🌻 حمیده خانم
درويشى را گفتند چرا زن نخواهى؟ گفت زن، مردان را شايسته بود و من هنوز به مقام مردى نرسيدهام، زن چگونه خواهم. ديگرى را همين گفتند، جواب داد كه احتياج من اكنون به طلاق نفس بيش از آنست كه به نكاح و تزوّج، وقتى كه نفس را طلاق دهم روا بود كه زنى ديگر بخواهم. و بشر حارث را گفتند مردم در حقّ تو سخنها مىگويند! پرسيد كه چه مىگويند؟ گفتند مىگويند سنّت نكاح ترك كردهاى. گفت ايشان را بگوييد كه من هنوز به فرض مشغولم به سنّت نمىپردازم.
اینها را عزالدین محمود کاشانی از دانشمندان و عارفان بزرگ قرن هشتم در مصباح الهدایه ص255 نقل کرده است. معلوم می شود قصه ازدواج و تجرد، از چالش های عرفا هم بوده!
بر این حساب اگر مرا نیز بگویند جناب معین العلما آیا زن بستانیم یا نستانیم؟، دستی بر محاسن مبارک کشیده و با آه خواهم گفت که «زن ستاندنی نیست زن ستودنی است.»
به همین بیان کوتاه کمرشکن بسنده نموده و به سبک عرفا، خود را از توضیح منظور خود معذور کرده و حرف را می برم جای دیگر که از قضا همشیره ای داشتم حمیده نام که چندیست داغش به دل مانده. سزاوار است همه زنان نامشان حمیده باشد و این نام مبارک منقرض نشود. (استحضار دارید حمیده، در صیغه اسم فاعل، بمعنای ستایشگر است و در صیغه اسم مفعول، بمعنای ستودنی)
✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین)
پ نوشت: شادی روح حمیده عمادی صلوات
📅 1402/2/14
@abdollahemadi
🌻 از آخر، اول
همیشه از ما بهترونی هستند که خوشبختترند!
حالا این حس بماند،
ما حتی در مورد بدبخت بیچارهها هم احساس میکنیم که خوب شد جای ما نیستند! مثلا یکی میگفت اگر اون بیچاره، کارتن خوابه، در عوض خودشه و خودش؛ مسئولیت چند نفر دیگه رو دوشش نیست که شرمندگی زن بچه بکشه!
ما - یعنی بعضی از ما- یک چنین موجودات خودتحقیرکنی هستیم که به جای رقابت در خوشبختی، در توهممان مسابقه بدبختی راه انداخته و خود را برنده آن میدانیم! یعنی به جای اینکه حساب کنیم چقدر جلوتریم، حساب میکنیم چقدر عقبتریم! ممکن است در واقعیت خیلی فعال و تلاشگر هم باشیم ها، ولی در ذهنمان این خبرهاست.
حالا میدانید علتش چیست؟ مگر انسان آزار دارد که خود را از آخر، اول ببیند!؟
او مثلا میخواهد با این کار، کمی نارضایتی زندگی خود را از بین ببرد. اما چطور؟
اینکه کسی خود را بدتر از همه فرض کند، باعث میشود با اندک دستاوردهایی که بدست میآورد، ذوق کند و به خودش بگوید ایول ازت انتظار نداشتم. و در ناکامیهایش به خودش بگوید همین است دیگر تو چه توقعی داری! تو که پشمکی بیش نیستی، چه انتظار داری شیرینی گردویی باشی!
بخاطر همین آنها حالت ثابتی ندارند و مدام در تعارضند؛ گاهی از خودراضی و پرافاده به نظر میرسند و گاهی ازخودناراضی و بیفایده.
ای موجودات عجیب؟!
به خود آگاه شوید و به جای این مسابقه بیحاصل، در مسابقهای شرکت کنید که نشان دهد شما چقدر از بقیه جلوتر و خوبترید. اینطور راضیتر خواهید شد فاستبقوا الخیرات (بقره، ۱۴۸)
✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین)
📅 ۱۴۰۲/۲/۱۶
@abdollahemadi
🌻 داور وسط
بچگی همیشه توی فوتبال سر اینکه خطا شده یا نشده، بحث میکردیم: وقتی خودمان خطا کرده بودیم، معتقد بودیم خطا نشده. وقتی روی ما خطا شده بود، معتقد بودیم خطا شده.
این حقبجانبی در ما ماند و ماند تا اینکه توی زندگی هم وقتی گند زدیم، گفتیم چیزی نشده که! درست میشه انسان جایز الخطاست. اما وقتی طرف مقابلمان خبط کرد، گفتیم غلط کردی بیجا کردی حواست کجا بود!
_ یا ایهاالذین آمنوا؟
_ جانم
_ عادل باش حتی اگر به ضرر خودت باشد.
_ چشم
منبع: سوره نساء، آیه ۱۳۵
✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین)
📅 ۱۴۰۲/۲/۱۸
@abdollahemadi
🌻 چقدر خوبه
چقدر خوبه که خدا رو دارم
چقدر خوبه که نماز رو دوست دارم
چقدر خوبه که رقص رو دوست دارم
چقدر خوبه که خورشید رو دوست دارم
چقدر خوبه که خانواده خوبی دارم
چقدر خوبه که سرمایه خودم رو درک میکنم
چقدر خوبه که ذهنم میچرخه و مثل موم نرم در دست روزگاره
چقدر خوبه که از زندگی میتونم لذت ببرم
چقدر خوبه که با یک فنجان چای میتونم نعشه بشم
چقدر خوبه که با جهان صلحم
چقدر خوبه که با کلمهها دوستم
چقدر خوبه که پاشنه هام ورکشیده است و پاهام در راه رفتن عاجز نیست.
چقدر خوبه که ریگ بیابان و برگ درختان برام مساویه
چقدر خوبه که پراید و هایما برام مساویه
چقدر خوبه که نون و پنیر و شیشلیک برام مساویه
چقدر خوبه که صدای الاغ و صدای بلبل برام مساویه
چقدر خوبه که صدای ضربان قلبم رو میشنوم
چقدر خوبه که ظرف وجودیم هر مصیبتی رو میتونه تحمل کنه
چقدر خوبه که دنیای کثیف و پست، برام معنا داره
چقدر خوبه که از آفتابسوختگی غصه نمیخورم
چقدر خوبه که از تنهایی نمیترسم
چقدر خوبه که آینده رو تاریک نمیبینم
چقدر خوبه که صدام بازه و مژه هام برگشته ست.
چقدر خوبه که لبخند به صورتم میاد 😊
🍃 تمرین نویسندگی:
کامل کردن جملات نیمه تمام، یکی از قالبهای راهاندازنده برای ذهن است. ذهن وقتی یک بخش از جمله را بشنود، بیشتر و بهتر به تکاپو میافتد تا بخش دیگرش را نیز کشف کند و کامل کند. به عنوان مثال این جمله را کامل کنید: چقدر خوبه که.....
#نویسنده_شو
✍️دکتر عبدالله عمادی (معین)
📅 ۱۴۰۲/۲/۱۸
@abdollahemadi
«چهارپایه رفاقت»
رفیق باید توی چهار چیز پایه باشه:
پایهٔ خوردن
پایهٔ خواندن
پایهٔ دیدن
پایهٔ گشتن
با هم کتاب بخوانید و خوشمزهجات بخورید و فیلم ببینید و جاهای باصفا بگردید..
اگر چنین رفیقی دارید، زهی سعادت 🏵️
اگر ندارید، خودتان رفیق چهارپایه دیگری شوید.✔️
✍️ معین الرفقا
📅 ۱۴۰۲/۲/۲۰
@abdollahemadi
MergedImages.pdf
2.22M
من سعادت نداشتم خواهرشوهر یا زنداداش باشم ولی در جریان این رابطه شیرین و استثنایی هستم و به عنوان یک مرد، احساس ویژهای که آدم در جایگاه وسط ارتباط همسر و خواهر دارد را درک کردهام.
در این مقاله، طی مسئلهای که یک خواهرشوهر گرامی از من پرسید، به این ارتباط پرداختهام. مطالعه کنید و اگر برای خواهرشوهر عزیزی مفید دیدید، بفرستید. باقی بقای خواهرشوهرها 🙏 علیالخصوص خواهرشوهرهای همسر نویسنده
📒 نشریه آشنا، ش ۲۲۵، فروردین ۱۴۰۲
✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین)
@abdollahemadi
فایل تصویری مقاله رو هم میفرستم شاید راحتتر بودید در این فرمت مطالعه کنید. ممنون از شما 🌺👇🏻
🍃صبح صادق
پروردگارا سلام برسان بر گنجینه علمت، معدن اسرار کتابت، زبان گویای توحیدت، استاد بزرگ معرفت، مرد حکمت و حقیقت، حضرت جعفر بن محمد امام صادق علیهالسلام.
@abdollahemadi
❁---❁---❁---❁---❁---❁---❁---❁---❁---❁
🌻 معطر بودن
وقتی از کنارت رد میشود یا توی ماشینش مینشینی، حظ میکنی؛ بوی گل میدهد یعنی گل مزرعه که نه! گل کارخانههای عطر! ولی خب باز هم بهتر است از بوی عرق و دود و بنزین و کثافت و گند.
ما چقدر به معطر بودن مقیدیم؟ در چندین حدیث آمده که عطر از سنت و سیره پیامبران است. پیامبر خوشبوی ما حضرت محمد که وقتی از مسیری عبور میکرده همه عابران بعد از او میفهمیدند که پیامبر از اینجا عبور کرده میفرماید که جبرئیل به من توصیه کرده هر روز عطر بزنم اگر نتوانستم، یک روز در میان. اگر نتوانستم لااقل هفته ای یک بار در جمعهها. نقل شده ایشان معتقد بوده که عطر گل، قلب را محکم میکند. یعنی در قوت قلب آدم تأثیر دارد.
با این همه، چرا بعضیهامان مقید به عطر نیستیم؟ چرا مقید و معطر نباشیم؟ کالای گرانی هم نیست که بیپولی دستمان را ببندد؛ سه گرم بگیرید در ماه شما را بس است. شنیدهام بعضیها آنقدر مقیدند که حتما باید شیشه عطرشان، «کُتی» باشد. یعنی توی جیب کتشان جا شود که در طول روز هر موقع حس کردند الکل عطرشان پریده، دوباره بزنند تا مبادا لحظهای از روز بگذرد و معطر نباشند. بگذریم از اینکه معطر بودن با خوشبو بودن فرق دارد! بعضی عطرها را که استشمام میکنی، حاضری بوی دلنشین جوراب پدرت را استشمام کنی ولی آن را نه! اما به هر حال فرض میگیریم که هر معطری خوشبوست. عطر بزنید و به معطر بودن مقید باشید. من خودم تصمیم گرفتم معطر باشم شما هم تصمیم بگیرید تا هم تصمیم شویم. جانتان معطر به عطر گل 🌺
اما تا نرفتهاید عطر بخرید، این حرف نشنیده را هم بشنوید:
معطر بودن زن، یک زمانی در تاریخ، پیام جنسی با خودش داشته و کار درستی نبوده، اما به نظر میرسد امروزه یکی از آداب اجتماعی است، یکی از آداب حضور زن در اجتماع است، بنابراین هرگز روی معطر بودن زن، معنا و تفسیر جنسی نگذاریم. همچنین اگر یک زن، از عطر به عنوان محرک جنسی در اجتماع استفاده میکند یا بیشعور است یا ساده. برچسب سکسی زدن به عطر و رائحه، یک توهم است نه واقعیت. این هم که بعضی مارکها بعضی عطرهای خود را با نام سکسی تبلیغ می کنند، یک سیاست شیادانه برای فروش بیشتر است نه کارکرد طبیعی. این را همه عطرفروشهای قدیمی کف بازار میدانند و اگر مشتری دائمشان شوی واقعیت را به شما میگویند. تمام
✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین)
❁---❁---❁---❁---❁---❁---❁---❁---❁---❁
📅 ۱۴۰۲/۲/۲۹
@abdollahemadi
❁---❁---❁---❁---❁---❁---❁---❁---❁---❁
🌻 اندر فواید دختر بودن
_ دختر که باشی، کمتر کنار خیابان معطل ماشین میشوی! همه مشتاقند تو را سوار کنند. فکر بد نکنید؛ حتی آنهایی که قصد شوم ندارند، برای رساندن دختران و زنان به مقصد انگیزه بیشتری دارند.
_ دختر که باشی، پیج یا کانالت زودتر و بیشتر رشد میکند.
_ گذشت دورانی که خانوادهها هوای پسر را بیشتر داشتند. الان پسران کار را به جایی رساندهاند که والدین قدر لطافت و معصومیت دختر را بیشتر میدانند. حتی اگر زیرآبی بروند، سکوت میکنند تا مبادا شیشه نازک دختر ترک بردارد.
_ اگر جرمی مرتکب شوی، زودتر بخشیده میشوی و اگر بیفتی توی حبس، زودتر آزاد میشوی.
_ آزادی که در فضای عمومی بدوبیراه بگویی! حرمت نگه میدارند و به تو برنمیگردند. حتی فحش هم بدهی باز هم میگویند حیف که زنی و الا....
همچنین جایی که تو باشی، اکثراً حرمت نگه میدارند و میگویند خانواده اینجا نشسته و کمتر کار زشت میکنند.
_ اگر قهر کنی، زودتر از طرف مقابلت، هدیه میگیری و التماس میشنوی که آشتی کنی. در نتیجه مقامت و کلاست و گاه انتظار بیجایت حفظ میشود.
_ تازه ماهی یک هفته اختیار داری تمام هیجانهای مخفی و حسرتهای فروخورده را بریزی بیرون، بدون اینکه آب از آب تکان بخورد.
فواید، زیاد است. شاید شما هم سراغ داشته باشید. اما همه اینها به کنار! مهمترین فایده دختر بودن، شایستگی لیلی بودن و درک مقام زیبا و والای معشوقه است. بشرطی که پسرها مجنون بودن را بلد باشند و مقام عاشقی را درک کنند. تمام
✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین)
پ نوشت: روز تولد حضرت معصومه جان و روز دختران، مبارکمون باد 🌸🌺🍃
❁---❁---❁---❁-------
📅 ۱۴۰۲/۲/۳۱
@abdollahemadi
❁---❁---❁---❁---❁---❁---❁---❁---❁---❁
🌻 چرا روز پسر نداریم؟
🌿 روزی بود و روزگاری. باغی بود و باغبانی. باغبان هر وقت وارد باغ میشد میرفت سراغ درختان بزرگ؛ آنها را بررسی میکرد، به آنها رسیدگی میکرد، شاخههای مزاحم اطرافشان را کنار میزد و نهایتا میوههای آنها را جمع میکرد. باغبان به نهالهای نازک و درختان کوچک باغ هیچ توجهی نداشت، به آنها رسیدگی نمیکرد، حتی برای جمعآوری میوه آنها وقت نمیگذاشت! کار هر روز او همین بود تا اینکه درختان کوچک تصمیم گرفتند کاری کنند تا بیشتر به چشم باغبان بیایند! این شد که یک روز را به نام «نهال» نامگذاری کردند و همه باغ آن روز را جشن گرفتند. آنها امیدوار بودند حالا که باغبان به ناچار در جشنشان شرکت میکند، بفهمد که نمیتواند به نهالهای باغش بیتوجه باشد، باید به آنها هم برسد تا بزرگ و قوی شوند.
❇️ اگر پسرتان یا هر کسی پرسید چرا روز پسر نداریم؟، این داستان نمادین را برایش بگویید و بگویید شورای عالی انقلاب فرهنگی اگر یک کار درست کرده باشد همین است که در سال ۸۵ ، به پیشنهاد فرهنگسرای دختران، روز ملی دختران را نامگذاری کرد. انصافا هم در فرهنگ عمومی کشور تأثیرگذار بوده؛ یعنی جا افتاده. به پسرتان بگویید مدتهای مدیدی مردها خودشان را جنس برتر میدانستند اما الان اینطور نیست. رهبر ما نگاهش این است که مرد و زن باید هر دو از امکانات پیشرفت برخوردار باشند. به او یاد بدهید هیچوقت مرد بودن خود را به رخ زنی نکشد و بخاطر مرد بودن به کسی زور نگوید. فلسفه روز دختر همین است.
✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین)
❁---❁---❁---❁-------
📅 ۱۴۰۲/۲/۳۱
@abdollahemadi
خیلیها دوست دارند مقاله بنویسند اما هنوز جستار ننوشتهاند! بلکه هنوز یادداشت ننوشتهاند. اول باید یادداشتنویسی را تجربه کرد، بعد جستارنویسی را، بعد مقالهنویسی را. مسیر استاندارد نگارش علمی اینچنین است: یادداشت ☜جستار ☜مقاله
🔺یادداشت: متن کوتاهی ست که حاوی نظر و تحلیل یا گزارش است و عمدتا بر محور دریافتها و آرای شخصی نوشته شده است.
🔺جستار: همان یادداشت است با حجم بیشتر همراه با رفرنس دادن به منابع
🔺مقاله: همان جستار است با حجم بیشتر، با این تفاوت که دریافتهای شخصی نویسنده باید روشمند و قابل اثبات باشد. همچنین با سایر تحقیقات همسو پیوند یافته باشد.
#نویسنده_شو
📅 ۱۴۰۲/۳/۲
@abdollahemadi
🌻دایره اهمیت
دوست داشتن و نداشتن، تا حد زیادی با مهم بودن و نبودن آدمها مشخص میشود؛ چقدر این جمله زیباست: «تو برای من مهمی»؛ آنقدر زیباست که دیگر نیاز به آی لاو یو ندارد.
در زندگی هر کدام از ما «دایره اهمیت» حکومت میکند؛ دایره اهمیت، گستره کسانی است که برای ما مهمند. این دایره کمی کوچکتر از دایره ارتباطات یعنی همه کسانی که با آنها ارتباط داریم است.
وجه مشترک رفتارهایی که در دایره اهمیت قرار دارند این است که از رفتار با سایرینی که خارج از دایرهاند، ویژهتر است. مثلا نوع پذیرایی از مهمانی که برای ما مهم است فرق دارد با مهمانی که مهم نیست. یا مثلا اگر تماس بیپاسخ از او داشته باشیم، زنگ میزنیم ببینیم چه کار داشته یا وقتی مشکلی دارد نمیگوییم ولش کن مهم نیست..
خب به جز خانواده که در هر صورت مهمند و هیچ وقت هیچ یک از اعضای خانواده را نباید بیاهمیت دانست، انسانهای مهم شما چه کسانیاند؟ شادی و سلامتی و ثروت و موفقیت و حال خوب کی برایتان مهم است؟
از آنجایی که ما نمیتوانیم برای همه آدمها وقت و مایه بگذاریم، آنها را گلچین میکنیم و برخی را در دایره اهمیت قرار میدهیم؛ شما انسانهای مهم زندگیتان را چطور گلچین میکنید؟ به چه کسی میتوانید بگویید تو برای من مهمی؟ آیا به کسی اهمیت میدهید که شغل مهم و پول بالایی داشته باشد؟ آیا کسی برایتان مهم است که امروز یا فرداروز به درد شما میخورد؟ یا اینکه نه، به اصالت آدمهای مهم واقف شدهاید و به کسانی اهمیت میدهید که ارزشش را دارند؛ مثلا کسی که باخداست و انرژی روحی معنوی میبخشد یا کسی که باحال است و شما را شاد میکند، یا به کسی که بامرام است و به شما کمک میکند، یا به کسی که مهربان است و به شما محبت دارد، یا به کسی که علم و مهارت دارد و به شما چیزی یاد میدهد و باعث پیشرفت شماست.
به نظر من در دایره اهمیت درست نیست که بگوییم کی مهمتره؟ همه افرادی که در این دایره قرار دارند در موقعیتهای مختلف مهمند، پدر، مادر، همسر، فرزند، دوست، همسایه.. بنابراین ترجیح دادن یکی بر دیگری یا برنامهای بر برنامه دیگر، کاملا وابسته به موقعیت است.
آدم عاقلی که از بند هیجانهایش رها شده و به عقل عملی رسیده، تشخیص میدهد که چه کند و چه کاری به صلاح است. طبق فرمایش امام علی (ع) که «دیگران را به اندازه تقوایشان دوست داشته باش»، شاید بتوان گفت در هر موقعیتی، تقوا صلاح فرد را در رابطه با دایره اهمیت تعیین می کند. این خویشتن بالغ و رشدیافته است که با سنجش واقعیتها دست به انتخاب میزند.
کافهـ اخـــلاق ◾
🌻دایره اهمیت دوست داشتن و نداشتن، تا حد زیادی با مهم بودن و نبودن آدمها مشخص میشود؛ چقدر این جمله
آره تغییر کردند؛ تیزتر و فهمیدهتر شدند. آنها از اهمیت دادن عملی، محبت را حس میکنند نه از قربون صدقه. با حرف گول نمیخورند! از این به بعد به جای همه قربون صدقه ها، بگو «تو برام مهمی» و در عمل ثابت کن. البته نه هر عملی! بلکه عملی که ایشان احساس مهم بودن کند.
🌻 گاگُل
گاگٌلها موجوداتی هستند که هوش بسیار بالایی دارند اما به طرز تعجبآوری هوش خود را نادیده گرفته و خود را به خنگی میزنند و باری به هر جهت زندگی میکنند.
این کتاب که بالا عکسش را میبینید، به تازگی ترجمه شده با این موضوع که «نمیدانم دارم چه کار میکنم ولی بیخیال ولی به درک»!
این شعار ضداخلاقی و ضدانسانی فقط به مذاق دو گروه خوش میآید: 1-گاگٌلها یا گاگولها 2- کسانی که دوست دارند مثل گاگولها زندگی کنند.
«به درک» بعضی جاها کاربرد درمانی دارد اما نه جایی که یکی از مهمترین عناصر وجودت یعنی رفتارت را نادیده بگیری و آنرا مثل پایی که به خواب رفته در فضا ول کنی. گاگٌلها به رغم اینکه میخواهند خودشان باشند، با خود و رفتار خود متحد نیستند. چون رفتار خود را به یک سری حرکات غیراختیاری تقلیل میدهند؛
- حرکات عضلهای به نام زبان که نمیداند چه میگوید!
- ..عضلهای به نام چشم که نمیداند چه میبیند!
- ..مایعی به نام گوش که نمیداند چه میشنود!
- ..خونی به نام قلب که نمیداند چه میخواهد!
- ..استخوانی به نام پا که نمیداند کجا برود!
- ..پوستی به نام شکم که نمیداند چه میخورد!
- ..انسانی به نام هورمون که نمیداند کی برانگیخته میشود!
#میز_کتاب
❁---❁---❁---❁-------
📅 ۱۴۰۲/۳/۸
@abdollahemadi
گاگٌلها خودآگاهی دارند ولی چون دوست ندارند داشته باشند کمکم به نقطهای میرسند که انگار در کلهشان گچ شل ریختهاند؛ کاملا هنگ و وارفته. مثل همانها که قرآن نامشان را میگذارد غافلهایی که یَعمَهون.
آنها در عین آنکه اعتراف میکنند «نمیدانم دارم چه کار میکنم»، وقتی کسی به آنها بگوید چه کار کنند، طی یک مکانیزم متعارضی ادعای دانایی میکنند و مدعی آنند که خودشان میدانند چه کنند!
نسل پیشین گاگٌلها، گاگول نام داشت؛ آنها با صداقت اعتراف میکردند نمیتوانند بفهمند چه چیزی خوب است چه چیزی بد، عقلشان نمیرسد. اما نسل پیشرفته آنها تصمیمگرا شدهاند؛ تصمیمگرایی (decisionism) یعنی در هر وضعیتی خودمون مشخص میکنیم که چی درسته و چی غلط، درستی و نادرستی اخلاقی پیشاپیش مشخص نیست، تقریبا هیچکدام از دو طرفِ یک تصمیم بر دیگری ترجیح ندارد مثل انتخاب عکس پروفایل، انتخاب با ترک یک کار مساویست و همه چیز را قدرت انتخاب ما تعیین میکند. مهمترین چیزی که تصمیمگرا برایش مهم است این است که آزادی انتخابش حفظ شود تا خودش طبق خواست و سلیقه خودش انتخاب کند. چون هییچکس به قدر خودش نمیتواند بگوید چی برایش خوب است.
@abdollahemadi