eitaa logo
احکام و شبهه
683 دنبال‌کننده
847 عکس
500 ویدیو
47 فایل
پاسخ به سوالات در کمترین زمان ممکن کارشناس پاسخگویی و دریافت مشاوره: @pasookhgo
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸حکایت🔸 🍀اگر همنشین او هستی دیگر نزد ما نیا!🍀 💠 سلیمان جعفری گوید: امام هادی علیه السلام به من فرمودند: «چرا نزد عبدالرحمن بن یعقوب می روی؟» عرض کردم: «او دایی من است» 💠 فرمودند: «او در مورد خداوند حرفهای بزرگی می زند؛ خداوند را (به صفات محدود) توصیف می کند حال آنکه خداوند از هر وصفی بالاتر است؛ پس تو یا با او هم نشین باش و دیگر نزد ما نیا! و یا هم نشین ما باش و او را ترک کن!» 💠 عرض کردم: «او هر چه میخواهد بگوید! از او چه ضرری به من میرسد وقتی من حرفهای او را باور ندارم؟» 💠 فرمودند: «نمی ترسی عذابی بر او نازل شود و تو را هم دربرگیرد؟ مگر خبر نداری از آن کسی که خودش از اصحاب موسی علیه السلام بود و پدرش از اصحاب فرعون؛ 💠 آنگاه که لشکر فرعون به حضرت موسی رسید، آن مرد از ایشان جدا شد تا پدرش را نصیحت کند و او را به حضرت موسی ملحق کند؛ 💠 پس پدرش می رفت و او با پدر بحث میکرد؛ تا اینکه به کنار دریا رسیدند و هر دو غرق شدند. 💠 این خبر به موسی علیه السلام رسید؛ فرمود: او در رحمت خداست ولی وقتی عذاب نازل شود، کسی که نزدیک گناهکار شده باشد، امنیت نخواهد داشت.» 📚 «کافی» ج 2 ص 374 http://eitaa.com/etghad http://sapp.ir/etghad
علیه السلام 🔻روزی حضرت موسی علیه‌السلام در ضمن مناجات به پروردگار عرض کرد: خدایا می‌خواهم را که در دارم، ببینم که چگونه شخصی است! جبرئیل بر او نازل شد و گفت: ✅ یا موسی که در فلان محل است، همنشین تو است، حضرت درب دکان قصاب آمد، دید جوانی شبیه شب گردان مشغول فروختن است، شب که شد جوان مقداری گوشت برداشت و به سوی منزل رفت، حضرت به دنبال او رفت تا به منزل رسید به جوان گفت: مهمان نمی‌خواهی؟ گفت: بفرمائید، موسی را به درون خانه برد. حضرت دید جوان غذائی تهیه نمود، آنگاه زنبیلی از طبقه بالا آورد، پیرزنی کهنسال را از درون بیرون آورد و او را داد، را با دست خود به او خورانید. موقعی که خواست زنبیل را به جای اول بیاویزد، پیرزن کلماتی را گفت که مفهوم نبود؛ بعد جوان برای حضرت غذا آورد و خوردند. آن حضرت سؤال کرد، حکایت تو با این پیرزن چگونه است؟ عرض کرد: این پیرزن من است، چون وضع مادی‌ام خوب نیست برایش بخرم، خودم او را خدمت می‌کنم، پرسید: آن کلماتی که به زبان جاری کرد چه بود؟ گفت: هر وقت او را شستشو می‌دهم و غذا به او می‌خورانم می‌گوید: خدا ترا ببخشد و همنشین و هم درجه حضرت در بهشت گردی.. حضرت فرمود: ای جوان بشارت می‌دهم به تو که مادرت را کرده، جبرئیل به من خبر داد در تو همنشین من هستی. @etghad