eitaa logo
اعتقادات ، اثباتی
15 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
7.3هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
◾️ { وَالْفَجْرِ } ، { وَ لَیالٍ عَشْرٍ } ... از جناب عطیّه عوفی و إبن عباس و در نَقلی هم از ابن مسعود ( که هر سه نفر از کسانی بوده‌اند که بسیاری از تفاسیر و شأن نزول آیات را از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله و امیرالمومنین علیه‌السلام مشافهتاً دریافت کرده‌اند) نقل شده است: { وَالْفَجْرِ } 👈 هُوَ فَجْرُ أَوَّلِ يَوْمٍ مِنَ المُحرّم 🔻 مراد از { وَالْفَجْرِ } در آیه شریفه، فجر اولین روز از ماه محرم است.(که خدای متعال به آن و ده شب‌ دیگر، قسم خورده است) { وَ لَیالٍ عَشْرٍ } 👈 هِيَ الْعَشْرُ الْأُوَلُ مِنَ الْمُحَرَّمِ، الَّتِي عَاشِرُهَا يَوْمُ عَاشُورَاءَ. 🔻 مراد از این ده شب، ده شب اول از ماه ماه محرم است که روز دهم آن روز عاشوراست. 📚الجامع لأحکام القرآن،(قرطبی،ق۷)، ج۲۰ ص ۳۸ ✍ این تفسیر و این احتمال به مراتب تقویت شده و خود را بهتر معنا می‌کند، اگر این روایت شریف امام صادق عليه‌السلام به آن ضمیمه کنیم که حضرت فرمودند: سوره فجر را در نمازهای واجب و مستحب خود بخوانید؛ فَإِنَّهَا سُورَةُ الْحُسَیْنِ علیه‌السلام وَ ارْغَبُوا فِیهَا رَحِمَکُمُ اللَّهُ 🔹زیرا آن سوره حسین علیه‌السّلام است. به آن سوره کمال اشتیاق را داشته باشید، خدا شما را رحمت کند. ... فَمَنْ أَدْمَنَ قِرَاءَةَ الْفَجْرِ کَانَ مَعَ الْحُسَیْنِ علیه السلام فِی دَرَجَتِهِ فِی الْجَنَّةِ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ 🔹... هر که بر خواندن سوره فجر مداومت کند، در بهشت در همان درجه ای که او هست، با إمام حسین علیه‌السّلام خواهد بود. خداوند عزیز و حکیم است. 📚کنز الفوائد، ص ۳۸۶ @Maghaatel
◼️ امام صادق علیه‌السلام شب اول ماه محرم، دم درِ مجلس عزای سیدالشهداء عَلَيْهِ‌السَّلَام نشستند ... ⚡️حضرت زهرا علیهاالسلام در مجالس عزاء سیدالشهداء علیه‌السلام حاضر می‌شود... فُضیل بن یسار، شب اول ماه محرم در محفل عزایی برای امام حسین علیه السلام شرکت کرد و از آن مجلس خبر به امام صادق علیه‌السلام نداد. روز بعد وارد بر امام صادق علیه‌السلام شد. امام علیه السلام فرمودند: ای فضیل! شب گذشته کجا بودی؟ عرضه داشت‌: آقای من! کاری مرا مشغول کرده بود. امام علیه السلام فرمودند: ای فضیل! بر من مخفی نیست که شب گذشته کجا بوده‌ای! آیا در محفل عزاداری جدّ من حسین علیه‌السلام حضور نداشتی!؟ عرضه داشت: بله آقا جان! حضرت فرمودند: نَوّرَ الله قَلبَکَ و شَرَحَ صَدرَکَ و آجَرَکَ عَلَی حُسنِ صُنعِک و َوِلاءِ اَهْلِ بَیتِ نَبیّک ▪️ خدا قلبت را نورانی کند و به تو شرح صدر دهد و تو را بر این عمل نیکو و موالات تو با اهل بیت پیامبرت علیهم‌السلام پاداش دهد. سپس امام علیه‌السلام فرمودند: من هم در آنجا حاضر بودم. فضیل عرضه داشت: پس چرا شما را من ندیدم؟ کجا نشسته بودید؟ امام علیه السلام فرمودند: لحظه ای که خواستی از خانه خارج شوی آیا در کنار درب خانه، پایت به لباسی نخورد؟ گفت :بله آقا جان. گامام علیه السلام فرمودند: من آنجا نشسته بودم. فضیل گوید: گفتم: آقاجان پس چرا در کنار درب خانه نشسته بودید و به بالای مجلس تشریف نیاوردید؟ امام علیه السلام فرمودند: وقتی که خواستم وارد شوم دیدم رسول خدا و جدّم امیرالمؤمنین علی و جدّه‌ام فاطمه زهرا «سلام الله علیهم» در بالای مجلس نشسته بودند و به جهت احترام، من شرم کردم از اینکه به بالای مجلس بیایم . جده‌ام فاطمه زهرا سلام الله علیها در هر عزایی که برای پسرش امام حسین علیه‌السلام گرفته می‌شود، حاضر می‌شود همانگونه که بعد از ظهر روز عاشورا در کنار قتلگاه او حاضر شد. 📚 ثمرات الاعواد ج١ ص٣٢ @maghaatel
هدایت شده از  حسام سالاری
امام حسین علیه السلام دری از درهای بهشت⁉️ ✍محدث بزرگوار جناب محمد بن احمد معروف به ابن شاذان قمی«رضوان الله علیه»از عبدالله بن عمر نقل کرده که رسول خدا«صلی الله علیه و آله وسلم»فرمودند: ◾️بى اُنذِرتُم وَ بِعَلىِّ بنِ أبى طالِبِ اهْتَدَیتُم و قَرَأَ ( انَّما أنتَ مُنذِرٌ وَ لِکُلّ قَومٍ هادٍ سوره رعد آیه ۷)وَ بِالْحَسَنِ اُعْطیتُمُ الإْحسانُ وَ بِالْحُسَینِ تَسعَدونَ وَ بِهِ تَشقونَ ألا وَ إنَّ الْحُسَینَ بابٌ مِن أبوابِ الْجَنَّهِ مَن عاداهُ حَرَّمَ اللّه‏ُ عَلَیهِ ریحَ الْجَنَّهِ. 🛑به وسیله من هشدار داده شدید و به وسیله على ابن ابی طالب هدایت مى‏ یابید و آیه [همانا تو‌ هشدار دهنده ای و برای هر قومی هدایت گری است.] را قرائت کرد.و به وسیله حَسَن احسان مى‏ شوید و به وسیله حسین خوشبخت مى‏ گردید و به واسطه او بدبخت می شوید، بدانید که حسین درى از درهاى بهشت است، هر کس با او دشمنى کند، خداوند بوى بهشت را بر او حرام مى ‏کند. 📚منبع مئة منقبة،،ص۲۰،حدیث ۴ بحارالانوار ج۳۵،ص۴۰۵ تفسیر البرهان ج۳،ص۲۳۲ 🆔 @asi110132 برای نشر معارف اسلامی به ما بپیوندید👆👆
◾️ اگر گریه‌کنان می‌دانستند چه در گریه بر سیدالشهداء علیه‌السلام هست، آرزو می‌کردند که تا لحظه مرگ، دائماً بر آن حضرت گریه می‌کردند... عالم ربانی مرحوم «کفعمی» در کتاب «المصباح»، خطبه‌ای را برای روز عاشورا ذکر می‌کند که در فرازی از آن چنین آمده است: ... فَلَو عَلمَ الباكونَ أيَّ أجْرٍ يَحرُزون أو دَرِئَ النائِحونَ أيَّ ثوابٍ يَحصُلون لَتَمنَّوا دَوامَ هٰذا الحٰال حتّى المَألِ ▪️اگر گریه‌کنان بر سیدالشهداء علیه‌السلام می‌دانستند چه اجری را برای خود به دست می‌آوردند؛ اگر نوحه‌کنان بر او می‌دانستند چه ثوابی به آن‌ها می‌رسد، هر آینه آرزو می‌کردند که ای کاش تا لحظه مرگ پیوسته بر آن حضرت گریه می‌کردند و نوحه سر می‌دادند. 📚المصباح،کفعمی،ص۷۴۰ @Maghaatel
🛑تا ۴۰ روز بعد از شهادت صلوات‌الله‌علیه از آسمان میبارید (به روایت شیعه و سنی) 🖇 (2) 🖇 (10) 👤قال الصادق علیه‌السلام: ✅بكتِ اَلسَّمَاء عَلَى اَلْحسيْن أربعین يوما بالدم 🔰 آسمان به مدت ۴۰ روز¹ برای امام حسین گریه کرد. 📚 المناقب ج ۴، ص ۵۴ 💠 در روایتی دیگر: 🔰هنگامي كه حسين بن علي شهيد شدند ، آسمان باريد و ما همچنان مي ديديم كه تمام اشياء و اسباب ما پر از خون است . 📚الثقات ، ابن حبان ، ج 5 ، ص 487 💠 روایتی دیگر: ✅ لما قتل الحسين بن علي مطرنا مطرا كالدم علي البيوت والجدر قال وبلغني أنه كان بخراسان والشام والكوفة . 🔰هنگامي كه امام حسين (عليه السلام) به شهادت رسيد ، بر ديوارها و خانه ها مي باريد . و گفت : به من خبر داند كه همين باران خون ، در ، و نيز باريده است . تهذيب الكمال ، المزي ، ج 6 ، ص 433 سير أعلام النبلاء ، الذهبي ، ج 3 ، ص 312 💠 در روایاتی دیگر این بارش به حدی بوده که مردم احساس کردند: 🔰هنگامی که حسین بن علی علیه السلام کشته شد، از آسمان خون بارید که از آن ها و شد و خبر دادند این اتفاق در بصره و کوفه و شام و خراسان هم اتفاق افتاده تا جایکه شک نکردیم که دارد نازل میشود. 📚شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار ج3 . ص166 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ۱. در بعضی اخبار گفته شده سه روز و در بعضی اخبار گفته شده دو ماه تا سه ماه باران خون می آمده.
