eitaa logo
اعتدال (عدالت‌پذیری)
133 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
759 ویدیو
42 فایل
ارتباط با مدیران کانال = hadi_moshfegh@
مشاهده در ایتا
دانلود
. آیت الله شهید دستغیب در داستان ۱۳۱ از کتاب «داستان‌های شگفت» نوشته است: عبد صالح متقی «حاج ملا علی کازرونی» که چند داستان از ایشان نقل گردید، عجایبی از اجابت دعاها و الطاف و عنایات حضرت آفریدگار جل جلاله دارد از آن جمله فرمود: سفر حج که خداوند میسر فرمود، با هواپیما از کویت برای جده حرکت نمودم، نزدیک جده که رسید به وسیله بلندگو اعلان کردند که چند دقیقه دیگر به جده می‌رسیم و باید هرکس چمدان خود را همراه برداشته و آماده تفتیش [بازرسی وسائل] باشد، دست در جیب خود نمودم که کلید چمدان را بیرون بیاورم دیدم نیست، یادم آمد که در منزل فراموش کرده‌ام همراه بیاورم، بسیار ناراحت شدم و با توجه کامل، عرض کردم پروردگارا! من میهمان تو هستم و ممکن است نبودن کلید چمدان در این بازرسی برای خودم و حاجیان همراه من مشکل ایجاد کند. بعلاوه، ساعت دیگر می‌خواهم برای دخول خانه‌ات مُحرم شوم. لباس احرام هم داخل چمدان است، خدایا چکنم؟ می‌فرمود: به خدای لاشریک له، در آن حال کلید در دامن من افتاد به طوری که «پسر مرحوم سید حسن دندانساز» که پهلوی من نشسته بود متوجه شد و پرسید چه بود؟ حقیقت مطلب را به او گفتم کلید را برداشته شکر خدای را بجا آوردم. ✍️ آیت الله شهید دستغیب افزوده است: در ذیل داستان ۲۵ گفته شد این قسم اجابت دعوات و خوارق عادات از یک بنده شایسته الهی جای شگفتی نیست. و در ادامه نیز نکاتی را در مورد این نوع اجابت دعاها یادآوری فرموده‌اند 🔻ببینید🔻 📡ا https://b2n.ir/r25604 از 👇 📚داستان‌های شگفت 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. ۱آیه_در۲روز سهم دیروز و امروز ۹سورۀیوسف 🌷 اقْتُلُوا يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ وَ تَكُونُوا مِنْ بَعْدِهِ قَوْمًا صَالِحِينَ 🌷ترجمه 👇 (برادران به یكدیگر گفتند) یوسف را بكشید یا او را به سرزمینى دور بیافكنید تا توجّه پدرتان مخصوص شما شود و پس از آن (با توبه) گروهى شایسته باشید. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌های آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/z31097 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. آیت الله شهید دستغیب در یکی‌از سه حکایت که تحت عنوان «داستان ۱۳۲» در کتاب «داستان‌های شگفت» آورده، نوشته است: مرحوم حاج میرزا حسین نوری اعلی اللّه مقامه در کتاب «دارالسلام» چنین نقل نموده: در ماه صفر ۱۲۷۶قمری، استاد ما علامه بزرگوار «شیخ عبدالحسین تهرانی» اعلی اللّه مقامه، برای توسعه سمت غربی صحن مطهر حضرت سیدالشهداء علیه‌السّلام، خانه‌هایی خرید و جزء صحن شریف قرار داد و قریب شصت سرداب برای دفن اموات در همان قسمت قرار داد و روی آن‌ها طاق زدند و مردم مردگان خود را در آن سرداب‌ها دفن می‌کردند، چون مدتی گذشت معلوم شد که طاق روی سرداب‌ها، توانایی تحمل کثرت عبور مردم روی آن را ندارد و ممکن است فرو ریزد و سبب زحمت و هلاکت شود. لذا شیخ امر فرمود که طاق را بردارند و دو مرتبه با استحکام بیشتری بنا کنند و چون جماعت بسیاری در سرداب‌ها دفن شده بودند امر فرمود، سرداب‌ها را یکی، یکی بازسازی کنند و بعد از ساختن اولی، دومی را خراب کنند و تجدید بنا کنند، بعد سرداب دیگر. هر سردابی را خراب می‌کردند یک نفر پایین می‌رفت و مقداری خاک روی جسد مرده می‌ریخت که جسد آشکار نشود و هتک حرمت اموات نشود. کار را ادامه دادند تا رسیدند به سردابی که مقابل ضریح مقدس بود چون پایین رفتند برای پوشانیدن جسدها، دیدند تمام جسدهایی که در این قسمت است، [بجای اینکه بر پهلوی راست خوابیده باشند = lib.eshia.ir/10369/1/339] به پهلوی چپ خوابیده‌اند و [بجای اینکه پشت‌شان به قبر امام حسین علیه‌السلام باشد] صورت‌شان رو به قبر مطهر حضرت سیدالشهداء علیه السّلام است و پشت آن‌ها به قبله است سرهای‌شان که در جهت غرب بوده به جای پای‌شان که رو به قبر شریف بوده قرار گرفته و پاها به سمت غرب است. مردم خبر شدند جماعت بی‌شماری می‌آمدند و این منظره عجیبه را مشاهده می‌کردند و آن جسدهایی که در این قسمت بوده و برعکس شده سه جسد بوده. یکی از آن‌ها، جسد «آقا میرزا اسماعیل اصفهانی نقاش» بوده که در صحن مقدس مشغول نقاشی بوده و پسرش وقتی که منظره جسد پدر را می‌بیند گواهی می‌دهد که من هنگام دفن پدرم حاضر بودم و بدن پدرم را که دفن کردم پاهایش رو به ضریح مقدس بود ولی حالا می‌بینم سرش رو به ضریح است. ✍ شهید دستغیب رضوان‌الله‌علیه پس از نقل سه حکایت از این قبیل، در پایان افزوده است: و آشکار شدن تغییر وضع جسد چند میت آموزشی از طرف خداوند است برای بندگانش که راه ادب با ائمه علیهم السّلام را بشناسند. 📡ا https://b2n.ir/u64844 از 👇 📚داستان‌های شگفت 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. ۱آیه_در۲روز سهم امروز و فردا ۱۰سورۀیوسف 🌷قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ لَا تَقْتُلُوا يُوسُفَ وَ أَلْقُوهُ فِي غَيَابَتِ الْجُبِّ يَلْتَقِطْهُ بَعْضُ السَّيَّارَةِ إِنْ كُنْتُمْ فَاعِلِينَ 🌷ترجمه 👇 گوینده‌اى از میان آنان گفت: یوسف را نكشید و (اگر اصرار دارید، لااقل) او را به نهان‌خانه چاهی بیفكنید تا بعضى از كاروان‌ها (كه از آنجا عبور مى‌كنند) او را برگیرند. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌های آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/y36979 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. آیت الله شهید دستغیب در داستان ۱۳۲ کتاب «داستان‌های شگفت» حکایت دیگری را به شرح زیر نوشته است: روزی که معلوم شد جنازه‌های امواتی که در مقابل ضریح مقدس حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام دفن شده‌اند، داخل قبرها به پهلوی‌چپ برگشته و [بجای اینکه پشت‌شان به قبر امام حسین علیه‌السلام باشد] صورت‌شان رو به قبر مطهر حضرت اباعبدالله علیه السّلام قرار گرفته و... [[[که داستانش روز گذشته تقدیم شد]]] در این روز☝️☝️ فاضلِ صالحِ متقی «حاج ملا ابوالحسن مازندرانی» که آنجا حضور داشت و آن صحنه‌ها را دید، گفت: مدتی پیش، خوابی دیدم که در تعبیر آن حیران بودم و امروز تعبیرش را فهمیدم و آن خواب این بود: وقتی خواهر همسرم من فوت شد او را در همین قسمت از صحن شریف حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام دفن کردیم، شبی او را در خواب دیدم و از آنچه برایش پیش آمده پرسیدم، گفت: به خیر و عافیت و خوبی و سلامتی هستم ولی شما مرا در مکان تنگی دفن کردید که نمی‌توانم پایم را دراز کنم و دائماً باید سرم را روی زانو گذارم. چون بیدار شدم منظور از این خواب را نمی‌دانستم، حالا که دیدم جنازه‌ها صورت‌شان به طرف قبر سیدالشهدا علیه‌السلام برگشته، فهمیدم «پا را به سمت قبر مطهر دراز کردن» بی ادبی به ساحت قدس امام علیه‌السّلام است. ✍ یادآوری: شهید دستغیب رضوان‌الله‌علیه پس از نقل سه حکایت از این قبیل، در پایان افزوده است: آشکار شدن تغییر وضع جسد چند میت آموزشی از طرف خداوند است برای بندگانش که راه ادب با ائمه علیهم السّلام را بشناسند. 📡ا https://b2n.ir/u64844 از 👇 📚داستان‌های شگفت 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. ۱آیه_در۲روز سهم دیروز و امروز ۱۰سورۀیوسف 🌷قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ لَا تَقْتُلُوا يُوسُفَ وَ أَلْقُوهُ فِي غَيَابَتِ الْجُبِّ يَلْتَقِطْهُ بَعْضُ السَّيَّارَةِ إِنْ كُنْتُمْ فَاعِلِينَ 🌷ترجمه 👇 گوینده‌اى از میان آنان گفت: یوسف را نكشید و (اگر اصرار دارید، لااقل) او را به نهان‌خانه چاهی بیفكنید تا بعضى از كاروان‌ها (كه از آنجا عبور مى‌كنند) او را برگیرند. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌های آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/y36979 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
زنده و جاوید باد راه و نام و یاد قتل‌عامِ #۱۷_شهریور_۱۳۵۷ 🔻آری🔻 همه🇪🇺دشمنان‌حقوق‌بشر🇺🇸 باید بدانند: ملتِ ، و ایران، باوجود تمام شرارت‌های شیاطین، با همان روحیه‌ای که را از کشورشان بیرون‌ریختند، ایستاده‌اند و 👈✊ از و 👈✊ دفاع‌می‌کنند .
. آیت الله شهید دستغیب در داستان ۱۳۲ از کتاب «داستان‌های شگفت»، سه حکایت را آورده که هر یک جداگانه تقدیم شد: یکی‌از سه حکایت که مؤید دو داستان قبل می‌باشد، به این شرح است: مرحوم حاج «عبدالعلی معمار عالم فرد» علیه الرحمه نقل کرد: اوقاتی که موفق به زیارت کربلا بودم، روزی در صحن مقدس نشسته بودم، یک نفر هم نزدیک من نشسته بود، اسم او را پرسیدم. گفت: فلان خراسانی. از شغل او پرسیدم. گفت: «بنا» هستم. دیدم با من هم کار است، پرسیدم: زائر هستی یا مجاور؟ گفت: سال‌هاست در این مکان شریف سرگرم بنایی هستم. گفتم: اگر عجایبی در این مدت دیده ای برای من بگو. گفت: متصل به صحن شریف سمت قبله قبری است مشهور به قبر دَدَه و چون درحال خراب شدن بود چند نفر حاضر شدند آن را تعمیر کنند و برای انجام تعمیرات، به من مراجعه کردند و من کار را شروع کردم و برای محکم شدن شالوده، به کارگرها دستور دادم اطراف قبر را بکنند، در زمان کند، قسمتی که نزدیک قبر بود، جسد پیدا شده بود. کارگر به من خبر داد، وقتی نگاه کردم، دیدم جسد تازه است ولی [بجای اینکه بر پهلوی راست خوابیده باشد = lib.eshia.ir/10369/1/339] به پهلوی چپ خوابیده و [بجای اینکه پشتش به قبر امام حسین علیه‌السلام باشد] صورتش رو به قبر مطهر حضرت سیدالشهداء علیه السّلام است و پشت او به قبله است و... من بدون اینکه به‌کسی چیزی بگویم، به همان حالت قبر را پوشانده و تعمیر آن را به اتمام رساندم. 📡ا https://b2n.ir/u64844 از 👇 📚داستان‌های شگفت 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. ۱آیه_در۲روز سهم امروز و فردا ۱۱و۱۲سورۀیوسف 🌷 قَالُوا يَا أَبَانَا مَا لَكَ لَا تَأْمَنَّا عَلَى يُوسُفَ وَ إِنَّا لَهُ لَنَاصِحُونَ ﴿۱۱﴾ 🌷ترجمه 👇 [برادران یوسف، بعد از طراحی نقشه برعلیه یوسف، نزد پدرشان رفتند و] گفتند: اى پدر تو را چه شده كه ما را بر یوسف امین نمى‌دانى در حالیكه قطعاً ما خیرخواه او هستیم؟! 🌷 أَرْسِلْهُ مَعَنَا غَدًا يَرْتَعْ وَ يَلْعَبْ وَ إِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿۱۲﴾ 🌷ترجمه 👇 🌷 فردا او را با ما بفرست تا (در صحرا) بگردد و بازى كند و قطعاً ما از او حفاظت خواهیم کرد ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌های آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/y68714 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
دهان «بی‌بی‌سی‌»ها و «وجدان‌فروش‌»ها پای‌مال شد 😂 چون مردم دین‌گریز شده‌اند 😂 باوجود تحریمِ خبریِ مراسم‌اربعین توسط رسانه‌های کثیف 🇺🇸دشمنان‌حقوق‌بشر🇪🇺 و مکاریِ 🦊دروغ‌سازانِ‌خبیث‌اجاره‌ای🦊 و بی‌حیائی‌های 🐒شایعه‌سازان نامرد🐒 و نیرنگ‌های فراوان و پی در پی، توسط 🐷وجدان‌فروشان خوک‌صفت🐷 و... و... و... و... تعداد زائران «معلمِ ذلت‌ناپذری»، آنقدر زیاد شد که زیرساخت‌های عراق، امکان پذیرش همه زائران را ندارد و مسئولین از مردم می‌خواهند اگر حرکت نکرده‌اند به سمت مرزها نروند سلام بر حضرت علیه‌السلام .
. آیت الله شهید دستغیب در داستان ۱۲۱ از کتاب «داستان‌های شگفت» نوشته است: تقریباً در ۲۵ سال قبل [از تألیف کتاب] مرحوم «دکتر احمد احسان» که انسانی با ایمان و تقوا و با فضیلت بود و سال‌ها مقیم کربلا بود و چند سال آخر عمرش مقیم قم بود و در همان‌جا مرحوم شد و در همان قم دفن گردید. روزی در کربلا نقل فرمود: روزی دیدم جمعی یک جنازه را به قصد تبرک و زیارت به حرم مطهر حضرت سیدالشهداء علیه‌السّلام می‌برند، من هم همراه تشییع‌کنندگان رفتم، ناگهان چشمم به روی تابوت افتاد و دیدم، سگی سیاه و با قیافه‌ای بسیار وحشت‌انگیز، روی تابوت نشسته است، حیرت کرده بودم و نمی‌دانستم که دیگران از آن سگ خبر دارند و هیچ کاری نمی‌کنند یا خبر ندارند. برای اینکه بدانم آیا دیگران هم می‌بینند یا اینکه این صحنه عجیب را فقط من مشاهده می‌کنم، از شخصی که سمت راست من حرکت می‌کرد پرسیدم پارچه‌ای که روی جنازه است چیست؟ گفت: فکر کنم سال کشمیری است. گفتم: روی پارچه چیز دیگری می‌بینی؟ گفت: نه! همین سؤال را از کسی‌که سمت چپ من بود پرسیدم و او نیز همان پاسخ را داد. متوجه شدم که جز من کسی نمی‌بیند. سگ وحشتناک همچنان روی تابوت بود تا به درب صحن مطهر حرم حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام رسیدیم، دیدم آن سگ از تابوت پایین آمد و همان بیرون ماند. من نیز همان‌جا ماندم و سگ را نگاه می‌کردم. از رفتار مردمی که به حرم می‌رفتند و آن‌ها که از حرم بیرون می‌آمدند، معلوم بود که سگ را نمی‌بینند من با حیرت سگ را نگاه می‌کردم که همان جنازه را از حرم مطهر برگرداندند و تا از صحن شریف خارج شدند، باز آن سگ با جنازه همراه شد. دنبال سگ، با جنازه به قبرستان رفتم تا ببینم چه می‌شود. در تمام مسیر، سگ را می‌دیدم که به جنازه متصل است تا وقتی که میت را دفن کردند، آن سگ هم وارد قبر شد و در همان قبر از نظرم محو گردید. 📡ا https://b2n.ir/u64844 از 👇 📚داستان‌های شگفت 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. ۱آیه_در۲روز سهم دیروز و امروز ۱۱و۱۲سورۀیوسف 🌷 قَالُوا يَا أَبَانَا مَا لَكَ لَا تَأْمَنَّا عَلَى يُوسُفَ وَ إِنَّا لَهُ لَنَاصِحُونَ ﴿۱۱﴾ 🌷 أَرْسِلْهُ مَعَنَا غَدًا يَرْتَعْ وَ يَلْعَبْ وَ إِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿۱۲﴾ 🌷ترجمه 👇 [برادران یوسف، بعد از طراحی نقشه برعلیه یوسف، نزد پدرشان رفتند و] گفتند: اى پدر تو را چه شده كه ما را بر یوسف امین نمى‌دانى در حالیكه قطعاً ما خیرخواه او هستیم؟! 🌷 فردا او را با ما بفرست تا (در صحرا) بگردد و بازى كند و قطعاً ما از او حفاظت خواهیم کرد ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌های آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/y68714 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .