eitaa logo
『 استوری مذهبی 』🇵🇸
1.9هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
14.8هزار ویدیو
118 فایل
بِسْمِ‌اللّٰهِ‌الرَحْمٰنِ‌الرَحیمْ @soada_ir @rahe_enqelab @khamenei_ir @ansomarg1402 @taammogh @hosin159 کپی‌حلال😍 تندخوانی سی جز قرآن👇 @qooran30 ارتباط با مدیر👇 @Shahr_e_yar ناشناس بگو https://harfeto.timefriend.net/17050879870754
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅آیت الله مجتهدی تهرانی(ره): 🔵گریه کنید. دیده اید بچه ها با گریه کردن کار خود را پیش می برند. تا گریه می کنند، پدرشان راضی می شود. با گریه کردن از بابا پول می گیرند. درِ خانه خدا هم باید گریه کنید. تا گریه نکنید، کار پیش نمی رود. همین که میل پیدا کردی که گریه کنی و اشکی بریزی، معلوم می شود که خدا میخواهد تو را بیامرزد. بله، یکی از کارهای ما باید گریه باشد. شب ها طولانی است. از رختخوابتان بلند شوید. در گوشه اتاق بنشینید. کمی به حال خودتان گریه کنید. شب ها به این فکر کنید که اگر در این حال بمیرم، دست خالی، چه خاکی بر سرمان بریزیم. اگر وارد محشر شویم و به ما بگویند: «هیچ عمل خوبی نکرده ای» چه کنیم. در روایت آمده است که عده ای در روز قیامت در صحرای محشر پانصد سال گریه می کنند، هق و هق می گریند که چرا پرونده شان درست نیست و اعمالشان خوب نمی باشد. در این حال ملکی نزد آنها می آید و می گوید: «اگر یک ساعت در دنیا اینگونه گریه کرده بودی، گرفتار این پانصد سال گریه نمی گشتی! می خواستی در دنیا این گریه ها را بکنی.» خدایا، ما را گرفتار آن گریه ها نکن. 😭😭 📚در محضر مجتهدی (ره)، جلد دوم 🍂🍃🍂🍃🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯
کاسه لیسی غربی‌ها توی خون اصلاح‌طلب جماعته این بنده خدا اومده به عبداللهیان فحش داده این حرکتت پوپولیستیه بعد خودش 5 سال پیش وقتی نخست وزیر هلند با دوچرخه رفته سر کار آب از دهنش راه افتاده ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯
⭕️ "جین ماریوت" کیست؟ ‏🔺این روزها در ‎گاندو نام "جین" را مرتبا از زبان شارلوت افسر سازمان جاسوسی انگلیس در تهران، زیاد می‌شنوید 🔹جین در واقع همان "جین ماریوت" افسر ارشد MI6 است که در سال‌های 90 و 91 در پوشش معاون سفیر انگلیس در تهران حضور داشته است 🔹جین ماریوت نقش مهمی با استفاده از پوشش دیپلماتیک برای ایجاد یک شبکه جاسوسی با "ماموریت ویژه" در تهران داشت و موفق به تشکیل این شبکه شد 🔹جین اما از این مسئله غافل بود که سازمان اطلاعات ‎سپاه از ابتدا روی او و تمام تیمش سوار است 🔹‏جین ماریوت پس از لو رفتن اقداماتش یکی از بزرگترین شکست‌های امنیتی انگلیس در ایران را به نام خودش ثبت کرده است 🔹دست مریزاد باید گفت به سازمان اطلاعات ‎سپاه، بابت اینکه روی "جین" و "شارلوت" تسلط کامل داشته و شبکه جاسوسی و خرابکاری آنها را زیر ضربه برده است. ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯
🔲 طرز فکر و زاویه دید ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯
16009594709004584204711.mp3
2.27M
🎶 تا ڪنون سیلے محڪم خورده اے؟! 🎤 ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯
『 استوری مذهبی 』🇵🇸
