بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_جواد_ع_مدح_و_ولادت
#غلامرضا_سازگار
▶️
ای وجودت حیاتبخش وجود
سائل درگهت کرامت و جود
آیۀ هشت سورۀ نوری
به جوادالائمه مشهوری
مظهر جود ذات لم یزلی
سیدی یا محمد بن علی
تو محمد، علی است ابن و ابت
کنیه ابن الرضا، تقی لقبت
خلف پاک مرتضایی تو
کوثر حضرت رضایی تو
پدرت گفت نازنین پسرم
ای فدای تو مادر و پدرم....
مظهر کامل امام رضا
آفتاب دل امام رضا
حافظ سر کبریایی تو
وارث علم انبیایی تو
تو ز اسرار غیب آگاهی
در حقیقت خلیفة اللّهی...
کاظمینت درون سینۀ ماست
نجف و مکّه و مدینۀ ماست
یم جود و فتوّت اید همه
اهل بیت نبوّت اید همه
همگی بابهای ایمانید
امنای خدای رحمانید
تا صف حشر اصل هر کرمید
رکن ارکان و قادَةُ الاُمَم اید
سرّ غیب خدا به قلب شماست
"وارتضاکم لغیبه" گویاست
چشم دل بی فروغتان کور است
شاهد من "کلامکم نور" است
دلتان بحر بی کرانۀ علم
کیست غیر از شما خزانۀ علم؟...
بوسهء علم، بر لب و دهنت
فقه، در گاهواره هم سخنت
پیش علم تو علم عالم چیست!؟
در حضور تو پور اکثم کیست!؟
کل قرآن دلیل منطق توست
پور اکثم ذلیل منطق توست
یک کلام تو صد سپهر کمال
یک سؤال تو سی هزار سؤال
علمها قطره و تو دریایی
عالمی بنده و تو مولایی
تـو ابالهـادی و اباالکـرمی
تـو کلیـماللَّه مسیـح دمی
تو دهی، ای کرم گدای درت
حِرز مادر، به قاتل پدرت
تو که در هر دلی حرم داری
تو که با دشمنت کرم داری
تو که بر خشم خصم میخندی
به روی دوست در نمیبندی
ای به دست تو باز، مشکل من
یـاد رویـت چـراغ محفل من
تشنــۀ کوثــر ولای تـوام
سرفرازم که خاک پای توام
بنده ام بنده ای گنه کارم
از دو عالم فقط تو را دارم
من اگر در گدائیم کاهل
تو به جود و کرامتی کامل
ای ولایت تمام ایمانم
کاظمین تو قبلۀ جانم
هر چه هستم گدای این کویم
با تمام وجود میگویم
اَنت بابُ المراد ادرکنی
یا امام جواد ادرکنی
سیّدی "میثم" ام قبولم کن
خاک ذریّۀ رسولم کن
@ewwmajmamolodi
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_جواد_ع_مدح_و_ولادت
#غلامرضا_سازگار
▶️
اي قمر شمس ولايت جواد
اي گهر بحر عنايت جواد
حجّت حق باب مراد همه
نجل علي دسته گل فاطمه
بر همه خوبان جهان سروري
محمّد (ص) استّي و علي پروري
چشم رضا از همه سو سوي تو
ماه رجب شيفته روي تو
روي دل آراي تو بدر رجب
ليله ميلاد تو قدر رجب
جود به خاک درت آرد سجود
بسته به جود تو تمام وجود
صورت تو باغ و بهار رضا
تويي همه دار و ندار رضا
حسن تو مرآت خداوند تو
بهشت بابا گل لبخند تو
بی خردان طعنه ديگر زدند
بر پدرت تهمت ابتر زدند
ولادت تو کوثري دگر بود
روشني چشم و دل پدر بود
نور شد و نور شد و نور شد
چشم همه تيره دلان کور شد
سمند علم و معرفت رام تو
گره گشاي عالمي نام تو
عطر رياحين جنان خاک تو
روح رضا در بدن پاک تو
باب تولاّي تو باب خدا
مصحف روي تو کتاب خدا
عقل نهالي ز دبستان تو
علم گلي رسته ز بستان تو
بين امامان ز عطاي زياد
تويي ملقّب به امام جواد
جز تو که حرز مادر خويش را
به قاتل پدر نمايد عطا
شبي که مأمون ستمکار مست
برد به قتل تو به شمشير دست
در دل تاريک شب اي جان پاک
کرد تن پاک تو را چاک چاک
صبح که آن بي خرد آمد به هوش
گشت سراپا همه سوز و خروش
گفت مرا قتل رضا بس نبود
کشتن نجل مرتضي بس نبود
چگونه من در نظر خاص و عام
شهره شوم به قاتل دو امام
قاصد مأمون به تحيّر شتافت
در بدن پاک تو زخمي نيافت
کرد سراپا به وجودت نظر
ديد ز گل خوب تري خوبتر
از رخ مأمون عرق شرم ريخت
زمام اقتدارش از هم گسيخت
از پي ديدار تو بشتافت باز
گفت که اي مهر سپهر حجاز
جسم تو شد به تيغ من چاک چاک
از چه کنون سالمي اي جان پاک
گفتي از دعاي زهراست اين
معجر حرز مادر ماست اين
مرا خداي داورم حفظ کرد
به يمن حرز مادرم حفظ کرد
شد خجل از کار خود آن رو سياه
گشت به پيش کرمت عذر خواه
عفو از آن جرم و خطا کرديش
خواست دعا را تو عطا کرديش
جود خداييت چه ها مي کند
پيش خطا لطف و عطا مي کند
اي به فداي تو و جودت جواد
جود وجودش ز وجودت جواد
تو دست جود خالق اکبري
جواد اهلبيت پيغمبري
بحر نمي از کرمت يا جواد
جود گداي حرمت يا جواد
روي تو شمس الشّرف اهلبيت
اي دُر ناب صدف اهلبيت
کودک نه ساله بدي کز کمال
دادي پاسخ به هزاران سؤال
زاده اکثم ز دُر افشانيت
گشت يکي طفل دبستانيت
مانده زهر قيل و زهر قال بود
گويي از آغاز کر و لال بود
لکنت نطقش به لب افتاده بود
گويي طفلي عقب افتاده بود
از کف مأمون چو رها گشت باز
ماهيکي گرفت و برگشت باز
تا ببرد ره به کمال تو بيش
ماهي را فشرد در دست خويش
گفت که اي نور دل بوالحسن
فاش بگو چيست کف دست من
پاسخ تو دوباره اعجاز کرد
پرده ز اسرار دگر باز کرد
قصّه تبخير و هوا و شکار
گشت ز دُرج سخنت آشکار
حلم ز رفتار شما حلم شد
علم ز گفتار شما علم شد
معادن حکمت حق شماييد
مساکن رحمت حق شماييد
شما همان ائمه الدّعاييد
مشاعل انوار الهداييد
جلالت خدا نشان شماست
آيه ي تطهير به شان شماست
کلامتان نور است و رحمت است
معجزه و موعظه و حکمت است
ارث نبّوت رسول از شماست
مجد و کرامت بتول از شماست
طاعت مقبول? حق شماييد
رحمت موصول? حق شماييد
شما امامان همگي جواديد
باب نجات و قبله ي مراديد
قرآن يکدم از شما جدا نيست
هر آنکه بي شماست با خدا نيست
«ميثم» را بر درتان التجاست
اميد او به مَن اتاکُم نَجاست
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_جواد_ع_مدح_و_ولادت
#غلامرضا_سازگار
ای وجودت حیاتبخش وجود
سائل درگهت کرامت و جود
آیۀ هشت سورۀ نوری
به جوادالائمه مشهوری
مظهر جود ذات لم یزلی
سیدی یا محمد بن علی
تو محمد، علی است ابن و ابت
کنیه ابن الرضا، تقی لقبت
خلف پاک مرتضایی تو
کوثر حضرت رضایی تو
پدرت گفت نازنین پسرم
ای فدای تو مادر و پدرم....
مظهر کامل امام رضا
آفتاب دل امام رضا
حافظ سر کبریایی تو
وارث علم انبیایی تو
تو ز اسرار غیب آگاهی
در حقیقت خلیفة اللّهی...
کاظمینت درون سینۀ ماست
نجف و مکّه و مدینۀ ماست
یم جود و فتوّت اید همه
اهل بیت نبوّت اید همه
همگی بابهای ایمانید
امنای خدای رحمانید
تا صف حشر اصل هر کرمید
رکن ارکان و قادَةُ الاُمَم اید
سرّ غیب خدا به قلب شماست
"وارتضاکم لغیبه" گویاست
چشم دل بی فروغتان کور است
شاهد من "کلامکم نور" است
دلتان بحر بی کرانۀ علم
کیست غیر از شما خزانۀ علم؟...
بوسهء علم، بر لب و دهنت
فقه، در گاهواره هم سخنت
پیش علم تو علم عالم چیست!؟
در حضور تو پور اکثم کیست!؟
کل قرآن دلیل منطق توست
پور اکثم ذلیل منطق توست
یک کلام تو صد سپهر کمال
یک سؤال تو سی هزار سؤال
علمها قطره و تو دریایی
عالمی بنده و تو مولایی
تـو ابالهـادی و اباالکـرمی
تـو کلیـماللَّه مسیـح دمی
تو دهی، ای کرم گدای درت
حِرز مادر، به قاتل پدرت
تو که در هر دلی حرم داری
تو که با دشمنت کرم داری
تو که بر خشم خصم میخندی
به روی دوست در نمیبندی
ای به دست تو باز، مشکل من
یـاد رویـت چـراغ محفل من
تشنــۀ کوثــر ولای تـوام
سرفرازم که خاک پای توام
بنده ام بنده ای گنه کارم
از دو عالم فقط تو را دارم
من اگر در گدائیم کاهل
تو به جود و کرامتی کامل
ای ولایت تمام ایمانم
کاظمین تو قبلۀ جانم
هر چه هستم گدای این کویم
با تمام وجود میگویم
اَنت بابُ المراد ادرکنی
یا امام جواد ادرکنی
سیّدی "میثم" ام قبولم کن
خاک ذریّۀ رسولم کن
#کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_جواد_ع_مدح_و_ولادت
#محمود_ژوليده
بکوش! که انوار معرفت اینجاست
عطش بیار که دریای مرحمت اينجاست
به تشنگانِ معارف، دهند آب حیات
رهِ رسیدنِ بر حقِ معرفت اینجاست
خبر رسید که وجهِ خدا تجسم یافت
اِله را همه ذات و همه صفت اینجاست
ندا دهند ز جنت، مدینه شد رضوان
شتاب کن که زُداینده ی غمت اینجاست
به آستان رضا سر بسای و کُرنش کن
که جای عرض ادب، عرض تهنیت اینجاست
نظر به حجره ی نورانیِ امامت دار
که جلوه گاهِ فضیلت و منقبت اینجاست
پس از گذشتِ چهل سال انتظار اینک
ندا رسید رضا! جانِ حضرتت اینجاست
چو بر "سبیکه" دمیدند روحِ زهرایی
عروس فاطمه میگفت دلبرت اینجاست
و بر جوادالائمه سلامِ جبریل است
که گفت " یَومَ وُلِد" خیر مقدمت اینجاست
خدا به قلب رضا اینچنین کند الهام
امامِ جود، امامِ ملاطفت اینجاست
ز لعلِ پاکِ پدر غرقِ بوسه شد نوزاد
که آیه های وِلا را مشاهدت اینجاست
سخن ز آب فرات و ز تربت است انگار
چقدر حرف و گریز و مناسبت اینجاست
بروی دست رضا ماهِ او نمایان است
دو صد فرشته برای مواظبت اینجاست
کسی به تیرِ سه شعبه نبوسد این حنجر
چقدر بوسه ی نازک به غبغبت اینجاست
به گاهواره سخن از تلظّی اصلاً نیست
هزار نکته به گفتارِ مطلبت اینجاست
پدر زده به سرِ دامنِ ولایت چنگ
هماره مادرِ خوبت، معاشرت اینجاست
□ □ □
نسیمِ باد صبا را موافقت اینحاست
همه حقیقت حق را عبودیت اینجاست
همانکه باورِ روز معاد آورده
پیام داد که جای مهاجرت اینجاست
بیا و از پدر، اوصافی از پسر بشنو
که گفت: کوثرِ دوم به مَرتبَت اینجاست
سخن درست شنو از حقیقتِ برکت
تمامی برکت، اصل مکرمت اینجاست
بگو به آنکه ز صِدقُ الحدیث بی خبر است
معیشت و طلب خیر و امنیت اینجاست
نه اختیار و بهانه بده به دشمنِ دین
نه مصلحت بسپارش، که مصلحت اینجاست
ز وعده های دروغین گریز باید داشت
کلیدِ عزت و فتح و مقاومت اینجاست
هدایتِ نبوی، وارثِ حسینی اوست
عدالت علوی بهر مملکت اینجاست
و در مقابلِ ظالم، سکوتِ او هیهات
برای امت قرآن، مجاهدت اینجاست
جوابهای دقیقش به "اِبنِ اَکثَم" گفت:
هدایت همگان در مناظرت اینجاست
به علم و حلم و فقاهت امامِ عالم اوست
خدا گواه که معراجِ منزلت اینجاست
کلام او همه قرآن، مرام او عترت
هزار آینه در یک مکاشفت اینجاست
"نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت"
هزار مسئله را حلّ مسئلت اینجاست
هنوز درد نگفته، به فکر درمان است
کجا برَم غمِ دل را مشاورت اینجاست
هم او "بِکُم فتحَ الله" هم او "بِکُم یَختِم"
رها کنم همه کس را ملازمت اینجاست
اگر سلامتِ عقل از امام میخواهی
بیار عشق که سرفصل عافیت اینجاست
غلامیِ درِ ابنُ الرضاست سلطانی
مقام و منزلت و شان و مرتبت اینجاست
گدایی از سرِ کوی جواد باید کرد
ز جودِ او همه ی حُسنِ عاقبت اینجاست
سحر سری سوی بابُ المراد باید رفت
رهِ بهشتِ برین را مداومت اینجاست
نمازهای شبش مثل مادرش زهرا
قسم به فاطمه بالاترین سِمت اینجاست
به نامه ی عملِ ما عنایتی دارد
گناه بخشد و دریای مغفرت اینحاست
چو او تجسمِ تقوا و عبد صالح کیست
امامِ طاهر و طُهر و مطهَرت اینجاست
تقی، جواد، زَکی، مرتَضی، رضی، صابر
امامِ مفترضُ الطاعه سَرورَت اینجاست
پدر رضا، پسرش هادی و نوه مهدی
"بِیُمنِهِ رُزِقَ الخَلق" مِیمنَت اینجاست
ز خُردسالیِ خود یارِ مادرش زهراست
مدافعینِ حرم را مدیریت اینجاست
برای کرب وبلا تا هنوز گریان است
به اشک، اِبنُ رضا را مصاحبت اینجاست
فدای صبح و مسای امامِ در مقتل
امامِ منتظران را مشایعت اینجاست
#امام_جواد_ع_مدح_و_ولادت
عشق گاهی در جدایی، گاه در پیوندهاست
عشق گاهی لذت اشکی پس از لبخندهاست
عشق گاهی یک اجابت نزد حاجتمندهاست
عشق گاهی بین باباها و تک فرزندهاست
عشق میآید که بعد از شب سحر پیدا شود
عشق گاهی میرسد تا یک نفر بابا شود
یک نفر! امّا دو عالم بندهی سلطانیاش
بنده نه، قربانی قربانی قربانیاش
مهربانی که تمام مهربانان فانیاش
دعوتند امشب همه افلاک در مهمانی اش
با حضور انبیاء و اولیاء و ابر و باد
آدرس: مشهد_حرم_پشت درِ بابُ الجواد
عرشیان هستند در مهمانسرای حضرتی
در صف خدمتگزاری با غذای حضرتی
آب سقاخانه جام کاسههای حضرتی
بعد از آن هم شاعرانند و ردای حضرتی
جبرئیل از میهمانان میزبانی میکند
بعد دعبل میرسد اُرجوزهخوانی میکند
ای زمین! از عرش بر فرش آسمانت را ببین
ای پرستوی مهاجر! آشیانت را ببین
ای دلِ غمگین! امام شادمانت را ببین
امشب ای سلطان! ولیعهد جوانت را ببین
ای امام مهربان! باب المرادت آمده
میوهی قلبت، دلآرامت، جوادت آمده
مزد چل سال انتظار و چل شب احیای سحر
میشود طفلی که از او نیست طفلی خوبتر
سیب سرخ احمد است و باز هم داده ثمر
کوثری دیگر عطا کرده به قرآن این پسر
کوثر و یاس است جاری در رگ و در خون تو
مردمان ری فدای روی گندمگون تو
سبط موسی هستی و کار مسیحا میکنی
مثل عیسایی که در گهواره لب وا میکنی
با عصایت معجزه مانند موسی میکنی
دیدهی کور منافق را تو بینا میکنی
بر حقیری بنی عباس دامن میزنی
پور اکثم را به تیغ عِلم گردن میزنی
آن خدایی که به تقدیرم گدایی را نوشت
در مرام نام تو مشکلگشایی را نوشت
ذیل اوصاف تو در بخشش خدایی را نوشت
مهربانی علی موسی الرضایی را نوشت
در میان تیرگیها آفتاب من شدی
تو قسمهای همیشه مستجاب من شدی
چون به سائل میدهی از هرچه بهتر، بیشتر
میخورد باب المراد خانهات، "در" بیشتر
گرچه نام تو شده حاجت برآور بیشتر
لیک حساس است بابایت به مادر بیشتر
پس قسم خوردیم بعد از تو به حق فاطمه
تا که امضا گردد امشب کربلای ما همه
✍ #محمدعلی_بیابانی
#مدح
#میلاد_امام_جوادع
#کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین
#امام_جواد_ع_مدح_و_ولادت
عشق گاهی در جدایی، گاه در پیوندهاست
عشق گاهی لذت اشکی پس از لبخندهاست
عشق گاهی یک اجابت نزد حاجتمندهاست
عشق گاهی بین باباها و تک فرزندهاست
عشق میآید که بعد از شب سحر پیدا شود
عشق گاهی میرسد تا یک نفر بابا شود
یک نفر! امّا دو عالم بندهی سلطانیاش
بنده نه، قربانی قربانی قربانیاش
مهربانی که تمام مهربانان فانیاش
دعوتند امشب همه افلاک در مهمانی اش
با حضور انبیاء و اولیاء و ابر و باد
آدرس: مشهد_حرم_پشت درِ بابُ الجواد
عرشیان هستند در مهمانسرای حضرتی
در صف خدمتگزاری با غذای حضرتی
آب سقاخانه جام کاسههای حضرتی
بعد از آن هم شاعرانند و ردای حضرتی
جبرئیل از میهمانان میزبانی میکند
بعد دعبل میرسد اُرجوزهخوانی میکند
ای زمین! از عرش بر فرش آسمانت را ببین
ای پرستوی مهاجر! آشیانت را ببین
ای دلِ غمگین! امام شادمانت را ببین
امشب ای سلطان! ولیعهد جوانت را ببین
ای امام مهربان! باب المرادت آمده
میوهی قلبت، دلآرامت، جوادت آمده
مزد چل سال انتظار و چل شب احیای سحر
میشود طفلی که از او نیست طفلی خوبتر
سیب سرخ احمد است و باز هم داده ثمر
کوثری دیگر عطا کرده به قرآن این پسر
کوثر و یاس است جاری در رگ و در خون تو
مردمان ری فدای روی گندمگون تو
سبط موسی هستی و کار مسیحا میکنی
مثل عیسایی که در گهواره لب وا میکنی
با عصایت معجزه مانند موسی میکنی
دیدهی کور منافق را تو بینا میکنی
بر حقیری بنی عباس دامن میزنی
پور اکثم را به تیغ عِلم گردن میزنی
آن خدایی که به تقدیرم گدایی را نوشت
در مرام نام تو مشکلگشایی را نوشت
ذیل اوصاف تو در بخشش خدایی را نوشت
مهربانی علی موسی الرضایی را نوشت
در میان تیرگیها آفتاب من شدی
تو قسمهای همیشه مستجاب من شدی
چون به سائل میدهی از هرچه بهتر، بیشتر
میخورد باب المراد خانهات، "در" بیشتر
گرچه نام تو شده حاجت برآور بیشتر
لیک حساس است بابایت به مادر بیشتر
پس قسم خوردیم بعد از تو به حق فاطمه
تا که امضا گردد امشب کربلای ما همه
✍ #محمدعلی_بیابانی
#مدح
#میلاد_امام_جوادع
#کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین