#حکایات
📌تمام علوم در پنج خصلت
🔰حكيمى در بیابان به چوپانی رسید و گفت:
چرا به جای تحصیل علم، چوپانی می کنی؟
🔰 چوپان در جواب گفت:
آنچه خلاصه دانشهاست یاد گرفته ام.
🔰 حكيم گفت:
خلاصه دانشها چیست ؟
🔰چوپان گفت: پنج چیز است:
1️⃣ تا راستی تمام نشده دروغ نگویم
2️⃣تا مال حلال تمام نشده، حرام نخورم
3️⃣ تا از عیب و گناه خود پاک نگردم، عیب مردم نگویم.
4️⃣ تا روزی خدا تمام نشده، به در خانهٔ دیگری نروم.
5️⃣ تا قدم به بهشت نگذاشته ام، از هوای نفس و شیطان، غافل نباشم
🔰حكيم گفت:
حقاً که تمام علوم را دریافته ای، هر کس این پنج خصلت را داشته باشد از آب علم و حکمت سیراب شده است.
👈به رسانه مردمی شیعه "عترتنا" بپیوندید:
🆔 @etratona
#حکایات
📌دزدی که عاقبت بخیر شد!
🔰مرحوم آیت الله آقا سید مهدی قوام (ره) مرد بسیار بزرگوار و با سعه صدری بود؛ ایشان در عفو و گذشت کسانی که در حقشان بدی کرده بودند، منحصر به فرد بودند.
🔰شبی دزدی وارد منزل ایشان می شود؛ بعد از بررسی منزل سراغ فرش می رود، همین که فرش را جمع می کند و در حال بردن است، آقا سید مهدی بیدار می گردد، دزد بسیار دست پاچه می شود و نمی داند که قرار است چه بلایی سرش آید!؟ اما مرحوم سید با کمال خونسردی به او می گوید: این فرش را برای چه می خواهی؟ می خواهی این فرش را چه کنی ؟ دزد می گوید : نیازمندم، می خواهم آن را بفروشم.
🔰آقا سیدمهدی می گوید: اگر خودت بفروشی، آن را از تو ارزان می خرند؛ من آن را به تو مباح کردم، حلالت باشد! برو آخر بازار عباس آباد، بگو: من را سیدمهدی فرستاده! آن را بفروش و برو با آن کاسبی کن!
🔰آن شخص که بزرگواری آن عالم خوش طینت را دید منقلب شد و رفت از فروش همان فرش کاسبی راه انداخت و اهل عبادت و تقوی شد.
✅به رسانه مردم نهاد شیعه #عترتنا بپیوندید↙️
🆔 @etratona
#حکایات
📌ماجرای برخورد شیخ حسنعلی نخودکی با راهزنان
🔰مرحوم آیتالله حاج شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی که در خراسان ساکن بود، آنجا را وطن خود قرارداد، ایشان عارفی روشن ضمیر و دارای کرامات و ادعیه و مکاشفات و اهل دل بود.
🔰نقل میکنند: وقتی در سفری از کوفه به نجف اشرف میرفت، در راه جمعی از دزدان او را وادار کردند که لباسهایش را کنده و به آنها تحویل دهد، مرحوم شیخ نخودکی هم لباسهایش را به جز ساتر، از تن بیرون آورد و به دزدان داده و فرمود: «من این لباسها را به شما بخشیدم تا شما گرفتار معصیت و گناه خدا نشوید، زیرا اگر اینها را نبخشم غصب است و مال غصبی حرام است»
🔰موقعی که دزدها این اخلاق پسندیده و حسن رفتار و بزرگواری را از آن مرحوم دیدند، لباسها را به او پس داده و به دست او توبه کردند.
✅به رسانه مردم نهاد شیعه #عترتنا بپیوندید↙️
🆔 @etratona
#حکایات
📌آخرین پیامبری که وارد بهشت میشود کیست؟!
🔰امام صادق(علیه السلام):
«آخرین پیامبری که وارد بهشت میشود سلیمان بن داوود است و این به دلیل مال، ثروت و سلطنتی است که در دنیا به او داده شد.»
🔻نکته مهم حدیث این است که سلیمان (علیه السلام) با این همه ثروت فریب دنیا را نخورد و دنیا را در مسیر آخرت خرج کرد.
✅اما با این حال آخرین پیامبری است که در فردای قیامت به بهشت میرود.
