#دزد_نان_و_قاضی
در شهـری پیـرمردی را بـه خاطر دزدیدن نـان بـه دادگاه احضار کـردند پیرمـرد به اشـتباه خـود اعـتراف کـرد و کار خودش را اینگونه #توجیه کـرد که خیلی گرسنه بودم و نزدیک بود بمیرم
قاضی گـفت تـو خـودت مـیـدانی که دزد هستی و مـن ده دلار تو را جریمـه میکنم و میدانم که توانایی پرداخت آنرا نداری، به همین خاطـر مـن جـای تـو #جریمه را پرداخت میکنم
هـمـه سکـوت کـرده بـودنـد و دیـدنـد کـه قاضی ده دلار درآورد و درخـواست کـرد تا به خزانه بابت حکم پیرمرد واریز شود
سپـس به حاضـرین در جلسه گـفت هـمهٔ شما محکـوم هستید و باید هـر کـدام ده دلار جریمه پرداخت کنید ، چون شما در شهری #زندگی میکنید که فقیری مجبور میشـود تکـه ای نان بدزدد . در آن جلسه دادگاه ۴٨٠ دلارجمع شـد و قاضی آنها را بـه پیرمـرد بخشید
📚 نکته های ناب کـوتاه
استکبار ستیزان