eitaa logo
اعتدال (عدالت‌پذیری)
130 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
767 ویدیو
42 فایل
ارتباط با مدیران کانال = hadi_moshfegh@
مشاهده در ایتا
دانلود
. آیت الله شهید دستغیب در کتاب «داستان‌های شگفت» نوشته است: مخلصِ ولایت اهل بیت، جناب «آقامیرزا ابوالقاسم عطار تهرانی» (سلمه اللّه) از عالم بزرگوار مرحوم حاج «شیخ عبدالنبی نوری» که از جمله شاگردان حکیم الهی مرحوم حاج ملاهادی سبزواری بوده است نقل نمود: در سال آخر عمر مرحوم حاجی، روزی شخصی در مجلس درس ایشان آمد و خبر داد که در قبرستان، شخصی پیدا شده و نصف بدنش در قبر است و نصف دیگر بیرون و دائماً نظرش به آسمان است و هرچه بچه‌ها مزاحمش می‌شوند به آن‌ها اعتنایی نمی‌کند. مرحوم حاجی گفتند: خودم باید او را ملاقات کنم. مرحوم حاجی وقتی او را دید بسیار تعجب کرد، نزدیکش رفت دید به ایشان هم اعتنایی نمی‌کند. مرحوم حاجی گفتند: تو کیستی؟ من تو را دیوانه نمی‌بینم از آن طرف رفتارت هم عاقلانه نیست. گفت: من شخص نادان بی خبری هستم، تنها دو چیز را یقین کرده و باور دارم: یکی آنکه: دانسته‌ام که مرا و این عالم را خالقی است عظیم‌الشأن که باید در شناختن و بندگی او کوتاهی نکنم. دوم آنکه: دانسته‌ام در این عالم نمی‌مانم و به عالم دیگر خواهم رفت و نمی‌دانم وضع من در آن عالم چگونه خواهد بود. جناب حاجی! این دو چیز، من بیچاره و پریشان‌حال کرده به طوری که مردم مرا دیوانه می‌پندارند! شما که خود را عالم مسلمانان می‌دانید و این همه علم دارید چرا ذره‌ای درد ندارید و بی‌باک هستید و در فکر نیستید؟! این اندرز مانند تیری بود که بر دل مرحوم حاجی نشست، برگشت در حالی که دگرگون شده بود و کمی از عمرش که مانده بود دائماً در فکر سفر آخرت و تحصیل توشه این راه پرخطر بود تا از دنیا رفت. 📡ا https://b2n.ir/r79234 از 👇 📚داستان‌های شگفت، شهبد دستغیب داستان چهل و ششم 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. ۱آیه_در۲روز سهم‌امروزوفردا👈۹۰سورۀهود 🌷وَ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي رَحِيمٌ وَدُودٌ 🌷ترجمه 👇 و (شعیب در ادامه به قومش گفت:) و از پروردگارتان آمرزش بطلبید و به سوى او باز گردید. همانا پروردگار من، مهربان و دوستدار [بندگانش مخصوصاً توبه كنندگان] است. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌های آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/f22541 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
6.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مراسمِ‌پای‌کوبی به‌دهان ☝️ و تجدیدعهد با (سلام‌الله‌علیه) گفتند 👈😂 اعتقاد مردم ضعیف‌شده😂 🔻 ببینید 🔻 قم، سه‌شنبه، ۳۱ خرداد ۱۴۰۱ گوشه‌ای‌از عاشقان حضرت ولی عصر (ارواحنافداه) اجرای در مسجدجمکران 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. آیت الله شهید دستغیب در داستان چهل و هشتم از کتاب «داستان‌های شگفت» نوشته است: مشهور است و در بعض تفاسیر هم نوشته شده که «فضیل عیاض» مدتی از عمرش در طغیان و عصیان بود تا شبی به قصد دستبرد به قافله حرکت می‌کرده و قافله را تعقیب می‌نموده، ناگاه صدای خواننده قرآن به گوشش می‌خورد که این آیه را می‌خواند: اَلَمْ یَاءْنِ لِلَّذینَ آمَنُوا اَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِاللَّهِ (حدید/۱۶) یعنی: آیا وقت آن نرسیده تا کسانی که ایمان آورده‌اند دلشان برای یاد خدا خاشع شود. فوراً آیه شریفه دل «فضیل عیاض» را بیدار کرد و گفت: بلی وقتش رسیده و از همان راه برگشت و توبه کامله نمود و ادای حقوق کرد و هرکس بر او حقی داشت او را از خود راضی ساخت و بالاخره از خوبان روزگار شد. ✅ و نیز منقول است که شخصی از ثروتمندان بر واعظی گذشت که می‌گفت: در شگفتم از ضعیفی که از قوی نافرمانی می‌کند. این سخن در او اثر کرد و تمام گناهان را ترک نمود و رو به خیر آورد تا یکی از خوبان روزگار شد. شاید او بسیار موعظه و حکمت شنیده بود اما نجات و بیداری او را خداوند در این کلمه قرار داده بود. ✅ به عبداللّه بن مبارک گفتند: تا کی تو در طلب حدیث و علم هستی؟ گفت: نمی‌دانم، شاید آن سخن که رستگاری من در آن است هنوز نشنیده باشم. ✅ و لذا عالم ربانی مرحوم شیخ جعفر شوشتری در منبر دعا می‌کرد و عرض می‌نمود: پروردگارا! مجلس ما را مجلس موعظه قرار ده. و می‌فرموده هنگامی مجلس موعظه است که شنونده اگر اهل معصیت است پشیمان شود و گناه را ترک کند و اگر اهل طاعت است، شوقش در زیادتی طاعت و سعی او در اخلاص بیشتر شود. 📡ا https://b2n.ir/r79234 از 👇 📚داستان‌های شگفت، شهبد دستغیب داستان چهل و هشتم 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. ۱آیه_در۲روز سهم‌دیروزوامروز=۹۰سورۀهود 🌷وَ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي رَحِيمٌ وَدُودٌ 🌷ترجمه 👇 و (شعیب در ادامه به قومش گفت:) و از پروردگارتان آمرزش بطلبید و به سوى او باز گردید. همانا پروردگار من، مهربان و دوستدار [بندگانش مخصوصاً توبه كنندگان] است. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌های آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/f22541 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
☝️هر #۳۰۰نفرآمریکایی، #۱فوتی کرونایی ا https://b2n.ir/b43315 🔻توجه🔻 🔻توجه🔻 🔻توجه🔻 👈👈👈🔻دونکته🔻👉 👉👉 ✅ اول: اگر فقط۱۰٪ از پولی‌راکه برای مردم‌ایران هزینه‌می‌کنند، به‌زیرساخت‌های درمانی کشورشان اختصاص می‌دادند، در چنین بلایی به‌سر نمی‌آمد ✅ دوم: معنای این‌حقیقت ☝️☝️این است👇👇 تنها داراییِ واقعیِ آمریکا لشکری‌از دروغ‌سازان خبیث اجاره‌ای‌ست و سایر ادعاهای‌شان دروغ است 🔻زیرا🔻 به‌گزارش پایگاه سازمان بهداشت جهانی، [تا ۲تیر ۱۴۰۱]، با #۱میلیون‌و۴۰هزارو۲۳۶ فوتی کرونایی، به هر #۳۰۰آمریکایی، یک فوتی کرونایی تحمیل شده 📡پایگاه سازمان بهداشت جهانی👇 https://www-worldometers-info.translate.goog/coronavirus/?_x_tr_sl=en&_x_tr_tl=fa&_x_tr_hl=fa&_x_tr_pto=sc .
. آیت الله شهید دستغیب در داستان ۴۹ کتاب «داستان‌های شگفت» نوشته است: جناب آقا «میرزا ابوالقاسم عطار تهرانی» (سلمه اللّه) از مرحوم «اعتمادالواعظین تهرانی» (علیه الرحمه) نقل نمود که فرموده است: در سالی که نان در تهران به سختی دست می‌آمد، روزی میرغضب باشی [جلاد، مأمور اجرای حکم اعدام] در زمان ناصرالدین شاه به آب انباری می‌رسد و صدای ناله سگ‌هایی را می‌شنود، پس از تحقیق می‌بیند سگی روی بام آب‌انبار زاییده و بچه‌هایش به او چسبیده و چون سگ در اثر گرسنگی شیر ندارد، بچه‌هایش ناله و فریاد می‌کنند. میرغضب باشی خیلی ناراحت می‌شود، از نانوایی که در نزدیکی آن محل بود، مقداری نان می‌خرد و جلو سگ می‌اندازد و سگ می‌خورد و میرغضب، آنقدر همانجا *می‌ایستد تا توله‌های سگ سرگرم خوردن شیر مادر می‌شوند و آرام می‌گیرند.* بعد از آن، میرغضب باشی مقدار خوراک یک ماه آن سگ را از آن نانوایی می‌خرد و نقداً پولش را می‌پردازد و می‌گوید: هر روز باید شاگردت این مقدار نان به این سگ برساند و اگر یک روز کوتاهی شود، تو را مجازات می‌کنم. ازطرفی، میرغضب باشی با جمعی از رفقایش میهمانی دوره‌ای داشتند. به این صورت که هر روز عصر، گردش می‌رفتند و تفرج می‌کردند و برای شام در منزل یکی از آن‌ها شام می‌خوردند. شبی که نوبت میرغضب باشی شد، زنی داشت که همسر اولش بود و خانه‌اش تقریباً در وسط شهر تهران بود و وسائل پذیرایی در خانه‌اش موجود بود و زنی هم تازه گرفته بود و نزدیک دروازه شهر منزلش بود. به همسر اول خود پول می‌هد و می‌گوید: امشب فلان تعدد میهمان دارم و برای صرف شام می‌آییم و باید همه‌چیز را کاملاً نمایی. زن قبول می‌کند. میرغضب که طرف عصر با رفقایش بیرون شهر رفته بودند و تفرج می‌کردند، تفریح آن روز طول می‌کشد و مقدار زیادی از شب می‌گذرد، هنگام برگشتن، رفقایش می‌گویند دیر شده و خیلی خسته شدیم، برویم به منزل همسر دوم تو که نزدیک دروازه است. میرغضب باشی می‌گوید: اینجا چیزی نیست و خانه وسط شهری کاملاً آماده است، باید آنجا برویم. رفقا راضی نمی‌شوند و می‌گویند: ما امشب در اینجا می‌مانیم و به مختصری غذا قناعت می‌کنیم و آنچه در آن خانه تدارک کرده‌ای برای فردا. میرغضب باشی، ناچار قبول می‌کند و مقداری نان و کباب می‌خرد و آن‌ها در منزل همسر دومش می‌خورند و همانجا می‌خوابند. نیمه‌های شب، از صدای گریه شدید میرغضب همه بیدار می‌شوند و از او علت گریه‌اش را می‌پرسند، می‌گوید: در خواب، امام چهارم حضرت سجاد علیه السلام را دیدم به من فرمودند: *احسانی که امروز به آن سگ کردی، مورد قبول خداوند عالم شد* و خداوند در مقابل آن احسان، امشب جان تو و رفقایت را از مرگ حفظ فرمود. زیرا همسر اول تو از خشمی که به تو داشت، سمی آماده کرده بود و در فلان محل در آشپزخانه گذاشته بود تا داخل خوراک شما بریزد، فردا برو آن سم را بردار ولی اما اگر طلاق بخواهد، تمام حقوق‌اش را بده و او را با خوشی آزاد کن. علاوه‌براین☝️☝️ خداوند توفیق توبه به تو خواهد داد و چهل روز دیگر به کربلا می‌روی و به زیارت پدرم حضرت امام حسین علیه‌السلام مشرف می‌شوی و... صبح به رفقا گفت: برای تحقیق درستی یا نادرستی خوابی که دیشب دیدم، بیایید به خانه وسط شهری برویم. با هم می‌آیند چون وارد می‌شود زن با تندی می‌گوید: چرا دیشب نیامدی؟ به او اعتنایی نمی‌کند و با رفقایش به آشپزخانه می‌روند و در همان مکانی که امام علیه السلام در خواب فرموده بود، سم را بر می‌دارد و به زن می‌گوید: دیشب چه خیالی در باره ما داشتی و...؟! اگر امر امام زین‌العابدین علیه‌السلام نبود، تو را می‌کشتم. ولی به امر مولایم، جز نیکی با تو نخواهم کرد. حالا اگر مایلی در همین خانه باش و من با تو مثل اینکه چنین کاری نکرده‌ای، رفتار خواهم کرد و اگر میل جدایی داری تو را طلاق می‌دهم و هرچه بخواهی به تو می‌دهم. زن که می‌بیند رسوا شده و دیگر نمی‌تواند با او زندگی کند، درخواست طلاق می‌کند او هم با کمال خوشی طلاقش می‌دهد و با پرداخت خیلی بیش‌از حقوقش او را خوشنود کرده و آزادش می‌کند. بعد از آن میرغضب از شغلش استعفا می‌دهد و مشغول توبه و ادای حقوق و ردّ مظالم می‌شود و پس از چهل روز به کربلا مشرف می‌شود و همانجا می‌ماند تا به رحمت حق واصل می‌گردد. 📡ا https://b2n.ir/r79234 از 👇 📚داستان‌های شگفت، شهبد دستغیب داستان چهل و نهم 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. ۱آیه_در۲روز سهم‌امروزوفردا👈۹۱سورۀهود 🌷قَالُوا يَا شُعَيْبُ مَا نَفْقَهُ كَثِيرًا مِمَّا تَقُولُ وَ إِنَّا لَنَرَاكَ فِينَا ضَعِيفًا وَ لَوْلَا رَهْطُكَ لَرَجَمْنَاكَ وَ مَا أَنْتَ عَلَيْنَا بِعَزِيزٍ 🌷ترجمه 👇 [كفّار] گفتند: اى شعیب! ما بسیارى از سخنان تو را درك نمى‌كنیم و ما تو را در میان خود شخص ضعیفى مى‌بینیم و اگر [بخاطر] بستگان تو نبود، هر آینه تو را سنگسار مى‌كردیم و تو در برابر ما عزّتى [برترى و قدرتی] نداری. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌های آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/t55655 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. آیت الله شهید دستغیب در بخش دوم از داستان چهل نهم کتاب «داستان‌های شگفت» نوشته است: آثار احسان به مخلوقات خداوند عالم هرچند حیوانی مانند سگ باشد در روایات بسیار است و گاه می‌شود که آن احسان سبب عاقبت به خیری و مغفرت الهی می‌گردد. شواهد این مطلب بسیار است از جمله: در جلد ۱۴ بحار از کتاب «حیوة الحیوان»، تألیف «دمیری» نقل کرده از رسول خدا (صل الله علیه و آله) که فرمود: زنی تشنه در بیابانی می‌رفت و درحالی که بسیار تشنه شده بود به چاهی رسید که در آن آب بود، با هر زحمت و مشقتی که بود، خود را به تَه آن رسانید و آب نوشید و سیراب شد وقتی از چاه بیرون آمد، دید سگی از شدت تشنگی خاک‌هایی را که نمدار شده می‌خورد. به خود گفت: این سگ بیچاره مانند من تشنه است، دلش برای سگ سوخت و با زحمت بسیار دوباره خود را به تَه چاه رساند و کفش پایش را پر از آب کرد و به دندان گرفت و بالا آمد و سگ را سیراب نمود. خداوند این کارش را پذیرفت و تلافی فرمود و او را آمرزید. یکی از اصحاب گفت: یا رسول اللّه (صل الله علیه و آله) آیا برای ما در احسان به حیوانات پاداشی است؟ فرمود: بلی، آب رساندن به هر جگری که عطش دارد اجری خواهد بود. ✅ شهید دستغب افزوده است: جایی که احسان به حیوان هنگام ضرورت موجب مغفرت و آمرزش و عاقبت به خیری می‌شود، پس چگونه است اثر احسان و دادرسی از انسان خصوصاً مؤمن؟! و در این باره روایات و داستان‌هایی در کتاب «کلمه طیبه» مرحوم نوری نقل شده است به آنجا مراجعه شود. 📡ا https://b2n.ir/r79234 از 👇 📚داستان‌های شگفت، شهبد دستغیب 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. ۱آیه_در۲روز سهم‌دیروزوامروز=۹۱سورۀهود 🌷قَالُوا يَا شُعَيْبُ مَا نَفْقَهُ كَثِيرًا مِمَّا تَقُولُ وَ إِنَّا لَنَرَاكَ فِينَا ضَعِيفًا وَ لَوْلَا رَهْطُكَ لَرَجَمْنَاكَ وَ مَا أَنْتَ عَلَيْنَا بِعَزِيزٍ 🌷ترجمه 👇 [كفّار] گفتند: اى شعیب! ما بسیارى از سخنان تو را درك نمى‌كنیم و ما تو را در میان خود شخص ضعیفى مى‌بینیم و اگر [بخاطر] بستگان تو نبود، هر آینه تو را سنگسار مى‌كردیم و تو در برابر ما عزّتى [برترى و قدرتی] نداری. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌های آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/t55655 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. آیت الله شهید دستغیب در داستان ۵۰ از کتاب «داستان‌های شگفت» نوشته است: یکی از اهل تقوا و یقین که زمان عالم ربانی مرحوم حاج شیخ «محمد جواد بیدآبادی» را درک کرده بود، نقل کرد: وقتی شیخ «محمد جواد بیدآبادی» به قصد زیارت حضرت رضا علیه السلام و توقف چهل روز در مشهد مقدس به اتفاق خواهرش از اصفهان حرکت نمود و به مشهد مشرف شدند، چون ۱۸ روز از مدت توقفش در آن مکان شریف گذشت، شب در خواب حضرت رضا علیه السلام را دید که به ایشان امر فرمودند که فردا باید به اصفهان برگردی! عرض می‌کند: ای مولای من! می‌خواستم ۴۰ روز در جوار حضرتت بمانم و ۱۸ روز بیشتر نگذشته! امام علیه السلام فرمود: چون خواهرت از دوری مادرش دلتنگ است و برگشتن به اصفهان را از ما خواسته، برای خاطر او باید برگردی، آیا نمی‌دانی که من زوارم را دوست می‌دارم. مرحوم حاجی فردای آن شب از خواهرش می‌پرسد: روز گذشته از حضرت رضا علیه السلام چه خواستی؟ می‌گوید: چون خیلی دلم برای مادرم شده از درخواست مراجعت نمودم. ✍ شهید دستغیب افزوده است: محبت و رأفت حضرت امام رضا علیه السلام در باره عموم شیعیان مخصوصاً زوار قبرش از مسلمات است. چنانچه در زیارتش دارد: «السلام علیک ایها الامام الرؤف» و داستان‌هایی در این باره در کتب معتبره موجود است. خلاصه هیچکس رو به قبر شریف آن حضرت نمی‌برد مگر اینکه مورد محبت و عنایت آن بزرگوار قرار می‌گیرد. 📡ا https://b2n.ir/r79234 از 👇 📚داستان‌های شگفت 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. ۱آیه_در۲روز سهم‌ امروز و فردا=۹۲سورۀهود 🌷 قَالَ يَاقَوْمِ أَرَهْطِى أَعَزُّ عَلَيْكُمْ مِّنَ اللَّهِ وَاتَّخَذْتُمُوهُ وَرَآءَكُمْ ظِهْرِيّاً إِنَّ رَبِّى بِمَا تَعْمَلُونَ مُحِيطٌ 🌷ترجمه 👇 (شعیب) گفت: اى قوم من! آیا قبیله‌ى من نزد شما از خداوند عزیزتر است (كه) شما (فرمان) او را پشت سر انداخته‌اید، (امّا بخاطر قبیله من ملاحظه می‌کنید) همانا پروردگار من به آنچه عمل مى كنید احاطه دارد. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌های آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/h14640 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .