eitaa logo
اعتدال (عدالت‌پذیری)
134 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
757 ویدیو
42 فایل
ارتباط با مدیران کانال = hadi_moshfegh@
مشاهده در ایتا
دانلود
. جاسوسیِ زن ناسپاس به دلیل پیمان شکنی قریش و نقض قرارداد صلح حدیبیه و حمله به قبیله خزاعه که با پیامبرصلی الله علیه وآله هم پیمان بودند، رسول خداصلی الله علیه وآله بر اساس تعهدی که در حمایت از خزاعه داشت، موظف به دفاع از آنان بود. از این رو، تصمیم گرفت برای همیشه به زورگویی و تجاوزات قریش پایان دهد. ولی سیره و روش پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله این بود که برای دفاع در مقابل دشمن و برداشتن موانع از کم زیان‌ترین راه‌ها استفاده کند. لذا، تمام تلاش خود را به كار بسته بود كه آنچه برای مكه مطرح فرموده، مخفی بماند تا فتح مكه بدون هشیاری و دفاع قریش و با كمترین خون‌ریزی انجام شود. در همین روزها، زنی از قریش به نام «ساره» (که دارای شغل خوانندگی بود و بازار كارش از رونق افتاده بود)، از مکه به مدینه آمد و خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم رسید. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به او فرمود: آیا مسلمان شده‌ای و به اینجا آمده‌ای؟ عرض کرد نه. حضرت فرمود: به عنوان مهاجرت آمده‌ای؟ گفت: نه فرمود: پس چرا آمده‌ای؟ گفت: كرم شما من را به اینجا كشانده و آمده‌ام به من كمك كنید. چون قریش اصل و نسب من است و گروهی از آنان کشته و گروهی به مدینه مهاجرت نموده‌‏اند، و پس از جنگ «بدر» کارِ من از رونق افتاده است و من شدیداً محتاج شده‌ام و... حضرت فرمود: پس جوانان مکه چه شدند؟ (چون قبلاً این زن برای جوانها خوانندگی می‌کرد و از اینطریق كسب درآمد می‌نمود) عرض کرد: بعد از جنگ بدر هیچ کس از من تقاضای خوانندگی نکرد. حضرت به فرزندان عبدالمطلب دستور داد «لباس ، مرکب ، خرج راه و شتری خواروبار» به او دادند و... در همین حال یكی از مسلمانان به نام «حاطب ابن ابی بلتعه» در اقدامی خائنانه، نامه‌ای كه برای سران قریش نوشته بود و حاوی تصمیم پیامبر اكرم پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بر فتح مکه و نیز اسرار و اطلاعات مربوط به مسلمانان بود. به «ساره» داد و از او خواست آن را به سران مکه برساند و در مقابل، پول و نیز به او داد. ساره نیز [(كه رفتارهای آینده او نشان می‌دهد كه از محتوای نامه آگاهی داشته)]، بخاطر «10 دینار پول و یک قواره پارچه»، چشمش را به محبت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بست و نامه را گرفت و به قصد مکه حرکت کرد. به هرحال ساره حركت كرد و خداوند بوسیله فرشته وحی، ماجرا را به اطلاع پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رساند. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، علی (علیه السلام) را به همراه چند نفر فرمان داد تا سریعاً خود را به آن زن ناسپاس و قدرنشناس برسانند و نامه را از او بگیرند. آنها حرکت کردند و به ساره رسیدند، اما وقتی نامه را از او خواستند او سوگند یاد کرد!! نامه‌ای نزد من نیست. وسائل همراه او را تفتیش کردند چیزی نیافتند. لذا همراهان حضرت علی علیه السلام خواستند برگردند. ولی علی (علیه السلام) مخالفت کرد و فرمود: پیامبرخدا صلی الله علیه و آله و سلم به ما دروغ نگفته. آنگاه شمشیر خود را کشید و خطاب به ساره فرمود: نامه را بیرون بیاور و گرنه بخدا سوگند گردنت را می‌زنم. ساره وقتی مسئله را جدی یافت، نامه را که در میان گیسوانش پنهان کرده بود بیرون آورد و آنها نامه و نامه‌رسان را خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آورند و اعتراف كرد كه نامه را «حاطب ابن ابی بلتعه» به او داده و... و با التماس و زاری از رسول خدا خواست كه او را رها كند و... حضرت حاطب را احضار كرد و از او توضیح خواست. او نیز علت این عمل خود را اینطور بيان كرد: چون من از قریش نیستم و خانواده‌ام در مكه و در بین قریش غریب هستند، خواستم اگر مُردم، قریش به آنها آزار نرسانند، و گرنه من هیچ قصد بدی از این کار نداشتم!!! پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، شاید بخاطر حسن سابقه حاطب، او را بخشیدند و [احتمالا با تصمیم به تغییر در برنامه فتح مكه]، ساره را نیز آزاد كردند كه برود. اما او نزد قریش برگشت و باز همان روش را ادامه داد و «عمروبن هاشم» و دیگران هجویه‌هایی درباره پیامبر اسلام به او می‌آموختند و او برای مردم می‌خواند. نهایتاً از مقریزی (از نامورترین مورخان تاریخ مصر، در قرن هشتم و نهم هجری است) نقل كرده‌اند: ساره در روز فتح مکه، به دستور پیامبر اعظم(ص)، بدست علی (ع) کشته شد. درعین حال از «ابن اسحاق» مؤلف «مغازی» نقل شده است كه روز فتح مكه، به وی امان دادند و اعدام نشد. ✍️ باز نویسی: رضا صابری خورزوقی 🌷 برگرفته از 👇 📚 قاموس الرجال ج ۳ ص ۶۵ 📚 ترجمه تفسیر المیزان، ج‏ ۱۹، صفحه ۴۰۱ 📚 تفسیر نمونه / آیه ۱ سوره ممتحنه ا ❣️لطفا ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاكمان 🤲 دعابفرمائید 🤲 💓 اینجا 👇👇 ا https://t.me/etedal_nag