اصغر خادم للامام الحسین علیه السلام😭😭 @Quran_ettrat
رفقای همیشه همراه 🌿 این کانال جز بهترین کانالهاست مطمئنا عضو شین دست خالی برنمیگردین ✅🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خدایم با تو عجیب حالِ دلم خوب می‌شود، از آن خوب هایی که شبیه خوردنِ آب یخ وسط گرمایِ تابستان است!🥤🌸
╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5962850955580934656.mp3
9.69M
📼 شرح و بررسی کتاب «آن‌ سوی مرگ» 📖 «» کتابی است که از طریق مصاحبه با افرادی که به نوعی مرگ را دیده و تجربه کرده‌اند، این حس و تجربه پیچیده را به خوانندگان ارائه می‌کند. 💠 قسمت شانزدهم ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 خاک‌یه‌آتیشه‌که‌خاکسترنداره...(: چه کوه هایی نذاشتن رو سر این خونه خاکستر بباره ...👌♥️ ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقتے‌ دارے روزاے‌ِ سختے‌ رو‌ ميگذرونے‌ و‌ متعجبے كه پس‌ خدا‌ كجاست؟ يادت باشه استاد‌ هميشه موقع امتحان سكوت ميكنه...🌿 ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯
『 استوری مذهبی 』🇵🇸
دوباره روسریمو اوردم جلو و چند تار مویی که بیرون ریخته بود رو بردم زیر روسریم . اه . حجاب چیه آخه .
✅ از جهنم تا بهشت ...................................... آهنگ قشنگی بود . بدجور باهاش انس گرفته بودم . یه دفعه صدای در ماشین اومد برگشتم دیدم امیرعلی با یه کیسه کوچیک اومد تو . کی رفته بود پایین . با همون لبخند محجوبانش کیسه رو گرفت سمتم. توشو نگاه کردم یه هد مشکی و ساقه دست و گیره روسری توش بود . _ واااااااای مرررررسی داداشی .ولی ساق و گیره برای چی؟ امیر علی _ یه نگاه به دستت بنداز خواهری. بدون گیره هم که روسریت میره عقب هی. _ وای بیخی بابا . تو این گرما . ساقو حالا یه کاریش میکنم ولی گیره عمرااااا. امیر علی _ باشه هرجور راحتی من به خاطر خودت گفتم . بی توجه به موقعیت روسریمو در اوردم . امیرعلی _ اینجا؟؟؟؟؟؟ سریع هد رو با کمک امیر علی سرم کردم و روسریمم محکم گره زدم . واااااااااای داشتم خفه میشدم . بلاخره وارد پارکینگ حرم شدیم . جای جالبی بود دوسش داشتم . رفتیم تو پارکینگ شماره 4. بعد از پارک ماشین پیاده شدیم و چادرو از مامان گرفتم تا سرم کنم ولی اصلا بلد نبودم . باناراحتی نگامو دوختم به چادر. یه دفعه امیرعلی اومد جلو و چادرو از دستم گرفت و خلاصه با کمک همدیگه سر کردم دقیقا اندازه بود.جالبه که مامان اینا قدمو میدونستن . بعدشم با نگاه تحسین برانگیز مامان و بابا روبه رو شدم . امیر علی _ چقدر بهت میاد . _ ایییش . چادر . چیه یه پارچه سیاه میبندن دور خودشون که چی. مـثه .... بابا که معلوم بود نمیخواد من بیشتر ادامه بدم پرید وسط حرفمو و گفت: _ بریم که به نمازبرسیم بدویید. و رفت طرف پله برقیای اون طرف پارکینگ مامان و امیر علی هم دنبالش . _ وایسید من اینو چجوری باید بگیرم . مامان_ واه گرفتن نداره که. آستین داره دیگه. مثه مانتو. دیدم راست میگه ها . منم دنبالشون راه افتادم . . بامــــاهمـــراه باشــید🌹 ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من فقط یک مَسکن مهر سراغ دارم، آن‌ هم خانه‌یِ تو است پروردگارم.🌤🧡 ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا