eitaa logo
💢تیم تخصصی استخدام 100💢
24.5هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1هزار ویدیو
92 فایل
﷽ ✅ آموزشگاه تخصصی استخدام 100 کانال اصلی استخدام ۱۰۰👇👇 @estekhdam_100 ✅ ادمین ثبتنام👈👈 @admin_es100 💫 رضایت داوطلبین استخدامی: 🔗 @rezayat_es100 لینک گروه ذخیره کنید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2347630962C2eed45eb2d ❤❤❤❤❤❤❤❤❤
مشاهده در ایتا
دانلود
💢تیم تخصصی استخدام 100💢
🔗💜🔗💜🔗💜🔗💜🔗 ♡﷽♡ #تاریک‌خانہ🗝 ✍بہ قلمِ #شین_الف🍃 #فانوس_218 +نه نه نگران نباش همون لحظه مامورا ا
🔗💜🔗💜🔗💜🔗💜🔗 ♡﷽♡ 🗝 ✍بہ قلمِ 🍃 چشمهایم باز شد و نفس عمیقی کشیدم... شروع یک روز تکراری دیگر... انگار گرد یکنواختی بر دنیای من و تمام متعلقاتش پاشیده باشند... هیچ چیزی که ارزش چشم باز کردن داشته باشد انتظارم را نمیکشید... اگرچه به حره گفته بودم همراه حسنا برود ولی خوشحال بودم به حرفم گوش نکرده... اگر او هم رفته بود قطعا دیوانه میشدم... حال غریب و غیر قابل درکی داشتم... نه حوصله تنهایی داشتم و نه حوصله آدمها... ولی حره فرق داشت... او محرم راز و سنگ صبورم بود... از دردها و رنج ها و حسرت هایم با او میگفتم و آرام میشدم... از همه شان بجز یکی... یکی که به تازگی به دردهایم اضافه شده بود... حس دلتنگی برای کسی که نمیخواستمش! و این تضاد کمر احساسم را شکسته بود... عماد عضدی... جوان جدی و محجوب و البته جذابی که تا دوماه قبل گمان میکردم از او میترسم و حالا دلیل تریم را میفهمیدم... من او را میخواستم و تمام وجودم او را طلب میکرد... اما از پشت شیشه! در قاب... نشسته در فاصله ای دور... و این محالی بود که شب و روزم را بیش از پیش یکنواخت و کسالت بار کرده بود... دلم میخواست باشد و نباشد... حضورش را حس کنم... هر روز چند قدم دورتر مرا تا ساحل همراهی کند... مراقبم باشد... گاهی هم صدایش را بشنوم و از دور تماشایش کنم... ولی حرفی با او نزنم! او هم به من نزدیک نشود... فقط محبتش را میخواستم... نه خودش را... اگر چه خودش هم چیزی برای خواستن و طلب کردن کم نداشت... کم و کسری مال من بود... نقصان و ضعف از من بود... و این مرض لاعلاج ذره ذره وجودم را میخورد... خسته بودم از تکرار... دلم میخواست امروز کار جدیدی کنم... رو به حره هنوز در رختخوابش افتاده بود گفتم: _میای امروز بریم رشت خرید؟! با لبخند متعجبی صورتم را جست: +نه بابا انقلاب کردی! چی بخریم حالا؟! و باز سکوت صدایم شد... ابن روزها هر سوالی مرا به فکر فرو میبرد... از خودم پرسیدم چه چیزی بخرم؟ آن که میتواند این جای خالی را پر کند دقیقا چیست؟ آیا در هیچ بازاری به فروش میرسد؟ قیمتش؟!... قیمتش چند است؟! 🎙تمامۍحقوق رمان محفوظ و حق انتشار مجازے آن منحصرا بہ کانال ن.والقلم واگذار شده است...👇 http://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7 🚫 🚫 🔗💜🔗💜🔗💜🔗💜🔗