‌‌‌🛑 تا بعد از گریه کرد تا آنکه از دنیا رفت. 🖇 (14) 🖤 علیه‌السلام تسلیت باد🖤 ⭕️روی عن الصادق انه قال: ✅ ان زین العابدین بکی علی ابیه اربعین سنة صائما نهاره وقائما لیلةفاذا حضر الافطار وجاء غلامه بطعامه وشرابه قیضعه بین یدیه فیقول کل یا مولای فیقول قتل ابن رسول الله جائعا، قتل ابن رسول الله وسلم عطشانا، فلا یزال یکرر ذلک ویبکی حتی یبتل طعامه من دموعه ثم یمزج شرابه بدموعه فلم یزل کذلک حتی لحق بالله عز وجل ⭕️از امام صادق روایت شده است که: 🔰زین‌العابدین چهل سال در مصیبت پدرش کرد، در حالی که روزها و شب‌ها به بیدار بود و چون وقت می‌رسید، خدمتگزارش آب و غذا در برابر او می‌نهاد و می‌گفت: " آقا جان! میل فرمایید. " آن حضرت می‌فرمود: " چگونه غذا بخورم، در صورتی که فرزند رسول خدا کشته شد؟ و چگونه آب بنوشم، در صورتی که فرزند رسول خدا لب کشته شد؟ " و پیوسته این سخن را می‌گفت و می‌گریست، تا آب و غذا با اشک چشمش می‌شد. همواره با این حال بود، تا از دنیا رفت. 📚السید ابن طاووس الوفاة:۶۶۴، اللهوف فی قتلی الطفوف، ج۱، ص۱۲۱، الناشر:انوار الهدی
◼️ وقتی که امام زين العابدين علیه‌السلام با شنیدن روضه اسارت آل الله، سر به دیوار کوبیده و خون از سر مبارکشان جاری می‌شود... در روایتی نقل شده است: روزی خوراک و نوشیدنی نزد امام سجاد «صلوات الله علیه» نهادند، گرسنگی و تشنگی پدرش امام حسین علیه‌السلام در صحرای کربلا به یادش آمد و اشک گلویش را بست و سخت گریست تا جامه هایش از گریه و اشک بر پدرش خیس شد. دستور داد تا خوراک را از نزد او ببرند. 🩸 مردی یهودی وارد شد و سلام کرد و دست إمام علیه‌السلام را گرفت و شهادتین گفت و به امامت به إمام سجاد علیه‌السلام اقرار نمود. حضرت فرمودند: برای چه از دین خود و نیاکانت دست کشیدی؟ گفت: خوابی دیدم. فرمودند: چه خوابی دیدی؟ 🩸آن مرد یهودی گفت: خواب دیدم از خانه برای دیدار برادری بیرون شدم و راه را گم کردم و بیچاره شدم. در این فکر بودم که پشت سرم ناله و گریه و آواز تکبیر و تهلیل بلند شد. وقتی نگریستم لشکری بود و پرچم ها و سرها بالای نیزه و پشت سرشان شترهای لاغر که بر آن‌ها زنان غارت زده و کودکان دست بسته سوار بودند. میان آن ها جوانی بر شتر تنومندی در نهایت رنج و سختی، دست و سرش با غل آهنی بسته و از پاهایش خون می‌ریخت و اشکش بر گونه روان بود. گویا شما بودید و همه زن ها و کودکان عزادار بودند و وامحمّداه! واعلیاه!… می‌گفتند. 🩸در این میان که کاروان در راه بود ناگاه گنبدی در سینه بیابان عیان شد، چون خورشید درخشان جلوی قافله سه بانو بودند. تا گنبد را دیدند خود را به زمین انداختند و خاک بر سر ریختند و سیلی بر رخ زدند و فریاد زدند: «واحسناه! واحسیناه!…» 🩸مردی کوسه و کبود چشم به آن ها رسید و آن ها را زد و به زور سوار کرد و دیدم که خون از زیر سرپوش یکی از زنان که به گمانم بزرگتر آن ها بود از شدت غم روان شد. ای آقا! جلوی سرها سری نورانی بود که بر پرتو خورشید و ماه چیره بود و چون بدان گنبد درخشان رسیدند مردی که آن سر را می‌برد، ایستاد. یارانش او را نهیب زدند و سر را از او گرفتند و گفتند: ای مرد پَست! تو از بردنش ناتوانی. گفت:کسی نبود که در بردنش کمک کند و سر را از آن گرفتند و به دیگری دادند و تا سی تن آن را دست به دست کردند و همه میخکوب شدند و همه واماندند و کمکی نیافتند. به امیر قوم گزارش دادند از اسب پیاده شد و چادری زدند بلندتر از سی ذراع و او در میان آن نشست و دیگران در گرد او. 🩸آن زنان وکودکان را بی فرش و بستر روی زمین ریختند و خورشید روی آنها را می‌سوزاند و نیزه ها که سرها برآن بود به عمد در برابر آنها گذاشتند تا آنها را دلشکسته کنند و بیشتر دل آنها را بسوزانند و جگر آن ها را پاره کنند. 🩸ترسا(آن مرد یهودی) گفت: ای آقا! من سخت بی تاب شدم و سیلی بر چهره زدم و از غم و اندوه، جامه های کهنه را دریدم و در نزدیک زن ها و کودکان با دلی شکسته و چشمی گریان نشستم و ناگاه نیزه‌ای که سر شریف بر آن بود، به سوی گنبد درخشان برگشت و با زبانی رسا گفت: پدرجان! ای امیرمؤمنان! بر تو سخت است آنچه به ما رسید از کشتن و سر بریدن… 🩸من با خود گفتم: صاحب این سر نزد خدا مقامی بزرگ دارد و دلم به دوستی او مایل شد. در این میان که با خود اندیشه داشتم و خود را در میان کفر و اسلام مخیر می‌دیدم، ناگهان شیون زنان بلند شد و روی پا ایستادند و چشم به آن گنبد درخشان دوختند. من هم روی پا بلند شدم و نگریستم دیدم زنانی از آن گنبد فرود آمدند که در آن ها خانمی پر از هیبت و نور است و جامه ای خون آلود به دست دارد و مو پریشان وگریبان دریده است دامن می‌کشد و سیلی بر رخ می زند، به انبیاء و پدرش رسول الله صلی الله علیه وآله وسلّم و امیرالمؤمنین علیه السلام با دلی داغدار، استغاثه دارد و داد می زند: «واولداه! واحبیب قلباه!…». 🩸ای آقا! چون آن بانو به سرها و کودک‌ها نزدیک شد، افتاد و بی هوش شد وپس از مدتی به هوش آمد و با چشمانش بدان سراشاره کرد وسر با نیزه خم شد و در دامنش افتاد و او سر را گرفت و به سینه چسباند و بوسید وگفت: پسر جانم! تو را مثل جد و پدرت نشناختند و کشتند. ای وای آب را به رویت بستند…ای پسرم! چه کسی سینۀ تو را خُرد کرد؟ ای اباعبدالله! چه کسی عیالت را اسیر و اموالت را غارت کرد؟چه کسی تو را و پسرانت را سر برید؟ چه دلیرند بر هتک حرمت خدا و رسول خدا! 🩸راوی گفت: در همین حین که این قضیه را برای امام سجاد علیه السلام نقل میکردم، قامَ عَلی طولهِ و نَطحَ جِدارَ البیت بِوَجههِ فکَسرَ أَنفُه و شَجَّ رأسُه و سالَ دَمُهُ عَلی صَدره و خَرَّ مغشیّاً علیه مِن شِدّةِ الحُزن والبکاء ▪️امام سجاد علیه السلام تمام قامت برخاست و سر به دیوار اتاق کوبید و بینی مبارکش شکست و خون از بینی و سرش به سینه‌اش سرازیر شد و از شدت اندوه افتاده و بی‌هوش شد. 📚دارالسلام،محدث نوری، ج٢ ص١٧٠ @maghaatel
🟢 سِرّ عظیم پیاده‌روی به طرف قبر مطهر سیدالشهدا علیه‌السلام.... ⭕️عاشقانِ‌طریقِ «مَشّایه» حتماً بخوانند⭕️ چند روایت،گوشه‌ای از اسرار و برکات پیاده‌روی به طرف قبر مطهر سیدالشهداء علیه‌السلام را برای ما بیان می‌کند👇 🩸 امام صادق علیه السلام فرمودند: مَنْ خَرَجَ مِنْ مَنْزِلِهِ یُرِیدُ زِیَارَةَ قَبْرِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیه السلام إِنْ کَانَ مَاشِیاً کُتِبَ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ حَسَنَةٌ وَ مُحِیَ عَنْهُ سَیِّئَةٌ ▪️هر که به قصد زیارت حسین بن علی علیه‌السلام از خانه خارج شود، اگر پیاده باشد به هر گامی که برمی‌دارد، برایش یک کار نیکو نوشته می‌شود و یک کار بد از او محو می‌شود، حَتَّی إِذَا صَارَ فِی الْحَیْرِ کَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْمُفْلِحِینَ الْمُنْجِحِینَ حَتَّی إِذَا قَضَی مَنَاسِکَهُ کَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْفَائِزِینَ ▪️ و چون در حرم مطهر قدم بر می‌دارد ، خداوند او را از رستگاران و نجات یافتگان نویسد، و چون آیین زیارت را به جای آورد خداوند او را از رستگاران نویسد، حَتَّی إِذَا أَرَادَ الِانْصِرَافَ أَتَاهُ مَلَکٌ فَقَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یُقْرِئُکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ لَکَ اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ فَقَدْ غُفِرَ لَکَ مَا مَضَی ▪️ و چون قصد بازگشت کند فرشته ای نزد او آید و گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید که کار را از سر بگیر که همه گذشته ات آمرزیده شد. 📚 کامل الزیارات: ص۱۳۲ 🩸 ابی صامت گوید: از امام صادق علیه‌السلام شنیدم که می‌فرمود: مَنْ أَتَی الْحُسَیْنَ علیه السلام مَاشِیاً کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ أَلْفَ حَسَنَةٍ وَ مَحَا عَنْهُ أَلْفَ سَیِّئَةٍ وَ رَفَعَ لَهُ أَلْفَ دَرَجَةٍ ▪️ هر که پیاده به زیارت امام حسین علیه السلام بیاید، خداوند به هر گامش برای او هزار حسنه نویسد و هزار سیئه از وی پاک نماید و مرتبه اش را هزار درجه بالا ببرد 📚کامل الزیارات:ص ۲۲۱ 🩸 ابی سعید قاضی گوید: شنیدم که امام صادق علیه السلام فرمود: مَنْ أَتَی قَبْرَ الْحُسَیْنِ مَاشِیاً کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ قَدَمٍ یَرْفَعُهَا وَ یَضَعُهَا عِتْقَ رَقَبَةٍ مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِیلَ وَ مَنْ أَتَاهُ فِی سَفِینَةٍ فَکُفِئَتْ بِهِمْ سَفِینَتُهُمْ نَادَی مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ طِبْتُمْ وَ طَابَتْ لَکُمُ الْجَنَّةُ ▪️هر که پیاده به زیارت قبر مطهر امام حسین علیه السلام بیاید، خداوند برای هر گامی که بر می‌دارد و بر زمین می‌گذارد، آزاد کردن یک اسیر از فرزندان اسماعیل علیه السلام را می‌نویسد. و هر که سوار بر لنج به زیارت وی آید و از روی لنج به دریا بیفتند، منادی از آسمان فریاد بر می‌آورد که نیک روزگار باشید و بهشت شما را گوارا باد. 📚 کامل الزیارات: ص۱۳۴ 🩸 راوی گوید از امام صادق عليه السلام پرسیدم؟ فما لمَن زارَه ماشیاً؟ ▪️چه ثوابی دارد کسی که پیاده به زیارت امام حسین علیه السلام می‌رود؟ حضرت فرمودند: لَهُ بِکلّ خُطوةٍ حجّةٌ و عمرة ▪️برای هر قدمش یک حج و یک عمره. می‌نویسند. 📚فضل زیارة الحسین علیه السلام:ص ۶۲ ✅ علاوه بر روایات فوق، در سیره اهلبیت علیهم السلام وارد شده است با اینکه اسب‌ها و شتران همراه آن حضرات بودند ولی ایشان با پای پیاده به حج مشرف می‌شدند؛ این در حالی است که روایات فراوانی در افضلیت زیارت سیدالشهدا علیه‌السلام بر حج و همچنین افضلیت زمین کربلا بر کعبه، وارد شده است. به عنوان نمونه به چند روایت در سنت پیاده‌روی در سیره اهلبیت علیهم‌السلام اشاره می‌کنیم: 🔹 از امام صادق علیه السّلام روایت شده است که فرمودند: کَانَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ علیه السلام یَحُجُّ مَاشِیاً وَ تُسَاقُ مَعَهُ الْمَحَامِلُ وَ الرِّحَالُ . ▪️«امام حسن مجتبی علیه السلام پای پیاده به حج می‌رفت، در حالی که محمل‌ها و مال‌های سواری در کاروان با آن حضرت در حرکت بودند. » 📚بحارالانوار ج۴٣ص٣۵١ 🔹در روایتی دیگر از سیره امام حسین علیه السلام آمده است: لَقَدْ حَجَّ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ علیهما السلام خَمْساً وَ عِشْرِینَ حَجَّةً مَاشِیاً وَ إِنَّ النَّجَائِبَ لَتُقَادُ مَعَهُ عُیُونُ الْمَحَاسِنِ ▪️امام حسین علیه السّلام با پای پیاده بیست و پنج حج به جا آورد، در صورتی که اسب‌های خوبی در کاروان آن حضرت بود. 📚التهذیب ج٣ص١١۶ 🔹 در روایت دیگر آمده است: حَجَّ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهما السلام مَاشِیاً فَسَارَ عِشْرِینَ یَوْماً مِنَ الْمَدِینَةِ إِلَی مَکَّة ▪️علی بن الحسین امام سجاد علیه‌السلام پیاده به حج رفت و از مدینه تا مکه بیست روز در راه بود. 📚 الارشاد: ص۲۷۳ @Maghaatel
🩸چون‌که زخم پیکرت در آسمان ترسیم شد آتشِ جانِ خلیل‌ُ اللهْ ، ابراهیم شد... راوی گوید: از امام جعفر صادق عليه‌السلام درباره این آیه شریفه سوال کردم: فَنَظَرَ نَظْرَةً فِي‏ النُّجُومِ‏ فَقالَ إِنِّي سَقِيمٌ‏ (صافات/۸۸) {پس ابراهيم یک نگاهی به ستارگان انداخت و سپس گفت: حقیقتاً من بيمار شدم} 🔹امام صادق علیه‌السلام رو به راوی نموده و فرمودند: ابراهيم در بین ستارگان نظر کرد و دید آن بلاهایی را كه بر سر امام حسين عليه‌السلام مى‏آورند، لذا گفت: إِنِّي سَقِيمٌ لِمَا يَحُلُّ بِالْحُسَيْنِ سلام‌اللّه‌علیه. ▪️من بيمارم به خاطر آنچه که بر سر امام حسين عليه السلام خواهد آمد. 📚الكافي ج١ ص۴۶۵ 📜 در نقلی دیگر نیز آمده است: حضرت خلیل الرحمن ابراهیم نبی علیه‌السلام، چند روز در خانه نشست و گفت : من بیمارم. مردم آمدند و گفتند: یا خلیل الله! بیمار، آب و غذا می‌خواهد؟! ابراهیم گفت: من بیمار داغ حسینم و وقتی از خانه بیرون آمد، محاسنش سفید شده بود. 📚شعشعة الحسینیه (یزدی) ص٩٢. @Maghaatel
🩸السّلام ای که به گودال «کرمخانه» زدی... در برخی از زیارتنامه‌های سیدالشهداء علیه‌السلام اینگونه آمده است: 📋 ...فَقَدْ قاتَلَ کَریماً، وَ قُتِلَ مَظلوماً 🔹به درستی که امام حسین علیه‌السلام، کریمانه جنگید و مظلومانه به شهادت رسید. (۱) 👈 گوشه‌ای از این «قتالِ کریمانه» در این‌جا تفسیر می‌شود که در مقاتل آمده است: ... در آن حال که امام حسین علیه‌السلام به لشکریان عمر بن سعد ملعون حمله‌ور شده‌ بودند و آن حرامیانِ پَست را می‌کشتند و می‌انداختند، ناگاه از بغل خود «دستهٔ مرواریدی» را در آوردند و به یکی از لشکریان عمر بن سعد دادند و فرمودند: 🥀 این مرواریدها را بگیر و برای دخترت به ارمغان ببر؛ چون وقتی که از خانه‌ات برای جنگیدن با من بیرون می‌آمدی، دخترت به تو گفت: «از این سفر برای من ارمغانی بیاور» (۲) 📚(۱)مصباح الزّائر ص۳۹۶ 📚(۲)تذکرة الشهداء ج۲ ص۱۱۹ ✍ کِشتیِ آشفتگیِّ خَلق را ساحل، حسین خوش‌به‌حالِ هر که دارد در دلش منزل، حسین هیچ‌کس با دستِ خالی رد نشد از محضرش اولین و آخرینْ امید هر سائل، حسین بُغض او یعنی جهنم، حُب او یعنی بهشت روز محشر دوزخ و فردوس را حائل، حسین دل‌خوشیِ ما همین اشک است در یوم الحساب یا اِله العالمین! اِغفر ذنوبی بِالْحُسین او به فکر کلّ مخلوقات بود الّا خودش عاقبت حتی سفارش کرد بر قاتل، حسین شأن او تشت طلا و بزم مِی‌ْخواری نبود آه… نوِر حق کجا و مجلسِ باطل، حسین... @maghaatel
🩸دو طفلی که در شکم مادر، سخن می‌گفتند... یکی مادرش را «دلداری» می‌داد و یکی برای مادرش «روضه» می‌خواند... در روایتی امام صادق علیه‌السلام فرمودند: در ایامی که خدیجه کبری سلام‌اللّه‌علیها، به فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها باردار بود، روزی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله وارد خانه شدند و شنیدند که حضرت خدیجه سلام‌اللّه‌علیها با کسی سخن می‌گوید؛ لذا از آن بانو سؤال نمودند: 📋 یَا خَدِیجَةُ مَنْ تُحَدِّثِینَ؟! قَالَتْ: الْجَنِینُ الَّذِی فِی بَطْنِی یُحَدِّثُنِی وَ یُؤْنِسُنِی 🔻ای خدیجه! با که سخن می‌گویی ؟! خدیجه کبری سلام‌اللّه‌علیها فرمود: با جنینی که در شکم دارم، سخن می‌گویم؛ او همواره با من سخن می‌گوید و مرا دلداری می‌دهد... 📚الأمالی،شیخ‌صدوق،ص۸۳۰ ✍ طفلی دیگر هم در شکم مادر سخن می‌گفت... اما سخن‌گفتنش، دلداری برای مادر نبود بلکه قلب مادرش را به آتش می‌کشید... ➖ در نقل‌ها آمده است: 📋 يَقولُ (الحُسَینُ علیه‌السلام) فِي بَطنِ أُمِّهِ فاطمةَ عليهاالسّلام: يا أُمّاه‏! أنا العَطشان‏، يا أُمّاه أنا العُريان، يا أُمّاه أنا السّحقان. ▪️سیدالشهداء علیه‌السلام همواره در شكم مادرش فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها سخن می‌گفت و می‌فرمود: ای مادرجان! من تشنه‌ام... ای مادرجان! من عریانم... ای مادرجان! من پایمال دشمنانم... 📚معالی السبطین، ج۱ ص۹۱۱ 📚مجموعه مقالات الزهراء عليهاالسّلام، مقرم، ص۲۳۳ 📚موسوعة کربلاء، ج۱ ص۲۰۷ ✍ سلام حضرت عطشان دشت کرب‌وبلا سلام معنی غربت، تجلّی غم ها سلام سید و سالار زینب کبری سلام علت اشک همیشه‌ی زهرا ولادت تو هم آغوش اشک زهرا بود مصیبت تو دلیل سرشک زهرا بود گهی به مادر خود در رحِم سخن گفتی ز غربت و عطش و خشکی دهن گفتی گهی ز روضه‌ی خونین یک بدن گفتی ز خاتَم و ز خیام و ز پیرهن گفتی هماره گفتی و مادر شنید و هِی نالید ولی فدای دل خواهرت که غم را دید رسید وادی کرب‌وبلا، پریشان شد رسید روز دهم، غصه‌اش فراوان شد رسید مقتل و زینب دوباره گریان شد رسید پیش تن بی سری که عریان شد ز اوج غصه ی زینب ز عرش خون بارید عقیله خم شد و رگ های حنجرت بوسید @Maghaatel
🩸من عذری ندارم اگر برایت گریه نکنم... در یکی از زیارت‌نامه های حضرت مولانا سیدالشهدا علیه‌السلام که ابوحمزه ثمالی آن زیارت را از امام صادق عليه‌السلام نقل می‌کند، عبارت های بسیار لطیف و معارف والایی در آن ذکر شده است ... در یک فراز آن چنین آمده است: 📋 بِأبی أنتَ وَأُمِّی یا أبا عَبدِاللّٰهِ، إلَیک کانَتْ رِحلَتِی مَعَ بُعدِ شُقَّتی، وَلَک فاضَتْ عَبرَتی، 🔹پدر و مادرم به فدای تو ای اباعبدالله، این سفرم با وجود همه سختی ها و دوری راهم ، به سوی تو بود و اشک هایم به خاطر تو لبریز گشت. 📋 وَ علَیک کانَ أسَفی وَ نَحِیبی وَ صُراخی وَ زَفْرَتی وَ شَهِیقی، وَإلَیک کانَ مَجِیئی، 🔸و تاسف و شیون و زاری و فریادهای بلند و گریه‌های بی‌صدا و هق هق من، همه برای تو بود و به سوی تو روی آوردم 📋 و بِک أستَتِرُ مِنْ عَظیمِ جُرمی، أتَیتُک زائراً وافِداً قَدْ أَوقَرتُ ظَهری. 🔹و گناه بسیارم را در پرده پوشی تو می‌نهم. به زیارت تو آمدم و سرم را بر روی کوی تو فرود آوردم در حالی که پشتم از بار گناه سنگین شده است. 📋 بِأبی أنتَ وَأُمِّی یا سَیِّدی، بَکَیتُک یا خِیرَةَ اللّٰهِ وَابنَ خِیَرَتِهِ، 🔸پدر و مادرم به فدایت ای آقای من ! بر تو گریستم ای برگزیده خدا و پسر برگزیده خدا! 📋 وَ حَقٌّ لی أنْ أبکِیَک وَقَدْ بَکَتْک السَّماواتُ وَالأرضونَ وَالجِبالُ وَالبِحارُ، 🔹 و من باید برای تو گریه کنم، چرا که آسمانها و زمینها و کوهها و دریاها بر تو گریستند. 📋 فَما عُذری إنْ لَمْ أبکِک و قَدْ بَکاک حَبیبُ رَبِّی، وَبَکَتک الأئِمَّةُ علیهم‌السلام، 🔸 پس مرا چه عذری است اگر برایت گریه نکنم؟! حال آن که حبیب پروردگارم رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بر تو گریست و ائمه اطهار علیهم‌السلام بر تو گریستند. 📋 وَ بَکاکَ مَنْ دونَ سِدرَةِ المُنتَهیٰ إلَی الثَّریٰ جَزَعاً علَیکَ 🔹 و همه موجودات از زیر سدرة المنتهی گرفته تا به زیر خاک های زمین، از بی.قراری، بر تو شیون و زاری می‌کنند. 📚کامل الزیارات، ص۲۳۰ 📚بحارالانوار ج٩٨ ص١٩٠ ✍ ای که ارباب شدی که رو به هر کَس نزنم آن که از عالم و آدم شده دلخسته، منم شهره بودم به بدی در همه جا تا اینکه سیبِ لبخندِ تو شد باعثِ آدم شدنم هرچه دارم فقط از روضه‌ی قاسم دارم من حسینی شده‌ی دستِ امام حسنم تلخیِ مردمِ این شهر برایم غم نیست بس که شیرین شده با بردنِ نامَت دهنم من اگر گریه برایَت نکنم می‌میرم تا ابد در غمِ تو گریه کُن و سینه زنم سینه‌ام گَشته کبود و سَر و رویَم زخمی بیمه شد بینِ همین لطمه زدن ها بدنم پیرهن را ز تنت برد حرامی ، بُگذار تا که در روضه‌ی تو پاره شود پیرهنم ای که بر خاک رها بود تنِ بی کَفنت کاش باشد کمی از تربتِ تو در کفنم ای همه هستی عالم به فدای تو حسین ننگ بر ما که نمردیم برای تو حسین… @Maghaatel