🔷زیرا خاصیت دنیا در این است که در حرام آن عقاب و در حلال آن هم حساب است.
🔰حسابرسی طولانی اموال سلیمان سبب میشود که او به عنوان آخرین پیامبر و فرستاده خدا قدم به بهشت گذارد...
📚بحارالانوار جلد 70.
✅به رسانه مردم نهاد شیعه #عترتنا بپیوندید↙️
🆔 @etratona
#حکایات
📌 عالمی که اهل قم را شفاعت میکند
🔰محدث قمی نقل می کند: درعالم رؤیا مرحوم میرزای قمی اعلی الله مقامه الشریف را دیدم، از ایشان سؤال کردم : آیا اهل قم ر ا حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها شفاعت خواهند کرد؟
🔰میرزا چون این سخن را شنید ناراحت شد و نگاه تندی به من کرد و فرمود: چه گفتی؟ من دوباره سؤالم را تکرار کردم ، باز با تندی به من فرمود: شیخ ، تو چرا چنین سؤالی می کنی!؟ شفاعت اهل قم با من است، حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها تمام شیعیان جهان را شفاعت خواهند کرد.
🔰گفتنی است مرحوم میرزای قمی دانشمند بزرگ شیعه، نویسنده کتاب قوانین الاصول از کتب مشهور اصولی است و علمای بزرگی چون شیخ انصاری بر آن شرح زده اند، که دارای کرامات و مزار ایشان در زیارتگاه شیخان و مورد احترام ویژه مردم قم است.
✅به رسانه مردم نهاد شیعه #عترتنا بپیوندید↙️
🆔 @etratona
#حکایات
📌خاطره استاد #انصاریان از استادشان آیت الله نجفی
🔰 آيتاللّه سيد محمّد حسين نجفى مىگفتند: سحرى بود كه بين من و ملكالموت ملاقاتى دست داد. فكر كردم آمده است تا مرا ببرد، امّا گفت: نه، فردا شب، سحر مىآيم و همسرتان را مىبرم و سحر آن شب هم كه گفته بود، همسرم از دنيا رفت.
خانم ايشان دختر ميرزاى نايينى بود. ايشان تا زنده بودند، خدمتشان مىرفتم.
🔰در آخرين ملاقاتى كه داشتم، ايشان يك ساعت در رابطه با #امام_زمان(عج) صحبت كردند و گفتند: داستان غيبت حضرت مانند غيبت حضرت مسيح(ع) است كه خدا امام عصر(عج) را به طرف خودش برد.
🔰 وقتى مىخواستم خداحافظى كنم، اجازه ندادند و فرمودند: فرصت من در دنيا تمام شده و ديگر شما مرا نخواهيد ديد و چون آخرين بار است كه همديگر را مىبينيم، شما باز هم اينجا باشيد.
🔰چند ماه بعد كه در حرم حضرت امام رضا(ع) بودم، بعد از زيارت نوه دخترى ايشان، آقاى حاج شيخ مهدى انصارى را ديدم، گفتم: چه عجب! مشهد؟
گفت: جنازه پدر بزرگم را آورديم كه در دارالزهد دفن كنيم. اين آخرين ملاقات ما بود كه خودشان گفتند امكان دارد ديگر همديگر را نبينيم و شما بيشتر بمانيد. اين خبر بهوقوع پيوست كه حاكى از اتصال روح او به عالم ديگر بود.
✅به رسانه مردم نهاد شیعه #عترتنا بپیوندید↙️
🆔 @etratona
#حکایات
📌تاخیر در مرگ با دعای دیگران
🔰حضرت عیسی بن مریم علیه السلام با جمعی در جائی نشسته بود، مردی هیزم شکن از آن راه با خوشحالی و خوردن نان می گذشت، حضرت عیسی علیه السلام به اطرافیان خود فرمود: شما تعجب ندارید از این که این مرد بیش از یک ساعت زنده نیست،ولی آخر همان روز آن مرد را دیدند که با بسته ای هیزم می آید تعجب کردند و از حضرت علت نمردن او را پرسیدند.
🔰او بعد از احوالپرسی از مرد هیزم شکن، فرمود: هیزمت را باز کن، وقتی که باز کرد مار سیاهی را در لای هیزم او دید، حضرت علیه السلام فرمود: این مار باید این مرد را بکشد ولی تو چه کردی که از این خطر عظیم نجات یافتی؟ گفت: نان می خوردم فقیری از مقابل من گذشت، قدری به او دادم و او درباره من دعا کرد.
