار بگیریم و تحریم‌های بانکی و مالی علیه ما صورت بگیرد، جلوگیری شد...مصوبه دیروز مجلس در کاهش نرخ انواع ارزهای خارجی و افزایش ارزش پول ملی موثر خواهد بود». گفتنی است ظریف روز یکشنبه در صحن علنی مجلس گفته بود: «نه بنده و نه آقای رئیس‌جمهور نمی‌توانیم تضمین دهیم که با پیوستن به لایحه حمایت مالی از تروریسم مشکلات‌مان حل خواهد شد». برخی دولتمردان و مدعیان اصلاحات در موضوع برجام تمامی امور کشور را به توافق گره زده و مدعی شدند که امضای وزیر خارجه آمریکا تضمین است و همه مشکلات کشور با برجام حل می‌شود.اما پس از آنکه تشت رسوایی برجام از بام افتاد، به‌جای عذرخواهی و تغییر رویکرد، به انکار وعده‌ها روی آورده و مدعی شدند که از برجام انتظار معجزه نداشته باشید! برجامی که مدعی بودند تضمین‌اش امضای وزیر خارجه آمریکاست به این سرنوشت دچار شد و جز خسارت هیچ ماحصلی برای ما نداشت؛ با این حساب از همین حالا پیداست که FATF که از همین ابتدا تضمینی برایش نمی‌دهند به کجا خواهد رسید و چه خسارتی را متحمل ملت ایران خواهد کرد. علی‌رغم اظهارات ظریف در مجلس مبنی بر اینکه «نه بنده و نه آقای رئیس‌جمهور نمی‌توانیم تضمین دهیم»، مدعیان اصلاحات همچنان در پی فتح الفتوح نشان دادن پیوستن به کنوانسیون‌های استعماری و وعده و وعید دادن به افکار عمومی است. شبكهءتحليلى/سياسى
محمود صادقی در دانشگاه لرستان گفت: هم‌اینک اجماع جهانی روی این قضیه است که چهار گروه تروریستی‌اند؛ القاعده، داعش، بوکوحرام و جبهه‌ النصره و این اجماع هست که منابع مالی این گروه‌ها شناسایی و با این منابع مالی مقابله بشود. وی اظهار داشت: یکی از آسیب‌ها این است که باید با اقتصاد زیرزمینی و غیررسمی و ثبت نشده مبارزه کنیم و همچنین فرارهای مالیاتی نداشته باشیم و متاسفانه بخشی از حجم اقتصاد ایران از نوع اقتصاد زیرزمینی است.صادقی یکی از علل گسترش موسسات مالی و اعتباری مشکل‌دار را که باعث ایجاد مشکلات و نارضایتی‌ها در جامعه شدند ناشی از تبعات عدم شفاف‌سازی‌های کافی مالی دانست و پیوستن به FATF را باعث شفاف‌سازی هرچه بیشتر نظام مالی و بانکی برشمرد.وی اظهار داشت: پولشویی به این صورت است که منشأ پول‌های نامشروع و کثیف با روش‌های در ظاهر قانونی، به شکل و قالب قانونی درمی‌آیند که پیوستن به ‌FATF باعث مقابله اثرگذارتر با پولشویی می‌شود و فضای کسب و کار را سالم‌تر می‌کند. وی ادامه داد: مبارزه با پولشویی باعث افزایش بهره‌وری در اقتصاد و همچنین دیگر پیامدهای مثبت همچون کاهش تورم و کاهش بیکاری می‌شود و پولشویی، یک تهدید جدی برای حیات جمعی هر جامعه‌ای است. درباره این اظهارات باید از آقای صادقی پرسید: 1️⃣اگر در زمینه تروریستی محسوب شدن داعش اجماع وجود دارد، چگونه است که FATF کمترین برخوردی با آمریکا ندارد؟ مگر ترامپ تأکید نکرده- و در خاطرات کلینتون نیامده- که داعش را دولت اوباما راه‌اندازی کرد؟ مگر هم‌اکنون تأمین امنیت بقایای داعش در بوکمال توسط نظامیان آمریکایی که به فاصله 3 مایلی قرار دارند، صورت نمی‌گیرد؟! و مگر غیر از این است که حزب‌الله و حشدالشعبی بودند که داعش و جبهه ‌النصره را منکوب کردند اما توسط کشورهای غربی سکاندار FATF،تروریست‌ محسوب می‌شوند؟! 2️⃣صادقی و امثال وی در فراکسیون امید دو سال است نماینده مجلس هستند. چرا کمترین مطالبه شفافیت از دولت در زمینه‌های معاملات و مالیات و سامانه‌های مورد نیاز آن نداشته‌اند؟! چرا گریبان وزارت راه و شهرسازی یا صنعت و اقتصاد و بانک مرکزی را در زمینه‌های مختلف که موجب عدم شفافیت و رانت و فساد شده‌اند، نگرفته‌اند؟! چرا جرأت ندارند پیگیری کنند که چه کسانی رانت ۱۸ میلیارد دلاری را واگذار کردند؟! چرا عدم اجرای ماده ۲۹ قانون برنامه توسعه (مصوب مجلس) درباره سامانه انتشار شفاف حقوق دریافتی کارکنان و مدیران دولت را مورد مؤاخذه قرار نمی‌دهند؟ و... ده‌ها پرسش از این قبیل. 3️⃣رشوه‌ها و مفاسد و پولشویی‌های بزرگی که در برخی قراردادهای بزرگ نفتی (کرسنت، استات اویل، توتال و...) اتفاق افتاده، چرا هرگز مورد توجه و پیگیری مدعیان اصلاحات و اعتدال و گماشتگان آنها در مجلس قرار نمی‌گیرد؟! چرا امثال صادقی مدیران مربوط را مورد بازخواست قرار نمی‌دهند؛ آیا آن مفاسد و پولشویی‌ها به تأمین هزینه‌های انتخاباتی مدعیان اصلاحات و اعتدال ربط پیدا می‌کند که امثال صادقی، زیرسبیلی رد می‌کنند؟! 4️⃣دو سال است دولت با دور زدن مجلس، همکاری گسترده‌ای با FATF ترتیب داده و تنها به هنگام نیاز به تصویب چند قانون، سراغ مجلس آمده است. در همین دو سال وضع کسب و کار و تولید به مراتب بغرنج‌تر شده و در واقع سرکنگبین ادعای برجام و FATF موجب تشدید مشکلات شده است. امثال محمود صادقی در این دو سال، کدام قدم را برای رسیدگی و طرح مشکلات تولیدکنندگان و کارآفرینان که زیرفشار سوءمدیریت اقتصادی برخی مدیران دولتی قرار دارند، برداشته‌اند؟! مواضع امثال آقای صادقی در این زمینه، حکم محکومیت و بی‌کفایتی خود و فراکسیون متبوع وی است. استکبار ستیزان
اگرچه دموکراسي را حکومت مردم بر مردم تعريف مي‌کنند، وليکن در عمل امکان حکومت همه مردم وجود ندارد و تعدادي از مردم به نمايندگي از اکثريت بر ديگران حکومت مي کنند. نکته مهم در اين نوع از دموکراسي پاسخگويي مسئولين به مردم است. در کشور ما نيز که الگوي مردم سالاري ديني حکمفرما است از اين جهت با دموکراسي تفاوتي ندارد و مسئولين علاوه بر اينکه در پيشگاه خداوند متعال پاسخگو هستند بايد به مردم نيز پاسخگو باشند. با اين مقدمه نگاهي داريم به وضعيت پاسخگويي رئيس دولت يازدهم و دوازدهم به مردم. رئيس جمهور به چند طريق پاسخگوي مردم است، مهمترين مکانيسم پاسخگويي رئيس جمهور، از طريق قوه مقننه است. نمايندگان مجلس سؤالات خود را به نمايندگي از مردم از رئيس جمهور مي‌پرسند و رئيس‌جمهور مکلف به پاسخگويي است و اين درخواست مي‌تواند به شکل سؤال يا استيضاح مطرح شود. البته ابزارهاي بسيار ديگري نيز در اختيار رئيس جمهور قرار دارد که