eitaa logo
اعتدال (عدالت‌پذیری)
126 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
803 ویدیو
42 فایل
ارتباط با مدیران کانال = hadi_moshfegh@
مشاهده در ایتا
دانلود
. «محسن عسکری» پیرغلام ۷۴ساله و شاعر اهل‌بیت(ع)، تنها دوست بازماندۀ «» می‌گوید: بازی‌های روزگار از رسول، جوانی خلافکار و لاابالی بار آورد. او بعد از ۲۴سالگی شهر و دیارش را رها کرد و به تهران آمد و از آنجا که ترک زبان بود به «رسول ترک» شهرت پیدا کرد. خیلی زود به یکی از قلدرهای شرور تبدیل شد و انواع گناهان را مرتکب می‌شد و مأموران کلانتری‌های تهران قدیم هم جرئت برخورد جدی با او را نداشتند. اما در همان دوره‌ای که هنوز توبه نکرده بود و از گناهان پرهیز نداشت، دو کار را رها نکرده بود. یکی، کمک به ایتام (سرپرستی ۵، ۶ یتیم را بر‌عهده گرفته بود.) و یکی هم علاقه شدید به روضه سیدالشهدا و مجالس اهلبیت (علیهم السلام) لذا، امکان نداشت حاج رسول از محل برگزاری روضه امام حسین(ع) رد شود و با وارد جلسه روضه نشود و چند دقیقه در مجلس عزای امام حسین (علیه السلام) ننشیند. بالاخره، «دعای ایتام» و «علاقه به روضه امام حسین(ع)» نجاتش داد. ✅ ماجرای به دو صورت نقل شده که یکی روایت «محسن عسکری»، [تنها دوست بازماندۀ رسول] است که ماجرا را [بدون واسطه] از قول حاج «ابو‌لحسین تبریزی» (شخصی که باعث توبه رسول شده)، این گونه نقل کرده است: 🔻ا🔻 حاج «ابو‌لحسین تبریزی» گفت: شب‌ قدر ماه مبارک رمضان بود. یکباره احساس کردم مجلس حال طبیعی خود را از دست داد. متوجه حضور شخصی شدم که سر و وضع خوبی نداشت و ژولیده بود؛ به حدی که مردم دور و بر او را خالی کردند. یکی آمد و به من گفت: یکی از جوانان شرور محله وارد مجلس شده. وقتی او را دیدم، متوجه شدم که مست است. به او گفتم: چرا با این وضع آمدی هیئت؟ برو مرتب که شدی بیا. جواب داد: شما چه کاره هستید؟ گفتم: برو. اینجا مجلس امام حسین(ع) است. گفت: مگر امام حسین(ع) وصی و قیم دارد؟ دوباره به او گفتم: برو و فردا که مرتب شدی بیا. وقتی خواست برود به من گفت: «آمده بودم روضه امام حسین‌(ع) ولی نمی‌دانستم امام حسین(ع) وصی و قیم دارد. بعد گفت: اگر بروم دیگر برنمی‌گردم. و رفت. بعد از سحری و نماز صبح، خوابم برد. تازه در خواب فرو رفته بودم که خواب دیدم در‌‌ همان جلسه هیئت خودمان حضور دارم و حضرت زهرا‌(س) به مجلس ما تشریف فرما شده‌اند. رفتم جلو که به خانم(س) خوشامد بگویم و عرض ادب کنم اما خانم رو برگرداندند. گفتم: خانم! چرا از من رو بر‌می‌گردانید؟! گفتند: هر کسی که هستی باش. چرا نگهبان هیئت ما را بیرون کردی؟ اینجا حتی سگ‌ها هم احترام دارند… همین که گفتم: «خانم! اشتباه کردم» از خواب پریدم… هنوز هوا روشن نشده بود که پرسان، پرسان، خودم را به خانه رسول ترک رساندم و او را صدا کردم. از صدایم مرا شناخت و گفت: وصی و قیم امام حسین(ع) هستی؟! من به خاطر امام حسین(ع) از تو گذشتم. اگر مجلس امام حسین(ع) نبود، می‌دانستم با تو چگونه رفتار کنم. گفتم: در را باز کن. مرا بدبخت نکن. وقتی با خواهش من در را باز کرد، به پایش افتادم. رسول گفت: مگر نمی‌گویم نترس! چرا این‌طوری می‌کنی؟ گفتم: از تو نمی‌ترسم. از ناخشنودی خانم حضرت زهرا(س) می‌ترسم. رسول گفت: مگر چه شده؟! و شروع کرد به اصرار کردن. با اصرار او خوابم را برایش تعریف کردم. گفت: زود بگو خانم به شما چه گفت؟ گفتم: خانم فرمودند: اینجا حتی سگ‌ها هم احترام دارند. رسول آهی کشید و نشست روی زمین و اشکش جاری شد و... بعد گفت: سگ‌های ولگرد را می‌کُشند اما برخی سگ‌ها صاحب دارند. خدا را شکر که من بی‌صاحب نیستم. رسول از آن روز توبه کرد و همه شرارت‌هایش را کنار گذاشت و وارد دستگاه امام حسین(ع) شد و... ✅ «محسن عسکری» پیرغلام ۷۴ساله و شاعر اهل‌بیت(ع) می‌گوید: «رسول ترک»، سرپرستی ۵، ۶ یتیم را بر‌عهده گرفته بود. به نظرم، همین‌ سبب شد که با نظر عنایت امام حسین(ع)، توفیق توبه پیدا کند. ✅ منبع: راه‌یافتگان 👇 📡ا https://b2n.ir/g13138 ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا @etedalhamrah یا تغییر لینک