سلام دوستان عزیز کافه اخلاق🌹
اینجا فضایی است که اخلاق- نه به عنوان درس دانشگاه، نه به عنوان چند موعظه و نصیحت- بلکه به عنوان ارزش واقعی زندگی روزمره بحث و بررسی میشه. میخوایم اینجا اخلاق رو زندگی کنیم.
کافه اخلاق، ۱۰ تا میز داره که هر سری روی یکی از میزهاش مینشینیم و به اخلاق فکر میکنیم:👇🏻
🔲 دور «میز قرآن»، نکتهبرداری میکنیم از قرآن
🔲 دور «میز جستار»، یادداشتهای علمی رو مطالعه میکنیم
🔲 دور «میز فیلم»، فیلم تحلیل میکنیم
دور «میز کتاب»، کتاب معرفی میکنیم
🔲 دور «میز روایت»، نقل قول بزرگان اخلاق رو میاریم
🔲 دور «میز داستان»، داستان کوتاه میخونیم
🔲 دور «میز موسیقی»، صداها و شعرهای بامحتوا رو گوش میدیم
🔲 دور «میز گفتگو»، راجع به مسائل اخلاقی با هم حرف می زنیم
🔲 دور «میز رویداد»، اتفاقات و اخبار مملکت رو با نگاهی اخلاقی دنبال میکنیم.
🔲 و بالاخره گاهی سر «میز پوستر»، طرحهای زیبایی که مفاهیم اخلاقی دارند رو تماشا میکنیم.
☕فنجانت سر میز دلخواهت داغ است.🥰
کافه اخلاق| عبدالله عمادی (معین)
@ethicscafe
#میز_کتاب
کتابهای مینیمالیسم- از جمله این کتاب- مفیدند. به ویژه این کتاب که ساده هم نوشته شده و برای تازه جوانها هم قابل فهمه.
البته از «سادگی» و «نظم»، نه به عنوان ارزش اخلاقی، بلکه به این عنوان که کارایی شما را بالا می برند یا موجب آرامش شما میشوند، طرفداری میکنند.
@ethicscafe
مینیمالیسم یعنی ساده گرایی، ساده زندگی کردن، ساده پوشیدن، وسایل کم داشتن.
اگه قبلا ساده بودن اُفت داشت، امروزه به عنوان یک سبک زندگی، تبدیل شده به یک پدیده جهانی.
وجه مثبت مینیمالیسم، مبارزه با مصرفگرایی است. این خیلی خوبه. آدم رو سبکبار می کنه. به آدم یاد میده که فقط چیزی که بهش نیاز داری رو بخر، وسایل اضافیتو از زندگیت خارج کن، زندگیتو مرتب کن...
اما یه جنبه قابل نقد هم داره. که البته فقط متوجه بعضی مینیمالیستها میشه
و اون اینکه: مینیمالیسم میاد برای شما تصاویر خانههای سفید و خلوت، کمدهای منظم، وسایل شیک و کم جا، لباسهای بدون طرح رو نشون میده که چی؟ که یه سری محصولات رو به شما بفروشه! بله و این چنین است که قضیه برعکس میشه؛ چیزی که قرار بود مصرفت رو کم کنه، خرج گذاشته کف دستت. چون غالبا این سبک، مستلزم داشتن فضای زندگی بزرگ، سرویس شیک و مرتب، آشپزخانه طراحیشده و خاص، و بودجهای برای جایگزینی وسایل چندکاره و باکیفیت است. که فقط از پولدارها برمیاد. شاید شما هم برخورد کرده باشید که یه کالایی با اینکه ساده ست، گرونه. مثلا لباس. یعنی سادگی (از نوع مینیمالیسم)، خرج داره. لذا ما عملا شاهد تظاهر به سادگی هستیم نه سادگی واقعی. شاهد لوکس شدن هستیم نه ساده شدن!
برای در امان ماندن از این آفت، بهتره تفکیک کنیم بین مینیمالیسم واقعی و مینیمالیسم تجاری شده یا نمایشی و حواسمون باشه که به بهانه سادگی، چیزی تو پاچمون نره!
➖🔹به نظر من اگر به جای مینیمالیسم بگیم، «زندگی زاهدانه» یا «قناعتپیشگی»، خیلی بهتره
سادگی واقعی در اخلاق یعنی «زهد» و «قناعت»
بیاییم زندگی زاهدانه و قناعت پیشگی رو مُد کنیم. نُرمال کنیم.
#اسراف
#زندگی_زاهدانه
#قناعتپیشگی
#مینیمالیسم
کافه اخلاق| عبدالله عمادی (معین)
@ethicscafe
7.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#میز_رویداد
🤲🏻بالاخره تصویب شد. به نظر من این کار، جلوی سوءاستفاده مالی از مهریه توسط زنان مادی و سودجو را میگیرد و از تحمیل فشار غیرمنصفانه به مرد جلوگیری میکند.
➖اما مهمتر از آن این نکته ست که زمینه کم شدن بار اقتصادی مهریه را فراهم میکند تا بار عاطفی آن برجستهتر شود.
توجیه اخلاقی مهریه، چیزی نیست جز مهر و احسان مرد. و این تصور غلطی است که مهریه، پشتوانه اقتصادی زن است و نباید کاری کنیم که این پشتوانه ضعیف شود. متاسفانه این تلقی فراگیر، گاهی از سوی مسئولان امر نیز تکرار میشود!
👌🏼همین که مجلس در تعیین سقف مهریه دخالت نمیکند و طرفین میتوانند روی هر مهریهای توافق کنند، اما افراد برای مهریههای بالای ۱۴ سکه زندانی نمیشوند، نویدبخش آن است که ضمن حفظ حقوق زنان، عاطفی بودن مهریه، تبدیل به فرهنگ شود و سایه شوم و زشت مهریه اقتصادی از سر روابط زوجین کنار برود. انشالله
#مهریه
#اخلاق_خانواده
#قانون_اخلاقی
کافه اخلاق| عبدالله عمادی (معین)
@ethicscafe
#میز_داستان
🌻مادر دوم
(ویراست دوم)
شنیده بود که هر کس زیر دست نامادری بزرگ شود، کارش زار است! اسم نامادری را که میشنید، کوه سرد سنگدلی و بیرحمی در ذهنش تداعی میشد!
اما به یاد آورد که آن زن، به پدرش گفته بود:
«اگر با هم ازدواج کنیم، بچههای تو عین بچههای خودمند. حتی بالاتر؛ از بچههای خودم هم عزیزتر! چون آنها مادر ندارند و به مهر و محبت حساستر و محتاجترند.»
باورکردنی نبود برایش! به گمانش همه این حرفها از سر احساسات موقت بود! بعدا که رفتند زیر سقف، میشود کپی نامادری سیندرلا!
هر چند صدایی ته دلش میگفت «بهش نمیاد بدجنس باشه»
به صدای دلش توجهی نکرد،
به صدای پدرش هم همینطور
گوشهایش را بست،
چشمانش را هم همینطور..
رفت در فراسوی خیال......
خانهای ساده را دید که مردی با چهار فرزند کوچک در آن زندگی میکرد و همسرش فوت شده بود.
آن سو تر، خانه دیگر، زن باوقاری را دید که مرد قصد داشت با او ازدواج کند.
چشم دوخت و دل سوخت
مدتی صبر کرد تا آنکه ..
اولین روزی را دید که آن زن پا به خانه مرد گذاشت و به فرزندان مرد گفت: من نیامدهام جای مادرتان را بگیرم ها! من آمدهام در خدمت شما باشم.
این را که شنید، دلش قرص شد و نور نگاهش را به او تاباند. تازه او را شناخت؛ فهمید او امالبنین است؛ مادر دوم بچههای فاطمه
#اخلاق_خانواده
پینوشت: ازین به بعد به جای واژه منفی «نامادری»، واژه زیبای «مادر دوم» را به کار ببریم.
✍️ کافه اخلاق|عبدالله عمادی (معین)
@ethicscafe