.
#حکایت
✍ رضا صابری خورزوقی:
پسرك در سنین نوجوانی بود و خیلی باهوش.
یك روز كه بزرگترها گرم حرفهای همیشگی بودند!
#پسرك جلو آمد و گفت:
بابا، یه سوال بپرسم؟
یكی گفت: بپرس
اما، #پدرش [[كه میدانست سوالات او موجب ناراحتی میشود]] گفت:
بگذار وقتی رفتیم منزل از خودم بپرس
ولی
برخی از حاضران اصرار كردند كه سوالش را بپرسد و پدرش اجازه داد تا او حرف بزند.
#پسرك: چرا بعضیا با اسلام مخالف هستن؟!
#پدر: اسلام کهنهست!!، مال ۱۴۰۰ سال پیشه... اصلاً مال عربهاست!! و بعد از كمی مكث ادامه داد: فقط «گفتار نیک»، «پندار نیک»، «کردار نیک».
#پسرك: جملهای که گفتین از کیه؟
#پدر: زرتشت گفته
#پسر: زرتشت کیه؟
#پدر: پیغمبر ایرانیه که ۳۲۰۰ سال پیش زندگی میکرده.
#پسر: پس مخالفت با اسلام، دوتا دلیل داره، یکی اینکه کهنه است!!
دومي هم اینکه مال عربهاست!!
درسته بابا؟
#پدر: بله بابا درسته!!
#پسر: با خودش حساب كرد👇
۳۲۰۰ منهای ۱۴۰۰ میشود، ۱۸۰۰
بعد گفت: بابا، #۱۴۰۰سال_قبل، قدیمیتر است یا #۳۲۰۰_سال_قبل!؟
کسی به او پاسخ نداد
و #پسرک ادامه داد:
بابا حضرت زرتشت که خیلی قدیمیتره!!!
#پدر: سکوت کرد و..
#پسر: بابا، یعنی الان ما باید زرتشتی باشیم؟
#پدر: آره، دین عربا ارزونی خودشون، #عربها به ایران حمله کردن و #بهزور ما رو مسلمون کردن!!!!!!
#پسر: بابا، مگه در زمان #ساسانیها، امپراتوری بزرگ ایران، #بیش_ازدو_سوم_جهان وسعت نداشته؟!
بابا، مگه ساسانیها #ارتش خیلی خیلی #قوی نداشتهاند؟
#پدر: بله، ایران آنقدر قوی بود که هیچ ارتشی توان شکست آن را نداشت!
#پسر: بابا، مگه در زمان ساسانیان، جمعیت مسلمانان ((«مردها»، «زنها»، «کودکان» و «پیران»، «بیماران» و...)) کمتر از ۲۰۰هزار نفر نبوده؟
#پدر: آره، که چی!
#پسر: اگه ۳٪ مردِجنگی باشند، میشه ۲۰۰نفر چطوری #۲۰_۳۰۰تامسلمان توانستهاند آن امپراتوری عظیم و آن #ارتش خیلی خیلی #قوی را شکست بدهاند؟!
کسی پاسخی به او نداد!
و #پسرک وقتی دید کسی پاسخ نمیدهد، ادامه داد:
من فکر میکنم #مردم_ایران که از ستمهای ساسانیان مثل [[جرم بون #باسوادشدن_مردم_عادی و...]] به تنگ آمده بودند، #خودشان حکومت ساسانی را #ساقط_کردند و از مسلمانان که با شعار [[دانشاندوزی، وظیفهی هر مسلمانیست]] برای تبلیغ به ایران آمده بودند، استقبال کردهاند و...
والا، مگر میشود که {[(یک عده کوچک #چندصدنفره، بتوانند آن امپراتوری عظیم و آن #ارتش خیلی خیلی #قوی را شکست بدهند و با زور دین مردم را تغییر بدهند😂)]}
باز هم کسی چیزی نگفت
#پسرک ادامه داد: بابا، عربها به #اندونزی هم حمله کردهاند؟
#پدر: فکر نکنم
#پسر: پس چرا بیشترین جمعیت مسلمانهای دنیا توی اندونزی هستند؟!
و ادامه داد: بابا، مگه میشه با زور کسی را به چیزی معتقد كرد؟!
#پدر: حالا که شده!!
#پسر: پس چرا وقتی #مغولها با جنایتهای وحشتناک، ایران را اشغال کردند، نهتنها ما بودایی نشدیم؟! بلکه مغولها توی ایران #مسلمان_شدند!؟ و دست از جنایتهایشان برداشتند؟!؟!
درحالیکه، سکوت بر جمع حاضر حاکم شده بود #پسرک ادامه داد:
#چرا وقتی #اسکندر از اروپا آمد و #ایران_را_اشغال_کرد، مردم ایران به دین آنها درنیامدند؟!
تازه،
#چرا وقتی #ایرانیها، روم را اشغال کردن، #مردم_روم_زرتشتی_نشدن؟!
#پدر، با عصبانیت: نمیدونم! بسه دیگه!، برو توی خونه
#پسر: اگه دین عربی بدرد خودشون میخوره؟! #چرا آمریکائیها و اروپاییها یا مسیحی هستند و یا یهودی؟
#پدر: چه اشكالی داره؟
#پسر: حضرت #عیسی(ع)، عربِ #فلسطینی بوده و حضرت #موسی(ع)، عربِ، #مصری بوده. چرا آمریکاییها و اروپاییها پیرو دین حضرت #عیسی(ع) یا #موسی(ع) شدهاند که هر دو #عرب_بودهاند؟ #چرا مسیحیت و یهودیت برای اونا بیگانه نیست، اما اسلام برای ما باید بیگانه است؟!
#پدر: عصبانی!!! و...
#پسر: بابا، بابا، یه سوال دیگه بپرسم...
#پدر: نه، دیگه کافیه!
#پسر: بابا، تو رو خدا، فقط یه سوال دیگه
#پدر: خیلی خب بگو!
ولی یكی از حاضران (که معرکهگردان دورهمی بود) و فكرش را نمیکرد حرفهائی را كه مدتها به خورد افراد سادهدل داده به این راحتی، بوسیله یه نوجوان به باد فنا برود، بلند شد و به پدر او گفت:
‼️ نباید اجازه بدهی كه
بچه هرچه خواست بگه‼️
و ....
دیگر هرگز اجازه ندادند هیچ نوجوان باهوشی به دورهمی بزرگترها نزدیک شود.
و
پدر این نوجوان نیز تصمیم گرفت در مورد سوالات پسرش بیشتر فکر کند و او نیز دیگر در دورهمی محله شرکت نکرد.
❣️لطفاً ❣️
برای نجات بشریت از #کرونا
و
شرارتهای حاکمان #آمریکا
🤲 دعابفرمایید 🤲
اینجا #نظربدهید 👇
ا https://t.me/etedal_naghd
#اعتدال 👇
ا @etedalhamrah
#انتشار با حذف یا تغییر لینک #آزاد