.
#حکایت
آیت الله شهید دستغیب در داستان چهل و هشتم از کتاب «داستانهای شگفت» نوشته است:
مشهور است و در بعض تفاسیر هم نوشته شده که «فضیل عیاض» مدتی از عمرش در طغیان و عصیان بود تا شبی به قصد دستبرد به قافله حرکت میکرده و قافله را تعقیب مینموده، ناگاه صدای خواننده قرآن به گوشش میخورد که این آیه را میخواند:
اَلَمْ یَاءْنِ لِلَّذینَ آمَنُوا اَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِاللَّهِ (حدید/۱۶)
یعنی:
آیا وقت آن نرسیده تا کسانی که ایمان آوردهاند دلشان برای یاد خدا خاشع شود.
فوراً آیه شریفه دل «فضیل عیاض» را بیدار کرد و گفت:
بلی وقتش رسیده و از همان راه برگشت و توبه کامله نمود و ادای حقوق کرد و هرکس بر او حقی داشت او را از خود راضی ساخت و بالاخره از خوبان روزگار شد.
✅ #و_نیز
و نیز منقول است که شخصی از ثروتمندان بر واعظی گذشت که میگفت:
در شگفتم از ضعیفی که از قوی نافرمانی میکند.
این سخن در او اثر کرد و تمام گناهان را ترک نمود و رو به خیر آورد تا یکی از خوبان روزگار شد.
شاید او بسیار موعظه و حکمت شنیده بود اما نجات و بیداری او را خداوند در این کلمه قرار داده بود.
✅ #و_نیز
به عبداللّه بن مبارک گفتند:
تا کی تو در طلب حدیث و علم هستی؟
گفت:
نمیدانم، شاید آن سخن که رستگاری من در آن است هنوز نشنیده باشم.
✅ #و_نیز
و لذا عالم ربانی مرحوم شیخ جعفر شوشتری در منبر دعا میکرد و عرض مینمود:
پروردگارا! مجلس ما را مجلس موعظه قرار ده. و میفرموده هنگامی مجلس موعظه است که شنونده اگر اهل معصیت است پشیمان شود و گناه را ترک کند و اگر اهل طاعت است، شوقش در زیادتی طاعت و سعی او در اخلاص بیشتر شود.
📡ا https://b2n.ir/r79234
از 👇
📚داستانهای شگفت، شهبد دستغیب
داستان چهل و هشتم
🤲 پروردگارا 🤲
بشریت را در مقابل #کرونا
و
شرارتهای حاکمان #آمریکا
محافظت بفرما
.