eitaa logo
کانون قرآن و عترت دانشگاه حضرت معصومه (س) قم
839 دنبال‌کننده
837 عکس
320 ویدیو
45 فایل
🔸لینک گروه کانون در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/1400832194Ca45865bd10 🔸آیدی کانال تلگرامی و ایتای کانون: @etrat_hmu 🔸ارتباط با دبیر کانون: @SoltanAli_20
مشاهده در ایتا
دانلود
💠آرزوی قلبی احمد 🔹برش اول: روز ۲۲ بهمن بود. وقتی خبر سقوط نظام ستم‌شاهی به گوش‌مان رسید، در پادگان مرزی پیرانشهر تبعید بودیم. با شنیدن خبر بچه‌ها به مجشمه شاه حمله کردند و با بستن طناب آن را زیر پا انداخته تکه تکه‌اش کردند. احمد قطعه‌ای از گوش مجسمه را برداشت و خطاب به من گفت: این تکه از گوش شاه را برداشتم تا یادم باشد مردم می‌توانند توی گوش استبداد سرود آزادی بخوانند. من هم تکه‌ای از بینی را به نشان بینی بر خاک مالیدن پهلوی برداشتم. وقتی مراسم صبحگاه شروع شد، احمد قرآن کوچکش را باز کرده و شروع به تلاوت کرد. به یاد صبحگاه‌های پایگاه کرمانشاه افتادم که پر از هلهله مارش نظامی و موسیقی‌های ناهنجار بود. احمد همانجا گفت: دلم می‌خواهد روزی به جای این موسیقی های بی‌محتوا آیات قرآن را در مراسم صبحگاه بخوانم. آرزوی قلبی احمد محقق شده بود. 🔹برش دوم: احمد همیشه دلش با قرآن بود. بعد از انقلاب هم در برخی پروازها، احمد با صوت دل‌نشین شروع به تلاوت قرآن می‌کرد. با آن که منطقه نظامی بود و احتمال خطر وجود داشت، همه بالگردها بی‌سیم‌ها را روشن کرده بودند و به صدای تلاوت احمد گوش می‌دادند و لذت می‌بردند. 📚برشی کوتاه از کتاب خانه‌ای کوچک با گردسوزی روشن راوی: غلامرضا شه‌پرست و علی‌محمد آزاد 🆔https://eitaa.com/etrat_hmu
💠جانم فدای اسلام! ترکشي به سينه‌اش نشسته بود. برده بودنش برای آخرين عمل جراحي. قبل از عمل بلند شد که برود. بهش گفتند: بمان! بعد از عمل مرخصت مي‌کنند، اينجوري خطرناکه. گفت: وقتي اسلام در خطر باشه من اين سينه رو نمي‌خوام. 🆔https://eitaa.com/etrat_hmu