eitaa logo
اعتدال (عدالت‌پذیری)
134 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
757 ویدیو
42 فایل
ارتباط با مدیران کانال = hadi_moshfegh@
مشاهده در ایتا
دانلود
. آیت الله شهید دستغیب در کتاب «داستان‌های شگفت» نوشته است: فاضل محقق جناب آقای «میزرا محمود مجتهد شیرازی»، نزیل [ساکن] سامره (رحمة اللّه علیه) فرمود: مرحوم شیخ «محمد حسین جهرمی» که از فضلای نجف اشرف و از شاگردان مرحوم آقا «سید مرتضی کشمیری» (اعلی اللّه مقامه) بود مشکل مالی داشت و معمولاً از شخص عطاری در نجف قرض الحسنه می‌گرفت و هرگاه پولی به او می‌رسید، قرض‌اش پرداخت می‌کرد. مدتی طولانی پولی به او نرسید که به عطار بدهد، روزی نزد عطار آمد و مقداری قرض خواست، عطار گفت: آقای شیخ! قرض شما زیاد است و من بیش از این نمی‌توانم به شما قرض دهم. شیخ «محمد حسین جهرمی» ناراحت شده به حرم مطهر می‌رود و به حضرت امیرالمؤ منین (علیه‌السلام) شکایت می‌کند و می‌گوید: یا مولای! من در جوار شما و پناهنده به شما هستم، قرض مرا ادا کنید. بعد از چند روز، یک نفر از جهر می‌آید و کیسه‌ی پولی به شیخ می‌دهد و می‌گوید: این پول مال شماست، به من داده‌اند که به شما بدهم. شیخ کیسه را گرفت و فوراً به قصد پرداخت تمام بدهی‌اش، نزد عطار رفت تا قرض خود را بدهد و بقیه‌ی را به مصرف فلان و فلان برساند. به عطار گفت: چقدر از من طلب داری؟ عطار گفت: زیاد است، شیخ گفت هرچه باشد می‌خواهم بپردازم. عطار دفتر حساب را آورد و جمع کرد و گفت: فلان مقدار (مرحوم میرزا مبلغ را ذکر نمود و بنده فراموش کرده‌ام). شیخ، کیسه پول را به عطار داد و گفت: طلبت را بردار و بقیه را بده. عطار در حضور شیخ، پول‌ها را شمرد و دید مطابق است با آنچه طلب داشته، بدون یک فلس کم یا زیاد. شیخ با کمال ناراحتی و با دست خالی به حرم مطهر رفت و عرض کرد: یا مولای! اینکه عرض کردم قرض مرا ادا کنید، منظورم این نبود که چیز دیگر نمی‌خواهم. یا مولای من! برای فلان و فلان هم نیاز دارم و... تا از حرم مطهر خارج می‌شود، شخصی مبلغی به او می‌دهد که به اندازه آنچه می‌خواسته بوده و رفع احتیاجش می‌شود. 📡ا https://b2n.ir/r79234 از 👇 📚داستان‌های شگفت، شهبد دستغیب داستان ۴۲ 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
= آیا می‌دانستید 🔻ا🔻 از ابتدای امکان مراجعه به آراءعمومی تا همین امروز 👈 جز در جمهوری‌اسلامی‌ایران 👉 در مقطعی از تاریخ + در جای دنیا + در کشوری + به ملتی ⏪⏪ انجام [[[برای تعیین نوع حکومت]]] ؟! ✅اگر کسی ☝️☝️ادعا کرد از او بخواهید این نیز☝️☝️ یکی از دلائل خشم از انقلاب‌اسلامی است .
. ۱آیه_در۲روز سهم‌امروزوفردا=۶_۸۵سورۀهود 🌷 وَ يَا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِكْيَالَ وَ الْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ وَ لَاتَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَ لَاتَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ﴿۸۵﴾ 🌷 بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ وَمَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ﴿۸۶﴾ 🌷ترجمه 👇 [حضرت شعیب باز هم تأكید كرد] و اى قوم من! پیمانه و ترازو را با انصاف و عدل پر كنید و اشیا [و اجناس و حقوقِ] مردم را نكاهید و با فساد، در زمین تباهى نكنید.﴿۸۵﴾ اگر مؤمن باشيد باقيمانده [حلال] خدا براى شما بهتر است و من بر شما نگاهبان نيستم(۸۶) ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌های آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/b57422 ا https://b2n.ir/h90425 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. ابوجعفر محمدبن علی‌بن‌بابْوِیه(ره) نزدیک به‌عصرمعصومین علیهم‌السلام می‌زیسته و به سبب شدت صداقت و امانتداریش در نقل احادیث اهل‌بیت (ع) به «» (بسیار راستگو) معروف شده. او با جمع‌آوری روایات صحیح اهل بیت (ع) و تألیف بیش از سیصد اثر ارزشمند، خدمات بی‌نظیری را به اسلام و مکتب اهل‌بیت (ع) ارائه نموده است؛ که یکی از آثارش کتاب ارزشمند «مَن لایَحْضُرُهُ الفَقیه» است که یکی از کتب اربعه شیعه می‌باشد و مشتمل بر شش هزار حدیث گرانقدر است. این عالم نامدار شیعی، پس از عمری تلاش خستگی‌ناپذیر در راه حفظ و تبیین معارف اسلام ناب محمدی، در سال ٣٨١ قمری در ٧۵ سالگی درگذشت و در شهر ری در نزدیکی مرقد مطهر حضرت عبدالعظیم حسنی (ره) به خاک سپرده شد. علامه خوانساری (ره) در کتاب ارزشمند «روضات الجنات» آورده است: در سال ١۲٨١ قمری، در زمان حکومت قاجاریه، بعد از گذشت حدود ٩٠٠ سال از رحلت این عالم ربانی، قبر شریف شیخ صدوق (ره) به دلیل بارندگی‌های زیاد نشست کرده بود و خاک قبر فرو ریخته بود، وقتی برای بازسازی قبر اقدام شد و برای تعمیر قبر به آنجا رفتند و خاک‌های قبر را برداشتند و... ناگهان با بدن شریف ایشان که کاملاً سالم سالم بود و گویا تازه از حمام آمده بود، روبرو شدند! این ماجرا را #٢٠نفر_از_علما و بزرگان آن دوران از جمله «حاج سید محمود مرعشی»، پدر حضرت آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی، . همچنین مورخین آورده‌اند که وقتی این خبر به قصر شاه قاجار رسید، فتحعلی شاه شخصاً با جمعی از وزرا و معتمدین به محل مقبره شیخ مراجعه و پس از مشاهدۀ پیکر سالم شیخ صدوق، دستور داد گنبد و بارگاهی در شأن آن بزرگوار در آن مکان بنا شود که امروزه این مقبره نورانی‌، زیارتگاه دوست‌داران آل رسول (ص) و محل استجابت دعای مؤمنان است. ا https://hawzahnews.com/xbJbn 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. ۱آیه_در۲روز سهم‌دیروزوامروز=۶_۸۵سورۀهود 🌷 وَ يَا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِكْيَالَ وَ الْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ وَ لَاتَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَ لَاتَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ﴿۸۵﴾ 🌷 بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ وَ مَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ﴿۸۶﴾ 🌷ترجمه 👇 [حضرت شعیب باز هم تأكید كرد] و اى قوم من! پیمانه و ترازو را با انصاف و عدل پر كنید و اشیا [و اجناس و حقوقِ] مردم را نكاهید و با فساد، در زمین تباهى نكنید.﴿۸۵﴾ اگر مؤمن باشيد باقيمانده [حلال] خدا براى شما بهتر است و من بر شما نگاهبان نيستم(۸۶) ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌های آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/b57422 ا https://b2n.ir/h90425 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. روایت «محمدبن مهزیار» از شدت‌ علاقه امام زمان سلام‌الله‌علیه و عجل‌الله‌فرجه‌الشریف به شیعیان . .
. ۱آیه_در۲روز سهم‌امروزوفردا👈۸۷سورۀهود 🌷 قَالُوا يَا شُعَيْبُ أَصَلَاتُكَ تَأْمُرُكَ أَنْ نَتْرُكَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا أَوْ أَنْ نَفْعَلَ فِي أَمْوَالِنَا مَا نَشَاءُ إِنَّكَ لَأَنْتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ 🌷ترجمه 👇 [مردم مَدین در پاسخ توصیه‌ شعیب به رعایت حقوق دیگران] گفتند: اى شعيب آيا نماز تو به تو دستور مى‏‌دهد كه آنچه را پدران ما مى‌پرستيده‏‌اند رها كنيم يا در اموال خود به ميل خود تصرف نكنيم؟! تو که به راستى بردبار فرزانه‏‌اى [(چرا از ما چنین توقّعى دارى؟!] ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌های آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/j02837 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. برخی‌از جُرم‌های 👈 از سال ۱۲۶۹ تا امروز 👉 🔻ا🔻 🔷 ۱_ «میرزا محمد حسن شیرازی» (رحمةالله‌علیه) سال۱۲۶۹ ✊با و حمایت‌ ✊ در اقتصاد ایران را از چنگال انگلیس‌خبیث بیرون‌کشید ا https://b2n.ir/d64141 🔷۲_ سیدمحمدطباطبایی و  سیدعبدالله‌بهبهانی رَحِمَهُما 👇سال ۱۲۸۸👇 ✊با و حمایت‌ ✊ در حق‌رأی برای‌مردم ایران قانون‌اساسی برای‌ایران نظام در ایران مجلس‌شورا در ایران ا https://psri.ir/?id=9e96g8gd 🔷۳_ میرزا محمدتقی‌ شیرازی [میرزای دوم] رحمه‌الله‌ 👇سال ۱۲۹۸👇 ✊با و حمایت‌ ✊ در اشغال‌گران‌انگلیسی‌را با خفّت از عراق بیرون‌ریخت و را آزاد کرد ا https://b2n.ir/n39428 🔷۴_ خمینی رحمه‌الله ✊با و ایثار ایران در ازحکومت‌های 🔻درنتیجه🔻 از ننگ ازذلّت از از سلطۀشوم 🔻و🔻 👈 وتنها 👏 برای تعیین 🔷 ۵_ سیستانی حفظه‌الله ✊با و حمایت‌ ✊ در را با ایجاد بسیج‌عمومی، سرکوب و از عراق بیرون ریخت 🔷 ۶_ سیدحسن نصرالله ✊با و حمایت‌ از اشغال صهیونیست‌های بدذاتِ خون‌خوار و برای تجاوز به سایر کشورها 🔷 ۷_ زکزاکی حفظه‌الله ✊با و حمایت‌ ✊ برای باتحمّل شکنجه‌های‌وحشیانه و ۳فرزندش، خار چشم مثلث‌شوم «غربی، عبری، وهابی» شده و عرصه شرارت را در برای آنان تنگ کرده است 🔹۸_ خامنه‌ای‌‌ حفظه‌الله ✊با وحمایت ✊ در آمریکا را خلافت‌داعش‌ کرد و برنامه‌ریزی‌های چندین سالۀآمریکا و صرف‌هزاران میلیارد دلار پول‌شان [برای کردن منطقه]نابودشد 🔹۹👈 ازهمۀاین‌ها☝️☝️ 🔻ا🔻 آیت‌الله‌العظمیٰ‌امام‌خامنه‌ای‌ ✊با و مقاومت ✊ 🔻ا🔻 عزت‌بخشِ [در علومِ‌ مختلف در عرصه‌های و انواع ] 🔻با🔻 مهار فشارهای ناجوانمردانه غربی‌ها 🔷 ۱۰_ 👈 و بالاخره 👇👇👇 که #۱۰۰هزارنفر هستند ا https://b2n.ir/y12693 با #۴هزارشهید برای [#۴درصد جمعیت‌شان] برای رضای خدا، ا https://b2n.ir/j62522 🔻هشدار🔻 این‌ها☝️☝️و [[که‌نتیجۀ مردم است]] چنان آتشی به جان انداخته که‌ با ، ، و... تلاش می‌کنند👇 🙈 مردم را فریب بدهند 🙈 و باجداکردن از هم از ، هم از 🔻اما🔻 بحول الله و قوته 💪با و ملت تا پایان‌دنیا ناکام می‌مانند .
. ماجرای دیگری از شیخ «محمد حسین قمشه‌ای» آیت‌الله شهید دستغیب در کتاب «داستان‌های شگفت» نوشته است: جناب مرحوم «میرزای محمود مجتهد شیرازی» نقل فرمود از جناب شیخ «محمد حسین قمشه‌ای» که ایشان به قصد تشرف به مشهد حضرت رضا (علیه‌السلام) از عراق مسافرت می‌کند و پس از ورود به مشهد مقدس، دانه‌ای عفونی در انگشت دستش آشکار می‌شود و سخت او را ناراحت می‌کند و چند نفر از دوستانش او را به بیمارستان می‌برند، پزشک مسیحی او را معاینه می‌کند و می‌گوید: باید شورای پزشکی برای درمان این انگشت تشکیل شود. بعد از چند ساعت معطلی، او را به شورای پزشکی می‌برند و چند پزشک دیگر او را معاینه می‌کنند و نتیجه نظر پزشکان این می‌شود که با توجه به شدت درد بیمار و سرعت گسترش عفونت، باید فوراً انگشتش بریده شود وگرنه به بالا سرایت می‌کند. جناب شیخ قبول نمی‌کند که انگشتش را ببرند. طبیب می‌گوید: [چون سرعت گسترش این عفونت زیاد است] اگر الآن قطع انگشت انجام نشود و به فردا بیفتد، باید از مچ دست بریده شود. شیخ برمی‌گردد و درد شدت می‌گیرد و شب تا صبح ناله می‌کند، فردا [درحالی‌که آثار عفونت در پشت و کف دست معلوم شده بود] به بریدن انگشت راضی می‌شود. او را به بیمارستان می‌برند، جراح دست را می‌بیند و می‌گوید: باید از مچ دست بریده شود. شیخ قبول نمی‌کند و... جراح می‌گوید: اگر الان از مچ دست بریده نشود به بالاتر سرایت می‌کند و ممکن است فردا مجبور شویم کتف را ببریم. شیخ برمی‌گردد و درد آنقدر زیاد می‌شود که صبح [درحالی‌که آثار عفونت در ساعد تا آرنج دست معلوم شده بود] به بریدن دست راضی می‌شود. او را نزد جراح می‌آورند و دستش را می‌بیند می‌گوید به بالا سرایت کرده و باید از کتف بریده شود و اگر امروز از کتف بریده نشود فردا به سایر اعضا سرایت می‌کند و بالاخره به قلب می‌رسد و بیمار را می‌کُشد. شیخ به بریدن دست از کتف راضی نمی‌شود و برمی‌گردد اما درد شدیدتر شده تا صبح ناله می‌کند و حاضر می‌شود که دستش از کتف بریده شود. رفقایش او را برای بیمارستان حرکت می‌دهند تا دستش را از کتف ببرند. در بین راه، شیخ به دوستانش می‌گوید: ممکن است در بیمارستان بمیرم، اول مرا به حرم مطهر ببرید. ایشان را به حرم بردند و در گوشه‌ای از حرم جای دادند. شیخ گریه و زاری زیادی کرده و به حضرت عرض می‌کند: آیا سزاوار است درحالی‌که شما امام رئوف هستید، زائر شما به چنین بلایی مبتلا شود و شما به فریادش نرسید؟ از گریه و زاری و التماس، بی‌هوش می‌شود و در آن حال حضرت امام رضا (علیه‌السلام) را ملاقات می‌کند، آن حضرت دست مبارک بر کتف او تا انگشتانش کشیده و می‌فرماید شفا یافتی. شیخ به هوش می‌آید و می‌بیند دستش هیچ دردی ندارد. دوستانش که می‌بینند بیدار شده، او را به بیمارستان می‌برند، وقتی او را نزد جراح نصرانی می‌برند، جراح دستش را نگاه می‌کند اثری از آن دانه نمی‌بیند به احتمال آنکه شاید دست دیگرش باشد آن دست را هم نظر می‌کند می‌بیند سالم است، هر دو دست شیخ را فشار می‌دهد، ولی هیچ درد نکرد و... می‌گوید: شیخ، آیا مسیح (علیه‌السلام) را ملاقات کردی؟! شیخ فرمود: کسی را که از مسیح (علیه‌السلام) بالاتر است دیدم و مرا شفا داد. و جریان شفای خودش به شفاعت امام (علیه‌السلام) را نقل می‌کند. 📡ا https://b2n.ir/r79234 از 👇 📚داستان‌های شگفت، شهبد دستغیب، داستان نهم 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. ۱آیه_در۲روز سهم‌دیروزوامروز=۸۷سورۀهود 🌷 قَالُوا يَا شُعَيْبُ أَصَلَاتُكَ تَأْمُرُكَ أَنْ نَتْرُكَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا أَوْ أَنْ نَفْعَلَ فِي أَمْوَالِنَا مَا نَشَاءُ إِنَّكَ لَأَنْتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ 🌷ترجمه 👇 [مردم مَدین در پاسخ توصیه‌ شعیب به رعایت حقوق دیگران] گفتند: اى شعيب آيا نماز تو به تو دستور مى‏‌دهد كه آنچه را پدران ما مى‌پرستيده‏‌اند رها كنيم يا در اموال خود به ميل خود تصرف نكنيم؟! تو که به راستى بردبار فرزانه‏‌اى [(چرا از ما چنین توقّعى دارى؟!] ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌های آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/j02837 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. آیت‌الله شهید دستغیب در کتاب «داستان‌های شگفت» نوشته است: شنیدم از زاهد عابد و واعظ متعظ مرحوم حاج شیخ «غلامرضای طبسی» که تقریباً در ۳۵ سال قبل [از زمان تألیف کتاب] به شیراز تشریف آورده و چند ماهی در مدرسه آقا باباخان توقف داشتند و بنده هم به فیض ملاقات‌شان رسیدم، فرمود: با چند نفر از دوستان با قافله به عتبات عالیات مشرف شدیم هنگام مراجعت برای ایران، شبِ آخر که در سحر آن باید حرکت کنیم، یادم آمد که در این سفر مشاهد مشرفه و مواضع متبرکه را زیارت کردم جز «مسجد براثا» و حیف است از درک فیض آن مکان مقدس محروم باشیم، به رفقا گفتم بیایید به مسجد براثا برویم. گفتند: مجال [فرصت] نیست و خلاصه نیامدند. خودم تنها از کاظمین بیرون آمدم تا به مسجد رسیدم، دیدم در مسجد بسته است و معلوم شد در را از داخل بسته و رفته‌اند و کسی هم نیست. حیران شدم که چکنم؟! این همه راه به امیدی آمدم، به دیوار مسجد نگریستم دیدم می‌توانم از دیوار بالا بروم، بالاخره هر طوری بود از دیوار بالا رفته و داخل مسجد شدم و داخل مسجد هم کسی نبود، با فراغت مشغول نماز و دعا شدم. به خیال اینکه در مسجد را از داخل بسته‌اند و باز کردنش آسان است، پس از فراغت آمدم در را باز کنم، دیدم قفل محکمی بر در زده‌اند و به وسیله نردبان یا چیز دیگر رفته‌اند. حیران شدم که چه کنم! دیوار داخل مسجد براثار هم طوری بود که نمی‌شد از آن بالا رفت. با خود گفتم: عمری است دَم از امام حسین علیه‌السلام می‌زنم و امیدوارم که به برکت آن حضرت درِ بهشت به رویم باز شود. درب بهشت یقیناً مهم‌تر است و باز شدن این در هم به برکت حضرت ابی‌عبداللّه علیه‌السلام آسان است. با یقین تمام دست به قفل گذاشتم و گفتم: «یا حسین علیه‌السلام» و آن را کشیدم، فوراً باز شد و از مسجد بیرون آمدم و شکر خدا را بجا آوردم و به قافله هم رسیدم. 📡ا https://b2n.ir/r79234 از 👇 📚داستان‌های شگفت، شهبد دستغیب داستان یازدهم 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. ۱آیه_در۲روز سهم‌امروزوفردا👈۸۸سورۀهود 🌷 قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ رَزَقَنِي مِنْهُ رِزْقًا حَسَنًا وَ مَا أُرِيدُ أَنْ أُخَالِفَكُمْ إِلَى مَا أَنْهَاكُمْ عَنْهُ إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَ مَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ إِلَيْهِ أُنِيبُ 🌷ترجمه 👇 شعیب [در پاسخ قومش] گفت: ای قوم، نظر شما چیست؟ آیا اگر مرا از جانب پروردگارم حجت روشن و دلیل قاطع باشد و از خود بر من رزق نیکو [مثل نبوت] رسانده باشد (باز اطاعت او نکنم)؟ و (بدانید که) منظور من در آنچه شما را نهی می‌کنم ضدّیت و مخالفت با شما نیست. بلکه مقصودم من جز اصلاح امر شما در حد توان خودم، چیز دیگری نیست و موفقیت من جز با [لطف] خدا نیست و بر او توکل کرده و به درگاه او انابه و بازگشت دارم. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌های آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/j02837 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. آیت الله شهید دستغیب در کتاب «داستان‌های شگفت» نوشته است: بزرگی از اهل علم نقل فرمود: وقتی یکی از تجّار محترم اصفهان که با مرحوم «حاجی محمد جواد بیدآبادی» روابط بسیار دوستانه‌ای داشت، سخت مریض شد و مرحوم بیدآبادی به همراه شخص دیگری که از دوستان خودش و شخص بیمار بود، به عیادت او رفت. وقتی رسیدند که بیمار بیهوش بود و... مرحوم بیدآبادی مریض را در خطر مرگ مشاهده فرمود و چون دارائی تاجر بیمار زیاد بود، به فرزندان او فرمود: چهارده هزار تومان بعنوان صدقه و بین فقرا تقسیم نمایید تا من شفایش را با شفاعت حضرت حجت (عجل اللّه تعالی فرجه) از خدا بخواهم. فرزندان مریض نپذیرفتند!!! مرحوم بیدآبادی با ناراحتی از خانه آن‌ها بیرون آمد و به آن دوست که همراش بود، فرمود: این‌ها بخل کردند و صدقه ندادند ولی چون این شخص رفیق ماست و بر ما حقی دارد، بیا تا با هم برایش دعا کنیم تا خداوند او را شفا بدهد. بعد به اتفاق آن دوست به منزل رفتند و بعد از نماز مغرب، مرحوم بیدآبادی دست‌ها را به دعا بلند کرد و... ولی بجای اینکه شفای بیمار را از خدا بخواهد، عرض می‌کند خدایا! او را بیامرز. رفیق آن مرحوم می‌پرسد: چه شد که شفایش را نخواستید؟ فرمود: چون خواستم دعا کنم صدای «استغفراللّه» شنیدم و فهمیدم که بیمار مرحوم شده. بعداً معلوم شد که مرد تاجر در همان ساعت مرحوم شده بود. 📡ا https://b2n.ir/r79234 از 👇 📚داستان‌های شگفت، شهبد دستغیب داستان چهل و چهارم 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. ۱آیه_در۲روز سهم‌دیروزوامروز=۸۸سورۀهود 🌷 قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ رَزَقَنِي مِنْهُ رِزْقًا حَسَنًا وَ مَا أُرِيدُ أَنْ أُخَالِفَكُمْ إِلَى مَا أَنْهَاكُمْ عَنْهُ إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَ مَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ إِلَيْهِ أُنِيبُ 🌷ترجمه 👇 شعیب [در پاسخ قومش] گفت: ای قوم، نظر شما چیست؟ آیا اگر مرا از جانب پروردگارم حجت روشن و دلیل قاطع باشد و از خود بر من رزق نیکو [مثل نبوت] رسانده باشد (باز اطاعت او نکنم)؟ و (بدانید که) منظور من در آنچه شما را نهی می‌کنم ضدّیت و مخالفت با شما نیست. بلکه مقصودم من جز اصلاح امر شما در حد توان خودم، چیز دیگری نیست و موفقیت من جز با [لطف] خدا نیست و بر او توکل کرده و به درگاه او انابه و بازگشت دارم. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌های آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/j02837 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. آیت الله شهید دستغیب در کتاب «داستان‌های شگفت» نوشته است: زمانی که من در نجف اشرف ساکن بودم در ماه محرم، سال ۱۳۵۸ قمری از طرف حکومت عراق اکیداً بیرون آمدن دستجات منع شده بود، شب عاشورا برای اینکه در حرم مطهر و صحن شریف سینه زنی نشود از طرف حکومت، اولِ شب درهای حرم و رواق‌ها را قفل کردند و همچنین درهای صحن را و هنگامی که مشغول بستن در قبله که آخرین در بود شدند و یک لنگه آن را بسته بودند که ناگاه جمعیت دسته سینه زن هجوم آورده وارد صحن شده و رو به حرم مطهر آوردند و چون درها را بسته دیدند در همان ایوان مشغول عزاداری و سنیه زنی شدند ناگاه رئیس شرطه [پلیس] با عده‌ای شرطه آمده و آن رئیس‌شان با چکمه‌ای که بپا داشت به ایوان آمده و بعضی را می‌زد و امر کرد آن‌ها را بگیرند، سینه زن‌ها بر او هجوم آوردند و او را بلند کرده و به صحن انداختند و سخت او را مجروح و ناتوان کردند و... چون دیدند ممکن است قوای دولتی بیایند و تلافی کنند و بالاخره مزاحم‌شان شوند، با کمال التجا و شکستگی خاطر، همه متوجه در بسته حرم شده و به سینه می‌زدند و می‌گفتند: ((یا عَلی فُکّ‌الْبابَ = ای علی در را باز کن)) ما عزادار فرزندت هستیم. ناگهان در یک لحظه، تمام درهای حرم و رواق و صحن باز شد. بعضی موثقین که باز شدن درها را مشاهده کرده بودند برای حقیر نقل کردند که میل‌های آهنی که بین درها و دیوار بود وسط آن‌ها بریده شده بود. و سینه زن‌ها وارد حرم مطهر می‌شوند، سایر نجفی‌ها که با خبر می‌شوند همه در صحن و حرم جمع می‌شوند و شرطه‌ها پنهان می‌گردند. موضوع را به بغداد گزارش می‌دهند دستور داده می‌شود که مزاحم آن‌ها نشوید. در آن سال در نجف و کربلا بیش از سال‌های گذشته اقامه عزا شد و این معجزه آشکار را شعرا در اشعار خود نقل نموده و منتشر ساختند. از آن جمله یکی از فضلای عرب اشعار یکی از ایشان را بر لوحی نوشته و به دیوار حرم مطهر چسبانده بود و بنده هم چند شعر آن را همانوقت یادداشت کردم که بیت آخر اشاره شده: راستی اگر این عنایت از طرف آن حضرت نشده بود، فتنه عظیمی برپا می‌شد و خون‌ها ریخته می‌شد، صَلَواتُ اللَّهِ وَسَلامُهُ عَلَیْهِ. 📡ا https://b2n.ir/r79234 از 👇 📚داستان‌های شگفت، شهبد دستغیب داستان چهل ششم 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. ۱آیه_در۲روز سهم‌امروزوفردا👈۸۹سورۀهود 🌷وَ يَا قَوْمِ لَا يَجْرِمَنَّكُمْ شِقَاقِي أَنْ يُصِيبَكُمْ مِثْلُ مَا أَصَابَ قَوْمَ نُوحٍ أَوْ قَوْمَ هُودٍ أَوْ قَوْمَ صَالِحٍ وَ مَا قَوْمُ لُوطٍ مِنْكُمْ بِبَعِيدٍ 🌷ترجمه 👇 و(شعیب ادامه داد:) اى قوم من! دشمنى و مخالفت با من، شما را به كارى وادار نسازد كه (عذابى) مثل آنچه به قوم نوح، یا قوم هود (و) یا قوم صالح رسید به شما هم برسد و (مى‌دانید كه ماجراى) قوم لوط (چندان) از شما دور نیست. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌های آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/j02837 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. ملتی‌که تا مغزاستخوان را سوزانده 🔻یادآوری🔻 1⃣، دشمنان ، با تجربۀتأثیر در دیگر کشورها، گفتند: #۶ماه دیگر انقلاب‌سقوط‌‌می‌کند😂 🔻اما🔻 [باتحمّلِ سخت‌ترین فشارها] به‌کوریِ چشم ، ۴۴ساله‌کردند 2⃣ باتوهُّمِ ، دستور دادند و مزدورانِ ناجوانمردشان #۱۷هزار_ایرانی را به‌شهادت رساندند 🔻اما🔻 [باتحمّلِ سخت‌ترین فشارها] 3⃣با پیروزیِ #۱هفته‌ای😂 را وادار به‌ حمله‌ کردند و با همه امکانات‌شان 🔻اما🔻 بافداکاری‌مردم، #۸سال طول‌کشید و 💪 سلام‌وصلوات‌خدابر✊رزمندگان✊ 💗شهدا 💗جانبازان💗آزادگان💗 و 💗 خانواده‌های‌شان 💗 4⃣ وقتی از ناامید شدند، را بردند و شعار دادند:امروز فردا 😂 بعدهم عملیات جاویدان و... 🔻اما🔻 [باتحمّلِ سخت‌ترین فشارها] دهان‌شان را گِل گرفتند و 5⃣با وابستگیِ‌انقلاب‌به‌افراد تا گفتند: کار انقلاب تمام است 🔻اما🔻 [باتحمّلِ سخت‌ترین فشارها] و همراه ، ایران‌را به‌قلّه‌های رساندند 6⃣ برای 😂 هزاران‌میلیارد دلار خرج راه‌اندازی، #۲۹۵شبکۀدروغ‌ساز کردند و درحال حمله به‌ذهن‌مردم هستند و... 🔻اما🔻 [باتحمّلِ سخت‌ترین فشارها] و انقلاب‌شان را حفظ می‌کنند 7⃣ با قصد ایجاد درایران، باتشدید تحریم‌های‌ضدبشری‌ گفتند: 😂 😂 🔻اما🔻 [باتحمّلِ سخت‌ترین فشارها] را وادار کردند در مقابل اراده ایرانی 💪 به 💪 اعتراف‌کنند 8⃣ آنقدر به‌تأثیر و اطمینان‌داشتند که ۱ را مأمور کردند بگوید: ایران #۴۰سالگی‌انقلاب را نمی‌بیند ا 😂 😂 😂 😂 😂 😂 🔻اما🔻 [باتحمّلِ سخت‌ترین فشارها] به‌حماقت‌شان خندیدند و 9⃣ همین‌دشمنِ ☝️ با تولید و دادن به‌دستگاه‌ها و... تلاش‌می‌کند ملت مقاوم ایران را 😳 🔻اما🔻 [باتحمّلِ سخت‌ترین فشارها] به دام‌نیفتاد و 🔟 دشمن بذات، برای ناکامی‌هایش، و تروریست را به فرستاده تا ضمن تولید و ، با از ضعف‌ها، نقص‌ها و مشکلات، وانمود کنند که 😂 مردم خسته شده‌اند 😂 🔻اما🔻 سابقۀ۴۴ساله نشان می‌دهد این‌ملت، و ، و ، و و... را به سخره گرفته‌اند و 🤛 آمریکا را زیر پا می‌گذارند 🤜 و تاپایان‌دنیا به‌این‌راه ادامه‌می‌دهند ✊ 🤝 💪 ا🇮🇷ا 💪 🤝 ✊ .
. آیت الله شهید دستغیب در کتاب «داستان‌های شگفت» نوشته است: فاضل محترم آقا «میرزا محمود شیرازی» [که قبلا هم داستان‌هایی از ایشان نقل گردید] فرمودند: مرحوم آقا «سید زین العابدین کاشی» (اعلی اللّه مقامه)، در کربلا خادمی داشت که مردی اهل تقوا و صلاح و درستکار از اهالی تبریز بود (بنده نامش را فراموش کرده‌ام) نقل کرد: قبل از سکونت کربلا در خارج شهر تبریز نزدیک قبرستان قهوه‌خانه داشتم و شب‌ها را همانجا می‌خوابیدم، شبی هوا خیلی سرد بود و من درب قهوه خانه را محکم بستم و خوابیدم، ناگاه متوجه شدم کسی در را به محکم کوبید، برخاستم در را باز کردم آن شخص فرار کرد. در را بستم و برگشتم و خواستم بخوابم که مرتبه دوم در را محکم‌تر کوبید. آمدم در را گشودم، باز فرار کرد. با خودم گفتم: این شخص قصد دارد امشب من را اذیت کند و چوبی به دست گرفتم و پشت در نشستم و آماده شدم که تلافی کنم. مرتبه سوم تا در را کوبید در را باز کردم و دنبال او دویدم تا وارد قبرستان شد و تا وسط قبرستان دنبالش رفتم ولی دیگر او را ندیدم. در همان محل ایستادم و اطراف را نگاه می‌کردم تا او پیدا کنم، بعد خیال کردم شاید پنهان شده، به قصد اینکه اگر پنهان شده، خودش را نشان بدهد، همانجا خوابیدم. وقتی خوابیدم و گوشم را به زمین گذاشتم، ناگاه صدای ضعیفی شنیدم که انگار شخصی از زیر خاک ناله می‌کند، بلند شدم و دقت کردم دیدم روی قبری خوابیده‌ام که معلوم است قبر تازه‌ای است که عصرِ همان روز کسی را آنجا دفن کرده‌اند. باز گوشم را روی قبر گذاشتم و بیشتر دقت کردم مطمئن شدم که صدای انسان زنده است و احتمال دادم، سکته کرده بوده و در قبر بهوش آمده. دلم سوخت و به قصد نجات او خاک‌ها را کنار زدم و هنگامی‌که خشت‌های روی لحد را برداشتم و... دیدم جوانی‌ست و گفت: کجا هستم؟! پدرم کجاست؟! مادرم کجاست؟! و... با بعضی از لباس‌های خودم او را پوشانیدم و از قبر بیرون آورده به قهوه‌خانه بردم ولی او را نمی‌شناختم تا بستگانش را خبر کنم، آرام، آرام از او سوال می‌کردم تا محله و خانه او را دانستم. به او گفتم همین‌جا بنشین و خودت را گرم کن تا من بروم و خانواده‌ات را بیاورم. از قهوه‌خانه بیرون آمدم و مادرش را پیدا کردم و به آن‌ها خبر دادم و.... آمدند و او را به سلامتی به خانه بردند. بعد از این که او را بردند، به یاد شخصی‌که در را می‌زد و فرار می‌کرد افتادم و تازه متوجه شدم که آن شخص مأمور غیبی بوده برای نجات آن جوان بوده. 📡ا https://b2n.ir/r79234 از 👇 📚داستان‌های شگفت، شهبد دستغیب داستان چهل و هفتم 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. ۱آیه_در۲روز سهم‌دیروزوامروز=۸۹سورۀهود 🌷وَ يَا قَوْمِ لَا يَجْرِمَنَّكُمْ شِقَاقِي أَنْ يُصِيبَكُمْ مِثْلُ مَا أَصَابَ قَوْمَ نُوحٍ أَوْ قَوْمَ هُودٍ أَوْ قَوْمَ صَالِحٍ وَ مَا قَوْمُ لُوطٍ مِنْكُمْ بِبَعِيدٍ 🌷ترجمه 👇 و(شعیب ادامه داد:) اى قوم من! دشمنى و مخالفت با من، شما را به كارى وادار نسازد كه (عذابى) مثل آنچه به قوم نوح، یا قوم هود (و) یا قوم صالح رسید به شما هم برسد و (مى‌دانید كه ماجراى) قوم لوط (چندان) از شما دور نیست. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌های آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/j02837 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. آیت الله شهید دستغیب در کتاب «داستان‌های شگفت» نوشته است: مخلصِ ولایت اهل بیت، جناب «آقامیرزا ابوالقاسم عطار تهرانی» (سلمه اللّه) از عالم بزرگوار مرحوم حاج «شیخ عبدالنبی نوری» که از جمله شاگردان حکیم الهی مرحوم حاج ملاهادی سبزواری بوده است نقل نمود: در سال آخر عمر مرحوم حاجی، روزی شخصی در مجلس درس ایشان آمد و خبر داد که در قبرستان، شخصی پیدا شده و نصف بدنش در قبر است و نصف دیگر بیرون و دائماً نظرش به آسمان است و هرچه بچه‌ها مزاحمش می‌شوند به آن‌ها اعتنایی نمی‌کند. مرحوم حاجی گفتند: خودم باید او را ملاقات کنم. مرحوم حاجی وقتی او را دید بسیار تعجب کرد، نزدیکش رفت دید به ایشان هم اعتنایی نمی‌کند. مرحوم حاجی گفتند: تو کیستی؟ من تو را دیوانه نمی‌بینم از آن طرف رفتارت هم عاقلانه نیست. گفت: من شخص نادان بی خبری هستم، تنها دو چیز را یقین کرده و باور دارم: یکی آنکه: دانسته‌ام که مرا و این عالم را خالقی است عظیم‌الشأن که باید در شناختن و بندگی او کوتاهی نکنم. دوم آنکه: دانسته‌ام در این عالم نمی‌مانم و به عالم دیگر خواهم رفت و نمی‌دانم وضع من در آن عالم چگونه خواهد بود. جناب حاجی! این دو چیز، من بیچاره و پریشان‌حال کرده به طوری که مردم مرا دیوانه می‌پندارند! شما که خود را عالم مسلمانان می‌دانید و این همه علم دارید چرا ذره‌ای درد ندارید و بی‌باک هستید و در فکر نیستید؟! این اندرز مانند تیری بود که بر دل مرحوم حاجی نشست، برگشت در حالی که دگرگون شده بود و کمی از عمرش که مانده بود دائماً در فکر سفر آخرت و تحصیل توشه این راه پرخطر بود تا از دنیا رفت. 📡ا https://b2n.ir/r79234 از 👇 📚داستان‌های شگفت، شهبد دستغیب داستان چهل و ششم 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. ۱آیه_در۲روز سهم‌امروزوفردا👈۹۰سورۀهود 🌷وَ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي رَحِيمٌ وَدُودٌ 🌷ترجمه 👇 و (شعیب در ادامه به قومش گفت:) و از پروردگارتان آمرزش بطلبید و به سوى او باز گردید. همانا پروردگار من، مهربان و دوستدار [بندگانش مخصوصاً توبه كنندگان] است. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌های آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/f22541 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مراسمِ‌پای‌کوبی به‌دهان ☝️ و تجدیدعهد با (سلام‌الله‌علیه) گفتند 👈😂 اعتقاد مردم ضعیف‌شده😂 🔻 ببینید 🔻 قم، سه‌شنبه، ۳۱ خرداد ۱۴۰۱ گوشه‌ای‌از عاشقان حضرت ولی عصر (ارواحنافداه) اجرای در مسجدجمکران 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. آیت الله شهید دستغیب در داستان چهل و هشتم از کتاب «داستان‌های شگفت» نوشته است: مشهور است و در بعض تفاسیر هم نوشته شده که «فضیل عیاض» مدتی از عمرش در طغیان و عصیان بود تا شبی به قصد دستبرد به قافله حرکت می‌کرده و قافله را تعقیب می‌نموده، ناگاه صدای خواننده قرآن به گوشش می‌خورد که این آیه را می‌خواند: اَلَمْ یَاءْنِ لِلَّذینَ آمَنُوا اَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِاللَّهِ (حدید/۱۶) یعنی: آیا وقت آن نرسیده تا کسانی که ایمان آورده‌اند دلشان برای یاد خدا خاشع شود. فوراً آیه شریفه دل «فضیل عیاض» را بیدار کرد و گفت: بلی وقتش رسیده و از همان راه برگشت و توبه کامله نمود و ادای حقوق کرد و هرکس بر او حقی داشت او را از خود راضی ساخت و بالاخره از خوبان روزگار شد. ✅ و نیز منقول است که شخصی از ثروتمندان بر واعظی گذشت که می‌گفت: در شگفتم از ضعیفی که از قوی نافرمانی می‌کند. این سخن در او اثر کرد و تمام گناهان را ترک نمود و رو به خیر آورد تا یکی از خوبان روزگار شد. شاید او بسیار موعظه و حکمت شنیده بود اما نجات و بیداری او را خداوند در این کلمه قرار داده بود. ✅ به عبداللّه بن مبارک گفتند: تا کی تو در طلب حدیث و علم هستی؟ گفت: نمی‌دانم، شاید آن سخن که رستگاری من در آن است هنوز نشنیده باشم. ✅ و لذا عالم ربانی مرحوم شیخ جعفر شوشتری در منبر دعا می‌کرد و عرض می‌نمود: پروردگارا! مجلس ما را مجلس موعظه قرار ده. و می‌فرموده هنگامی مجلس موعظه است که شنونده اگر اهل معصیت است پشیمان شود و گناه را ترک کند و اگر اهل طاعت است، شوقش در زیادتی طاعت و سعی او در اخلاص بیشتر شود. 📡ا https://b2n.ir/r79234 از 👇 📚داستان‌های شگفت، شهبد دستغیب داستان چهل و هشتم 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. ۱آیه_در۲روز سهم‌دیروزوامروز=۹۰سورۀهود 🌷وَ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي رَحِيمٌ وَدُودٌ 🌷ترجمه 👇 و (شعیب در ادامه به قومش گفت:) و از پروردگارتان آمرزش بطلبید و به سوى او باز گردید. همانا پروردگار من، مهربان و دوستدار [بندگانش مخصوصاً توبه كنندگان] است. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌های آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/f22541 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
☝️هر #۳۰۰نفرآمریکایی، #۱فوتی کرونایی ا https://b2n.ir/b43315 🔻توجه🔻 🔻توجه🔻 🔻توجه🔻 👈👈👈🔻دونکته🔻👉 👉👉 ✅ اول: اگر فقط۱۰٪ از پولی‌راکه برای مردم‌ایران هزینه‌می‌کنند، به‌زیرساخت‌های درمانی کشورشان اختصاص می‌دادند، در چنین بلایی به‌سر نمی‌آمد ✅ دوم: معنای این‌حقیقت ☝️☝️این است👇👇 تنها داراییِ واقعیِ آمریکا لشکری‌از دروغ‌سازان خبیث اجاره‌ای‌ست و سایر ادعاهای‌شان دروغ است 🔻زیرا🔻 به‌گزارش پایگاه سازمان بهداشت جهانی، [تا ۲تیر ۱۴۰۱]، با #۱میلیون‌و۴۰هزارو۲۳۶ فوتی کرونایی، به هر #۳۰۰آمریکایی، یک فوتی کرونایی تحمیل شده 📡پایگاه سازمان بهداشت جهانی👇 https://www-worldometers-info.translate.goog/coronavirus/?_x_tr_sl=en&_x_tr_tl=fa&_x_tr_hl=fa&_x_tr_pto=sc .