#داستان_عبرت_آموز_بلعم_باعورا
🕋 وَ اُتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ اَلَّذِي آتَيْنٰاهُ آيٰاتِنٰا فَانْسَلَخَ مِنْهٰا فَأَتْبَعَهُ اَلشَّيْطٰانُ فَكٰانَ مِنَ اَلْغٰاوِينَ
💢 و خبر آن کس را که آیات خود را به او داده بودیم براى آنان بخوان که از آن عارى گشت؛ آن گاه شیطان، او را دنبال کرد و از گمراهان شد.
🕋 وَ لَوْ شِئْنٰا لَرَفَعْنٰاهُ بِهٰا وَ لٰكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى اَلْأَرْضِ وَ اِتَّبَعَ هَوٰاهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ اَلْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ ذٰلِكَ مَثَلُ اَلْقَوْمِ اَلَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيٰاتِنٰا فَاقْصُصِ اَلْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ
💢 و اگر مى خواستیم، قدر او را به وسیلهء آن [آیات ] بالا مى بردیم، اما او به زمین [ دنیا] گرایید و از هواى نفس خود پیروى کرد. از این رو داستانش چون داستان سگ است [که ] اگر بر آن حمله ور شوى زبان از کام برآورد و اگر آن را رها کنى [باز هم ] زبان از کام برآورد. این، مثل آن گروهى است که آیات ما را تکذیب کردند. پس این داستان را[براى آنان ] حکایت کن، شاید که آنان بیندیشند.
📚سوره الاعراف، آیات ۱۷۵ و ۱۷۶
🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺
#توضیح 👇👇
◀️گاهى در میان مردم افرادى پیدا مى شوند که از نظر علم دین و کمال معنوى به درجه بالایى مى رسند و پا به مرحله اى مى گذارند که باید یک #انسان_کامل و عارف فرزانه باشند و به اوج معنویت و عرفان برسند ولى در اثر #دنیاپرستى و #خودخواهى و #ریاست_طلبى آنچنان در گمراهى فرو مى روند که گویا آن همه علم و کمال را نداشتند و به حدى از شقاوت مى رسند که به تعبیر قرآن، شیطان تابع آنها مى شود (به جاى اینکه آنها تابع شیطان باشند).
◀️در این آیه نمونه اى از چنین افراد را ارائه مى دهد و از پیامبر مى خواهد که داستان آن شخص را که چنین حالتى داشت براى مردم بیان کند. او کسى بود که خداوند آیات خود را به او داده بود ولى او خود را از آن آیات برهنه کرد و شیطان او را دریافت و از گمراهان شد. البته در این آیه نام آن شخص برده نشده; ولى طبق بعضى از روایات، آن شخص «#بلعم_باعور» بود که از دانشمندان و مقدّسین بنى اسرائیل بود و در زمان موسى زندگى مى کرد و او به جهت ایمان و تقوا و معرفتى که داشت «مستجاب الدعوه» بود ولى ناگهان اسیر نفس و هواهاى نفسانى شد و با موسى مخالفت کرد و از اوج معنویت به حضیض دنیا پرستى و جاه طلبى و گمراهى و شقاوت سقوط کرد.
◀️در این آیه این شخص را معرفى مى کند و مى افزاید که اگر ما مى خواستیم با آن آیات که به او داده بودیم او را بالا مى بردیم و به مقام بلندى مى رساندیم ولى او به زمین چسبید یعنى دنیا پرستى کرد و با پیروى از #خواهشهاى_نفسانى، خود را زمین گیر نمود و شایستگى بالا رفتن را از دست داد.
◀️براستى که #دنیاپرستى و #هواخواهى، انسان را زمین گیر مى کند و از رسیدن به مقامهاى معنوى و #کمالات_انسانى باز مى دارد و سبب مى شود که انسان از علم و معرفتى که دارد برهنه شود و از شایستگى هاى خود بهره نبرد.
#سی_سال_استغفار
بـزرگی سی سـال مـرتب استغفار میگفت مریـدی به او گفت چرا این همه استغفار میکنید؟ ما از شما گناهی ندیدیم. جواب داد سـی سـال استغفار مـن به خاطر یک #الحمدالله نابجاست!
روزی خبر آوردند بازار بصره آتش گرفته پرسیدم حجـره ی من چه؟ گفتند حجره شما نسـوخته ؛ گفتـم الحمدلله. معنی آن ایـن بـود که مـال مـن نسوزد ، مال مردم ارتباط به مـن ندارد! آن الحمدلله از روی #خودخواهی بود نه خدا خواهی. چقدر مااز این الحمدلله ها گفتیم و فکر کردیم که شاکر هستیم؟
📚 نکته های ناب کـوتاه
استکبار ستیزان
#داستان_عبرت_آموز_بلعم_باعورا
🕋 وَ اُتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ اَلَّذِي آتَيْنٰاهُ آيٰاتِنٰا فَانْسَلَخَ مِنْهٰا فَأَتْبَعَهُ اَلشَّيْطٰانُ فَكٰانَ مِنَ اَلْغٰاوِينَ
💢 و خبر آن کس را که آیات خود را به او داده بودیم براى آنان بخوان که از آن عارى گشت؛ آن گاه شیطان، او را دنبال کرد و از گمراهان شد.
🕋 وَ لَوْ شِئْنٰا لَرَفَعْنٰاهُ بِهٰا وَ لٰكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى اَلْأَرْضِ وَ اِتَّبَعَ هَوٰاهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ اَلْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ ذٰلِكَ مَثَلُ اَلْقَوْمِ اَلَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيٰاتِنٰا فَاقْصُصِ اَلْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ
💢 و اگر مى خواستیم، قدر او را به وسیلهء آن [آیات ] بالا مى بردیم، اما او به زمین [ دنیا] گرایید و از هواى نفس خود پیروى کرد. از این رو داستانش چون داستان سگ است [که ] اگر بر آن حمله ور شوى زبان از کام برآورد و اگر آن را رها کنى [باز هم ] زبان از کام برآورد. این، مثل آن گروهى است که آیات ما را تکذیب کردند. پس این داستان را[براى آنان ] حکایت کن، شاید که آنان بیندیشند.
📚سوره الاعراف، آیات ۱۷۵ و ۱۷۶
🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺
#توضیح 👇👇
◀️گاهى در میان مردم افرادى پیدا مى شوند که از نظر علم دین و کمال معنوى به درجه بالایى مى رسند و پا به مرحله اى مى گذارند که باید یک #انسان_کامل و عارف فرزانه باشند و به اوج معنویت و عرفان برسند ولى در اثر #دنیاپرستى و #خودخواهى و #ریاست_طلبى آنچنان در گمراهى فرو مى روند که گویا آن همه علم و کمال را نداشتند و به حدى از شقاوت مى رسند که به تعبیر قرآن، شیطان تابع آنها مى شود (به جاى اینکه آنها تابع شیطان باشند).
◀️در این آیه نمونه اى از چنین افراد را ارائه مى دهد و از پیامبر مى خواهد که داستان آن شخص را که چنین حالتى داشت براى مردم بیان کند. او کسى بود که خداوند آیات خود را به او داده بود ولى او خود را از آن آیات برهنه کرد و شیطان او را دریافت و از گمراهان شد. البته در این آیه نام آن شخص برده نشده; ولى طبق بعضى از روایات، آن شخص «#بلعم_باعور» بود که از دانشمندان و مقدّسین بنى اسرائیل بود و در زمان موسى زندگى مى کرد و او به جهت ایمان و تقوا و معرفتى که داشت «مستجاب الدعوه» بود ولى ناگهان اسیر نفس و هواهاى نفسانى شد و با موسى مخالفت کرد و از اوج معنویت به حضیض دنیا پرستى و جاه طلبى و گمراهى و شقاوت سقوط کرد.
◀️در این آیه این شخص را معرفى مى کند و مى افزاید که اگر ما مى خواستیم با آن آیات که به او داده بودیم او را بالا مى بردیم و به مقام بلندى مى رساندیم ولى او به زمین چسبید یعنى دنیا پرستى کرد و با پیروى از #خواهشهاى_نفسانى، خود را زمین گیر نمود و شایستگى بالا رفتن را از دست داد.
◀️براستى که #دنیاپرستى و #هواخواهى، انسان را زمین گیر مى کند و از رسیدن به مقامهاى معنوى و #کمالات_انسانى باز مى دارد و سبب مى شود که انسان از علم و معرفتى که دارد برهنه شود و از شایستگى هاى خود بهره نبرد.
نهج البلاغه ایها