مي‌تواند براي تنوير افکار عمومي و پاسخ به سؤالات و ابهامات مطرح شده در افکار عمومي از آن استفاده کند. جلسات پرسش و پاسخ با اقشار مختلف، استفاده از رسانه ملي و امروزه شبکه هاي اجتماعي نمونه هايي از اين روش ها محسوب مي شوند. نکته بسيار مهم اين است که رئيس‌جمهور در کشور ما همواره مطالبه‌گر است و نه پاسخگو! در جلسه سؤال از رئيس جمهور، وي مطالبه گر و شاکي است! در ديدار با دانشجويان شاکي است و در رسانه ها همواره ديگران را مقصر مي داند! رئيس دولت يازدهم و دوازدهم بايد پاسخ دهد که چرا تقريبا هيچ يک از وعده هاي انتخاباتي اش عملي نشده است؟ مگر قرار نبود چنان رونقي در جامعه برقرار شود که مردم به يارانه نياز نداشته باشند؟ مگر قرار نبود هم چرخ سانتريفوژ بچرخد و هم چرخ اقتصاد! مگر به مذاکرات خوش بين نبود؟ و دهها سؤال ديگر! مشخص نيست پاسخ هاي رئيس جمهور در ديدار با دانشجويان چه کساني را قانع مي‌کند!؟ آيا اين ادعا که اگر اين دولت نبود ما امروز به جاي آمريکا در مقابل کل دنيا ايستاده بوديم کافي است که ما به اين دولت افتخار کنيم؟ اگر ما در اجراي تعهدات خود گام به گام عمل کرده بوديم امروز با افتخار نمي گفتيم که ما به تعهدات خود عمل کرديم ولي دشمن عمل نکرد؟! اگر دولت اقتصاد مقاومتي و حمايت از توليد را سرلوحه کار خود قرار داده بود امروز شاهد اين بحران اقتصادي با اين شدت نبوديم!؟ اگر نقدينگي جامعه کنترل مي شد... اگر سياستگذاري ارزي ... و دهها اگر ديگر اتفاق افتاده بود امروز دولت به جاي اينکه ديگران را مقصر بداند مي گفت خدا را شکر وضعيت معيشت اقشار ضعيف بهبود يافته است. اگر قانون، مردم و رهبري تداوم دولت را بهترين راه براي عبور از مشکلات فعلي مي دانند اين به معني حسن عملکرد دولت و عدم نياز به پاسخگويي دولت نيست، بلکه دولت بايد برنامه خود را به صورت شفاف براي عبور از مشکلات اقتصادي فعلي اعلام کند. اينکه بگويد «من هر روز فهرست قيمت اجناس را مي‌بينم» مشکل معيشت اقشار ضعيف که بسيار ضعيف تر شده اند را ترميم نمي کند؟! آقاي رئيس جمهور در مقابل مردم مسئول است و انتظار همه مردم و مخصوصا علاقه مندان از وي اين است که اقدامي اساسي در راه حل مشکلات مردم بردارد. تنها از اين راه است که اميد در جامعه ايجاد مي شود وگرنه با اين روند و فرافکني مي توان ادعا کرد که دولت تدبير و اميد بيش از دولت هاي قبلي نيازمند تدبير اميد است! استکبار ستیزان
🔴💥محکوم فتنه۸۸مدعی مقابله با براندازان! روزنامه زنجیره‌ای آفتاب یزد در گزارشی از مصطفی تاجزاده محکوم فتنه آمریکایی – انگلیسی صهیونیستی ۸۸ قهرمان مبارزه با براندازان ساخته و او را هدف حمله و هجوم ضد انقلاب خواند! در بخشی از این گزارش آمده است: «دو جریان اصولگرای رادیکال و براندازها از همان ابتدا در یک پیمانی نانوشته با یکدیگر عهد بسته بودند که اوضاع را روز به روز به کام اصلاحات تلخ‌تر سازند و آنها را در یک باتلاق بدون بازگشت فرو ببرند. به همین دلیل هم از وقایع دی ماه سال گذشته، افزایش مشکلات اقتصادی و گرانی دلار و همچنین نارضایتی مردم از ابتدای سال جاری بهره برده و سوار بر موج علیه اصلاحات و چهره‌های شاخص آنها تاختند تا از این طریق مردم را نسبت به جبهه اصلاحات نا امید سازند که این مهم را این روزها می‌توان از تخریب رهبران جریان اصلاحات و چهره‌های سرشناس این جریان دریافت.» در ادامه به یک هجمه رسانه‌ای به مصطفی تاجزاده‌اشاره شده و آمده است فردی که به این شخصیت اصلاح‌طلب نسبت داده شده نسبتی با او ندارد و این هجمه برای تخریب او صورت می‌گیرد. فارغ از اینکه سوژه مورد استناد آفتاب یزد درست باشد یا نه که موضوع این نوشتار نیست بایستی گفت مصطفی تاجزاده از متهمین فتنه ۸۸ است فتنه‌ای آمریکایی،انگلیسی صهیونیستی که عده‌ای برای رسیدن به قدرت در خیابان‌ها شعارهای براندازانه سر داده و نزدیک هشت ماه کشور را با آشوب‌های خیابانی متحمل هزینه‌های هنگفت ساختند. نامه برخی مدعیان اصلاحات به دولتمردان وقت آمریکا که ایران را تحریم کنید تا«جمهوری اسلامی»هر چه زودتر سقوط کند در این راستا می‌تواند مورد ارزیابی قرار گیرد و با این وجود که تاجزاده در این فتنه خود محکوم و متحمل زندان شده است چگونه می‌توان فردی چون او را قهرمان مقابله با براندازان نشان داد. نکته دیگر اینکه مدعیان اصلاحات با حضور خود در بدنه دولت و تصاحب مدیریت‌های کلیدی میانی و بالاتر از آن نقش اصلی در مشکلات کنونی را دارند و نمی‌توانند نقش خود را با لطایف الحیل فراوان کتمان نمایند. استکبار ستیزان
آمریکا با تصور اینکه پس از برجام در موضوعات گوناگونی با جمهوری اسلامی ایران مذاکره خواهد کرد، به پای میز مذاکره هسته‌ای با ایران آمد. تصور آمریکایی‌ها این بود که پس از توافق هسته‌ای با برجام‌های دیگر همه مؤلفه‌های قدرت جمهوری اسلامی ایران را از بین برده و در پی آن ناکارآمدی ایجاد خواهد کرد که در نتیجه ایران را دچار یک فروپاشی از درون می‌کند. رهبر معظم انقلاب با تشخیص درست، بلافاصله مذاکره با آمریکا را منوط به تحقق تعهدات غرب، به ویژه آمریکایی‌ها در برجام اعلام کرده و سد محکمی را در مقابل سیاست برجامی آمریکا پی‌ریزی کردند. سیاستی که موجب شد آمریکا شکل بازی‌اش را تغییر دهد و ترامپ با هدف شکستن این سد، از برجام خارج شود. سیاست تهاجمی ترامپ پس از خروج از برجام با فشارهای اقتصادی از راه تشدید تحریم‌ها و با پشتوانه شدید رسانه‌ای دنبال شد. خروج از برجام و اعلام تحریم‌های سخت در آبان ماه به واسطه دادن فرصت شش ماهه به رسانه‌های غربی و منطقه‌ای بود که بتوانند اوضاع داخلی جمهوری اسلامی ایران را به سمت شرطی‌سازی ببرند که اگر با آمریکا مذاکره نشود، وضعیت وخیم‌تری در ۱۳ آبان در انتظار شماست. اعلام آمادگی چندین باره رئیس‌جمهور آمریکا برای مذاکره مستقیم با ایران سندی بر این مدعاست. حال ذکر چند نکته در این زمینه ضروری است: 1️⃣هجمه‌های رسانه‌ای آمریکا و برخی کشورهای منطقه‌ای که با هدف ناامیدی مردم از آینده انقلاب اسلامی صورت می‌گرفت، به گونه‌ای بود که برخی از جمله منافقین، حاکمان مرتجع عربی و برخی کشورهای اروپایی، منتظر رودررویی مردم با حاکمیت بودند. این در حالی است که مردم کشورمان نشان دادند همواره پشتیبان نظام خواهند بود؛ چرا که انقلاب اسلامی برخاسته از رأی مردم و حاصل خون شهدایی است که مردم تقدیم انقلاب کرده‌اند. 2️⃣ رسیدن آبان ماه و تقویت ثبات در اقتصاد کشور نشان داد، سیاست‌های آمریکا هیچ گونه پشتوانه‌ای نداشته است و آنها تنها درصدد تأثیرگذاری بر افکار و روان مردم بوده‌اند. 3️⃣‌امید است دولت محترم با تدبیر و کار جهادی و انقلابی خود بتواند وضعیت بازار ارز را به گونه‌ای ساماندهی کند که سبب ثبات داخلی و ناامیدی آمریکایی‌ها شود و نشان دهد، رفتار آمریکا تأثیر قابل ملاحظه‌ای را در اقتصاد ایران نخواهد گذاشت. استکبار ستیزان
حضور میلیونی و خیره‌کننده مردم در پیاده‌روی اربعین امسال، باشکوه‌ترین راهپیمایی جهان را به اسم عاشقان حسینی به ثبت رساند. مراسم اربعین امسال نیز بار دیگر نشان داد، می‌توان از ۵۰ کشور جهان در یک راهپیمایی با کمال صلح و آرامش حضور یافت بدون آنکه کوچک‌ترین اختلافی به وجود آید. وجود چنین رخدادی تنها در مکتب اسلام ظهور و بروز پیدا می‌کند و مکاتب دیگر نشان داده‌اند هیچ‌گاه چنین ظرفیتی نداشته‌اند. از سوی دیگر، رسانه‌های مطرح جهان ضمن بایکوت خبری رویداد عظیم تاریخی، سعی در کوچک‌سازی مراسم اربعین دارند. این در حالی است که رسانه انگلیسی بی‌بی‌سی یک دختر در میدان انقلاب را می‌بیند، اما حضور عظیم دختران انقلابی در راهپیمایی باشکوه اربعین را نه تنها نمی‌بیند؛ بلکه گاهی اوقات انکار نیز می‌کند. بنابراین با توجه به اهمیت موضوع، ذکر دو نکته در این زمینه ضروری است: 1️⃣دشمنان انقلاب اسلامی درصددند از طریق فضای رسانه‌ای که در اختیار دارند، جنگ تمیزی را علیه کشورمان اجرا کنند. به این معنا که آنها دیگر به فکر جنگ نظامی نیستند که بخواهند از این طریق کشور را تصاحب کرده یا ضربه‌ای وارد کنند؛ بلکه درصددند از طریق تبلیغات رسانه‌ای، بین مردم و حاکمیت جدایی به وجود آورند. موفقیت در این زمینه به معنای حضور افکار و اندیشه غرب در کشور خواهد بود و از این طریق منافع آنها تأمین خواهد شد. ناامید‌سازی مردم به آینده کشور بخشی از این سناریو است. البته حضور مردم در اربعین حسینی و به تبع آن حضور جاماندگان اربعین حسینی در پیاده‌روی داخل کشور نشان‌دهنده شکست این سناریو است. 2️⃣ نپرداختن رسانه‌های غربی به عظیم‌ترین راهپیمایی جهان بار دیگر نشان داد، پیروان مکتب حسینی باید رسانه‌ای قوی و تأثیرگذار در جهان داشته باشند. داشتن رسانه‌ای مستقل در جهان به نوعی معکوس‌سازی تبلیغات رسانه‌ای دشمنان علیه خود آنهاست. بنابراین، حضور فعال و همه‌جانبه نیروهای انقلابی در عرصه رسانه یک نیاز فوری است. اگرچه در چند سال گذشته رادیو و تلویزیون‌های جهان اسلام تا حدی خلأ رسانه‌ای را جبران کرده‌اند؛ ولی باز هم باید به فکر طراحی گسترده‌تری باشیم تا انحصار رسانه‌ای بشکند و بتوانیم از همه ظرفیت‌ها به ویژه فضای مجازی برای انتقال پیام این رویداد عظیم بیشتر بهره ببریم. استکبار ستیزان
با تکذیب خبر استعفای جهانگیری از معاون اولی رئیس‌جمهور، وی در سخنانی کم‌سابقه از میزان اختیاراتش گلایه کرد و گفت: «ما در کشور در این شرایط مدیر ریسک‌پذیر می‌خواهیم و من دستم قلم و کاغذی نیست که کسی را برکنار کند و این در حالی است که من تا این لحظه اجازه برکناری منشی خودم را نداشته‌ام، پس از من انتظار نداشته باشید که وکیل و وزیر را تغییر دهم.» این سخنان جهانگیری نشان داد، وی برای خارج شدن از دولت بار دیگر تحت فشار اصلاح‌طلبان قرار گرفته و از وی خواسته‌اند استعفا دهد. این فشارها به اندازه‌ای جدی شد که کرباسچی، دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی اعلام کرد: «اگر در این شرایط جای جهانگیری بودم که نمی‌توانستم منشی خود را عوض کنم، استعفا می‌دادم.» بدون تردید،یکی از دلایل این فشارها بی‌توجهی دولت به گزینه‌های مورد نظر اصلاح‌طلبان در انتخاب وزرای جدید کابینه است؛ به ویژه آنکه تلاش آنها به منظور معرفی شریعتمداری برای وزارت کار و رفاه اجتماعی بی‌نتیجه مانده است. از همین رو، مخاطب اصلی جهانگیری را باید اصلاح‌طلبانی دانست که توقع دارند وی به مثابه اصلاحاتی‌ترین عضو کابینه انتظارات آنها را برآورده کند. علت دیگر واکنش جهانگیری به اتفاقات سیاسی خارج از حیطه اختیارات دولت برمی‌گردد. از جمله این اتفاقات می‌توان به رأی منفی مجلس به طرح استفساریه ۱۳۰ نفر از نمایندگان برای باقی ماندن افشانی در پست شهرداری تهران اشاره کرد. پاسخی که موجب شد اصلاح‌طلبان با چالش جدیدی در انتخاب شهردار مواجه شوند؛ چرا که انتخاب فرد جدید برای شهرداری تهران افزون بر اینکه می‌تواند اختلافات میان کارگزاران با اصلاح‌طلبان را علنی کند، دو مشکل دیگر هم برای آنها ایجاد می‌کند. یکی،طرح نامزدی مجدد محسن هاشمی برای شهرداری است که با سیاست‌های اصلاح‌طلبان همخوانی نداشته و خطر مطرح شدن وی برای انتخابات ریاست‌جمهوری را ایجاد می‌کند. دوم اینکه، با خروج هاشمی از شورای شهر تهران، یک نفر از فهرست اصولگرایان وارد این شورا می‌شود؛ امری که اصلاح‌طلبان در این شورا بر آن وفاق کرده و هم‌قسم شده‌اند تا زمینه چنین فرصتی را فراهم نکنند. البته اظهارات جهانگیری بخش‌های دیگری هم دارد که نشان می‌دهد در ریشه‌یابی آن باید به مسائلی فراتر از موضوعات روز توجه کرد. چنانکه می‌گوید: «در دور اول رئیس‌جمهور اولویتش را موضوع برجام قرار داد و من بیشتر به مسائل اقتصادی رسیدگی می‌کردم و امروز رئیس‌جمهور برای مسائل اقتصادی بیشتر وقت می‌گذارد.» این سخنان نشان می‌دهد، اصلاح‌طلبان تنها نگران چینش کابینه و استفاده نکردن دولت از آنها نیستند؛ بلکه دغدغه مهم‌تر آنها تحمل هزینه ناکارآمدی دولت و افزایش کم‌سابقه مشکلات معیشتی مردم است؛ هزینه‌ای که برای اصلاح‌طلبان چیزی جز شکست در انتخابات ندارد؛ از این رو، شاید از نظر اصلاح‌طلبان سخنان معاون اول رئیس‌جمهور کمترین کاری باشد که می‌تواند مطالبات و انتظارات مردم از اصلاح‌طلبان را کاهش دهد. این در حالی است که هر گونه فاصله گرفتن اصلاح‌طلبان از دولت در شرایط سخت نتیجه عکس داده و برای مردم این‌گونه رفتارها مفهومی ندارد؛چرا که اصلاح‌طلبان با میدان‌داری جهانگیری در نقش نامزد پوششی برای روحانی رأی جمع کردند.روزی که اصلاح‌طلبان و جهانگیری در مناظره‌های انتخاباتی از عملکرد دولت و روحانی دفاع می‌کردند، یک دوره چهار ساله را با وی کار کرده بودند و نسبت به وضعیت دولت و رئیس آن آشنا بودند؛ولی الآن که کار دشوار شده و در آستانه تحریم‌های نفتی قرار داریم،سخن از میزان اختیارات و فرار از پاسخگویی نمی‌تواند برای مردم قابل توجیه باشد. استکبار ستیزان
بهزاد نبوی» از چهره‌های اصلاح‌طلب که در جریان حوادث پس از انتخابات ۸۸ دستگیر و محاکمه شد، در مصاحبه‌ای با پایگاه جماران گفته است: «قدرت واقعی کشورهایی مثل ما در اتکای حاکمیت‌شان به مردم است. قدرت ما در گرو مردمی بودن نظام ماست و نظام ما هرچه مردمی‌تر باشد، قدرت بیشتری پیدا می‌کند. لذا امروز یک انتخابات پرشور در کشور ما نه به آن معنا که کسانی که من می‌پسندم انتخاب شوند، بلکه بدان معنا که ۸۰ درصد واجدین شرایط در آن شرکت کنند، می‌تواند قدرت ما را بسیار بالا ببرد.» اما سؤال اینجاست که آیا واقعاً نبوی و جریان مطبوع او، به دنبال آن هستند که با افزایش مشارکت در انتخابات پیش روی مجلس شورای اسلامی در اسفند ماه قدرت انقلاب اسلامی افزایش پیدا کند؟ آیا می‌توان این جملات را صادقانه تلقی کرد؟ یا... اگر به گذشته نگاهی بیندازیم و انتخابات دهم ریاست‌جمهوری را به یاد بیاوریم، قطعاً در صداقت او تردید خواهیم کرد! سال ۸۸ در حالی که بیش از ۴۰ میلیون نفر در انتخابات شرکت کرده بودند و با اتکا به آن حضور بی‌نظیر مردمی، امکان برداشتن گام‌های بلندی در راه پیشرفت کشور وجود داشت، آقای نبوی و دوستان‌شان به این دلیل که نامزد مورد حمایت‌شان برنده انتخابات نبود، زیر میز انتخابات زدند و آن فرصت و ظرفیت را به تهدید و فتنه تبدیل کردند! فتنه‌ای که به دشمن جسارت وضع تحریم‌های اقتصادی را داد و مقامات تل‌آویو و واشنگتن را امیدوار کرد! به نظر می‌رسد این اظهارات، که احتمالاً مشابه آن را در روزهای آینده نیز خواهیم شنید، به دنبال القای این ایده انحرافی است که بگوید «تحقق مشارکت حداکثری در گرو کنار گذاشتن و عبور از قانون نظارت استصوابی است»! گویا چهره‌های تندرو جریان اصلاحات به این نتیجه رسیده‌اند که با سر دست گرفتن مصالح کشور و ایجاد ارتباط‌های بی‌ربطی، میان مطلوب‌های نظام و خواست‌های غیر قانونی خود می‌توانند نظر نامشروع‌شان را به نظام تحمیل کنند! موضوعی که «عباسعلی کدخدایی» سخنگوی شورای نگهبان به درستی درباره آن گفته است «معیار و میزان قانون است و شورای نگهبان، به هیچ شخص یا جریانی باج نخواهد داد.» استکبار ستیزان