🔰حضرت علیه السلام فرمود: در اثر همان دستگیری از مستمند خداوند این بلای ناگهانی را از تو برداشت و پنجاه سال دیگر زنده خواهی بود.
📗تفسیر نمونه، ج ۳، ص۲۲۳
✅به رسانه مردم نهاد شیعه #عترتنا بپیوندید↙️
🆔 @etratona
#حکایات
📌حکایت خیلی هاست ...
🔰فردی هنگام راه رفتن پایش به سکهای خورد . تاریک بود ، فکر کرد طلاست . کاغذی را آتش زد تا آن را ببیند . دید ۲ ریالی است بعد دید کاغذی که آتش زده هزار تومانی بوده است!
🔰 گفت : چی را برای چی آتش زدم .و این حکایت زندگی خیلی از ماهاست که چیزهای با ارزش را برای چیزهای بیارزش آتش میزنیم ، و خودمان هم خبر نداریم .
🔰آرامش امروزمان را فدای چشم و هم چشمی ها و مقایسه کردن های خود میکنیم ، و سلامتی امروزمان را با استرسها و نگرانی های بیمورد به خطر میاندازیم.
✅به رسانه مردم نهاد شیعه #عترتنا بپیوندید↙️
🆔 @etratona
#حکایات
📌به بهانه سالروز شهادت #آیت_الله_مدرس
🔰 آیت الله شبیری زنجانی نقل نمودند: حاج میرزا فخرالدین جزایری می گفت: یک روز منزل مدرّس رفتم و صد تا هزار تومانی دیدم. حاج میرزا فخرالدین می گفت: من تا آن موقع هزار تومانی ندیده بودم، با اینکه او با اعیان و اشراف مربوط بود.
🔰 آن وقتی هم که ایشان برای ما نقل می کرد، ما هم هزار تومانی هیچ ندیده بودیم. هزار تومانی منحصر به سلاطین و ثروتمندان بود.
🔰 گفتم: این چیست. گفت: رضاخان این را برای ما فرستاده و گفته که این در اختیار تو باشد، با آن هر کاری می خواهی بکنی، بکن و هر پستی هم بخواهی، ما در اختیارت می گذاریم، ولی کاری به کار ما نداشته باش و بگذار ما زندگی کنیم.
🔰گفتم: شما چه گفتید: می گفت: منم به آن واسطه گفتم: من با یک شرط قبول می کنم و آن این است که من این پول را صرف مخالفت با خود رضاخان بکنم! اگر با این شرط می پذیرد، من این پول را قبول می کنم و الاّ نه.
🔰 واسطه رفته بود که شرط مدرس را مطرح کند. گفت: ما آنجا بودیم که صدای اسب آمد، آن شخص با اسب آمد و پول را برداشت و برگرداند.
📗 جرعه ای از دریا ج ۱ ص ۵۴۹
🔻شناسه و لینک عضویت در کانال:👇
🆔 @etratona | عترتنا
📣قرآن و عترت | مهدویت | بقاع متبرکه |منبر و مداحی | تهذیب و اخلاق | احکام و عقاید | حدیث و آیات | سبک زندگی |تغذیه و سلامت | همسرداری و فرزندپروی
┄┅═══✼#عترتنا✼═══┅┄
﷽ #حکایات
📌حکایت شبی که جنازه شیخ شهید را به قم آوردند!
🔰آیت الله بهجت رحمة الله علیه:
از آقای اشعری که عالِم راستگویی است نقل شده که میگفت: دایی من که سیّد و از شاگردان مرحوم شیخ فضل الله نوری بود.
🔰در شبی که جنازه ی ایشان را به قم آورده بودند تا فردا در حجره دفن کنند، در همان حجره صدای قرآن از جنازهی آن مرحوم شنیده بود.
🔰 آقای دیگری نقل کرده است: لب ایوان مقبره در صحن مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها نشسته بودم، شنیدم از داخل مقبره مرحوم شیخ صدای قرآن میآید.
🔰 به طرف مقبره رفتم، دیدم کسی نیست، بازگشتم تکرار شد، خلاصه یقین کردم که صدای قرآن از خود صاحب قبر است.
📗در محضر آیتالله بهجت، ج ۱ ص ۲۳۷
🆔 @Etratona
┄┅═══✼پایگاه معارفی عترتنا✼═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا