. #حکایت مرحوم آیت الله مروّج [كه مدتی درس مرجع عالیقدر و بلند آوازه شیعه، مرحوم آیت الله العظمی #سیدابوالحسن_اصفهانی (اعلی الله مقامه) را درک کرده بود] حکایتی لطیف و شنیدنی از آن مرحوم نقل کرده‌است. ایشان گفته است: من از خود «آ سید ابوالحسن» نشنیدم ولی یكی از شاگردان آن مرحوم برایم نقل كرد: شخصی از ایشان پرسید: شما چه كرديد كه خداوند چنین مقامی به شما داد؟ یعنی چه کار کردید که به این مقام و موقعیت رسیدید؟! (منظورش کارهای مخصوص، مانند: أذکار و أوراد و امثال این کارها بود). معظم‌له فرمود: هیچ کاری نکردم! اصرار کرد! فرمود: واقعا هیچ کاری نکردم! ولی چیزیکه به ذهنم می‌رسد، ماجرایی است كه اگر بگویم ممكن است بخندید! بعد ادامه داد: در ابتدای طلبگی، روزی پیش از آنکه به درس بروم، مقدار خیلی كمی ماست خریدم و ریختم تَه تنها كاسه‌ای كه داشتم و آن كاسه خیلی بزرگ بود و گذاشتم جلو پنجره تا وقتیکه از درس برمی‌گردم قدری خنک شده باشد. از درس كه برگشتم، دیدم ظرف ماست خالی است و اطراف ظرف، ماست ریخته شده ولی گویی كسی با دست آن‌ها را جمع كرده! و نیاز به تمیز كردن دارد و... چون در حجره بسته بود! این موضوع خیلی برایم عجیب بود! دو روز بعد هم همینطور شد! و نصیب من از ماست، تمیز كردن اطراف ظرف بود ولی از ماست خبری نبود. روز چهارم، تصمیم گرفتم در «حجره» بمانم تا راز قضیّه را کشف کنم! ماست را گذاشتم و گوشه‌ای نشستم، بعد از مدت كوتاهی دیدم، گربه‌ای كه بچه‌اش را به دندان گرفته از سوراخ كوچكی كه در كنار حجره است، وارد اتاق شد و چون دیواره‌های ظرف بلند بود و مقدار ماست كم، گربه نمی‌توانست برای خوردن ماست سرش را به تَه ظرف برساند. دیدم گربه بچه‌اش را داخل ظرف ماست گذاشت! بعد بچه را بیرون آورد و ماست‌ها را از روی بدن بچه گربه لیس می‌زد! وقتی این صحنه را دیدم، بدون حركت و سر و صدا نشستم تا گربه ماست را خورد و از همان سوراخ به بیرون رفت. فوراً دنبال گربه رفتم تا جایش را پیدا کردم. دیدم رفت گوشه‌ی خلوتی و پنج، شش تا بچه گربه با احساس آمدن مادرشان به صدا درآمدند و گربه رفت خوابید بین آن‌ها و بچه‌هايش ریختند دورش و شیر می‌خورند! خیلی دلم به حال این حیوان سوخت! برگشتم به حجره و اطراف ظرف ماست را تمیز كردم و با اینكه خیلی دست تنگ بودم، تصمیم گرفتم گذاشتن ماست را هر روز ادامه بدهم! هر روز مقداری ماست می‌گرفتم و همان جا می‌گذاشتم! تا اینکه بچه‌ گربه‌ها بزرگ شدند و آن گربه هم دیگر نیامد. مرحوم آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی ادامه داد: من فقط این یك کار را کرده‌ام، ممکن است، هرچه خداوند به من داده بخاطر همين کار داده باشد! 📚 مجله حوزه، شماره ۹۸ از 👇 حیات جاودانی، ص۲۰۷ ❣️لطفا ❣️ برای نجات بشریت از #كرونا و شرارت‌های حاكمان #آمریكا 🤲 دعابفرمائید 🤲 💓 اینجا #نظربدهید👇👇 ا https://t.me/etedal_naghd #اعتدال 👇👇👇 ا @etedalhamrah #انتشار با حذف یا تغییر لینک #آزاد