.
#حكایت
ابووهب، مردی شریف، قهرمان، شجاع، ستبر بازو، بلند قامت، سیهچرده و فراخ چشم بود. وی و همسرش، ام وهب، دختر عبد، از تیره نمر بن قاسط، کنار چاه جُعد در محله بنی همدان کوفه ساکن بودند.
چند روز قبل از واقعه عاشورا، عبدالله بن عمیر دید که گروهی در نُخَیله رژه میرفتند. چون سبب را جویا شد، گفتند که آنها را برای جنگ با امام حسین (علیهالسلام)، فرزند فاطمه (علیهاالسلام) دختر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میفرستند، گفت: به خدا سوگند من جنگ با مشرکان را بسیار دوست میداشتم و هم اکنون امیدوارم که ثواب جنگ با این مردمی که برای کشتن پسر دختر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) خود میروند بیش از ثواب پیکار با مشرکان بوده باشد.
آنگاه نزد همسرش آمد و آنچه را شنیده بود و نیز تصمیم خود را با وی در میان نهاد. او گفت: هدف خوبی در پیش گرفتهای خداوند تو را به آن برساند و به بهترین راه راهنمایی کند. این کار را انجام بده و مرا نیز همراه خود ببر.
عبدالله با همسرش شبانه - از کوفه- بیرون آمد و به نقلی شب هشتم محرم خود را به امام حسین رساند.
[تاریخ طبری، ج۵، ص۴۲۹ + تنقیح المقال، ج۲، ص۲۰۱]
عبداللّه بن عمير در يك حمله كه از سوى گروهى به فرماندهى شمر به جناح چپ سپاه امام عليه السلام متوجه گرديد با عدهاى ديگر از افراد سپاه امام عليه السلام به شهادت رسید.
او در دفع اين حمله استقامت عجيبى از خود نشان داد و پس از آنكه گروهى سواره و پياده از افراد دشمن را به هلاكت رسانيد، دست راست و يكى از پاهايش قطع گرديد و به اسارت دشمن درآمد و بلافاصله به صورت ((قتل صبر= قطعه قطعه نمودن)) و در مقابل صفوف و در معرض ديد سپاهيان دشمن، بدن او را با نيزه و شمشير قطعه قطعه نموده و به شهادت رسانيدند.
همسر وى كه در ميان خيمهها بود، به قتلگاه رفت و در كنار پيكر بى روح و قطعه قطعه شوهرش نشست و در حالى كه خون از سر و صورت وى پاك مىكرد چنين مىگفت: بهشت بر تو گوارا باد! درخواستم از خدايى كه بهشت را بر تو ارزانى داشته اين است كه مرا نيز در آنجا مصاحب تو گرداند)).
در اين حال غلام شمر به نام ((رستم)) به دستور شمر با چماقى به همسر عبداللّه حمله نمود و سر وى را شكست و در همانجا شهید شد و جسد بىجانش در كنار پيكر همسرش به روى خاك افتاد و او #تنهازن_شهیددرحادثه_كربلا است .
غلام شمر آنگاه سر عبداللّه را از تنش جدا كرده و به سوى خيمهها انداخت، مادر عبداللّه كه در ميان خيمههاى بود، سر بريده فرزندش را برداشت و خاك و خون از صورتش پاك كرد آنگاه در حالى كه عمود خيمه را به دست گرفته بود به سوى صفوف لشكر حركت نمود.
امام دستور داد او را به سوى خيمهها برگردانيدند و خطاب به وى چنين فرمود: در راه حمايت از اهل بيت من به پاداش نيك نايل شويد خدا رحمتت كند به سوى خيمهها برگرد كه جهاد از تو برداشته شده است.
مادر عبداللّه طبق دستور امام در حالى كه میگفت: «خدايا! اميد مرا قطع نكن»، به خيمه بازگشت
امام حسین(ع) در پاسخ وى فرمود: خدا اميد تو را قطع نخواهد نمود.
🌷 توضیحی در مورد «عبدالله بن عمیر»
۱_ او از قبيله كلب به نام ((عبداللّه بن عمير)) است و كنيه او ابووهب مىباشد و به اشتباه به «وهب» مشهور شده است.
۲_ برخی نیز گاهی او را از نصارا معرفی می كنند كه در كربلا مسلمان شده!
این نيز یك اشتباه دیگر است
زیرا
مامقانی، در تنقیح المقال، ج۱۴، ص۳۶ و نیز شیخ طوسی، در رجال، ج۱، ص۱۰۴ و ص۷۸، او را از اصحاب امیرالمؤمنین و امام حسین (علیهماالسلام) معرفی كردهاند.
ونیز
در زيارت ناحيه مقدسه كه نام شهدا و يا حداقل نام مشهورترين و فداكارترين آنان با نام كشندگانشان آمده است در كنار ساير شهدا از عبداللّه بن عمير كلبى نيز ياد شده است ولى نامى از ((وهب )) به ميان نيامده است.
[متن زيارت در اقبال سيدبن طاووس]
#اعتدال 👇👇
«ایتا»، «تلگرام» و «سروش»
ا👈 @etedalhamrah
#انتشار با حذف يا تغيير لينك #آزاد